بی بی سی: سریال جدیدی درباره روکو سیفردی -که با لقب «نریان ایتالیایی» شناخته میشود- ساخته شده که فرانچسکا مانیری، فیلمنامهنویس فمینیست آن را نوشته است. این مجموعه رویکردی بیپرده و تکاندهنده به دنیای مسموم فرا-مردانگی دارد.
وقتی لورنزو میهلی، تهیهکننده، برای اولین بار سراغ فرانچسکا مانیری رفت تا ایده ساخت یک مجموعه تلویزیونی درباره زندگی روکو سیفردی را -که به «نریان ایتالیایی» مشهور است- مطرح کند، مانیری از خنده منفجر شد.
هشدار: این مقاله حاوی ارجاعاتی به محتوای جنسی است که ممکن است برای بعضی آزاردهنده باشد
همکاری غیرمحتملی به نظر میآمد. مانیری، نویسنده و کارگردان فمینیست، که بیش از هر چیز به عنوان یکی از نویسندگان سریال «همینیم که هستیم» با موضوع سیالیت جنسی در دوره بلوغ شناخته میشود، و سیفردی که خودش را سلطان پورن میخواند و با بازی در حدود ۱۳۰۰ فیلم درجه XXX، مالک یک امپراتوری پورن است.
با وجود این مانیری بعد از فکر کردن درباره این پیشنهاد به این نتیجه رسید که تفاوتهای بنیادین آنها میتواند به خلق یک اثر هنری جذاب منجر شود. او به بیبیسی گفت: «من فکر میکنم برای ما زنان هنوز هم دشوار است که مردانگی را درک کنیم. روکو نماینده یک استثنا در دنیای مردانگی نیست، بلکه نمادی از بیش از حد بودن آن است. به همین دلیل به خودم گفتم 'خب، بیا از این فرصت استفاده کن تا بتوانی به اصل ماجرا نزدیک شوی، تا بتوانی مردانگی را از نگاه یک زن روایت کنی'. و فکر میکنم در جهان امروز بسیار مهم است که یک مرد از نگاه یک زن روایت شود.» روکو سیفردی سال ۲۰۰۴ از صنعت پورن اعلام بازنشستگی کرد، اما ۲۰۰۹ دوباره به دنیای پورن بازگشتنتیجه کار سریال هفت قسمتی «سوپرسکس» در نتفلیکس بود که داستان زندگی سیفردی را از دوران کودکی و تولدش با نام روکو تانو در یک خانواده فقیر در شهر اورتونای ایتالیا در دهه ۱۹۶۰ میلادی دنبال میکند.
نام این سریال از یک نشریه پورن سبک کتابهای کمیک یا مصور گرفته شده که نام ابرقهرمان داستان آن «سوپرسکس» است و روکو در دوران کودکی آن را در خیابان پیدا کرده بود. او به شدت به این ابرقهرمان علاقهمند شد و بعد از مهاجرت به پاریس در دهه بیستسالگی زندگیاش راهش به کلوپهای سکس باز شد و در آنجا به صورت اتفاقی با گابریل پونتلو برخورد کرد که بازیگر نقش سوپرسکس بود. این آشنایی تانو را که بعدا به سیفردی تغییر نام داد، وارد دنیای فیلم و سرگرمی بزرگسالان کرد تا به یکی از بزرگترین نامهای صنعت پورن تبدیل شود.
او که حالا ۵۹ سال دارد، همچنان در فیلمهای پورن نقشآفرینی میکند. سیفردی با بازی در فیلمهای رمانس (۱۹۹۹) و آناتومی دوزخ (۲۰۰۳)، هر دو ساخته کاترین بریا، کارگردان فرانسوی، گوشه چشمی هم به سینمای هنری داشته است. و همان طور که در سریال روایت میشود، او سال ۲۰۰۴ اعلام بازنشستگی میکند اما سال ۲۰۰۹ به خاطر علاقهاش به بازیگری، دوباره به صنعت پورن برمیگردد. تمرکز غیرمنتظره سریال اما کسانی که سراغ سریال سوپرسکس میروند تا داستان دوران بازیگری او در فیلمهای پورن را ببینند، غافلگیر خواهند شد چون توجه چندانی به بخش مربوط به دوران بازیگری حرفهای او نشده و تنها در چند قسمت آخر به آن اشاره شده است. در عوض سریال بیش از هر چیز به دوران رشد و شکلگیری شخصیت روکو تانو (با بازی الساندرو بورگی) و پیدایش و خلق شخصیت دیگر او یعنی سیفردی توجه نشان میدهد. به ویژه نشان میدهد که فقر خانواده او و بدرفتاری نابرادریاش تومازو (با بازی آدریانو جانینی)، که بین ابراز عشق و علاقه مفرط تا نگاه جنسی و دستاندازی به او نوسان میکند، چگونه بر هویت، جنسیت و درک او از مفهوم مردانگی تاثیر گذاشته است.
