مقامهای ایران همواره بحران گاز کشور را به مصرف بالای شهروندان نسبت میدهنددویچه وله:دالغا خاتیناوغلو با ورود فصل زمستان و کسری شدید گاز کشور، مقامات ایران بارها مدعی "برابری مصرف گاز ایران و اتحادیه اروپا" شده و مردم را به خاطر مصرف بالای گاز سرزنش میکنند. یادداشتی از دالغا خاتیناوغلو، کارشناس انرژی.
مقامهای جمهوری اسلامی بارها از "برابری مصرف گاز ایران و اتحادیه اروپا" سخن گفته و مدام از مصرف بالای گاز توسط شهروندان گلایه میکنند. این موضوع حتی در گزارشهای غیردولتی مانند مرکز پژوهشهای مجلس و نهادهای پژوهشی ایران نیز بازتاب داشته که نمونه اخیر آن گزارش معاونت بررسیهای اقتصادی اتاق بازرگانی تهران است. این نهاد مدعی شده است که «مصرف گاز طبیعی در ایران، معادل نصف مصرف گاز در قاره اروپا» است.
قبل از تحلیل وضعیت مصرف گاز ایران، ذکر این نکته ضروری است که مصرف گاز ایران نه به اندازه مصرف گاز اتحادیه اروپا و نه معادل نصف مصرف گاز در قاره اروپا است.
تنها بخش اروپایی روسیه به تنهایی مصرف گاز بیشتری از ایران دارد.
ایران سالانه ۲۴۰ میلیارد متر مکعب مصرف گاز دارد که تقریبا معادل ۶۰ درصد مصرف گاز ۲۷ عضو اتحادیه اروپا و تقریبا یک چهارم قاره اروپا است.
در گزارش اتاق بازرگانی به کسری گاز کشور اشاره و تاکید شده است که تنها مصرف گاز دو کشور آمریکا و روسیه بیشتر از ایران است.
این که ایران سومین تولیدکننده بزرگ گاز جهان است و با این همه باز هم با کسری گاز مواجه است، امر درستی است، اما علت اصلی آن عدم توسعه انواع دیگر انرژی، راندمان پایین بخشهای اصلی مصرفکننده گاز و تلفات گسترده آن است.
همچنین سرزنش مردم و متهم کردن آنها در کسری برق و گاز توسط مقامات جمهوری اسلامی در حالی است که سهم خانوارها در مصرف برق و گاز کشور به ترتیب حدود ۲۷ درصد و ۲۵ درصد است.
مغالطه در یک مقایسه
اظهارات مقامات ایران درباره مصرف بالای گاز کشور و مقایسه آن با کشورهای خارجی در حالی است که آنها اشارهای به مصرف دیگر انواع انرژی در ایران و کشورهای خارجی نمیکنند.
برای نمونه، درست است که مصرف گاز ایران سه برابر آلمان -بزرگترین مصرفکننده گاز اتحادیه اروپا- است، اما تولید انرژیهای تجدیدپذیر (خورشیدی، بادی و غیره) آلمان ۱۲۳ برابر ایران است. همچنین تولید برق آبی در آلمان دو برابر ایران و تولید برق هستهای پنج برابر ایران و مصرف ذغالسنگ آلمان نیز ۲۹ برابر ایران است.
در واقع علت اصلی مصرف بالاتر گاز ایران از آلمان در این نکته است که مانند این کشور اروپایی تنوع انرژی ندارد و ۶۸ درصد کل مصرف انرژی کشور به گاز وابسته است.
نمونه دیگر: ترکیه همسایه ایران با جمعیتی مشابه است. ایران پنج برابر ترکیه مصرف گاز دارد، اما از طرفی ترکیه ۳۵ برابر ایران تولید انرژی خورشیدی و بادی، ۹ برابر ایران تولید برق آبی و ۲۲ برابر ایران مصرف زغالسنگ دارد.
واقعیتهای حوزه گاز ایران
آمارهای آژانس بینالمللی انرژی نشان میدهد که سالانه ۲۵ میلیارد متر مکعب از گاز تولیدی ایران در مرحله تولید، انتقال و توزیع تلف میشود. این رقم به تنهایی معادل نیمی از کل مصرف گاز ترکیه است. ارزش این حجم از تلفات سالانه گاز با قیمتهای کنونی بازارهای جهانی حدود ۱۰ میلیارد دلار است.
