ایران وایر، شایا گلدوست سهشنبه دهم بهمن ۱۴۰۲، خبری تکاندهنده، توجه رسانهها و کاربران شبکههای اجتماعی را به خود جلب کرد. به گزارش خبرنگار حوادث «رکنا»، پدر تبریزی فرزند ۱۷ سالهاش را به قتل رساند.
او پس از اعتراف به قتل فرزند خود، به دستور «مجتبی جمالی»، بازپرس ویژه قتل تبریز، بازداشت شد و اعتراف کرد که پسرش را به دلیل داشتن آرایش و رفتار زنانه و از ترس آبرو کشته است.
اما روایت ماجرا از زبان پدر و زاویه نگاه خبرنگار به این اتفاق جای تامل دارد. سایت خبری رکنا در توصیف این ماجرای هولناک نوشته است: «پدر ۱۷ سال تمام برای بزرگ کردن این پسر زحمت کشیده و خون دل خورده بود. هیچ کس از غم و اندوه درونی این پدر و آنچه روزگار بر سرش آورده است، اطلاع نداشت. اما غم و اندوه و خون دلی که پدر میخورد، چه بود؟ چه بر سر پدر آمده است که دست به قتل فرزند ۱۷ سالهاش میزند؟»
گزارش رکنا به نقل از پدری قاتل، داستان این فرزندکشی را اینگونه بازگو میکند: «۱۹ سال قبل ازدواج کردم و دو سال از ازدواجمان گذشته بود که اولین فرزندمان، پارسا، متولد شد. ما دلمان فرزند دختر میخواست اما پسردار شدیم. او روز به روز بزرگتر میشد و من و مادرش با خوشحالی تمام شاهد قد کشیدنش بودیم. اما وقتی ۱۴ ساله شد، با صحنه حیرتانگیزی مواجه شدم؛ یک شب وقتی خوابیده و پیژامهاش بالا رفته بود، متوجه شدم تمام موهای پایش را زده است. دیدن این صحنه برایم خیلی تعجبآور بود که یک پسر موهای پایش را بزند.»
خانواده به واسطه شغل پدر، به اصفهان اسبابکشی میکند اما پدر میگوید یک روز پارسا رفت و پیدایش نشد: «دو روز بعد از گم شدنش، او را در حالی که آرایش غلیظی کرده و حتی موهای سرش را نیز رنگ و دکلره کرده بود، پیدا کردیم. این اتفاق به دفعات تکرار میشد. تصمیم گرفتیم اصفهان نمانیم و به خاطر پارسا به تبریز بازگشتیم اما رفتار پارسا اصلا عوض نشد. از خانه فرار میکرد و او را در حالت بسیار زننده پیدا میکردم. به مصرف شیشه و الکل هم رو آورده بود.»
به گفته پدر، پارسا را در کمپ بستری میکنند: «با ظاهر مردانه که ریش و سبیل داشت، به خانه بازگشت و قول داد که کلا همه رفتارهای بدش را ترک کند. اما دوباره از خانه فرار کرد و هفت ماه به خانه نیامد تا این که سر از بیمارستان در آورد، چون بعد از مصرف شیشه، الکل مصرف کرده و وضعیتش را وخیم کرده بود. تصمیم گرفتم او را به بهزیستی بسپارم که متاسفانه بهزیستی به خاطر شرایطش، از پذیرش پارسا امتناع کرد.»
