احمد زید آبادی می گوید: بگذار فحش بخوریم اما حقیقت را بگوییم.
کدام نظام اختناق توتالیتر اجازه می دهد منتقد از رهبر انتقاد کند و تحت پیگرد قرار نگیرد؟
الان این اولین دوره ای است از سال ۶۶ که همه سیاستها را نقد میکنیم؛ اما نگران نیستیم که نشریه را ببنددند یا مارا تحت تعقیب قرار دهند.
ببین من خوب روزنامه نگارم، حالا روزنامه نگار که دیگه بالاخره مطلب مینویسم و تحلیلگرم و اینها.
از سال 66 هم وارد مطبوعات ایران شدم از زمان آقای خمینی.
الان این رو بگی خیلی فحش میخوریم ولی خوب به جهنم که فحش میخوریم بگذار من بگم.
شاید در تمام این دوران ها اولین دورهای است که ما توی روزنامه میشنیم مطلب انتقادی مینویسیم انتقادی هم که هر جوری دلمون میخواد که الان همه سیاست ها رو نقد میکنیم دیگه.
در مورد حجاب مینویسیم سیاست خارجی مینویسیم حتی صحبتهای رهبری رو مینویسیم دیگه.
حالا من مثلا غیر مستقیم یا یکی دیگه که دوست داشته باشه مستقیم مینویسه.
و منتظر نیستیم که الان فکس بیاد روزنامه تعطیل بشه.
خوب بالاخره این داره یک مقدار تحمل از خودش نشون میده دیگه.
چرا این رو نباید اصلا ببنیم.
و بعد همش تبلیغ کنی که آقا یک اختناقه بالاخره مثلا چه میدونم توتالیتریستی الان حاکم شده بر اینجا.
آخه این چه اختناق توتالیتاریستی هست که من میتونم اینجا بشینم و راحت از این مسائل حرف بزنم
و حداقل از اینجا بیرون میرم نمیگیرنم.
مگه تو نظام توتالیتاریستی میشه اینجوری عمل کرد؟
ببین وقتی اینجوی هست خوب بلاخره
بالاخره الان اونها به نظر خودشون خیلی دارند سعه صدر نشون میدن.