فریده مرادخانی پیش از زندانی شدن از شهبانو کمک خواست.یک دایی در رادیو آلمان بانوی روزنامهنگار و فعال مدنی را در خرم آباد گرفتهاند که چرا دایی تو در بخش فارسی رادیو آلمان کار میکند. اصلاً از وقتی علی دایی زیربار زورگویی هاشان نرفت، حکومت روی داییها حساس شد. وقتی زن و دختر علی دایی میخواستند از ایران خارج شوند، حکومت در تمام کشور همه دختر داییها و زن داییها را ممنوع الخروج کرد. حتی به چند زن عمو هم رحم نکرد!
چند سال پیش وقتی آقای میردامادی دایی مقام معظم رهبری به او نامه نوشت که آدم باشد، حکومت با همه داییها لج شد. (حتی دایی یکی از دوستان مرا در دروازه شمیران دستگیر کردند!) پارسال وقتی دخترخواهر مقام معظم اعلام کرد که این دایی من آدم بشو نیست، حکومت یک مقدار هوادار داییها شد و چند تا خواهرزاده را دستگیر کرد. (دوست مرا هم در دروازه شمیران گرفتند!)
فریده مرادخانی خواهرزاده مقام معظم رهبری قبل از زندانی شدن در پیام تصویری از شهبانو خواسته بود بیاید او را از دست داییاش نجات بدهد. حالا یک نویسنده خرم آبادی به اتهام داشتن دایی در خارج کشور محاکمه میشود. -بسم الله قاصم الجبارین. متهم بعدی. خودت را معرفی کن. -غزاله زارع. -تفهیم اتهام شدی؟ -بدجوری. -فرهاد پایار روزنامه نگار فعال در آلمان دایی شماست؟ -بله حاج آقا. -چند وقت است؟ -از ۴۷ سال پیش. -قبلش چی؟ -قبلش من هنوز به دنیا نیامده بودم. -ولی ایشان از اول برادر مادر شما بوده. -بله آقای قاضی. -پس دایی بالقوه بوده. سوسابقه دارد. یعنی سابقه داییگری او بیشتر از ۴۷ سال است. -حالا تکلیف چیست؟ -تکلیف این است که بیاید برود زندان. -اگر نیاید چی؟ -برود خودش را به آلمانها معرفی کند بگوید همانجا بیندازندش زندان. -گمان نمیکنم دولت آلمان قبول کند. -پس به سفارت ما در آلمان مراجعه کند، سفارش میکنیم همان در سفارت زندانیش کنند تا شما آزاد شوید. -راه دیگری ندارد آقای قاضی؟ -خیر. خانم. بفرمایید زندان. ختم دادرسی... خواهرزاده بعدی!
*** زیر دامن انتخابات! نشان دادن در باغ سبز برای داغ کردن تنور انتخابات، همین طور ادامه دارد. زنان گوینده تلویزیون مقنعهها را پس زدهاند و آقای گوینده قدیمی پس از سالها غیبت آمده رپ میخواند. در همین راستا گفته شد که قرار است این هفته وقتی نمایندگان اتحادیه ترهبار و سبزیجات به دیدن رهبری میروند، رهبر معظم پس از رهنمودهای لازم، ترانه «عمو سبزیفروش» را- البته به طرز سنگینی که در شأن معظم له باشد - بخواند، بدون اینکه حالت اجرا داشته باشد و جلف بنماید. (حضار نباید دست بزنند و دم بگیرند.)
البته این شایعه بلافاصله از سوی بیت رهبری تکذیب شد و برای فراموش شدن موضوع اصلاً قرار ملاقات صنف سبزی و تره بار با رهبری به بعد از انتخابات موکول شد.
پیش از آن، شایعه دیگری پا گرفته بود که قرار است مقام معظم رهبری شعر معروف مرحومه شهپر (من شهپرم – نیلوفرم – کی تورو قشنگت کرده – مست و ملنگت کرده) را بعد از خطبه این هفته اجرا کند در خدمت به انتخابات. البته با تغییراتی در ترانه اصلی:
من رهبرم – جان پرورم – کی تورو رهبر کرده – مرحوم اکبر کرده ...
البته بعد معلوم شد این هم شایعهای بیش نبوده. بخصوص که گفته شد رهبر معظم در گذشتهها همیشه از شهپر بدش میآمده و سعید طوسی را دوست میداشته!
