حمله پاکستان به مناطق مرزی ایران؛ انگیزه پاکستان چه بود و مسیر تحولات آتی چیست؟

بی بی سی: کشته شدن دست‌کم ۹ نفر در حمله موشکی پاکستان به هدف‌هایی در داخل خاک ایران تایید شده است. به گفته وزارت خارجه پاکستان، ارتش این کشور در بامداد پنجشنبه ۱۸ ژانویه حملات نظامی هدفمندی را علیه «مخفیگاه‌های تروریست‌ها» در استان سیستان و بلوچستان ایران انجام داد که در جریان آن، «تعدادی تروریست کشته شدند.»

این حمله یک روز پس از آن صورت گرفته است که ایران با «موشک و پهپاد» به آنچه که مقامات حکومتی ایران محل استقرار گروه جیش‌العدل در ایالت بلوچستان پاکستان خوانده‌اند، حمله کرد.

به گفته وزارت خارجه پاکستان، در این حمله دو کودک کشته و سه کودک دیگر زخمی شدند.

در پی این حمله، پاکستان سفیر خود را از تهران فراخواند و از سفیر جمهوری اسلامی ایران در پاکستان خواست از بازگشت به محل ماموریت خود خودداری ورزد.

روابط عمومی ارتش پاکستان هدف‌های حملات امروز در داخل ایران را پایگاه‌های «ارتش آزادیبخش بلوچستان» و «جبهه آزادیبخش بلوچ» معرفی کرده و گفته است که این گروه‌ها به «عملیات تروریستی» در داخل خاک پاکستان مبادرت کرده‌اند.

براساس این گزارش، این عملیات با نام رمز «عملیات مرگ بر سرمچار» اجرا شد. این واژه که به زبان بومی به معنی «فدایی» است در پاکستان به جدایی‌طلبان بلوچ اطلاق می‌شود.

به گفته روابط عمومی ارتش پاکستان، در این عملیات پهپادهای انتحاری، پهپادهای پرسه‌زن، موشک و راکت به کار رفت و برای اجتناب از وارد آمدن خسارت و تلفات جانبی، تمهیدات لازم به کار گرفته شد.

این گزارش می‌افزاید که در این حمله، تعدادی از اعضای گروه‌های جدایی‌طلب بلوچ از جمله دوستا موسوم به بیجار، ساحل موسوم به سوغات، وزیر موسوم به وازی و چند تن دیگر کشته شدند.

این بیانیه گفته است که «ارتش پاکستان آماده است تا از کشور در برابر هرگونه ماجراجویی حفاظت کند.»

علی رضا مرحمتی، معاون امنیتی استانداری سیستان و بلوچستان ایران، به صدا و سیمای جمهوری اسلامی گفته است که حمله ارتش پاکستان در ساعت ۴.۰۵ دقیقه بامداد به وقت محلی آغاز شد و نقاطی در یک روستای مرزی واقع در شهرستان سراوان هدف قرار گرفت.

منطقه سراوان در ۳۴۷ کیلومتری جنوب شرقی شهر زاهدان، مرکز استان سیستان بلوچستان، واقع شده و با پاکستان هم‌مرز است.
چه کسانی هدف‌ حملات بودند؟
طی چند دهه گذشته، تعدادی سازمان جدایی‌طلب بلوچ در مناطق مختلف ایالت بلوچستان پاکستان فعالیت داشته و مسئولیت حملات مرگبار متعددی علیه نیروهای نظامی و پلیس و تاسیسات مهم پاکستان را برعهده گرفته‌اند.

جبهه آزادیبخش بلوچ (BLF) به رهبری دکتر الله‌‌ نظر بلوچ، و ارتش آزادیبخش بلوچستان (BLA) به رهبری بشیر زیب مهمترین سازمان‌های جدایی‌طلب بلوچ محسوب می‌شوند.

در چند سال گذشته، مقامات پاکستان تاکید داشته‌اند که سازمان‌های جدایی‌طلب بلوچ دارای «پایگاه‌های امن در ایران» هستند. اظهاراتی که ایران همیشه آن را رد کرده است.