پدری که فرزندش را به قتل رسانده است، در بخش دیگری از این مصاحبه میگوید ابتدا تصمیم گرفته خودش را بکشد اما فکر کرده بود با رفتن او، رفتار پارسا تغییر نمیکند: «این بود که از خودکشی منصرف شدم و تصمیم گرفتم برای همیشه پارسا را خلاص کنم. روز حادثه، او را به بهانه بستری در بیمارستان از خانه بیرون بردم اما به جای بیمارستان، به یکی از مناطق اطراف تبریز برده و به قتل رساندم. بعد با پلیس تماس گرفتم و ماجرا را گفتم.» لینک مرتبط:«پسرم رفتار و آرایش زنانه داشت او را کشتم / در تبریز بی آبرویمان کرده بود» این بخشی از روایت قتل نوجوانی ۱۷ ساله به دست پدرش است؛ نوجوانی که به واسطه گرایش جنسی و یا هویت و بیان جنسیتی خود با معضلات اجتماعی متعددی دست در گریبان بوده است و پدری به جای این که درد فرزند را درک کند و حامی و کمکرسانش باشد، از ترس آبرو و حرف مردم و این که پسرش مانند دیگر پسرها نیست، تصمیم میگیرد او را به قتل برساند و این تصمیم را عملی میکند.
خبرنگار بخش حوادث رکنا گزارش را نه از آن جهت که نوجوانی به واسطه گرایش جنسی و یا هویت و بیان جنسیتی خود به قتل رسیده بلکه از زبان پدری نوشته که آبرویش رفته است؛ پدری که از پاهای بیموی پسرش و موهای دکلره و آرایش صورتش خون به جگر شده و در نهایت درد و بدبختی و استیصال، فرزند را کشته است.
اما داستان تلخ و دردناک پارسا کجا است؟ آن را چه کسی روایت میکند؟ پارسا و پارساهایی که هم خود گرفتار ناآگاهی، بیفرهنگی و بیقانونی جامعه خویش هستنند و هم قربانی تعصب، جهل و نادانی پدر و پدران و برادرهایشان در جامعهای مردسالار و جنسیتزده. کاش پدر قبل از این که پارسا را به قتل برساند، یک بار میپرسید درد فرزندش در زندگی چیست؟
انتشار خبر قتل پارسا در رسانهها و شبکههای اجتماعی، واکنشهای بسیاری را از سوی فعالان حقوق بشر و اعضای جامعه رنگینکمانی و حامیان آنها به دنبال داشت؛ قتلی که یادآور کشته شدن «علیرضا فاضلیمنفرد»، مرد همجنسگرای ۲۰ ساله اهل اهواز به دست مردان خانوادهاش است یا «حسین بیرانوند»، معروف به «سیاوش»، مرد ترنس ۲۳ سالهای که به دست پدرش به ضرب گلوله کشته شد. همچنین «دوسکی آزاد»، زن ترنس جوانی اهل اقلیم کردستان که برادرش او را پس از آشکارسازی، به قتل رساند و دهها و شاید صدها اتفاق تلخ مشابه که ما هرگز نه اسمی از مقتول شنیدهایم، نه خبر آن در هیچ رسانه و خبرگزاری منتشر شده است؛ روایتهایی که با خون شسته و با تنی بیجان به زیر خاک رفتهاند.
«نیما نیا»، هنرمند و کنشگر کوئیر در حساب کاربری اینستاگرام خود با انتشار خبر به قتل رسیدن پارسا، توجه کاربران را به نکتهای بسیار مهم جلب میکند: «وقتی خبر رکنا در ارتباط با قتل فردی در تبریز به دست پدرش را میخوانیم، نکته قابل توجه، توجیه قتل و خشونت خانگی توسط پدر است. این گزارش سعی در متقاعد کردن افکار عمومی با عباراتی مانند یک پدر زحمتکش که با خون دل فرزند خودش را بزرگ کرده، دارد؛ نوجوان ۱۷ سالهای که یک بار دیگر هم در متن این گزارش به قتل میرسد و گویی که روایت او از آنچه بر سرش آمده و او را به قتل رسانده است، وجود ندارد و پدر قاتل و خشونتگر او روایتگر زندگی او میشود. پدری که در این روایت، استعارهای از جمهوری اسلامی است.»
