آنها از سنت های خودشان پیروی کردند، آنان می دانستند چگونه از فرصت های مناسب و چانه زنی استفاده کرده و در همین حال احتیاجات موجود را برآورده کنند. مهاجران فلسطینی کالاهایی را که با خود داشتند به حومه شهر یا شهرهایی که کالاهای زیادی برای خرید وجود نداشت می بردند.
مارزوکا، می گوید فلسطینیان در ابتدا دستفروشان خیابانی بودند ولی بعد وارد کسب و کارهای کوچک شدند و سپس در دهه ۱۹۳۰ سهم بزرگی در رونق صنعت پارچه بافی پیدا کردند.
به این ترتیب، اولین اعضای خانواده ابومهور، که امروزه یکی از بزرگترین گروه های اقتصادی شیلی است و در تجارت، بخش مالی و حتی فوتبال فعالیت می کند، به شهرهای مختلف شیلی می رفتند و پیشنهاد عمده فروشی کالا را می دادند.
کمپانی کاسا صایغ، که در دهه ۱۹۵۰ در شهر تالکا دایر شد وصاحبانش یک خانواده فلسطینی تبار هستند نمونه ای است از فعالیت های اقتصادی مهاجران فلسطینی در شیلی.
سایر مهاجران نیز احداث کارخانه های کتان بافی یا ابریشم را شروع کردند و مصنوعاتشان را جایگزین تولیدات صنعتگران محلی یا واردات گران قیمت اروپایی کردند.
پس از باز شدن درهای اقتصاد به دنیای خارج در دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ و رقابت فشرده چین، بیشتر ثروت فلسطینیان صرف سرمایه گذاری در فعالیت های مالی، املاک و زمین، کشاورزی، شراب سازی، کشاورزی، غذا و مطبوعات شد.
فلسطینیانِ مهاجرعلاوه بر کمک به توسعه اقتصادی شیلی، نهادهای متفاوتی هم تاسیس کردند که یکی از مهمترین آنها باشگاه فلسطین است، یک تیم فوتبال که در سال ۱۹۲۰ تشکیل شد و امروزه در لیگ دسته یک شیلی بازی می کند و نقش مهمی در تاریخ فوتبال این کشور دارد.
برای ورا بابون، سفیر فلسطین در شیلی، این تیم یکی از بارزترین نمونه های اهمیت فلسطینیان در شیلی است.
اسکان فلسطینیان در سراسر شیلی نیز موفقیت آمیز بوده، چیزی که در ایجاد همبستگی با جوامع متفاوت و متعدد شیلی نقش کلیدی داشته.
نام خانوادگی فلسطینی در رشتههای حقوق، فرهنگ و بازرگانی و همچنین شخصیت های برجسته سیاسی به چشم می خورد: رهبران احزاب، سناتورها، نمایندگان، شهرداران و اعضای انجمن های شهر که از این جامعه هستند.
ورا بابون، می گوید: "جالب ترین چیز در باره جامعه فلسطینی در شیلی این است که آنها کاملا در جامعه ادغام و شهروند شیلی شده اند اما در عین حال از لحاظ احساسی به سرزمین اصلی شان وابسته اند و آرمان فلسطینیان برای آنان زنده است."
«ترکستیزی» ولی برای این جامعه همواره همه چیز همواره نبوده، به خصوص در سال های اول که مهاجران ناچار بودند تعصب و نظر منفی بسیاری از مردم شیلی را تحمل کنند.
جامعه فلسطینی در شیلی هرگز ارتباط خود را با ریشههای خود از دست نداده استمردم شیلی واژه منفی "ترک" را در باره آنان به کار می بردند که برای فلسطینیان بسیار آزاردهنده بود، چون علاوه بر این که در مورد ملیتشان اشتباه می شد، آنان را همسان کسانی می کرد که در دوره امپراتوری عثمانی، سرکوبشان کرده بود.
مارزوکا توضیح داد: «در آمریکای لاتین و همچنین در بسیاری از نقاط جهان، پارادایم شرقشناسی غالب شد و پدیده ترک ستیزی رخ داد.
مارزوکا می گوید"قشر خاصی از نخبگان، فلسطینیان را طرد می کردند، شماری از قشر طبقه بالای جامعه شیلی به فلسطینیان روی خوش نشان نمی دادند. گفته می شد که آنها به جامعه کمک نخواهند کرد و این که آنها جاه طلب و از لحاظ جنسی بی بند و بار هستند.
و گر چه فلسطینیان شیلی قبول دارند که این "ترک ستیزی" عمدتا مربوط به گذشته است، پس از حمله حماس به اسرائیل و حمله اسرائیل به نوار غزه، جامعه فلسطینیانِ شیلی یک بار دیگر نوعی تبعیض احساس می کند.
دیهگو خمیس، می گوید: "ما نگران هستیم چون فکر می کردیم "ترکهراسی" به کلی پایان یافته و مشاهده این نوع تبعیض پس از سالها حضور فلسطینیان در شیلی، غیر قابل قبول است."
خمیس توضیح می دهد که جامعه فلسطینی در شیلی سازمان آزادیبخش فلسطین را به عنوان تنها نماینده قانونی مردم فلسطین به رسمیت می شناسد نه حماس را" و این که "خشونت روش معتبری برای اقدام سیاسی نیست" ولی او اضافه می کند بحرانی که برای دهه ها بر مردم فلسطینی اثر گذاشته- از جمله بمباران کنونی غزه توسط اسرائیل- ممکن است احساس ارتباطی را که فلسطینیانِ شیلی با سرزمین اصلی شان دارند، عمیق تر کند.
خمیس می گوید: "زمانی بود که احساسات فلسطینیان شیلی چندان مشهود نبود. ولی حالا وضع تغییر یافته. امروز آنچه در آنجا رُخ می دهد شفاف شده و مشکلات را می شود مشاهده کرد. اعم از این که ما چقدر جذب اینجا شده باشیم، خون از آب غلیظ تر است. خون مهم است."