لازم به یادآوری است که پس از حمله امروز صبح ارتش پاکستان، سخنگوی جبهه آزادیبخش بلوچ در بیانیه‌ای گفت که این جبهه پایگاه و پناهگاهی در ایران ندارد.
بشیر زیب (راست) و الله‌ نظر بلوچ، رهبران ارتش آزادیبخش بلوچستان و جبهه آزادیبخش بلوچهدف ارتش آزادیبخش و جبهه آزادیبخش چیست؟
ارتش آزادیبخش بلوچستان در اوایل دهه ۱۹۷۰ و در جریان شورش مسلحانه علیه اولین دولت ذوالفقار علی بوتو، نخست‌وزیر وقت پاکستان، با هدف پایان دادن به حکومت پاکستان بر این ایالت تشکیل شد.

پس از مذاکرات رهبران ملیت‌گرای بلوچ با دولت ضیاء‌الحق و پایان شورش مسلحانه، این سازمان به حاشیه رفت.

با اینهمه، هنگام زمامداری پرویز مشرف، رئیس جمهور سابق، که نواب خیربخش مری، رهبر ملیت‌گرایان در ارتباط با قتل قاضی نواز مری، عضو دادگاه عالی ایافت بلوچستان، در سال ۲۰۰۰ بازداشت شد، سازمان‌های جدایی‌طلب به یک رشته عملیات مسلحانه علیه نیروهای امنیتی در مناطق مختلف بلوچستان مبادرت ورزیدند و با گذشت زمان، این حملات افزایش یافت و به مناطق مختلف ایالت بلوچستان گسترش پیدا کرد.

مسئولیت بیشتر این حملات را ارتش آزادیبخش بلوچستان بر عهده گرفت و در سال ۲۰۰۶، دولت پاکستان این سازمان را در فهرست گروه‌های ممنوعه قرار داد.

در سال‌های بعد، این گروه به یک رشته حملات انتحاری مبادرت کرد و همچنین به خاطر مخالفت با حضور شرکت‌های چینی در طرح ارتباطی مشترک با پاکستان، هدف‌های مرتبط با چینی‌ها را نیز مورد حمله قرار داد.

در اوت ۲۰۱۸، ارتش آزادبیخش بلوچستان مسئولیت اولین حمله انتحاری را بر عهده گرفت. این حمله در نزدیکی دالبندین، مرکز استان چاغی در نزدیکی مرز افغانستان روی داد و کارکنان طرح مشترک پاکستان و چین از جمله یک مهندس چینی هدف قرار گرفتند.

در نوامبر همان سال، سه مهاجم انتحاری به کنسولگری چین در کراچی حمله کردند.

جبهه آزادیبخش بلوچ نیز از سال ۲۰۰۴ در مناطق متصل به کمربند مکران بلوچستان فعالیت داشته و در سال‌های اخیر مسئولیت عملیات مسلحانه متعددی علیه نیروهای امنیتی پاکستان را بر عهده گرفته است.

در ژانویه ۲۰۲۲، نفرات این سازمان به یک پست بازرسی ارتش پاکستان در شهر بندری گوادر، در جنوب ایالت بلوچستان حمله کردند که در جریان آن، ده نظامی پاکستانی کشته شدند.
عوامل موثر بر واکنش نظامی پاکستان چه بوده است؟
سید محمد علی، از تحلیلگران سیاسی پاکستان، در گفتگو با بی‌بی‌سی گفته است که ایران در حال حاضر هم در داخل و هم از سوی حماس در غزه، حزب‌الله در لبنان و حوثی‌ها در یمن تحت فشار قرار گرفته تا علیه اسرائیل اقدام کند، اما این کشور فعالیتی در این زمینه نداشته است.

به نظر او، انگیزه حملات ایران به عراق و سوریه و سپس به پاکستان، منحرف کردن افکار عمومی داخل از شرایط فعلی در خاورمیانه بوده است.