او نوشته است: «مقتول، یک نوجوان ۱۷ ساله است اما به نظر میرسد که چندین و چند قاتل وجود دارد. چندین و چند نهاد، مسوول مستقیم این جنایت هستند؛ مانند سازمان بهزیستی که از پذیرش نوجوانی که به وضوح تحت خشونت خانگی بوده، به دلیل بیان و هویت جنسیتی و آسیب پذیری سلامت روان امتناع کرده است.»
کاربر دیگری نوشته است: «طوری در این خبر از پدر قربانینمایی شده که گویا فرزند بابت قتل خودش به پدر بدهکار است. نهخیر، پدر نامحترم! شما بخشی از سرکوب آن فرزند بودید. به گردن شیشه و الکل نیندازید که تحجر تو باعث فرار آن بچه از خانه شد. باورم نمیشود در یک گزارش تا این حد جای قربانی و خشونتگر عوض شود. لعنت بر این طرز فکر متحجر انسانستیزتان.»
اما از خبر، خبرگزاری و خبرنگار که بگذریم، نگاهی به «قانون مجازات اسلامی» در موارد مشابه، تامل برانگیز است. حکومت و قانونگذار که نه تنها از نوجوانی مانند پارسا در زمان حیات حمایت نمیکند و او را به واسطه گرایش جنسی و یا هویت و بیان جنسیتی خود مجرم میشناسد بلکه دست پدری قاتل را نیز برای کشتن فرزندش باز میگذارد.
ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲ میگوید: «قصاص در صورتی ثابت میشود که مرتکب، پدر یا از اجداد پدری، مجنی علیه نباشد و مجنی علیه، عاقل و در دین با مرتکب مساوی باشد.»
در واقع، ماده ۳۰۱ بیانگر این مهم است که رابطه ابویت (پدر_فرزندی) منحصرا قصاص را منتفی میکند ولی دیه و کفاره سر جای خود است و علاوه بر آن، قاتل را به مجازات تعزیری نیز محکوم میکند که حداکثر ۱۰ سال حبس است. این مجازات برای یک قاتل در مقایسه حتی میتواند کمتر از مجازاتی باشد که قانون مجازات اسلامی برای فردی به واسطه گرایش جنسی و یا هویت یا بیان جنسیتی خود در نظر گرفته است.
در آخرین نسخه قانون جدید مجازات اسلامی ۱۳۹۲ نیز همچون متن پیشین این قانون، رابطه جنسی دو مرد یا دو زن با یکدیگر در زمره «حدود» قرار داده شده است. این قوانین با درنظر داشتن جنسیت متهمان و کیفیت و تکرار رابطه جنسی، کیفر ۱۰۰ ضربه شلاق یا اعدام را برای آنها تعیین کرده است.
در ماده ۱۰۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰، حکم «لواط» (رابطه جنسی دو مرد با یکدیگر) اعدام بود، در صورتی که در قانون جدید، شرایط اندکی تغییر کرده است و براساس ماده ۲۳۴، فرد مفعول در هر صورت اعدام میشود و فاعل فقط در صورت «عنف»، «اکراهآ و ٱدارا بودن شرایط احصان» اعدام خواهد شد و در غیر این صورت، حکم آن ۱۰۰ ضربه شلاق است.
احصان عبارت است از آن که مرد همسر دایمی و بالغ دارد و در حالی که بالغ و عاقل است، از قبل با همان همسر رابطه جنسی داشته و هر وقت بخواهد، امکان برقراری رابطه جنسی با او برایش فراهم باشد.
قوانین کیفری در نظر گرفته شده در قانون مجازات اسلامی برای زنان همجنسگرا کمی متفاوت است. با وجود این که سایه خطر صدور حکم اعدام همچنان بر سر زنان همجنسگرا نیز وجود دارد اما حکم اولیه در نظر گرفته شده برای رابطه جنسی دو زن با یکدیگر در ماده ۲۳۹ قانون مجازات اسلامی ۱۰۰ ضربه شلاق است. ولی ماده ۱۳۶ قانون مجازات اسلامی میگوید: «هرگاه کسی سه بار مرتکب یک نوع جرم موجب حد شود و هر بار حد آن جرم بر او جاری گردد، حد وی در مرتبه چهارم اعدام است.»