نقطه عطف دیگر داستان، ضربه روحی دوران کودکی او بعد از مرگ برادر به شدت معلولش، کلادیو است که در حمله افراد یکی از گروههای تبهکار محلی دچار آسیب مغزی شده بود. مرگ کلادیو زندگی کارملا، مادر روکو را که علاقه زیادی به او دارد، نابود میکند و چنان ضربهای به خانواده آنها میزند که تانو همواره درد و رنج آن را در درون خود احساس میکند.
باید به این نکته اشاره کرد که سازندگان سریال میگویند که «با الهام آزاد» از زندگی سیفردی ساخته شده و زندگینامهای کاملا مقید به داستان زندگی او نیست. فرانچسکا مانیری میگوید شخصیت تومازو، برادر روکو و لوچا (با بازی جاسمین ترینکا) -زنی که هر دو برادر به شدت به او علاقه دارند- شخصیتهایی داستانی و برگرفته از چندین فرد و شخصیت واقعی هستند که در زندگی سیفردی نقش داشتهاند. اما ماجرای کلادیو و مرگ او کاملا واقعی است.
مانیری میگوید: «کلادیو واقعا برادرش بوده و یکی از اولین شخصیتهایی است که مرا وارد داستان کرد و باعث شد من با این سریال همکاری کنم. دلیلش هم ارتباطی بود که بین درد و قدرت برقرار میکرد، و این که چطور [شخصیت اصلی داستان] باید به قدرتی برسد که بتواند از این درد عبور کند.» سریال حاوی صحنههای فراوان جنسی است و از آن به عنوان «بیپردهترین سریال» نتفلیکس تا کنون یاد شده استتماشاگرانی که انتظار دیدن تصویری قبیح و ناپسند از زندگی روکو سیفردی دارند از لحن غالبا سنگین سریال غافلگیر خواهند شد. در واقع رویکرد جدی مانیری به داستان، وقتی برای اولین بار درباره آن بحث کردند، خود سیفردی را هم غافلگیر کرد. مانیری میگوید: «نگاه من به داستان برای او غیرمنتظره بود، به همین دلیل در ابتدا کار کمی مشکل بود چون او شوکه شده بود و برایش خیلی سخت بود که با طرح من ارتباط برقرار کند. صمیمیت درون داستان بود [که او را غافلگیر کرده بود] و تمرکز آن روی زنان و خانواده. انتظار نداشت که ماجرا از دوران کودکی او، با مادرش و نگاه زنانهاش به او آغاز شود. همین باعث شد که بگوید: 'من فکر میکردم برنامه این است که کاری شبیه فیلم شبهای بوگی بسازیم'. به همین دلیل کمی طول کشید تا ارتباط برقرار کند، بپذیرد و درباره بخشهایی از داستان که برایش غیرمنتظره بود، مجاب شود.»
مانیری در ادامه میگوید: «اما او یک جور بلندنظری خاص خودش را داشت. خیلی زود فهمید که قرار نیست سریالی بسازیم که حالتی توجیهآمیز نسبت به کارهای او داشته باشد. داستان از روکو سیفردی برای وارد شدن به دنیای مردانگی استفاده میکرد و به همین دلیل من نیاز به آزادی عمل زیادی داشتم. او این قضیه را پذیرفت و همین طور نگاه متفاوت ما را به داستان که برای او نوعی نماد مردانگی بود و برای من موضوع زنانگی. همین تقابل جدی بود که سریال را به صورت فعلیاش شکل داد.»
