در حالی که مشروعیت جمهوری اسلامی در پایینترین و بحرانیترین دوره خود از بهمن ۱۳۵۷ تاکنون قرار دارد، انتخابات مجلس خبرگان رهبری در پیش است. به جز روایتهای رسمی و گاه پراکنده از سوی افراد، اطلاعی از پشت پرده دخالتهای «علی خامنهای» در انتخابات این مجلس نداریم اما «مهدی کروبی» روایتی دست اول از دستکاری رهبر جمهوری اسلامی در ساختار مجلس خبرگان رهبری دارد که برگ بسیار مهمی در تاریخ مهندسی انتخابات در نظام جمهوری اسلامی است.
***
مهدی کروبی، سیاستمدار ۸۶ ساله که بیش از ۱۳ سال است در تهران به دستور خامنهای در حصر خانگی قرار گرفته و اینک در منزل خود در «جماران» که زمانی خانه دختر «روحالله خمینی» بوده است، دوره زندان بیمحاکمه با پایانی نامعلوم را میگذراند، در کتاب «نامهها» که شامل نوشتههای سرگشاده او از بهمن ۱۳۶۷ تا ۱۳۹۵ است، روایتی مهم از دخالتهای ناگفته علی خامنهای در مجلس خبرگان رهبری دارد.
شاید اساسیترین و مهلکترین دخالت خامنهای در امور مجلس خبرگان رهبری را بتوان اقدام او در ماههای اول حکمرانی دانست؛ زمانی که آییننامه انتخابات مجلس خبرگان را زیر و رو کرد و تغییری اساسی در ساختار و نحوه شکلگیری این مجلس داد که تا امروز ادامه دارد.
بر اساس اصل ۱۰۸ «قانون اساسی جمهوری اسلامی»، قانون مربوط به تعداد و شرایط خبرگان، کیفیت انتخاب آنها و آییننامه داخلی جلسات مجلس برای نخستین دوره باید به وسیله فقهای اولین شورای نگهبان تهیه و با اکثریت آرای آنها تصویب میشد و به تصویب نهایی رهبر وقت انقلاب میرسید. از آن پس هرگونه تغییر و تجدیدنظر در این قانون و تصویب سایر مقررات مربوط به وظایف خبرگان در صلاحیت خود آنها گذاشته شده است.
با توجه به این که دوره اول خبرگان در زمان روحالله خمینی شکل گرفت و بخش اول اصل ۱۰۸ قانون اساسی در زمان او انجام شد، هرگونه تغییری در آییننامه داخلی و مقررات مربوط به خبرگان در صلاحیت اعضای این مجلس بود و نه تنها رهبر جمهوری اسلامی اجازه دخالت در آن را نداشت بلکه حتی تغییرات رخ داده هم از تاییدیه او بینیاز بودند.
مجلس اول خبرگان که اختیار داشت خامنهای را با وجود مخالفت خود او، در خرداد ۱۳۶۸ به قدرت بلامنازع ایران برساند، بر روی کاغذ هم وظیفه نظارت بر عملکرد او و اختیار عزل خامنهای و نصب رهبر جدید را داشت و دارد. اما از اولین اقدامات خامنهای در هفتههای اول رهبری، تحت کنترل گرفتن این مجلس بود.
«علی خامنهای» پس از مرگ «روحالله خمینی» که همزمان با ماههای پایانی دوره اول مجلس خبرگان رهبری بود، به رهبری انتخاب شد. او در این مجلس گفته بود برای جامعهای که حتی احتمال رهبری کسی چون خودش در آن مطرح باشد، باید خون گریستخامنهای محل تشکیل مجلس خبرگان را به بیت رهبری تغییر داد بر اساس مکتوبات مهدی کروبی، خامنهای ۵۰ ساله چند ماه پس از به قدرت رسیدن، محل تشکیل مجلس خبرگان رهبری را از مجلس شورای اسلامی به بیت رهبری تغییر داد. این اقدام در سلسله مراتب داخلی قدرت چنان عجیب و غیرمنتظره بوده که کروبی نوشته است: «حتی کارکنان مجلس هم از این کار تعجب کردند.»
به نوشته کروبی، با تغییر مکان اجلاس خبرگان رهبری، مقدمات تصویب آییننامه جدید در حضور خامنهای فراهم شد: «اصلاح آییننامه به گونهای صورت گرفت که تایید صلاحیت نامزدها از مراجع و استادان برجسته حوزههای علمیه سلب و در اختیار شورای نگهبان قرار گرفت.»
کروبی نوشته است مقدمات انتخابات دوره دوم خبرگان رهبری در مهرماه ۱۳۶۹ نشان از غیرعادی بودن این انتخابات داشت: «از ابتدای پیروزی انقلاب، نشستها و جلسات مهم کشور مثل تدوین و بازنگری قانون اساسی، قرائت وصیتنامه امام، انتخاب رهبری و جلسات سالیانه خبرگان در ساختمان مجلس شورای اسلامی انجام میشد اما این بار که بنده رییس مجلس بودم و اکثریت مجلس از جناح ما بود، نشست خبرگان از مکان مجلس شورای اسلامی به حسینیه امام خمینی در بیت رهبری برده شد.»
