تنها چهار روز از زمانی که خبر «بیهوش» شدن دختری جوان در متروی تهران منتشر شد، میگذرد. طی این چهار روز، دو روایت اصلی به جنگ هم رفتند؛ از یک سو دستگاه پروپاگاندای جمهوری اسلامی تلاش کرد روایت «افت فشار»، زمین خوردن و بیهوش شدن او را در میان افکار عمومی جا بیندازد، از سوی دیگر افکار عمومی از پذیرفتن این روایت سر باز زد و احتمال ضرب و شتم او به دلیل عدم پایبندی به «حجاب اجباری» را مطرح کرد.
اگرچه روایت رسمی جمهوری اسلامی سوالات پرشماری ایجاد میکند٬ تا لحظه انتشار این گزارش سندی مبنی بر درگیری بین آرمیتا گراوند و حجاببانان متروی ایستگاه «شهدا» تهران منتشر نشده است.
فیلمهای دوربینهای مداربستهای که به سوءظنها دامن زدندتاکنون دو ویدیو از دوربینهای مداربسته ایستگاه متروی «شاهد» منتشر شدهاند. در هر دو ویدیو، تصویری از لحظاتی که در واگن مترو میگذرد دیده نمیشود.
در واکنش به اعتراضات افکار عمومی به این موضوع، «آمنه سادات ذبیحپور»، خبرنگار بد سابقه صداوسیما نوشت: «برخیها در ماجرای بیهوش شدن آرمیتا در مترو پرسیدن چرا فیلمی از داخل واکن منتشر نشده؟ پرسو جو کردیم گفتند قطارهای سری ۱۰۰ دوربین ندارند.»
این ادعا در حالی مطرح شد که در فیلمهای منتشر شده مشخص است قطار روز حادثه سری ۱۲۰۰ بوده و دارای دوربین است.
واگنهای سریال TWM-EM-1203 ٬ از جمله واگن قطاری که آرمیتا صبح روز ۹ مهر ۱۴۰۲ سوار آن شده بود بنابر اعلام شرکت متروی تهران و حومه، مجهز به دوربین شده بودند.
گاردین در گزارشی توانسته است با دو شاهد عینی که حمله حجاببان زن به آرمیتا گراوند را دیدهاند، گفتوگو کند. یکی از آنها گفته است یک حجاببان زن وقتی آرمیتا وارد واگن مترو شد، بر سر حجاب نداشتن با او مشاجره کرد و زن چادری فریاد زد: «چرا حجاب نداری؟»
به گفته او، آرمیتا جواب داده بود: «آیا من به تو میگویم چرا روسری خود را در نمیآوری؟» بعد بر اساس روایت این شاهد عینی، مشاجره آنها به خشونت کشیده شده و زن حجاببان به آرمیتا حمله کرده و به شدت او را هل داده است.
یک شاهد دیگر گفته است: «آرمیتا حتی زمانی که نقش بر زمین شد، به هوش بود.»
این شاهد عینی گفته است: «همان زنی که آرمیتا را هل داد، پشت در آمبولانسی که او را راهی بیمارستان کرد، ایستاده بود.»
شبهات در رابطه با تصاویر منتشر شده به همین مورد محدود نمیشوند. بر اساس روایت رسمی جمهوری اسلامی، آرمیتا در واگن مترو بیهوش شده و به بیرون آورده میشود. این در حالی است که پای او مشخصا در سه ثانیه آخر ویدیویی که برای اولین بار توسط «ایرنا» به عنوان تصاویر دوربین مداربسته منتشر کرد و در آن ادعا میشود پس از بیهوشی او ضبط شده است، حرکت دارد.
در فیلمی که توسط بخش خبری صداوسیما با ادعای «فیلم کامل از لحظه ورود تا بیهوش شدن آرمیتا» منتشر شده نیز حدود چهار دقیقه سانسور شده است.
همچنین مدیرعامل شرکت بهرهبرداری مترو تهران و حومه در گفتوگو با خبرنگار ایرنا ادعا کرد این دانشآموز ۱۶ ساله به دلیل افت فشار بیهوش شد.
مادر آرمیتا نیز در گفتوگویی با همان خبرگزاری ایرنا با لکنت زبان و بدون اطمینان از افت فشار خون دخترش صحبت میکند.