از طرف دیگر ایران سالانه ۷۰ میلیارد متر مکعب گاز به نیروگاههای برقی با راندمان اندک ۳۳ درصدی تحویل میدهد. به عبارتی، یک سوم گاز مصرفی ایران در همین نیروگاهها استفاده میشود و به خاطر راندمان پایین نیروگاهها، بخش قابل توجهی از گاز تحویلی در پروسه تبدیل به برق تلف میشود.
در مقام مقایسه، مصرف گاز نیروگاههای برقی ایران تقریبا معادل یک و نیم برابر کل مصرف گاز ترکیه است.
در حالی که در ترکیه نیمی از برق کشور از نیروگاههای خورشیدی، بادی، زیستتوده و آبی تولید میشود، سهم این نیروگاهها از تولید برق ایران حدود هفت درصد است.
از طرف دیگر، بنابر آمارهای وزارت نیرو و مرکز پژوهشهای مجلس، ۱۳ درصد از برق تولیدی کشور در شبکه فرسوده و کهنه انتقال و توزیع تلف میشود که این رقم به نزدیک ۵۰ تراوات ساعت در سال میرسد. چنین رقم عظیمی در هدرروی برق، معادل نصف برق مصرفی خانوارهای ایرانی است.
راندمان ۳۳ درصدی نیروگاههای حرارتی برقی و هدرروی ۱۳ درصد از برق تولیدی کشور عملا به معنی تلف شدن بخش عظیمی از گاز ایران است.
وضعیت راندمان و بهرهوری انرژی در بخش صنایع بزرگ و کوچک، تجاری و عمومی نیز که سالانه ۱۱۰ میلیارد متر مکعب گاز ایران را استفاده میکنند، بهتر از بخش نیروگاهی نیست.
مصرف انرژی خانوارها
در این میان البته خانوارهای ایرانی که یک چهارم گاز و برق کشور را مصرف میکنند، مصرف بالایی دارند.
بخشی از آن به خاطر فقر و نبود امکانات مادی برای بهبود استفاده از منابع انرژی از طریق عایقکاری ساختمانها، خرید لوازم خانگی باکیفیت و با راندمان بالا و حتی نصب و استفاده از پنلهای خورشیدی در منازل شخصی است؛ موضوعی که در ترکیه یا کشورهای اروپایی متداول است و حتی استفاده از چراغهای خورشیدی برای روشن کردن معابر، حیاط و جلوی در خانهها امری رایج است.
قشر ثروتمند جامعه نیز به خاطر بیتوجهی دولت به فرهنگسازی استفاده از انرژی و پایین بودن قیمت آن، انگیزهای برای صرفهجویی وجود ندارد.
قیمت بسیار پایین حاملهای انرژی در ایران همچنین انگیزه بخش صنعتی، تجاری و عمومی را برای صرفهجویی در مصرف آن از بین میبرد و از طرف دیگر دولت نیز به خاطر اینکه افزایش قیمت حاملهای انرژی هم باعث شتاب تورم و هم خطر اعتراضات سراسری مردم میشود، قادر به انجام این کار نیست.
آژانس بینالمللی انرژی حجم یارانههای پنهان انرژی در ایران را حدود ۱۲۷ میلیارد دلار در سال گذشته برآورد کرده که بالاترین رقم در جهان بعد از روسیه است.
البته علت اصلی آن نیز سقوط شدید ارزش ریال طی یک دهه گذشته، همچنین هدرروی انرژی در بخشهای صنعتی و نیروگاههای برقی است، اما سهم یارانه پنهان انرژی خانوارها از این رقم نیز چشمگیر است.
مقامات جمهوری اسلامی به جای شفافسازی وضعیت انرژی کشور، مدیریت صحیح از طریق افراد لایق، اولویت دادن به رفاه و اقتصاد، فرهنگسازی و آموزش مردم، یا آمارهای نادرستی از وضعیت کشور ارائه میدهند و یا بدون اشاره به سیاستهای ناکارآمد دولت، ضمن سرزنش مردم، آنان را مقصر وضعیت بد کشور معرفی میکنند.
نتیجه اینکه، آلمان با اقتصادی ۱۰ برابر ایران و با جمعیتی مشابه، مصرف انرژی یکسانی با این ایران دارد، یا ترکیه با اقتصادی ۲.۵ برابر اقتصاد ایران و با جمعیتی مشابه، نصف این کشور مصرف انرژی دارد.