شاهکار جدید صدا و سیما: مسخره کردن تصنیف مرغ سحر توسط مجری شبکه ۲

۱) حرف بدی نزدند که، - دارن موسیقی‌ ایرانی رو، که از ۷ دستگاه و ۵ آواز(مایه) تشکیل شده، به زبان ساده توضیح می‌دهند، - حالا در این بین، دستگاه ماهور، که برگرفته از گام جهانی‌ "ماژور" هست رو، براش نمونه آوردن، یعنی تصنیف "مرغ سحر" ساخته‌ی زنده‌یاد استاد "مرتضی‌ نی‌داوود" (که در دستگاه ماهور ساخته شده)، --- بعدش برای اینکه ملودی آن رو ساده توضیح بدن، یک شعر عامیانه‌ی فلکلوریک ایرانی (یعنی، اتل متال توتوله) رو، با ملودی ماهور مرغ سحر خوندن، تا برای مردم، به زبان ساده توضیح داده بشه./ - توضیح تکمیلی از سوی بنده هم این‌که، دستگاه ماهور (گام جهانی ماژور)، دو ویژگی‌ داره، یعنی‌ هم می‌تونه آرام‌بخش باشه، که از این‌رو، تمام آهنگ‌هایی‌ که در دنیا (منجمله در ایران) برای کودکان می‌سازن، در گام ماژور (دستگاها ماهور) هست، یعنی موسیقی‌ که با کسی‌ دعوا نداره. - ویژگی‌ دوم ماهور(ماژور)، این هست که می‌تونه شاد هم باشه، هم "باشکوه و هم شاد" ~ (ادامه....)

۲) از آثار خوبی‌ که در ایران در دستگاه ماهور(ماژور) ساخته شده، همچنین می‌توان به آثار زیر اشاره داشت؛ * موسیقی‌ متن فیلم "رانده شده - ۱۳۶۸" ساخته‌ی زنده‌یاد "آندره آرزومانیان". - * موسیقی‌ متن "سریال امیر‌کبیر"، اثر استاد "کامبیز روشن‌روان" (که "علیرضا افتخاری" نیز آوازی بسیار زیبا در همان دستگاه ماهور در آن خوانده است). - * تصنیف شاد و قدیمی‌، ساخته‌ی زنده‌یاد استاد "علی‌ جعفریان"، که بر روی ملودی آن، قبل از ۵۷ یک شعر قرار داشت، و سپس در میانه دهه‌ی ۷۰، با شعری دیگر (کار شب و روز منه خاک رهت با مژه رفتن) با صدای "بهرام حصیری" نیز بازخوانی شد، اما کانال‌های تلویزیونی ایران، آن‌زمان بیشتر نسخه‌ی بی‌کلام این اثر شاد و باشکوه را پخش می‌کردند، با نام؛ "بهانه‌ها"، --- برای شنیدن این اثر زیبا، در سرچ گوگل نوشته گردد؛ " بهانه ها ؛ آهنگ ساز: علی جعفریان ؛ شاعر: مشفق کاشانی ؛ خواننده: بهرام حصیری " - (ادامه....)

۳) پریشب نصفه شب، من از خواب بیدار شدم، رفتم آشپزخونه، آب خوردم، برگشتم که دوباره بخوابم، که یگهو، صدای انفجار خیلی‌ شدیدی شنیده شد، انفجاری که حالت انعکاس پس از انفجار در پی داشت، یعنی‌ انفجارش اکو‌-مانند بود، - پنجره‌ها باز لرزیدن، که اما این پایان کار نبود، چون پس از انفجار اولی‌، به فاصله‌ی هر ۱۰ ثانیه یک‌بار، ۴ تا انفجار همین مدل شنیده شد، بعد ۴ تا دیگه هم انفجاری که اکو نداشت شنیه شد، بعدش این چراغ قرمز تلویزیون -که یعنی تلویزیون خاموش هست اما به برق وصل هست- خاموش شد، یعنی‌ برق رفت، و از اونجا که توربین‌های آب لوله‌کشی با برق کار می‌کنن، هروقت برق بره، آب هم قطع می‌شه، - خلاصه از پریشب تا همین ۲ ساعت پیش، نه برق داشتیم و نه آب، که حالا وصل کردن. البته چیز تازه‌ای نیست. دو سال پیش این موقع، ۸ شبانه روز برق نداشتیم. - من از قدیم، چون سیستم شبکه‌ی آب لوله‌کشی خارکف حتا از زبان شوروی مشکل داشته، من همیشه، ۵۰ لیتر آب ذخیره دارم (برای شستشو)، در ۱۰ دبه‌ی ۵ لیتری. یک کمد هم پر از شمع و چراغ‌قوه و باطری دارم. / --- وقت خوش ~