این در حالی است که در تصاویر منتشر شده در بخش خبری «۲۰۳۰» صداوسیما، ما تصاویر آرمیتا را در حال خریدن خوراکی از سوپرمارکت ایستگاه متروی شهدا میبینیم و «فاطمه»، همکلاسی او تایید میکند که او خوراکی خریده شده را خورده است.
تصاویر منتشر شده از «اعترافات» دوستان آرمیتا نیز نمیتوانست افکار عمومی را قانع کند.
در فیلم منتشر شده از همکلاسیهای آرمیتا که این بار هم توسط خبرگزاری آرمیتا منتشر شده است، دوستان او که نوجوانان ۱۶ ساله هستند، هر دو از عبارتهای یکسان مثل اصابت سر بین در و سکوی مترو استفاده میکنند. آنها که در یک مکان هستند، بدون نگاه کردن به دوربین و با اضطراب صحبت میکنند.
از سوی دیگر، بررسیهای دقیقتر فایل این صحبتها که مشخص نیست در چه شرایطی ضبط شده، نشان دهنده تعداد دفعات «کات» خوردن آن است.
یک بیهوشی و چندین بازداشتی آخرین بازداشتی ماجرای بیهوش شدن دانشآموز در مترو مادرش بود. بر اساس گزارش سازمان حقوبشری «ههنگاو»، «شهین احمدی»، مادر آرمیتا گراوند ۱۲ مهر ۱۴۰۲ توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران بازداشت شده است.
در این گزارش که روز پنجشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۲ منتشر شد، آمده است، احمدی در محوطه بیمارستان فجر تهران توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت و به مکانی نامعلومی منتقل شده است.
ههنگاو به نقل از یک فرد آگاه نوشته است که بازداشت مادر این دانشآموز با توسل به خشونت رخ داده و از سرنوشت و محل نگهداری او اطلاعی در دست نیست.
گفته شده است که نیروهای امنیتی خانواده احمدی را تهدید کردهاند تا از رسانهای کردن این خبر خودداری کنند. ساعتی پس از انتشار این گزارش اما خبرگزاری «میزان»٬ ارگان رسانهای قوه قضاییه خبر بازداشت مادر آرمیتا گراوند را تکذیب کرد.
پیش از آن نیز خبر بازداشت دو همکلاسی آرمیتا منتشر شده بود. بر اساس خبر منتشر شده، دو دوست همراه آرمیتا گراوند دستکم پنج ساعت بازداشت بوده و برای سکوت درباره علت اصلی آسیب به او و تکرار روایت حکومت مقابل دوربین تحت فشار قرار گرفتهاند.
«مریم لطفی»، خبرنگار روزنامه «شرق» اولین بازداشتی این پرونده بود. او روز دهم مهر ۱۴۰۲ برای تهیه گزارشی در این رابطه به بیمارستان محل بستری آرمیتا گراوند مراجعه کرده بود که توسط پلیس امنیت تهران بزرگ بازداشت شد. او را البته ساعتی بعد از زندان «اوین» آزاد کردند.
گذشته از افرادی که حول موضوع آسیب دیدن آرمیتا گراوند بازداشت شدهاند، به گزارش «شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان»، رییس حراست وزارت آموزش و پرورش روز چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۲ با حضور در محل مدرسه محل تحصیل آرمیتا و با تهدید معلمان این دانشآموز تاکید کرده است که انتشار هرگونه خبر یا حتی عکسی از او در شبکههای اجتماعی جریمه سنگینی خواهد داشت و معلم خاطی مستقیم اخراج خواهد شد.
مصاحبه روزنامه اینترنتی «فراز دیلی» با پدر آرمیتا گراوند نیز روز ۱۲ مهر ۱۴۰۲ به طرز عجیبی حذف شد.
این رسانه که در ایران فعال است، به نقل از «احمد گراوند»، پدر آرمیتا نوشت: «حقیقتا من اطلاع چندانی از وضعیت آرمیتا ندارم. در بیمارستان نیستم. سر کارم. چند روزی است که از آرمیتا خبری ندارم. من در جریان نیستم. تا جایی که خبر دارم، در کما است. فقط همین را میدانم.»
این مصاحبه تنها ساعاتی پس از انتشار از سایت «فراز دیلی» حذف شد و «مازیار خسروی»، سردبیر این رسانه انتشار این گفتوگو را از سوی رسانه تحت نظارت خود «اشتباه بزرگ» و موجب «اطلاعرسانی غلط» دانست.
این رسانه بدون اشاره به جزییات اشتباه بزرگ رخ داده، مصاحبه را حذف کرد.
چرا بیمارستان نظامی؟ آرمیتا توسط اورژانس شهرداری به بیمارستان فجر، بیمارستان نظامی وابسته به نیروی هوایی ارتش منتقل شده است.
انتقال آرمیتا گراوند به یک بیمارستان نظامی برای افکار عمومی این سوال را پیش آورد که آیا در آن منطقه بیمارستانی غیر نظامی نبود تا این دختر جوان به آن منتقل شود؟
معاون عملیات اورژانس استان تهران روز پنجشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۲ به این سوال چنین پاسخ داد: «نیروی اورژانس پس از انجام اقدامات اولیه درمانی، شرح حال را بیان میکنند و مناسبترین مرکز درمانی به او اعلام میشود. مناسبترین مرکز درمانی لزوماً نزدیکترین بیمارستان نیست بلکه یکی از پارامترها است. تجهیزات بیمارستان مقصد و ظرفیت پذیرش نیز جزو عوامل تعیین کننده در اعزام افراد است.»
او در ادامه ادعا کرد دو بیمارستان «معیری» و «شفا یحیائیان» که البته به ایستگاه متروی شهدا نزدیکتر هم هستند٬ بیمارستان تخصصی ارتوپدیاند.
این در حالی است که یک جستوجوی ساده اما نشان میدهد که در اطراف ایستگاه متروی شهدا نشان میدهد در اطراف این ایستگاه مترو بیمارستانهای «امام حسین» و «سینا» نیز هستند.
بیمارستان امام حسین در تهران از جمله بیمارستانهای وابسته به «دانشگاه شهید بهشتی» است و اتفاقا دارای کلینیک تخصصی مغز و اعصاب نیز هست.
در بیمارستان سینا نیز یک کلینیک فوق تخصصی مغز و اعصاب وجود دارد.
بنابراین صداقت معاون عملیات اورژانس استان تهران در پاسخ به سوال چرایی اعزام آرمیتا به بیمارستان نظامی به سادگی زیر سوال میرود؛ بهویژه که بر اساس گزارشهای رسیده، جو امنیتی بر بیمارستان و خیابانهای منتهی به بیمارستان فجر نیروی هوایی تهران حاکم است و عجیبتر آن که سایت بیمارستان فجر که محل بستری آرمیتا گراوند است، دسترسی مراجعهکنندگان به دو لینک «بخشهای بیمارستان» و «آشنایی با بیمارستان» را از دسترس خارج کرده است. این در حالی است که سایر بخشهای سایت در دسترس است.
پرونده آرمیتا گراوند زوایای پنهان دیگری نیز دارد و امید میرود در روزهای آتی روشن شود. واقعیت اما این است که پس از روز دوشنبه تقریبا در اغلب ایستگاهها و خطوط مترو نیروهای انتظاماتی که در افکار عمومی به عنوان حجاببان شناخته میشوند، حضور ندارند.
ماموریت این نیروها، جلوگیری از ورود آقایان به واگنهای اختصاصی زنان اعلام شده بود ولی آنها همزمان در موضوع تذکر درباره حجاب و پوشش نیز حضور فعالی داشتند.
هنوز مشخص نیست غیب شدن یکباره این عوامل از سطح مترو با حادثه رخداده برای آرمیتا گراوند ارتباط دارد یا آن که سیاست کلی شهرداری تهران در این باره تغییر کرده است.
پیش از این اما بارها از متروها تصاویری در شبکههای اجتماعی و رسانههای حکومتی ایران منتشر شده بود که در آنها ماموران و نیروهای لباس شخصی، به دفعات به زنان بدون حجاب تذکر میدهند و گاه این تذکرات به درگیریهای لفظی و فیزیکی منجر شدهاند.