سیفردی در مصاحبهای با مجله افکیو ایتالیا در سال ۲۰۲۲ دشواریهای اولیه کنار آمدن با نگاه مانیری به داستان سریال را تایید کرد. او گفت: «یک انرژی حفاظتی و دفاعی قوی از طرف او احساس میشد که هماهنگی را دشوار میکرد.» اما گفت که از نتیجه کار خوشحال است و تاکید کرد که «این داستان زیبا از زندگی من الهام گرفته شده، اما داستان زندگی من نیست». صحنههای بیپرده جنسی با وجود همه این توصیفات، سریال همچنان جنجالی و تحریکآمیز است و از نشان دادن صحنههای جنسی طفره نمیرود. در واقع به عنوان «بیپردهترین سریال نتفلیکس تاکنون» توصیف شده است. بورگی که در نقش پیچیده سیفردی بازی میکند، به نشریه ورایتی گفت که سریال شامل حدود ۴۰ تا ۵۰ صحنه سکس بود که در عرض ۹۵ روز فیلمبرداری شد. اما با وجود آنکه این صحنهها با کیفیت بالا و خوشساخت فیلمبرداری شده -و بخشی از نماها از نگاه زنانه گرفته شده در حالی که دوربین روی سیفردی بالا و پایین میرود و او در مواردی تسلیم زنانی است که نقش غالب را در سکس دارند- اما مانند خود فیلمهای پورن صحنهها گاهی تکراری و بیش از حد به نظر میآید: صحنههای سکس گروهی در استخر، یا رفتارهای عجیب جنسی در کلوپهای سکس پاریس، سکسهای سه نفره و چهار نفره و حتی سکس دهانی در مراسم خاکسپاری.
این صحنهها میتواند طاقتفرسا باشد و فیلم «شرم» (۲۰۱۱) ساخته استیو مککویین کارگردان بریتانیایی را به یاد میآورد که در آن مایکل فاسبندر نقش یک فرد معتاد به سکس را بازی میکند که حرص شهوت و لذت او را به نقطه فروپاشی میرساند تا حدی که اختیار کار از دستش خارج میشود. او در فیلم زندانی جسم و هوسهای خود تصویر میشود. سیفردی خودش اقرار میکند که در گذشته معتاد به سکس بوده و حتی در مصاحبهای در سال ۲۰۱۷ به فیلم شرم هم اشاره میکند: «وقتی فیلم را دیدم، برایم مثل کابوسی آشنا بود، هر شب بعد از شبی دیگر. فاسبندر در این فیلم دقیقا مسیری را میرود که من رفتم. تمام مسیر را.» الساندرو بورگی، بازیگر ایتالیایی، که در فیلم تحسین شده «هشت کوه» هم بازی کرده، نقش سیفردی را در سریال داردمانیری میگوید: «فیلم شرم نمونه خوبی است چون به نظرم درباره جامعه امروز ما حرف میزند. گویی ما دیگر قادر نیستیم عشق و تمایلات جنسی را در کنار هم داشته باشیم و این باعث میشود که تمایلات جنسی بیشتر به سوی وسوسه بیش از حد ذهنی برود. این سریال حرفی برای گفتن دارد، این که پورن آینه تمامنمای این نوع وسوسه است. در داخل میل جنسی، زندگی نهفته است، قدرتی که شما را به سوی روشنی هدایت میکند یا به سوی سایهها.»
مانیری میگوید یکی از چالشهای اصلی در جریان ساخت سریال این بود که «چگونه سکس را روایت کنم». او میگوید با وجود آن که داستان درباره یکی از مشهورترین ستارههای پورن جهان است اما «نمیخواستم سریالی درباره پورن بسازم، بلکه میخواستم داستان درباره چیزی باشد که پورن مظهر و نماینده آن است. میخواستم پرده را کنار بزنم. نمیخواستم صحنههای سکس مثل فیلمهای پورن 'سکسی' باشد، از طرفی هم نمیخواستم مثل فیلمهای پورن 'سرد' باشد. میخواستم این صحنهها را زیر و رو کنم، میخواستم از نظر احساسی قوی باشد.»
مانیری بر تصمیم خود برای جا دادن همه صحنههای سکس در فیلم پافشاری کرد و استدلالش این بود که در جریان نوشتن داستان، نقش سکس به تدریج در رساندن پیام داستان مهمتر میشد.
او میگوید: «وقتی با الساندرو و کارگردانها صحبت میکردم، همیشه این موضوع را تکرار میکردم که درک روکو از مسائل از خلال سکس صورت میگیرد. سکس ابزاری برای آگاهی است، به همین دلیل است که میگویم هر یک از صحنههای جنسی در سریال یک نقطه عطف در داستان است. موضوع احساسات در میان است، و خودآگاهی. هر صحنهای نوعی بیانیه است، یک نقل قول.» یک نمایش به شدت آزاردهنده نقشهای پورن سیفردی در زندگی واقعی او در دهه ۱۹۹۰ میلادی، با گذشت زمان شدیدتر و خشنتر میشد و در مصاحبهاش در سال ۲۰۱۷ درباره «سیلی زدن» به یک زن برای اوج دادن به لذت جنسی او در جریان یک صحنه سکس صحبت کرد و این که چگونه در زمینه «شکستن» زنها شهرتی به هم زده بود. این صحنههای سکس خشن از جمله فشار دادن گلوی زنها در سریال سوپرسکس هم به نمایش درآمده است.
