حمله موسی غنی‌نژاد به اردوگاه ۲۸ مرداد: مصدق کاری‌کرد که دستاوردهای مشروطه از بین‌ برود

ایندیپندنت فارسی، علیرضا کیانی
برخی تحلیلگران ایرانی برای اتفاق‌های ۲۸ مرداد از تعبیر «ضدکودتا» علیه کودتای محمد مصدق استفاده می‌کنند و به نظر می‌رسد این عبارت به واقعیت وفاداری بسیار بیشتری دارد

سرسخن

روایت غالب تاریخ‌نویسی در ایران تلاش کرده است عزل محمد مصدق از سوی محمدرضاشاه پهلوی در مرداد ۱۳۳۲ را «کودتا» نشان دهد، اما داده‌های سیاسی، حقوقی و تاریخی این ادعا را رد می‌کنند و نشان می‌دهند که پادشاه با توجه به اختیاراتی که قانون مشروطه‌ ایران و سنت مشروطیت ایران در اختیارش گذاشته بود، در نبود مجلس شورای ملی، از حق و اختیار لازم و قانونی‌اش برای عزل محمد مصدق از نخست‌وزیری و نصب فضل‌الله زاهدی برخوردار بود.

به استناد همان داده‌ها، می‌توان این سخن را صرفا در مقام یک ردیه باقی نگذاشت و این ادعا را به میان آورد که احتمالا بتوان از کودتای دکتر محمد مصدق علیه دولت فضل‌الله زاهدی و ارکان پادشاهی مشروطه سخن گفت؛ کودتایی که البته به دلیل خیزش «خودجوش» ملی در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ناکام ماند. در این راستا، به‌کوتاهی، به نکاتی اشاره خواهد شد.

۱ــ متمم قانون اساسی؛ نگاهی به اختیارات اجرایی پادشاه

نگارنده لازم می‌داند در آغاز این نکته را یادآوری کند که در قانون اساسی مشروطه ایران، پادشاه رئیس قوه مجریه نیز هست. این البته احتمالا ایراد قانون اساسی مشروطه است که تفکیک بین State و Government را تصریح و روشن نمی‌کند. ایرادی که البته قابل درک است؛ چون این قانون در سال ۱۲۸۵ تدوین شد و طبعا مشروطه‌خواهان نمی‌توانستند لیبرال دموکراسی امروزین پادشاهی بریتانیا را خلق کنند.

بر اساس محدودیت‌های قابل‌درک، بخش قابل‌توجهی از اختیارات اجرایی پادشاه در قانون مشروطه ایران محفوظ مانده بود. در پادشاهی‌های مشروطه‌ دنیا، پادشاه Head of State است و نخست‌وزیر در جایگاه رئیس قوه مجریه یا همان Head of Government فعالیت می‌کند و این تفکیک روشن است. اما در قانون اساسی مشروطه‌ ایران، قانون به ریاست توامان پادشاه بر State و نیز قوه مجریه یا همان Government تصریح کرده است. در اصل ۲۷ این قانون، در بخش «قوای مملکت» زمانی که قانون‌گذار قوه اجرایی را تعریف می‌کند، قوه اجرایی مخصوص پادشاه دانسته شده و آمده است: «قوه اجراییه که مخصوص پادشاه است، یعنی قوانین و احکام به توسط وزرا و ماموران دولت به نام نامی اعلیحضرت همایونی اجرا می‌شود، به ترتیبی که قانون معین می‌کند.»

در واقع در آن مقطع از تاریخ، قانون، بیش از آنکه قدرت شاه را دموکراتیک کند، تلاش کرد قدرت او را قانونمند کند. اساسا معنای دقیق Constitutional که از واژه‌ Constitute می‌آید و در ایران به «مشروطیت» ترجمه شده است، به معنای قانونمند کردن قدرت و نهاد حامل قدرت است. این قانونمند کردن قطعا پیش‌درآمد لازم بر دموکراتیک‌سازی قدرت است، اما خود لزوما معادل دموکراسی نیست. مشروطیت اعم از دموکراسی است و دموکراسی از مراحل پایانی مشروطیت است.

