پیوند یلدا با کریسمس؛ نگاهی به جشنی که «مژده‌دهنده پیروزی نور بر تاریکی» است

بی بی سی:فیاض ویرا
آریاییان، به روایت پژوهش‌گران، گاهنامه‌های برجا مانده تاریخی و با استناد آثاری به زبان‎‌های اوستایی و پهلوی، بنیان‌گذار یکی از ستوده‌ترین تمدن‌های بشری استند؛ تمدنی که جهان‌بینی آریایی را با اسطوره‌های تاریخی، بیان می‌کند. آیین‌ها و جشن‌های اقوام آریایی، پیوند ناگسستنی و عمیق با آفرینش و طبیعت داشته‌است. از نوروز تا یلدا و از مهرگان تا سده، همه ریشه در طبیعت دارند و نشان‌دهنده انعطاف‌پذیری و همگام بودن مردمان این خطه با طبیعت و دگرگونی‌های ناشی از آن است.
نام‌شناسی و پیشینه یلدا
صالح‌محمد خلیق، نویسنده و پژوهشگر اهل افغانستان، در اثری به‌نام «جشن‌های آریایی»، می‌نویسد که یلدا، واژه‌ای‌است سریانی و معنای میلاد و زمان ولادت را می‌دهد و می‌گوید که این شب در زبان فارسی، درازترین شب سال و نخستین شب فصل زمستان است. شبی‌ که فردای آن ماه دی آغاز می‌یابد. ابوریحان بیرونی، یلدا را «میلاد اکبر» می‌نامد و مقصودش «تولد خورشید» است. بیرونی در «آثارالباقیه» نخستین روز دی ماه را به نام «خور» یاد می‌کند. در «قانون مسعودی» نسخه بریتانیا، یلدا به نام «خُره روز» ثبت شده‌است و در برخی منابع، آن را «خرم روز» گفته‌اند. و نیز، «شب چله» یا «شب چله کلان» از نام‌های دیگر شب یلداست که مراد از آن نخستین شب چله بزرگ زمستانی‌ است.

خوان رنگارنگ یلدا؛ این جشن کهن نیاکانی، سال‌هاست که در جای جای حوزه تمدنی فارسی، گسترانیده می‌شود. جشنی با پیام‌های چیرگی بر تاریکی و امید به فردای روشن و آفتابی. پیشینه برگزاری از شب یلدا، به عصر باستان بر می‌گردد و هم‌چون آیین فرامذهبی، نسل به نسل انتقال یافته‌ است. در زندگی مردمان بومی فلات ایران، کشاورزی و دام‌داری، جایگاه برازنده و اهمیت فراوانی داشته‌است و از این روی، تمدن این سرزمین‌ها، تقویم خودش را داشته‌است و مردمان فلات ایران با تغییرات فصلی و طبیعی، زندگی خویش را همگام ساختند و با دقت فراوان، جشن‌هایی را بر بنیاد گاه‌شماری‌ها، بنیان نهادند. جشن‌هایی که از متن طبیعت و زندگی گرفته شده‌اند.

آیین مهر یا میتراییسم پیش از پیدایش باور به مزدایسنا، نزدیک‌ترین آیین و دین باستانی به یلدا شناخته می‌شود. صالح‌محمد خلیق در «جشن‌های آریایی»، پیرامون شب یلدا هم‌چنین می‌نویسند که آریاییان این شب را «شب تولد مهر» می‌خواندند و تا سپیده‌دم بیدار می‌ماندند، زیرا از آن به بعد روزها رو به دراز شدن می‌کند. از نمادهای یلدا، آراستن شاخه‌های سبز سرو و کاج، هم‌چون نمادی از ایستادگی در برابر سرما بوده‌است. در این شب آتش می‎‌افروختند و خوانی از خوردنی‌های آیینی چون انار و هندوانه می‌گستردند. جشن تولد خورشید، پسان‌ترها، توسط مانویان به اروپا راه یافت. با گسترش مسیحیت، از سده چهارم میلادی در میان ترسایان به نام جشن تولد حضرت مسیح، از آن گرامی‌داشت می‌شود. بنابر این، کریسمس ریشه در این آیین خجسته دارد. نکته قابل تأمل دیگر نیز این است که در فرهنگ اوستایی، آغاز سال با فصل زمستان برابر بوده‎‌است و بر اساس اوستا، واژه «سَرِدَ» یا «Sareda» به معنای سال است و نیز مفهوم «سرد» و خنکی را می‌دهد و مژده‌دهنده پیروزی نور بر تاریکی و اهورا بر اهریمن است. با توجه به آن‌چه گفته آمد، میتراییسم، به عنوان دین تأثیرگذار باستانی ایران‌شهر، آیین‌های خجسته‌ای را به جهان ما عرضه داشته‌است که یلدا یکی از آنان است.
خوراکی‌ها و آیین‌های نمادین
انار و هندوانه/تربوز، از خوردنی‌های نمادین شب یلدا است. هندوانه یا تربوز، رنگ سرخ دارد و این شگون نیک در پی داشته‌است، زیرا هم‌چون خورشید و آتش، سرخ است و وقتی دو نیم شود، شکل آفتاب را می‌گیرد. و نیز به باور عامه و طبی، ایمنی بدن را بلند می‌برد. از جانب دیگر، نگهداری تربوز تا شب یلدا مانند کنگینه انار و انگور، نشانه‌ای از علاقه به نگهداری میوه‌ها برای فصل سرما است. انار هم‌چون هندوانه/تربوز رنگ سرخ دارد و از دیگر خوراکی‌های نمادین یلدایی است. آجیل و سایر خواراکی‌های محلی، برای آن‌که شب دراز یلدا را با جشن و شادی به‌سر برند، نیز در سفره یلدایی گذاشته می‌شوند.