اما آنچه شایعه نیست و به شدت تأیید شده و عکسش هم موجود است اینکه گوینده چادر چاقچوری تلویزیون اسلامی که در این سالها به تدریج متحول شده، در راه جانفشانی برای انتخابات آینده بجای پوشیدن شلوار و مانتو، با دامن مشکی ماکسی بر صفحه مقدس تلویزیون دولتی ظاهر شده که خیلی چشمگیر بوده، بطوریکه بطرزی معجزه وار غزل معروف حافظ (به مژگان سیه کرده هزاران رخنه در دینم ...) به صورت زیر در دیوان او تغییر شکل یافته: به دامان سیه کردی هزاران رخنه در دینم خدا داند که بعد از این چه چیزایی که میبینم
تو دختر گرم تمرینی که رسماً خر کنی ما را برای خر شدن من هم ببین مشغول تمرینم
لوندی کن که مقبولی، هم از عرض و هم از طولی تو لیلی شو که من مجنون، فروزان شو که فردینم
ببینم ماه آینده که مینی ژوپ میپوشی ولی من عاشق شلوارهای پاره جینم
به سوی استریپ تیزست طرح انتخاباتی از آن ترسم که آنطوری بیایی شب به بالینم
بگو با رهبرت اما که ای جلاد بی همتا به جای رأی، من حتی، به صندووقت نمیر...
*** موشک ویرگولزن بعد از موشک نقطهزن رهبر معظم ضمن تجلیل از برادرانی که «موشک «نقطهزن» را تولید کردهاند، فرمودند ما حالا احتیاج به موشک «ویرگولزن» داریم.
ایشان افزودند: موشک نقطهزن، عیبش اینست که فقط نقطه را میزند و تمام. اما موشک ویرگولزن میگوید «حالا کجایش را دیدهاید، تا آخر جمله خیلی راه داریم!». دشمن نمیداند چند تا ویرگول دیگر میخورد تا برسد به نقطه، بعد برود سر سطر!
رهبر فرمود: این را میگویند نقطهگذاری گرامری جنگ. (اللهاکبر حاضران) یک وقتی هست که شما میخواهید بچه و خانواده بزنید در اتاق نشیمن مثلاً. (الله اکبر دوم) اول با ویرگولزن آنها را از باقی جمله جدا میکنید. البته بسیجیهای ما باید ویرگول به اختیار باشند.
رهبر معظم طبق معمول ژستی گرفتند و افزودند: موشک ویرگولزن را ما یا تولید میکنیم یا اگر نشد بعون الهی به مدد فتوشاپ اسلامی درستش میکنیم. (سکوت حاضران به جای الله اکبر).
*** ترساندن بازنشستهها دولت را به گزارش خبرنگار ما گروهی از بازنشستههای ایران که حریف نشدهاند حق و حقوق خود را وصول کنند، حکومت را تهدید به انتقام کردهاند. این آقایان اعلام کردهاند که اگر تا آخر ماه جاری به وضع آنان رسیدگی نشود میروند بر اساس قانون تعدد زوجات، هرکدام یکی دو زن جوان میگیرند. به این ترتیب حکومت تا شصت هفتاد سال بعد از مرگ هر بازنشستهای، همچنان مجبور است به بیوه آنان حقوق بدهد. در حال حاضر همسران فعلی این بازنشستهها در تظاهرات به شوهران خود پیوستهاند برای جلوگیری از حوادث ناشایست!
*** جایزه کارتونیست نمونه در تهران جشنواره طنز برگذار شد. (کامنت: چرا نمینویسی برگزار؟!) و از کارتونیست و کاریکاتوریست هنرمندی تجلیل شد. مازیار بیژنی آرزویش سفری به اروپا و آشنایی از نزدیک با کارتونیست های سرشناس فرانسوی و آلمانی است. عجالتاً جایزهای که به او دادهاند یک «چفیه» است: «در پایان چفیه شهید رسول خالقی پور به این هنرمند جوان جایزه داده شد.». بیوگرافی: ببخشید من نمیدانم بیوگرافی کارتونیست را بنویسم یا مال صاحب چفیه، شهید خالقی پور را! اصلاً چفیه را شرح میدهم: چفیه روسری مردانه یا شال سربند است که برای جایزه دادن به کارتونیست های حسرت به دل اختراع شده.
خبرنگار ما مینویسد: دیدنیترین کاریکاتور دنیا قیافه مازیار بیژنی بود موقعی که چشمش به جایزهاش افتاد. اول خیال کرد کپی بلیت هواپیما را لای آن پیچیدهاند. خوب که بازش کرد و چیزی در آن نیافت ناگهان چفیه را جلوی دهانش گرفت و به سوی دستشویی دوید.
خبرنگار ما میافزاید: تا وقتی من در آنجا بودم مازیار از دستشویی برنگشته بود اما صدای عق زدنش میآمد. یکی از مسئولین گفت دارد صلوات میفرستد!