در قانون مجازات اسلامی پیشین، چنانکه ماده ۱۲۷ آن شرح داده بود، «مساحقه» عبارت است از همجنسبازی زنان با اندام تناسلی. اما در ماده ۲۳۸ قانون جدید مصوبه سال ۱۳۹۲، مساحقه را قرار دادن اندام تناسلی انسان مونث بر اندام تناسلی همجنس خود تعریف کرده است.
+49
رأی دهید
-9
قدیمی ترین ها
جدیدترین ها
بهترین ها
بدترین ها
دیدگاه خوانندگان
۲۷
MahlaTG - ساری، ایران
مردم ایران خودشون به همه این افراد میگن بیمار! از نظامشون چه انتظار دارید. خاورمیانه است و هزار درد و مرض. جایی است که آزادی انسان فقط در قالب بیماری قابل توجیه و دفاع است!
40
30
پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۱:۰۷
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۸۱
گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
دلایل متعددی هست که کسی دگرباش میشود. اول از نظر ژنتیکی که شخص با کروموزوم های زنانه دنیا امده ولی الات مردانه دارد. دوم ئدر و مادری که دختر می خواهند و فرزندشان پسر میشود ولی او را مثل دختر پرورش میدهند. سوم پدران فوق العاده خشن
13
20
پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۲:۵۰
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۶۱
یا فاطمه زهرا - برابراند ، دانمارک
تمامی این اوا خواهر بازیا از غرب مبتذل وارد شده. اونا باید جوابگو باشند, مشرکین دگرباش.
39
38
پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۷:۳۱
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
استاد، فرمایش شما کاملا درست هست -بهویژه دلایل شمارهی یک و دو که عنوان داشتید-. بیشک در میان بستگان نزدیک والدین این شخص(که بهدست پدرش کشته شده)، یک یا چندنفر بوده یا هستند که دارای اختلال هویت جنسی میباشند، و سپس از طریق ژنتیک، این مساله به این نوجوان نیز سرایت کرده بوده. در مورد دلیل شمارهی دو که عنوان داشتید، باید گفت که این نیز یکی از معضلات فرهنگ ایرانی هست، که برخی والدین ایرانی، اصرار عجیبی دارند که پس از آنکه دو بچهی اولشان هر دو پسر یا هر دو دختر بهدنیا آمدند، حال باید فرزند سوم یا چهارم حتما جنس مخالف دو فرزند قبلی باشد (بهویژه در ایران که قبلها بیشتر پسر بهدنیا میآمد و اکثر والدین، دختردوست بودند، یعنی میخواستند که حتما دختردار شوند) - که همین اصرار و تمایل غیرمنطقی، تاثیر روحی بر جنین میگذارد، و همچنین موردی که شما فرمودید، که با نوزاد پسر، از آنجا که دختر بهدنیا نیمده، رفتارهای دخترانه تا سنینی انجام میدهند. در ضمن من اکنون یک مثبت به شما دادم، اما همزمان دو منفی هم اضافه شد!.