یک نظرسنجی بیبیسی در سال ۲۰۲۰ نشان داد که ۷۱ درصد مردان بین ۱۸ تا ۳۹ که در نظرسنجی شرکت کرده بودند، گفتند که هنگام سکس کارهای خشنی انجام دادهاند (انداختن آب دهان روی شریک جنسی، دست گذاشتن جلو دهان، سیلی زدن یا فشردن گلوی آنها) و یک سوم این مردان هم اقرار کردهاند که قبل از این کارها رضایت طرف مقابل را جلب نکردهاند. با این اوصاف بینندگان سریال سوپرسکس ممکن است تصمیم سازندگان برای نشان دادن صحنههای خشن جنسی را زیر سوال ببرند، و یا نشان دادن این که یک زن از رفتار خشن به لذت جنسی میرسد.
مانیری میگوید قصد او این بوده که روی «از میان بردن کلیشهها و تصویرگریهای معمول از روابط جنس مخالف» تمرکز کند و به همین دلیل تمرکز بعضی صحنههای سکس روی مردان است، نه آن طور که در فیلمهای پورن معمول است، روی زنان. او میگوید: «این را هم در سریال میبینید که در صحنههای سکس [گروهی] مردها به زنان نگاه نمیکنند بلکه به مردها نگاه میکنند، و این تغییری کوچک در زاویه دید ایجاد میکند. این [سیالیت و تغییر نگاه] به نظرم همان شیوهای است که میل و گرایش جنسی دارد کار میکند، همین الان در سال ۲۰۲۴.» فرانچسکا مانیری، خالق سریال به دنبال فرصتی بود که «مردانگی» را از نگاه زنانه روایت کنداو میگوید: «مسئله دیگر تلاش برای نشان دادن [کل طیف] جنسیت در سریال بود. حتی اگر قصدمان این بود که روی مردانگی در سیستم مسموم روابط زن و مرد تمرکز کنیم، اما تمایلات و خصوصیات جنسی زیادی وجود دارد، همه چیز به نمایش در میآید و همه چیز خیلی سیال و پیچیده است.»
این که آیا مانیری موفق شده که داستان سیفردی را با نگاه جدید و ساختارشکنانه روایت کند تا بتواند آن را به محکی برای مردانگی مسموم و نامطلوب تبدیل کند، جای بحث دارد. سریال آن قدر که ادعا میکند، به لایههای پنهان کنشهای جنسی نفوذ نمیکند و خیلی وقتها ممکن است وارد حیطه نمایشهای پراحساسات و عامیانه تلویزیونی شود، با لحظههایی که در آن به ملودراماهای مبتذل نزدیک میشود؛ مثلا پخش آهنگ سبک یورودنس What is Love از هاداوِی در لحظات پایانی سریال کمی بیش از حد غیر جدی و غیر خلاق به نظر میآید. علاوه بر این در صحنههایی که قرار است جدی و سنگین باشد، بعضی دیالوگها به نظر نابجا و حتی -به صورت ناخواسته- خندهدار به نظر میآید.
با وجود این سوپرسکس تلاشی قابل ستایش از سوی یک خالق زن است برای کاوش در هویتی که به شکل زهرآگینی فرا-مردانه است. اما با در نظر گرفتن این واقعیت که سیفردی همچنان در صنعت پورن مشغول به کار است، میتوان گفت که چنین مردانگی مسمومی بیش از همیشه در حال رشد کردن است. در پایان سریال سیفردی را میبینیم که با یافتن عشق، مسیر تازهای در مقابلش میبیند - چه خوب بود اگر مشکلات اجتماعی گستردهای که داستان او پیش رو قرار میدهد، همگی راه حلی به این سادگی داشت.
+6
رأی دهید
-0
قدیمی ترین ها
جدیدترین ها
بهترین ها
بدترین ها
دیدگاه خوانندگان
۵۳
bachchetehroon - ونکوور، کانادا
نماد انحطاط اخلاقی غرب که چنین درگیر و شیفته سکس شده.در عوص وقتی از ایران درگیر جنایتکاران کثبف قرون وسطی یا سوریه درگیر بشار جانی و یا پوتین وحشی موضوعی مطرح بشه اصلا ترجیح میدن خودسونو به اونراه بزنن که موضوع داخلی!! این کشورهاست و بما اجازه دخالت داده نمیشه ، و عمده فکر و ذکرسون خوردن و اشامیدن و کردنه . قصابی مردم ایران و سوریه و جنایات پوتین مساله داخلی!!! است و انها بخود اجازه دخالت نمیدن.
4
6
یکشنبه ۱۲ فروردین ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۵
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.