بر این اساس، اصرار محمد مصدق و حامیانش که شاه باید سلطنت می‌کرد نه حکومت (به عبارت دیگر باید نقش Head of State بازی می‌کرد نه Head of government)، اگرچه می‌تواند در بحثی مستقل موردعنایت باشد، نمی‌تواند چندان مبتنی بر قانون مشروطه‌ واقعا موجود ایران باشد. چه آنکه در «نص» قانون مشروطه ایران، به هر علت قابل‌درکی، تفکیک روشنی میان پادشاهی و حکمرانی وجود نداشت و جایگاه مشخص و روشن حقوقی برای نخست‌وزیر تعریف نشده بود و صرفا این «رویه‌» مشروطیت ایران بود که این سنت را جا انداخت که مجلس شورای ملی برای نخست‌وزیری فردی مشخص ابراز تمایل کند و سپس پادشاه برای آن شخص حکم نخست‌وزیری صادر کند.

و باز طبق سنت جاافتاده مشروطیت ایران، در دوره فترت و نبود مجلس شورای ملی نیز شاه خود می‌توانست نخست‌وزیران را نصب و عزل کند؛ سنتی که از دوره پادشاهی احمدشاه در ایران جا افتاده بود. چنانکه در فاصله میان تعطیلی مجلس سوم و افتتاح مجلس چهارم، احمدشاه شخصا برای ۱۲ تن، ۱۴ بار حکم نخست‌وزیری صادر کرد.

۲ــ دوران فترت و حق پادشاه برای نصب و عزل نخست‌وزیران

برای پیشبرد سخن و تخصیص بحث به مورد محمد مصدق، می‌توان به نکته واپسین در بخش بالا اشاره کرد. اینکه شاه طبق سنت مشروطیت ایران در دوران فترت و نبود پارلمان از حق نصب و عزل نخست‌وزیران برخوردار بود، نکته‌ای بود که از قضا محمد مصدق هم به آن اشراف داشت. در اثبات اشراف محمد مصدق به این اختیار پادشاه می‌توان دو واقعه تاریخی را یادآور شد:

یکم‌ــ زمانی که محمد مصدق به همراه یارانش در مهر ۱۳۲۸ در اعتراض به کیفیت انتخابات مجلس شانزدهم‌ــ که تحت نظارت دولت محمد ساعد برگزار شدــ در دربار متحصن شد، به پادشاه نامه نوشت و به او پیشنهاد کرد نخست‌وزیر را عزل و نخست‌وزیر دیگری منصوب کند. محمد مصدق در این نامه به شاه یادآوری کرد که او در دوره فترت و نبود مجلس شورای ملی، حق نصب و عزل نخست‌وزیران را دارد.

دوم‌ــ یاران حلقه نخست مصدق بارها در باب رفراندم انحلال مجلس شورای ملی هفدهم با او مخالفت می‌کردند و چنین اقدامی را نه‌تنها غیرقانونی می‌دانستند، بلکه انحلال مجلس و نبود پارلمان را باز کردن دست پادشاه برای برکناری نخست‌وزیر می‌دانستند.علی شایگان، غلامحسین صدیقی و کریم سنجابی از جمله افرادی بودند که این هشدار را به مصدق دادند.

به عنوان نمونه، در مصاحبه کریم سنجابی با تاریخ شفاهی هاروارد، می‌بینیم که سنجابی به محمد مصدق می‌گوید در صورت انحلال مجلس، یا شاه شما را عزل می‌کند یا علیه شما کودتا می‌شود. دقت در این نکته لازم است که کریم سنجابی به مصدق نمی‌گوید شاه علیه شما کودتا می‌کند؛ بلکه در دو احتمالی که مطرح می‌کند، تصریح می‌کند که در صورت نبود مجلس، یا شاه طبق سنت مشروطیت شما را عزل می‌کند یا وفاداران شاه در ارتش علیه شما کودتا می‌کنند. مصدق هم در پاسخ به احتمال نخست نمی‌گوید شاه «نمی‌تواند» او را عزل کند، بلکه می‌گوید شاه «جرات نمی‌کند» او را عزل کند و در پاسخ به احتمال دوم نیز می‌گوید: «حکومت دست خود ما است و ما علیه کودتا اقدام می‌کنیم.»