موسیقی بخش دیگری از آیین‌های شب یلداست. در این شب، دورهمی‌های خانوادگی و جمعی و مهمانی ترتیب داده می‌شود و به یک‌دیگر هدیه می‌دهند. در برخی از جاها نیز، درخت سرو و کاج را می‌آرایند و آتش برپا می‌کنند. بسیاری از آیین‌های باستانی این شب، هنوز توسط مردم عام جشن گرفته می‌شوند. امروز در ایران، افغانستان و تاجیکستان، شاهنامه‌خوانی، مثنوی‌خوانی و گرفتن فال حافظ به طور مشترک رواج دارد. شاعران، نویسندگان و نهادهای فرهنگی، با برپایی بزم‌های ادبی، یلدا را تجلیل می‌کنند و این آیین کهن نیاکانی را پاس می‌دارند. امروز، مرز آیین یلدا، فراتر از مرزهای سیاسی و حتا زبانی و فرهنگی است که خود را میراث‌دار آن می‌دانند. چنان‌چه، از آلبانیا تا غرب چین و از شمال هند تا تاتارستان از یلدا تجلیل به عمل می‌آورند. نشانه‌ها و تأثیر این رسم باستانی را در جشن‌ها و آیین‌های ملل دیگر جهان نیز می‌توان یافت. نمادهای یلدا در کریسمس و سال نو ترسایی مانند هدیه دادن و آراستن درخت سرو، یکی از نمونه‌های بارز این تأثیرپذیری می‌تواند باشد.
یلدا در سروده‌های شاعرانیلدا در شعر کلاسیک زبان فارسی به طور گسترده بازتاب یافته است و شاعران دیروز و امروز، از آن به عنوان تولد خورشید یاد کرده‌اند. سیاهی و درازی شب یلدا به گیسوان معشوقه و استعاره‌ای به درازی و سیاهی شب هجران یاد شده‌است. از شاعران کلاسیک، حافظ شیرازی، سعدی، ناصر خسرو بلخی، امیر خسرو بلخی، صائب تبریزی، اقبال لاهوری، امیر معزی، مسعود سعد، منوچهر دامغانی و... شعرهای درخشانی با مضمون یلدا به میراث گذاشته‌اند.

نظر به روی تو هر بامداد نوروزی‌است

شب فراق تو هر شب که هست یلدایی‌ست

سعدی شیرازی

هر شبی در غم هجرت شب یلداست مرا

که به سالی به جهان یک شب یلدایی هست

امیرخسرو بلخی

شاعران معاصر نیز از یلدا در شعرهای‌شان فراوان بهره جسته‌اند:

یلدا حریف این‌همه سختی شود مگر

سیبی که می‌خورید درختی شود مگر

محمد کاظم کاظمی

از برگ برگ ِ دفتر من پرت می‌شوند

معشوق‌های خسته‌ پایان گرفته‌ام

یلدای چشم‌های تو را گریه می‌کنند

موهای رنگ و بوی زمستان گرفته‌ام

مهدی موسوی

جشن جهانی یلدا

شب یلدا، سرانجام به عنوان میراث ناملموس جهانی در نهم آذر/قوس ۱۴۰۱هم‌چون میراث مشترک ایران و افغانستان در سازمان یونسکو به ثبت رسید. اما، یلدا آیین مشترک چندین کشور است و متعلق به مردمان، اقوام و ملت‌های زیادی است. در پرونده یلدا به سازمان یونسکو، از این جشن به مثابه یک جشن کهن یاد شده‌است که در آن از روشنایی خورشید، نور و حرارت زندگی، پاس داشته می‌شود و نیز، ارزش‌های چون هویت فرهنگی، طبیعت و گاه‌شماری سنتی، ارج نهادن به زنان و کودکان، آشتی، دوستی، مهمان‌نوازی و آشنایی با محترم شمردن بیان‌های گوناگون فرهنگی، مورد توجه قرار می‌گیرد و به نسل‌های آینده انتقال می‌یابد. در پرونده این جشن، هم‌چنان از زنان به عنوان محور زندگی و خانواده و بسترساز و از کودکان به عنوان مجریان آینده یاد شده‌است. بزرگ‌ترهای خانواده را ناقلان این جشن آیینی می‌خواند.

امروز، با آن‌که یلدا هم‌چون نوروز با پیام‌های انسانی، به عنوان جشن جهانی رسمیت یافته‌است، اما، موجی از افراطیت در افغانستان و منطقه بیداد می‌کند که با بدویت و تاریک اندیشی، سر ستیزه با فرهنگ و ارزش‌های تمدنی این حوزه دارند. اما، این دشمنی تازگی ندارد زیرا، در طول تاریخ چندهزار ساله، حوادث زیادی نتوانسته‌اند که این جشن‌ها را از متن زندگی مردم بزدایند. یلدا، نوروز و سایر جشن‌های حوزه تمدنی فارسی، ریشه در بیشه فرهنگ دارد و تا تاریخ است، جاری و ساری می‌ماند.
+33
رأی دهید
-3

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.