به گفته دکتر کامران بخاری، کارشناس وابسته مؤسسه خطوط جدید استراتژی و سیاست مسقر در واشنگتن، «پاکستان به این دلیل تصمیم گرفت با حمله نظامی به حمله ایران پاسخ دهد که نمی‌خواهد ایران با پاکستان همانگونه رفتاری را داشته باشد که با مناطقی از عراق داشته است.»
گروه‌های مسلح دو سوی مرز
دکتر قندیل عباس، کارشناس روابط بین‌الملل، معتقد است که در مناطقی در دو سوی مرز مشترک ایران و پاکستان جدایی‌طلبان و شبه‌نظامیان مخالف حکومت‌های دو کشور مستقر هستند که چالش مشترکی را برای هر دو طرف ایجاد می‌کنند.

او در گفتگو با بی‌بی‌سی گفت که این اولین بار است که ایران به چنین عملیاتی در داخل خاک پاکستان دست زده است در حالیکه همزمان، رسانه‌های وابسته به سپاه پاسداران گزارش می‌دادند که تمرین‌های نظامی مشترک دو کشور طبق برنامه اجرا می‌شود.

به گفته قندیل عباس، تنها مقامات ارشد دو کشور می‌توانند این خبر را تایید یا تکذیب کنند، اما در گذشته آنها در زمینه همکاری برای مقابله با گروه‎‌های مسلح به توافق‌هایی دست یافته‌اند.

این کارشناس روابط بین‌الملل معتقد است که در مقایسه با پاکستان، ایران بیش از آنکه نگران فعالیت گروه‌های جدایی‌طلب قومی یا فرقه‌ای باشد، نگران قاچاق مرزی است. در عین حال، هم دولت ایران و هم دولت پاکستان گروه جیش‌العدل را نشانه خطر برای خود می‌دانند و در گذشته به اقدامات مشترکی علیه آن دست زده‌اند.
نگاهی به حملات متقابل ایران و پاکستان
پی‌آمد تیرگی روابط ایران - پاکستان چیست؟
ناظرانی که امور ایران و پاکستان را از نزدیک رصد می‌کنند بر این باورند که تنش کنونی بین دو کشور تبعات منفی گسترده‌ای برای منطقه خواهد داشت.

دکتر کامران بخاری، به بخش اردو بی‌بی‌سی گفته است که دور اول برخورد دو کشور تمام شده و حالا توپ در زمین ایران است. سئوال این است که دور بعدی هم وجود خواهد داشت و در این صورت، واکنش پاکستان چه خواهد بود.

تحلیل دکتر کامران این است که «شاید در پی اقدامات دو کشور، توقفی در کار باشد.»

وی درباره اقدام پاکستان گفته است که تصمیم پاکستان به هدف قرار دادن گروه‌های شبه‌نظامی مخالف دولت پاکستان به جای تلافی‌جویی از خود ایرانی‌ها ظاهرا نشان می‌دهد که پاکستان در صدد جلوگیری از تشدید تنش است.

اما به گفته وی، ممکن است پس از حملات مستقیم دو کشور به یکدیگر، وضعیت به تدریج به سوی درگیری‌های گاه به گاه مرزی برود به این معنی که «شاهد شرایطی مشابه همان وضعیتی باشیم که در دو سوی خطر کنترل هند و پاکستان در کشمیر وجود دارد.»

باقر سجاد، تحلیلگر سیاسی پاکستانی، نیز معتقد است که تنش بین دو کشور ممکن است در آینده افزایش یابد.

آقای سجاد به بی‌بی‌سی گفت که «بعد از هدف قرار گرفتن شبه‌نظامیان مستقر در ایران در جریان حمله تلافی‌جویانه پاکستان، کاهش سریع تنش بین دو کشور غیرممکن به نظر می‌رسد.»

گفته می‌شود که تندروها در ایران خواستار اقدام شدید علیه پاکستان خواهند شد.

به این ترتیب، عدم اعتماد فزاینده بین دو کشور ممکن است موج جدیدی از عملیات مسلحانه در منطقه بلوچستان را در پی داشته باشد که می‌تواند وضعیت امنیتی دشوار منطقه را حتی پیچیده‌تر کند.

باقر سجاد معتقد است که ایران به خاطر حملات اخیر مسلحانه در راسک کرمان خود را مجبور به اقدام علیه پاکستان دانسته بود اما اقدامات ایران این تصور را نیز ایجاد می‌کند که مقامات ایران به نهادهای امنیتی پاکستان اعتماد ندارند.
+4
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.