فقط میتونم بگم خاک بر سر خودتون با اون برنامه های بی محتواتون و شخصیتهای نا چیزتون

از اول به این صدا و سیما می گفتند پشم شیشه. یاد رادیو تلویزیون ملی ایران بخیر

وقتی هنرمبندان بی مایه و کم خرد جای هنرمندان اصیل مملکت را بگیرند و قدر بینند و بر صدر نشینند ، عوض ترانه ((مرغ سحر)) و برنامه های ((گلها)) و ((گلهای رنگارنگ)) و حتی ((رنگارنگ)) از رادیوتلویزیون ملی ، باید هم از تلویزیون میلی و ملا ، ((خرخنده)) و ((چسناله))ی مشتی توله بسیجی پشمالوی خرصدای خوک فیس خ.مال پخش بشه😏

سلام تشکر از توضیحتون در مورد گام ماژور و دستگاه ماهور. حقیقتش با وجود علاقه ام به موسیقی این دستگاهها رو یاد نمیگیرم. صحبت هاتون در مورد قطعی آب و برق و انفجارات منو برد به دوران موشک باران تهران. از پناهگاه که خبری نبود به زیر پله پناه می بریدم دلمون خوش بود امنه. از همه جالبتر اینکه، فکر نکنم تا حالا جای دیگه دیده شده باشه ریختن مردم به کوچه و خیابون هنگام بمباران ها بود. مردم یا به آسمون خیره میشند یا می گشتند ببینند دود از کجا بلند میشه.

سپاس از نکاتی که فرمودید. / من هم دوران کودکی‌م در جنگ گذشت، حتا یک‌بار موشک دیدم در هوا که خورد به محله‌ی کناری ما (زمستان ۱۳۶۶ بود)، خیابان پنجم نیروی هوایی در تهران زندگی‌ می‌کردیم، نزدیک به خود پایگاه نیروی هوایی. / در ادامه‌ی نکات نوستالژیکی که از دوران جنگ ایران و عراق گفتید، بهتر به‌یاد دارید که وقتی‌ آژیر خطر می‌زدن (و به‌صورت اوتومات تمام برق شهر قطع می‌شد)، بودند افرادی که نمی‌رفتن زیرپله پناه بگیرن، بلکه می‌رفتن پای پنجره اتاق‌شون، سیگار روشن می‌کردن و به آسمون نگاه می‌کردن تا هواپیمای جنگی عراق رو ببینن!!!، - بعد در بین مردم گفته می‌شد که زمان آژیر خطر (که یعنی هواپیمای عراقی وارد آسمان تهران شده)، سیگار نکشین کنار پنجره!، چون خلبانان عراقی، حتا نور سیگار رو از بالا می‌بینن و سپس بمب رو می‌ندازن روی همون خونه‌هایی‌ که نور (حتا نور آتش سیگار) ازشون دیده می‌شه. / وقتی‌ اینجا از دو سال پیش این کارزار شروع شد، در اصل تمام دوران کودکی‌م جلوی چشم‌ام دوباره زنده شد!، - آژیر خطر، انفجارها، برخورد چند بمب خوشه‌ای و خمپاره به ساختمان و محله ما و --- / وقت خوش ~

یک جمهوری اسلامی نکبتی پدیدار شده که شده میزان و معیار برای ملت, دیگه هیچکس مستقل فرق نمیکنه. هر چیزی که از طرف جمهوری اسلامی بیاد بیرون بدون چک و چونه میشه بد یا خوب دیگه حد وسط نداره . این کجاش مسخره کردن بود!

دقیقا. حتی LED‌ های آیفون ها رو با آدامس می پوشاندند که نور قرمزش دیده نشه. آخرشم من نفهمیدم این موضوع صحت داشت یا نه؟

موردی که گفتید رو نمی‌دونم، - اما چه یادآوری به‌جایی‌ داشتید، چون آن‌زمان دهه‌های ۵۰،۶۰ و ۷۰ خورشیدی در ایران، به دستگاهی که کنار درب خانه‌ها بود (که برای زنگ‌زدن به آن خانه یا زنگ‌زدن به هرکدام از آپارتمان‌های یک خانه‌ی چندطبقه به‌کار می‌‌رفت)، هم می‌گفتند " اف اف - ef ef " و هم " آیفون " !. --- من هنوز که هنوزه، وقتی‌ صحبت از دستگاه موبایل آیفون می‌شه، یاد " اف اف " می‌افتم ! ؛))) - سلامت باشید ~