5
6
پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۶
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
آقای گفتگوگر:اگر چنانچه بنا به عادت،عادت کرده ایم که حتماً دراینجا چیزی بنویسیم.پس بهتر است آگاهانه بنویسیم که مخاطب را گیج نکنیم!۱- اولا علم تا حالا بصورت دقیق ثابت نکرده که علت همجنسگرایی چیست.البته عوامل ژنیتیکی و هورمونی را قابل قبول میدانند.(حالا بقول شما هورمونهای زنانه) ولی مدرک محکمی وجود ندارد که نشان دهد محیط ،یا تربیت والدین، برهمجنسگرا شدن اثر داشته باشند.چونکه همجنسگرایی انتخابی و اختیاری نیست.۲-اگر بقول شما خشونت پدر ویا محبت بیش از حد مادر را عاملی برای همجنسگرایی بدانیم،پس یک کبوتریا یک پنگوین که همجنسگرا است وسنگ را بجای تخم زیر خودش میگذارد, حتماً پدرش خشن بوده وکتکش زده یا مادرش قربون صدقه اش رفته؟
9
7
پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۱:۲۸
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۴۵
سیمرغ ایران - برلین، آلمان
یا فاطمه زهرا - برابراند ، دانمارک
باجناق بازی از کجا میاد ضمنآ تاریخچه کشور خودت رو بخون ببین بچه باز از کجا میاد
5
11
پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۳:۱۸
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
۲) عذر میخوام که باز مزاحم میشم. این نکته رو باز تاکید کنم که جنسیت مغز هر جنین، ۴ هفته قبل از تولد مشخص میشود، یعنی جسم جنین، دارای آلت مذکر است، اما ۴ هفته قبل از تولد، جنسیت مغز جنین -بخاطر دلایل ژنتیکی و امثال آن- زنانه میشود. مسالهی "هویت جنسی"، دارای اقسام بسیار گوناگونی هست، چه بین افرادی که گرایش به جنس مخالف دارند، و چه بین افرادی که گرایش به همجنس دارند و یا افرادی که هر دو گرایش را دارند. برای نمونه، من فقط به جنس مخالفم -یعنی زن- گرایش دارم، و حتا وقتی زن از من بزرگتر باشد -حتا ۱۰ یا ۲۰ سال-، آنگاه گرایش غریزی بیشتری برایم ایجاد میکند. البته در زندگی بنده، فقط دو زن بودند که اولی نامزدم بود که کار به ازدواج رسمی نکشید(ایرانی بود، سال ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳)، و دومی همسر سابقم که روس بودند(زوج رسمی بودیم از ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۲ که طلاق گرفتیم). از ۲۰۱۲ هم مجرد و تنها زندگی میکنم، با اینحال، خانمهای مجرد بزرگتر از من از جهت سنی، در ذهنم همیشه "زن کامل از جهت معنوی و جنسی" محسوب میشوند ~ (ادامه...)
1
7
پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۷
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
۳) زمانیکه ۱۲ ساله بودم، از دختر همسایهمان که مجرد بود و ۲۰-۲۲ سال داشت خوشم میآمد. زمانیکه ۲۰ ساله بودم، از خانم همسایهمان که مجرد بود و نزدیک به ۵۰ سال سن داشت خوشم میآمد. ۲ سال و چند ماه پیش، خانمی پنجاه و چند ساله و یا نزدیک به شصت ساله، از شهر دیگری از اکراین به ساختمان ما -ورودی که من زندگی میکنم- نقل مکان کرد. این حس علاقهی معنوی و جنسی به زن سنبالا، بازهم در من شعلهور شد - چندباری هنگام خرید، به ایشان کمک کردم -در نهایت احترام و همچنین دریافت احترام از جانب ایشان که بسیار خانم محترمی بودند-. --- سرانجام پس از اینهمه سال، با خود گفتم که به این حس درونی که به خانم بزرگتر از خودم علاقهی شدید عاطفیجنسی دارم، -با کنار گذاشتن خجالت-، سرانجام جامهی عمل بپوشانم، که اما این کارزار بین اکراین و روسیه شروع شد و ایشان از اینجا رفت!. / حال جمعبندی؛ خود همین مسالهی گرایش به جنس مخالف بزرگتر از خود، نوعی اختلال محسوب میشود، که دلیلش هم ژنتیکی هست و هم داشتن کمبود محبت.