۳ــ کودتای محمد مصدق علیه پادشاهی مشروطه

با توجه به نکات بالا می‌توان گفت شاه در نبود مجلس شورای ملی، از حق نصب و عزل نخست‌وزیر برخوردار بود. انحلال مجلس شورای ملی هفدهم نیز این فرصت را برای محمدرضاشاه فراهم آورد تا بتواند محمد مصدق را عزل کند. همچنین در بالا تصریح شد که هم شخص محمد مصدق و هم یاران او به این حق شاه اشراف داشتند.

بر این اساس، سرپیچی محمد مصدق از فرمان عزلش در شب ۲۵ مرداد و بازداشت حامل پیام عزل‌ــ نعمت‌الله نصیری‌ــ و اقدام‌های دیگر مانند

    *مهروموم کردن کاخ‌های سلطنتی،
    *خلع‌سلاح گارد شاهنشاهی،
    *حذف نام پادشاه از دعای صبح و شب در پادگان‌ها،
    *دستور بازداشت فضل‌الله زاهدی، نخست‌وزیر منصوب پادشاه،
    *تعیین جایزه ۱۰ هزار تومانی برای دستگیری فضل‌الله زاهدی،
    *دستور به پایین کشیدن مجسمه‌های رضاشاه و محمدرضاشاه،
    *دستور به حذف سرود شاهنشاهی از رادیو،
    *اقدام برای تشکیل شورای سلطنت،
    *طرح مکرر تغییر رژیم و تشکیل جمهوری از سوی اعضای دولت مصدق،
    *و دستور به سفرای ایران در کشورهای خارجی برای تماس نگرفتن با پادشاه و ملکه

که همه در فاصله بین ۲۵ تا ۲۸ مرداد به وسیله محمد مصدق و دولت و نیروهای او انجام شدند، آشکارا مختصات یک کودتا علیه دولت فضل‌الله زاهدی و ارکان پادشاهی مشروطه ایران را نمایان می‌کنند.

کودتا نیازمند کاربست نیروهای نظامی برای پیشبرد تغییر در لایه‌های بالایی قدرت و نیز ناگهانی و سریع بودن این تغییرات است که طبعا بار سنگینی از خشونت را نیز به همراه می‌آورد. اقدام‌هایی که مصدق و یارانش در این سه روز انجام دادند، این مختصات را داشت؛ یعنی هم از نیروی نظامی برای مقابله با دولت مشروع و منصوب پادشاه‌ــ دولت فضل‌الله زاهدی‌ــ استفاده شد و هم تغییراتی سریع و ناگهانی اعمال کرد.

البته کودتای محمد مصدق در پی خیزش ۲۸ مرداد ناکام ماند؛ خیزشی که لویی هندرسون، سفیر آمریکا در ایران، در گزارشی که ۲۹ مرداد به واشنگتن فرستاد، آن را «غیر مترقبه» خواند و جان فاستر دالس در جلسه شورای عالی امنیت ملی آمریکا در پنجم شهریور ۱۳۳۲ آن را «خودجوش» نامید.

برخی تحلیلگران ایرانی برای اتفاق‌های ۲۸ مرداد از تعبیر «ضدکودتا» علیه کودتای محمد مصدق استفاده می‌کنند و به نظر می‌رسد این عبارت به واقعیت وفاداری بسیار بیشتری دارد.
+54
رأی دهید
-22

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۳۹
    مصدق روحت شاد - تهران، ایران

    موسی عنی نژاد سالها با حمله به مرحوم مصدق در سایه خوراک فکری رو برای جریانهای ضد ملی فراهم میکرد. حالا بیرون اومدن این مار غاشیه از سوراخ امنش احتمالا نشونه اینه که کفگیر سفارت امپراتوری نحیفه انگلستان (سرزمین انگلها) کم کم داره به ته دیگ می خوره!
    64
    35
    یکشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۲ - ۲۳:۱۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۲۶
    elnazpishu - لندن، انگلستان

