روزنامه لوموند در دو صفحه کامل، نامههای چهار زن زندانی ایرانی را با طرحهایی از چهرههای آنان منتشر کرده است. عکس، بخشی از نامه سپیده قلیان را نشان میدهد.رادیو فرانسه: روزنامه لوموند در شماره کاغذی مورخ نهم سپتامبر، چهار متن از نرگس محمدی، سپیده قلیان، نیلوفر بیانی و گلرخ ایرایی را منتشر کرده است. هر چهار نامه با اشاراتی به مبارزات مردم ایران و رنج و درد زندانیان سیاسی، تأکید میکنند که بدون تردید بنیاد اختناق در ایران فروخواهد ریخت.
غزل گلشیری، خبرنگار روزنامه لوموند در مقدمه این چهار متن مینویسد: در آستانه سالگرد مرگ مهسا امینی، لوموند نامههای چهار زن زندانی سیاسی را منتشر میکند. این نامهها به رغم خطرها و مسیری طولانی به خارج رسیده است. او میافزاید: در حالی که اپوزیسیون خارج از کشور متفرق و بدون پروژه سیاسی است، نامههای این چهار زن با امید فراوان نشان میدهد که حرکت به سوی دموکراسی نه از خارج، که از درون کشور سرچشمه میگیرد. نامه اول: نرگس محمدیطرح لوموند از چهره نرگس محمدینرگس محمدی مینویسد: «آیا صدای ترک خوردن دیوار ترس را در ایران میشنوید؟ بزودی صدای ریزش آن را به لطف اراده و قاطعیت ایرانیان خواهید شنید.»
نرگس محمدی وضعیت زنان ایرانی را در نظام دینی و پدرسالار کشور گوشزد میکند و مینویسد «اما ما زنجیرها را یک به یک پاره کردیم تا اینکه جنبش انقلابی "زن، زندگی، آزادی" فرا رسید.»
او با نگاهی سریع به زندگی خود و مراحل گوناگونش، از دانشگاه رفتن تا همکاری با کانون مدافعان حقوق بشر و مادر شدنش را یادآوری میکند و مینویسد که هر بار، مانعی در برابر فعالیتهای وی ایجاد شد. حتی تبعید و دوری، وی را از برخورداری از فرزندانش محروم کرده است. با اینحال نرگس محمدی در پایان خطاب به خوانندگان مینویسد: «انتشار همین نامه نشان میدهد که صدای ما به اندازه کافی قوی بوده که به گوش شما برسد... ما با همدیگر پیروز خواهیم شد.» نامه دوم: سپیده قلیانطرح لوموند از چهره سپیده قلیانسپیده قلیان که ۲٨ سال دارد مینویسد: «صدای من از پشت دیوارهایی میآید که در عمر پنجاه سالهاش شاهد شکنجه و خفقان بوده اما در عین حال به نمادی برای آزادیخواهی تبدیل شده است.»
خانم قلیان آشنایی خود با سسیل کوهلر، زندانی فرانسوی را در بند ۲٠٩ شرح میدهد و سپس میگوید که جنبش «زن، زندگی، آزادی» تجربه بزرگی در بسیج مردم بود که بر پایه تجربههای مبارزات قبلی بنا شد.
سپیده قلیان به ویژه بر اهمیت جنبش کارگری تأکید دارد و در پایان با فرستادن درود به همه مخاطبانش، تأکید میکند که «امید، عزیزترین دارایی من است.» نامه سوم: نیلوفر بیانیطرح لوموند از نیلوفر بیانینیلوفر بیانی، ۳۷ ساله، پژوهشگر و فعال محیط زیست که در سال ۲٠۲٠ به اتهام جاسوسی به ده سال زندان محکوم شد، بخش اصلی نامه خود را به یادی از سایر قربانیان اختناق اختصاص داده و به ویژه سرنوشت دکتر کاووس سیدامامی را یادآوری میکند که به ادعای مقامات رژیم در زندان اوین «خودکشی» کرد. او از شکنجه زندانیان و اعمال فشار بر فعالان محیط زیست مینویسد و نام بسیاری از آنان را یک به یک ذکر میکند.
نیلوفر بیانی در پایان از همه کسانی که دغدغه حقوق بشر را دارند میخواهد که به فکر محیط زیست باشند. نامه چهارم: گلرخ ایراییطرح لوموند از چهره گلرخ ایراییگلرخ ایرایی نویسنده ۳۴ ساله که قبلاً شش سال حبس را تحمل کرده بود، بار دیگر با شروع اعتراضات سال گذشته به زندان افتاد. او مینویسد: «تردید نباید کرد، خیابانها تنها راه به سوی انقلاب و پایان دیکتاتوری است.»
گلرخ ایرایی توضیح میدهد که به دلیل فقدان ابزار و سازمانهای سیاسی، جنبش مردم ایران از نفس افتاد. به گفته او ناکارآمدی برخی رهبران اپوزیسیون خارج از کشور نیز در این وضعیت دخیل بوده است. از طرف دیگر قدرتهای خارجی نیز به خاطر منافع خود رابطه با جمهوری اسلامی را حفظ کردهاند. خانم ایرایی مینویسد: «جامعه جهانی به معترضان ایرانی این پیام را رسانده که "شما تنها هستید".»
به همین دلیل، وی ایمان دارد که تنها راه پیروزی، بسیج انبوه مردم در خیابانهاست. گلرخ ایرایی در پایان نامهاش مینویسد: «راه هرچه باشد، مطمئن باشیم که قاطعتر از همیشه بساط اختناق را برخواهیم چید.»
+20
رأی دهید
-3
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.