3
9
پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۹
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۶۳
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
به شما چه؟ شمای چپول که ایران را به گند کشیدی و بعد فرار کردی چرا باید کامنت دیگران را زیر سوال بکشی؟ ناله خودت را بکن و چرند ننویس.
10
8
پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۳:۴۲
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۶۴
Rosha50 - لانسینگ، انگلستان
با توجه باینکه اینها دختر میخواستند و دارای پسر شدند مطمینا در رفتارشان اشتباهات فاحشی داشته اند .
0
5
پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۳:۴۹
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
من دنبال آدم فضول میگشتم و میخواستم بدانم چه کسی خ.... مال است.
9
7
پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۴:۴۳
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۶۳
بلوچ اسلو - اسلو، نروژ
آقای گفتگوگر وpirzan e irani؛ بااحترام به شماعزیزان وبقیه دوستانی آگاه ومحترم که دراین رابطه نظر داده اند؛بنده با بخش هایی ازنظر شما دوستان موافقم.چونکه علاوه برتخصص درقسمتی ازsexologists, potency and impotence باهمکاران زیادی دراین بخش و موارد دررابطه هستم.جانتان جور
3
9
پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۵:۱۵
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۸۱
گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
عزیزم تحلیل های جالبی کرده ای که بسیار قابل تعمق هستند. من گرایش به زنان و یا مردان مسن تر را بیماری نمی بینم مگر وقتیکه مثلا فردی 20 ساله مفتون یک ادم 70 ساله میشود. دکتر هلاکوئی می گفت بیماران بسیار اینگونه داشته است. جوانانی که فقط با جماع با کسی در سنین یالای 70 سال ارضا میشدند. اما کسی در باره ی نقش پدران بسیار خشن (مخصوصا به . سر خودش) صحبت نداشت. این نوع رفتار بسیار خشن جرات را در فرزند خودشان می کشند و پسران بسیاری از این طبقه دیده ام که هموسکسوال شده اند.
5
8
پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۷:۰۵
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
استاد، سپاس از توجه و لطف شما. در مورد مسالهی هموسکشوالشدن پسر بخاطر رفتارهای خشن پدر، بیشک بخاطر مواردی که در جریان آنها نیز بودید هم، دلیل موثقی میتواند باشد، اما راستش من خودم در دوران کودکی و نوجوانی و اوایل جوانی که هنوز در ایران زندگی میکردم، بارها مورد خشونت رفتاری و فیزیکی (کتکخوردن) از جانب پدرم قرار میگرفتم، اما هیچگاه گرایش دیگری جز به زن پیدا نکردم (از اینرو بود که در اولین کامنتام، به این دلیل سومی که فرمودید، نپرداختم). در هر حال، چه از جهت علمی و ژنتیکی و چه از جهت موارد اجتماعی و تربیتی، مسالهی "هویت جنسی" بسیار گسترده هست، و دلایل گستردهای بر انواع و اقسام آن وجود دارد. / ۱۶-۱۷ سال پیش، یکی از استادان زبان روسیام در همین خارکف، گفت که چایکوفسکی (آهگنساز شهیر روس)، از یک سنی به بعد در زندگیاش، به همجنس خود گرایش پیدا میکند، چون زناش بد بوده، شکست عاطفی میخورد و سپس سایر ماجرا. / اما گمان من بر این است که گرایش هموسکشوال، از اپتدای تولد در چنین افرادی هست، که بعد بنا به دلایلی -در اصل بهانهجویانه-، خود را کامل نشان میدهد.
1
3
جمعه ۱۳ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۰:۲۷
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۸۱
گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
عزیزم کتک خوردن فرق دارد که تنبیه و گاه به گاه است تا با خشونت دائمی پدری که فرزندش جرات نفس کشیدن ندارد و مقهور پدر میشود
4
4
جمعه ۱۳ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۷:۲۴
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
استاد، سپاس برای توضیح تکمیلی که فرمودید، سلامت باشید ~
3
1
شنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۰
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.