جناح اکثریت در مجلس آن زمان سیاستمداران چپ و ضدامریکایی بودند که بعدها اصلاحطلبان از دل آن درآمدند.
آنچه که هدف خامنهای از این جابهجایی بود، به روایت کروبی، به سرعت عیان شد: «قدم بعدی که خیلی شتابزده انجام شد، مربوط به طرحی بود که بر اساس آن، تایید صلاحیت افراد از اساتید برجسته حوزه و مراجع ستانده و در اختیار شورای نگهبان، یعنی همان منصوبان رهبری قرار گرفت. برای ورود به عرصه انتخابات و اخذ رای مردم، دیگر گواهی مراجع و استادان حوزه اعتباری نداشت و سرنوشت خبرگان افتاد به دست شش فقیه شورای نگهبان.»
شورای نگهبان پیش از بازنگری قانون اساسی حتی اختیار نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان را هم نداشت اما با تغییری که خامنهای در آییننامه آن داد، نامزدهای خبرگان را به تشخیص خود انتخاب میکرد و سپس در انتخاباتی دسته دوم، در معرض رای صوری شهروندان میگذاشت. به تعبیر کروبی، «دور باطلی ترسیم کردند که در نتیجه آن، خبرگان را از جایگاه خود خارج و بی خاصیت ساخت».
آییننامه مجلس خبرگان رهبری از معدود آییننامههای اداره نهادهای حکومتی در ایران است که نیاز به تصویب و تایید مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان ندارد. کاری که خامنهای با آییننامه مجلس خبرگان کرد، سوءاستفاده از جایگاه و قدرت بیحد خود بود که با نقض اصل ۱۰۸ قانون اساسی و با فراخواندن نمایندگان این مجلس به بیت رهبری، شیوه برگزاری انتخابات آن را محدود کرد و به شورای نگهبان سپرد.
«علی مشکینی»، رییس و «اکبر هاشمی هاشمی رفسنجانی» در هیات رییسه مجلس اول خبرگان رهبری. پیش از دوره رهبری خامنهای، نامزدهای انتخابات این مجلس توسط مراجع و استادان برجسته حوزههای علمیه تایید میشدندپایینترین سطح مشارکت در انتخابات با شروع رهبری خامنهای کروبی میگوید بعد از تغییر آییننامه، تعدادی از اعضای دوره اول این مجلس در کنار دیگر نامزدها از سوی شورای نگهبان حذف شدند. «مجمع روحانیون مبارز» نیز در اعتراض به رفتار شورای نگهبان، از انتخابات کنار کشید.
انتخابات دومین دوره دوم مجلس خبرگان رهبری در ۱۶ مهر ۱۳۶۹ برای انتخاب ۷۶ نماینده از ۱۰۰ نامزد شرکتکننده برگزار شد.
در مجموع ۱۷۸ نفر برای این دوره ثبتنام کردند که با انصراف و رد صلاحیت ۶۲ نفر، ۱۱۶ نامزد مورد تایید خامنهای در معرض رایگیری شهروندان گذاشته شدند. رد صلاحیتها آنقدر زیاد شدند که به دلیل به حد نصاب نرسیدن تعداد نامزدهای باقیمانده در سه استان گیلان، بوشهر و سیستان و بلوچستان، انتخابات برگزار نشد.
پس از انتخابات ریاست جمهوری در مرداد ۱۳۶۸، این اولین انتخابات در دوره زمامداری خامنهای بود که با دخالت مستقیم او برگزار شد و پایینترین سطح مشارکت در انتخابات پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ تا آن زمان را با ۴۱ درصد مشارکت رقم زد.
دوره دوم مجلس خبرگان در دوم اسفند ۱۳۶۹ گشایش یافت و مجلسی که خامنهای را با وجود مخالفت خودش به رهبری رسانده بود، پیش از دو سالگی دوره رهبری جدید، پایان گرفت.
مجلس اول خبرگان با این که خامنهای شرایط مندرج در قانون اساسی را نداشت، یعنی مرجع تقلید نبود، او را بر خلاف قانون اساسی به رهبری انتخاب کرده بود.
نمایندگان مجلس اول خبرگان در آن به خامنهای وعده داده بودند احکامی که باید به عنوان «ولیفقیه» صادر کند را به دلیل این که مرجع تقلید و حتی مجتهد جامعالشرایط نیست، بررسی و در صورت لزوم، تصحیح و تایید میکنند تا این احکام در نبود صلاحیت علمی و مذهبی خامنهای، اعتبار لازم و مشروعیت مذهبی کافی را داشته باشد؛ وضعیتی که برای رهبر جدید جمهوری اسلامی در مقایسه با روحالله خمینی قدر قدرت، به هیچ روی سرافرازی محسوب نمیشد.
اطلاعیه انتخاب «علی خامنهای» در مجلس اول خبرگان رهبری به عنوان جانشین «روحالله خمینی». این انتخاب به دلیل این که خامنهای دارای شرط مرجعیت نبود، خلاف قانون اساسی بود.به زیر کشیدن هاشمی در خبرگان و برکشیدن جنتی خامنهای در همین هفتههای آخر مجلس اول خبرگان رهبری، یعنی ساعاتی پس از درگذشت خمینی و در مجلسِ انتخاب حکمران جدید ایران گفته بود: «باید خون گریست بر جامعه اسلامی که حتی احتمال رهبری کسی مثل بنده در آن مطرح باشد!»
حالا آن مجلس و آن جمع اختتام گرفته و خبرگانی تشکیل شده بود که برآمده از اراده و وامدار رهبر جدید بود که روز به روز به قدرت خود میافزود و با اعمال آن تلاش میکرد خاطره ضعف خویش در مجلس اول را از اذهان پاک کند.
در دورههای بعدی مجلس خبرگان رهبری، خامنهای چنان قدرتی بر این مجلس و سازوکارهای داخلی آن اعمال کرد که نمایندگان اگر هم به فکر اصلاح آییننامه داخلی بودند، از بیم عواقب آن، وضعیت تایید صلاحیت نامزدهای خبرگان را به حالت پیش از سال ۱۳۶۹ تغییر ندادند.
سالها پس از آن، «اکبر هاشمی رفسنجانی» که مدتی به ریاست دوره چهارم این مجلس رسیده بود، خبر داد که تلاش کرده بود نظارت خبرگان بر نهادهای متعدد، پرقدرت و ثروتمند زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی به اجرا درآورد اما خامنهای مانع شده بود.
هاشمی پس از مدتی از ریاست این مجلس به زیر کشیده شد و در دوره پنجم هم «احمد جنتی»، دبیر شورای نگهبان، به ریاست خبرگان رسید.
جنتی نقش اصلی در رد صلاحیت داوطلبان نامزدی در انتخابات، از جمله نامزدهای خبرگان رهبری را در ۳۰ سال اخیر به نمایندگی از خامنهای ایفا کرده است. به همین دلیل شهروندان ایرانی در کمپینهای انتخاباتی به دنبال این بودند که با دادن رای به افراد دیگر، مانع حضور مجدد او در خبرگان شوند.
«علی خامنهای» با دفاع از «احمد جنتی»، به تصمیم عمومی ایرانیان برای کنار گذاشتن او از مجلس خبرگان رهبری در جریان انتخابات دوره پنجم به صورت علنی اعتراض کرد. جنتی نه تنها در مجلس خبرگان باقی ماند که به ریاست آن هم رسیدچند روز مانده به انتخابات دوره پنجم، خامنهای در یک سخنرانی عمومی، به صراحت از جنتی و دو نفر دیگر (محمد یزدی و محمدتقی مصباح یزدی) حمایت کرد؛ سه سیاستمداری که رای دهندگان به دنبال حذف آنها از خبرگان بودند.
یزدی و مصباح رای نیاورند اما در انتخابات میاندورهای، علیرغم تمایل عمومی شهروندانی که در رای شرکت میکردند، به خبرگان فرستاده شدند؛ هرچند در دوره همهگیری ویروس کرونا که جلسات خبرگان برای مدت طولانی تشکیل نشدند، هر دو درگذشتند و هرگز نتوانستند روی کرسی دوره پنجم تکیه کنند.
«محمد یزدی» و «محمدتقی مصباح یزدی» با حمایت «علی خامنهای» در انتخابات میاندورهای مجلس خبرگان رهبری به مجلس فرستاده شدند اما با مرگ آنها در دوره تعطیلی مجلس در زمان شیوع ویروس کرونا، موفق به نشستن روی صندلی دوره پنجم نشدندسرنوشت خبرگان از زمان شروع رهبری خامنهای به اراده و خواست او گره خورده است؛ نهادی که حکومت برای تبلیغ خود آن را بالاترین نشانه «دمکراسی در جمهوری اسلامی» مینامد و میگوید حتی رهبر و حکمران نظام اسلامی به طور غیرمستقیم از سوی شهروندان انتخاب میشوند.
اینک ۳۴ سال از آن روزهای اول رهبری علی خامنهای و دستکاری تاریخی در آییننامه داخلی خبرگان میگذرد. قرار است انتخابات دوره ششم خبرگان در اسفند ۱۴۰۲ برگزار و مجلس جدید پیش از ۸۵ سالگی خامنهای، در بهار ۱۴۰۳ افتتاح شود.