نویسنده: عبدالستار دوشوکی
مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن
پژوهشگر حوزه قرآن: "شهرام همایون انصافاً شرف اپوزیسیون نظام هستند؛ عمیق، منصف و ایران دوست. خدا بر توفیقات شان بیفزاید" (جمعه ٨ مارس٢٠٢٤).
هو شدن دکتر سمیعی، پزشک مغز و اعصاب ایرانی در کنسرت اخیر ابی در شهر هانوفر ِآلمان توسط ایرانیان خبر ساز شد. اکثر رسانه های رژیم با حمله به معترضین و "هو کنندگان" آنها را ضد ایرانی خواندند. روزنامه اصولگرای "وطن امروز" وابسته به سپاه پاسداران در تیتر روز سه شنبه خود نوشت: "بیمارها علیه دکتر", و معترضین را که موفق شدند سمیعی را با شعار "زن زندگی آزادی" از روی سن پایین بکشند و به او اجازه سخنرانی ندادند, مشتی "بیمار" خواند که علیه "دکتر" قیام کردند. روزنامه دولت نیز معترضین را "مصرفکنندگان روانگردان" خواند.
درایت و شجاعت این هموطنان یادآور اعتراض کشاورزان اصفهانی در ماه مارس ٦ سال پیش است که در صفوف نماز جمعه پشت به امام جمعه کرده و فریاد زدند: "پشت به دشمن، رو به میهن". آن ٦ سال پیش بود و این ٦ روز پیش. آن قبل از آبان ٩٨ بود و این بعد از جمعه خونین زاهدان و کشتار دهشتناک دختران و پسران ایران زمین. آن جمع معترض در هانوفر آلمان که در دوران جنبش مهسا حماسه صدهزارنفری برلین را آفریدند درد وطن داشتند. و اما دکتر سمیعی که از سران نظام جایزه دریافت می کند و برای معالجه آنها پستان به تنور می چسباند, حاضر نشد حتی به یک آسیب دیده و نابینای جوان که برای چشم مصنوعی به خارج از کشور آمده بودند کمک کند.
دکتر سمیعی در دوران جنبش مهسا تمام قد پشت نظام ایستاد, و در حقیقت پشت به میهن کرد و رو به "دشمن". وی بعنوان عمله و "پزشک مقاطعه کار" رژیم در زمانی که قاتلین جوانان ایرانی و آخوندها برای معالجه عوام الناس آنها را به ضریح امام زاده ها مراجعه می دهند و خود برای درمان به کلینیک این مزدور در آلمان می روند و یا به انگلیس می آیند, تحت هیچ شرایطی قابل احترام نیست. کسی که در خون مهسا ها، ساریناها و نیکاها و خدانورها کاسب کاری می کند ابدا قابل احترام نیست؛ و این نابکاری و مزدور صفتی هیچ ربطی به شغل و یا تخصص فرد ندارد؛ چه بسا چو دزدی با چراغ علم آید، گزیده تر برد کالا. لیست پزشکانی که توسط جمهوری اسلامی به دلایل مختلف از جمله مداوای مجروحین اعدام شدند طولانی است. از همان آغاز جمهوری اسلامی و از پزشکانی نظیر دکتر محمد رضا عاملی تهرانی و دکتر محمد بقائی یزدی گرفته تا پزشکان متعهد در جنبش مهسا نظیر دکتر ابراهیم ریگی و دکتر اشکان پویا (متخصص مغز و اعصاب اهل زاهدان) تا دکتر قره حسنلو و همسرش و بسیاری از پزشکان دیگر. لیست پزشکان جنایتکار نازی به جوزف منگله محدود نمی شود و خیلی طولانی و هولناک است.
لذا همه مخالفین نظام این اقدام شجاعانه هموطنان در هانوفر را تحسین کردند, الا آقای شهرام همایون صاحب تلویزیون کانال یک که همواره به طرفداران رژیم نظیر خزعلی و امثالهم پلتفرم تبلیغاتی می دهد. وی در دفاع از دکتر سمیعی مدعی می شود که "هرگز قاضی خوبی نیست" و نباید قضاوت کند, و تلویحا قضاوت هموطنان هانوفری و حرکت اعتراض آنها را محکوم کرد. باید گفت عجبا! شهرام همایون به کرات هر زمان که خواسته در مورد هر شخصی و یا رسانه رقیب با قاطعیت کلاه قاضی بر سر کرده و یکطرفه به قضاوت نشسته و حکم قطعی بدون فرجام خواهی صادر کرده. الحق باید مژدگانی داد که گربه ما عابد شد.
اینکه یک تلویزیون لس آنجلسی بر خلاف همه رسانه های فارسی زبان برون مرزی اینگونه با رسانه های رژیم در این مورد به خصوص همسو و همزبان شود, شاید برای بسیاری از هموطنانی که "آگاه به امور" (in the know) هستند شگفتی آور نباشد. زیرا این اولین بار نیست. لذا تیتر این نوشتار را از "آقای همایون به کجا چنین شتابان؟" به تیتر بالا بدل کردم. چون همانگونه که آتش در هیزم تر و آینه داری در محلت کوران بی اثر است, به قول لقمان حکیم دریغ که کلمه حکمت و اندرز اینگونه ضایع شود. بقول آن شعر معروف: "چه دانند مردم که در خانه کیست / نویسنده داند که در نامه چیست".
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان