بازی‌های آسیایی هانگژو؛ خواهران منصوریان، کودکان کاری که قهرمان جهان شدند اما در حسرت طلای بازی‌های آسیایی ماندند

بی بی سی،سعیده فتحی:
شهربانو و الهه منصوریان دو ملی‌پوش ووشوی ایران که پیش از برگزاری بازی‌های آسیایی هانگژو وعده شکستن طلسم و کسب مدال طلا داده بودند، بار دیگر در رسیدن به این رکورد ناکام ماندند.

الهه منصوریان تا فینال هم با قدرت پیش رفت اما در این دیدار مقابل «لی یوئیائو» نماینده میزبان شکست خورد و به مدال نقره رسید. منصوریان در پایان مسابقه و پس از اینکه دست حریف به عنوان برنده بالا رفت به شدت اشک می‌ریخت.

الهه منصوریان تا به اینجا ۱۲ مدال کسب کرده است، در قهرمانی جهان به ۳ طلا، یک نقره و یک برنز رسیده و در جام جهانی هم ۲ طلا به دست آورده است. او از بازی‌های آسیایی هم ۳ نقره و یک برنز دارد و در قهرمانی آسیا هم یک بار طلایی شده است.

او در سال ۹۳ نیز اولین زن لژیونر ووشوکار لقب گرفت و به چین رفت و تا به امروز در این کشور به مبارزه پرداخته است.

شهربانو منصوریان نیز که از سال ۲۰۱۱ در مسابقات قهرمانی جهان استارت مدال‌آوری را زده، ۵ مدال طلا از این مسابقات دارد و در جام جهانی و قهرمانی آسیا نیز یک بار طلایی شده است. او از بازی‌های آسیایی فقط یک مدال نقره داشت و تلاش زیادی کرد تا در هانگژو طلایی شود اما این اتفاق نیفتاد و در مرحله نیمه‌نهایی به مصاف «ژو ژیاووی» از چین رفت و با نتیجه ۲ بر صفر مقابل حریف خود شکست خورد و به مدال برنز رسید.

سهیلا منصوریان خواهر کوچک‌تر هم که با شکست در مسابقات انتخابی مقابل شهربانو دستش از این رقابت‌ها کوتاه مانده بود نیز همراه دو خواهر به هانگژو رفت تا در کنار آنها باشد. او هم یک طلای جام جهانی و یک برنز قهرمانی آسیا در کارنامه‌اش دارد.

خواهران ووشوکار ایرانی گرچه ماجراهای زیادی در دنیای ورزش داشته‌اند اما داستان زندگی آن‌ها در خارج از جهان ورزش هم جذابیت‌های زیادی دارد.
جدایی شهربانو و سهیلا از خانواده در بچگی
«کوه با نخستین سنگ آغاز‌ می‌شود و انسان با نخستین رنج»، این عبارت از احمد شاملو، شاعر نامدار ایرانی مصداق بارز خواهران منصوریان است، دخترانی که با وجود مدال‌آوری در هانگژو حس یک ورزشکار ناکام را داشتند و هر دو هنگام کسب مدال اشک ریختند.

آنها که این روزها در رینگ مبارزه می‌جنگند، جنگیدن را با تلاش برای بقا شروع کردند. گفته می‌شود که پدر خانواده به خاطر بدهی و فرار از دست طلب‌کارها، مادر را با ۴ دختر و یک پسر تنها گذاشت و از سمیرم به شیراز رفت. پس از آن بار زندگی روی دوش شهربانو خواهر بزرگتر (متولد سال ۶۴) افتاد که تا پیش از رفتن پدر هم پا به پای او کارگری می‌کرد.

او پس از این که تحصیلات خود را در مقطع ابتدایی به پایان رساند، مدرکش را قاب گرفت و مثل پدرش به شیراز رفت. آنطور که خود شهربانو می‌گوید در منزل دیگران به کار نظافت مشغول بوده و هر ماه مقداری هم پول برای خانواده‌اش می‌فرستاد.

سهیلا منصوریان خواهر کوچک‌تر هم همراه یکی از دوستان پدرش به اصفهان می‌رود و با آنها زندگی می‌کند. شهربانو و سهیلا از خانه رفتند تا بار خانواده برای معاش سبک‌تر شود.

اما شهربانو در ۱۸ سالگی به شهرش سمیرم برمی‌گردد و با پس‌انداز خود یک اسب می‌خرد و با اجاره دادن آن به گردشگران در آبشار معروف سمیرم خرج خانه را می‌دهد. او دوباره همه را دور هم جمع می‌کند اما این‌بار بدون پدری که در شیراز ازدواج کرده بود و قصد نداشت برگردد.
مشکلات مالی و تمرین کردن در شرایط سخت
داستان ورزشکار شدن خواهران منصوریان از اینجا شروع می‌شود، از جایی‌که او برای خواهرانش تعریف می‌کند زمانی‌که در شیراز بوده به باشگاه می‌رفته و ورزش رزمی یاد گرفته است. الهه استقبال می‌کند چون در کودکی با فیلم‌های رزمی «بروسلی» عاشق ورزش‌های رزمی شده بود. او از شهربانو می‌خواهد که هر چه یاد گرفته به او هم یاد دهد. آنها هر روز به زمین‌های کشاورزی که در اطراف خانه‌شان بوده می‌رفتند و به دور از چشم مردم باهم تمرین می‌کردند تا اینکه یک روز تصمیم می‌گیرند دوباره به باشگاه بروند.

شهربانو منصوریان آن روزها را خیلی خوب به خاطر دارد: «در شهر ما باشگاه رزمی نبود و مجبور بودیم برای تمرین کردن ۳ روز در هفته به اصفهان برویم. اما ما فقط کرایه اتوبوس برای رسیدن به اصفهان را داشتیم و مجبور بودیم مسیر ترمینال تا ورزشگاه تختی را پیاده برویم که ۲ ساعت طول می‌کشید. به‌خاطر مشکلات مالی هم گاهی تنها یک نفر از ما در کلاس حاضر می‌شد و وقتی برمی‌گشت هر چیزی یاد گرفته بود به آن یکی یاد می‌داد.»
الهه منصوریان در هانگژو هم نقره گرفت و در حسرت مدال طلای بازی‌های آسیایی باقی ماندالهه منصوریان هم که بعد از شهربانو عاشق ورزش رزمی شده می‌گوید: «ما فقط یک دست هوگو و پابند و کلاه داشتیم. یک روز دو نفره رفته بودیم به اصفهان برای تمرین. اما مربی اجازه تمرین نداد و گفت هر کسی وسیله ایمنی کامل دارد بیاید.»

«شهربانو همه وسایل را به من داد و گفت برو تمرین کن. بعد از تمرین هم همه می‌رفتند به منزل‌شان و بعداز‌ظهر دوباره برای تمرین بازمی‌گشتند اما ما به پارکی که نزدیک باشگاه بود می‌رفتیم و چند ساعتی استراحت می‌کردیم و دوباره به تمرین برمی‌گشتیم.»

در آن روزها آنها در خانه و باغ مردم کارگری می‌کردند و با پیت حلبی‌ای که پر از سیمان بود، تمرینات بدنسازی انجام می‌دادند.
«زخم زبان» مردم شهر برای نوع پوشش
سوای مشکلات مالی، نگاه سنتی مردم شهرشان هم این دختران پر تلاش را آزار می‌داد و برخی به خاطر لباس ورزشی که می‌پوشیدند به خانواده‌شان زخم‌زبان می‌زدند. اما آنها توجهی نکردند و برای آنچه می‌خواستند جنگیدند تا اینکه در مسابقات کشوری دیده شدند و در نهایت به تیم ملی رسیدند. از آن روز زندگی آنها تغییر کرد و خواهر کوچک‌تر سهیلا هم تصمیم گرفت راه دو خواهر دیگر را برود.

اثرگذارترین جمله در صحبت‌های این ۳ خواهر از‌ الهه منصوریان است با این مضمون که «تا قبل از رفتن به اردوی تیم ملی روی تخت‌خواب نخوابیده بودند.»

در بین خواهران منصوریان، الهه زودتر از باقی مدال‌آور شد. او برای حضور در اردوی تیم ملی مجبور شد دفتر و کتاب‌‌هایش را بفروشد تا بتواند یک دستکش بخرد. الهه اولین بار سال ۲۰۰۹ در مسابقات قهرمانی جهان در تورنتو مدال نقره کسب کرد و سال بعد هم در بازی‌های آسیایی گوانگ‌ژو به مدال برنز رسید.

در قهرمانی جهان ۲۰۱۱ برنز گرفت، تا اینکه سال ۲۰۱۳ در همین مسابقات بالاخره طلایی شد و با جایزه‌ای که از این مدال‌ها به دست آورد برای مادرش خانه خرید.
قورت دادن خون دهان و شکستگی ۶ استخوان صورتالهه در مسابقات قهرمانی جهان ۲۰۱۳ در راند اول فینال با برخورد پاشنه پای حریفش گونه و بینی‌اش شکست اما از مربی‌اش خواهش کرد اجازه ندهد داور بازی را تمام کند و با همان شرایط به مدال طلا رسید.

خودش درباره آن روز می‌گوید: «مربی‌ام گفت بازی نکن. اصرار کردم که باید ادامه دهم و خواهش کردم که هیچ وقت حوله به وسط بازی نیاندازد. از داور خواهش کردم که مسابقه را تمام نکند. خون را در دهانم قورت می‌دادم تا داور نبیند که از دهانم خون می‌آید. گونه‌ام هم شکسته بود. اما من فقط به پیروزی فکر می‌کردم چون می‌خواستم مادرم خوشحال باشد.»

الهه اولین مدال طلایش را کسب کرد اما حسرت رفتن روی سکو به دلش ماند: بعد از مسابقه بیهوش شد و زمان اهدای مدال در بیمارستان بود.

او گفت: «شش استخوان صورتم شکسته بود و در بیمارستان بودم که مدالم را برایم آوردند. در تخت کناری‌ام پسری مصری بستری بود که او هم در مسابقات بخش آقایان شرکت کرده بود و دماغش شکسته بود و انصراف داده بود، اما من گفتم طلا گرفتم. وقتی وضعیت من را دید، مسخره‌ام کرد که مگر می‌شود تو با این وضعت طلا بگیری. اما برای ما می‌شد چون ما عادت به جنگیدن داشتیم. از بچگی در حال جنگیدن بودیم.»

مادرشان هم در ابتدا گفته بود نانی که شما با کتک خوردن می‌آورید را نمی‌خواهم اما بعد از دیدن این مسابقه به دخترهایش افتخار کرد.
دیدار با پدر بعد از ۱۵ سال
این خواهران که ۱۵ سال از پدر خود بی‌خبر بودند، سال ۹۶ در برنامه «ماه‌عسل» که در ماه رمضان از صداوسیمای حکومتی ایران پخش می‌شد، جلوی دوربین‌ها با پدرشان روبه‌رو شدند. او از دخترانش خواست که او را ببخشند و آنها هم بخشیدند و بعد از این برنامه چند روز همه از آنها صحبت می‌کردند.

فیلم مستند «صفر تا سکو» هم از آنها ساخته شد که نشان می‌داد این سه خواهر با چه سختی‌ها و تمرینات فشرده ای خود را برای مسابقات آماده می‌کنند.
چادری شدن به امید پول، خانه و ماشینشهربانو منصوریان گفته که الهام چرخنده (وسط) از آن‌ها خواسته با دریافت ۱۰۰ میلیون تومان پول، خانه، ماشین و با وعده گشایش باشگاه ورزشی برای آن‌ها چادر به سر کنندخواهران منصوریان در کنار موفقیت‌هایی زیادی که بدست آورده‌اند، حواشی هم کم نداشته‌اند. حدود ۷ سال پیش فیلمی از شهربانو و سهیلا منصوریان پخش شد که در آن الهام چرخنده، بازیگر، به این دو خواهر چفیه و چادر هدیه می‌داد و آنها را بسیجی می‌خواند. مدتی بعد اما این دو خواهر چادر را از سر برداشتند و در یک برنامه تلویزیونی راز آن را فاش کردند.

شهربانو منصوریان اعلام کرد که الهام چرخنده از آن‌ها خواسته با دریافت ۱۰۰ میلیون تومان پول، خانه، ماشین و با وعده گشایش باشگاه ورزشی برای آن‌ها چادر به سر کنند.

آنها هم چون نیاز مالی داشتند پیشنهاد او را پذیرفتند و مدتی هم چادری شدند، اما از آنجایی که الهام چرخنده با وجود پیگیری‌ها به وعده‌هایش عمل نکرده، چادر را کنار گذاشته‌اند.

یکی دیگر از جنجال‌های این خواهران، دعوای آن‌ها با پدر یکی از ووشوکاران هم که با زد و خورد فیزیکی همراه بود، مدتی در فضای مجازی دست به دست می‌چرخید تا اینکه در آخر فدراسیون ووشو بیانیه داد و پدر ووشوکار جوان را مقصر اعلام کرد.
حضور در مسابقات MMA
در اتفاقی دیگر سال ۹۹ شهربانو منصوریان نسبت به دوپینگ مریم هاشمی واکنش نشان داد و معتقد بود با وجود اینکه حق خواهرش سهیلا بود راهی رقابت‌های جهانی شود، اما با بی‌عدالتی فردی اعزام شد که حالا دوپینگی از آب درآمده است. پس از آن فدراسیون ووشو، شهربانو را ۲۰ ماه و سهیلا را ۸ ماه از حضور در مسابقات محروم کرد و آنها هم بعد از آن اعلام کردند که قصد دارند در مسابقات MMA حضور پیدا کنند.

آنها اعلام کردند با یک کمپانی بین المللی قرارداد امضا کردند و برای اولین‌بار به عنوان یک زن مسلمان و با حجاب کامل اسلامی در مسابقات بین‌المللی آزاد حضور پیدا خواهند کرد.

هنرهای رزمی ترکیبی شاید آخرین مرحله از زندگی حرفه‌ای خواهران منصوریان باشد؛ خواهرانی که از زمانی که «کودک کار» بودند جنگیدن در زندگی و پا پس نکشیدن را یاد گرفته‌اند و حضور در قفس با جوایز مادی هنگفتی که دارد احتمالا بتواند فهرست آرزوهای آن‌ها را کامل کند.
+10
رأی دهید
-1

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۳۳
    Hassan1479 - تهران، ایران
    در اطراف نظام اسلامی ، حتی یکنفر آدم سالم مثل این خواهران منصوریان وجود ندارد ، ولی تمام افراد و هوادران نظام مشابه چرخنده بی بته هستند
    4
    8
    جمعه ۰۷ مهر ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.