    مصدق نخست وزیر ملی و میهن پرست تا ابد خاری خواهد بود در چشم آخوند و سلطنت. تا کور شود هرآنکه نتواند دید!. با پلیس گزمه رفتند و یک قهرمان ملی را گرفتند و تبعید کردند. حسین فاطمی که مغز متفکر بیرون راندن استعمار انگلیس بود به دستور سفارت بریتانیا تیرباران کردند. حالل نشسته اند روی خرابع ای که ملاهای قم که خودشان متحد شاه بودند برای مصدق که دستش از این دنیا کوتاه است کری میخوانند. حقا که تربیت شدگان نسل انقلابند!. مشتی رمال و هوچی باز و بیسواد و جاهل که سرو تهشان را یزنید باز دنبال چوپان برای خودشان وقومشان میگردند!!
    35
    14
    دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۵۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۷
    hamidesabz - لندن، انگلستان
    اکنون که از فرط خباثت حکومت فاسد ضد ایرانی خامنه ایی چهره محمد رضا شاه که علیرغم همه کم و کاستی ها فردی بسیار وطن دوست بود کاملا سفید شده تا جایی که امروزه محبوبیتش چندین برابر زمان زمامداری اش شده، نباید واقعیت را نا دیده و حتی معکوس دید!. حکومت مصدق حکومت قانونی بود و اختلاف او با شاه بر سر اختیارات فراقانونی بود که شاه خواهان آن بود، البته هر دو طرف اشتباهات بسیار داشتند ولی دشمنی انگلیس با مصدق و حمایتش از شاه نه به خاطر اشتباهات مصدق و یا اختلافاتش با شاه بود بلکه به خاطر پی گیری منافع ایران توسط مصدق و عدم سرسپردگی او بود و به همین دلیل کودتا با حمایت کامل آمریکا و انگلیس صورت گرفت!. دلیل حمایت انگلیس و آمریکا از شاه در آنزمان ضعف شخصیت شاه در اوایل دوران زمام داری اش بود و اینکه آنزمان شخصیت مطیع برای قدرت های غربی بود، اما با قدرت گیری شاه در دهه 50، عدم اطاعت شاه از قدرت های غربی و تمرکز او بر منافع ملی باعث شد بار دیگر قدرت های غربی وارد عمل شوند و موجبات شورش 57 و انتقال قدرت به خمینی را با یک برنامه بسیار دقیق و حساب شده، فراهم آورند!
    7
    24
    دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۴
    zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
    1:دوست داری فقط شعار بعدی و فحش خواهر و مادر پیرزن گونه یا دوست داری خودت را با تاریخ ایران آشنا کنی برا آینده ؟ هرچی را در مورد مصدق تا سال ۵۷ شنیدی فراموش کن. این چاخان‌ها مجاهدین. چپی ها.حزب توده ملی مذهبی‌ها بود،یکی از این گزارش‌ها بر مبنا واقیعت جامعه ما در آن زمان نبوده. مصدق قهرمان ملی ایران بود و هست.؟ بود .دیگر نیست، بودنش بر مبنا شایعه و پروپگاندا بود. از سال ۵۷ تا به امروز روز به روز مدارک و اسنادی حتا از خود یاران او بیرون می یاد. که مصدق اشتباه فاحش،ضد دمکرات .دست کم در دو مورد قانون مشروطه را زیر پا گذاشت و تلاطم در جامعه ایجاد کرد.پرفسور Mark J. Gasiorowski استاد تاریخ دانشگاه خود مصدقی، "ایرانیا کلا در پرستش مصدق زیاده روی می کنند مصدق رفتار دمکرات نداشت و انتخابات مجلس را دستکاری کرد.سیاست مدار خوبی نبود.یک اوضاع درست کرد که ملت ایران را نگران و اقتصاد را به نابودی کشید"، Scott Cooper تاریخ دان اسکاتلندی نوشته کتاب سقوط بهشت، عامل سقوط مصدق شاه نبود. جنگ سرد بود و نفوذ حزب توده در سیستم مصدق.بزرگترین اشتباه مصدق نپزیرفتن پیشنهاد دوم آمریکا و انگلیس
    6
    16
    دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۹:۱۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۴
    zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
    2:بزرگترین اشتباه مصدق نپزیرفتن پیشنهاد دوم آمریکا و انگلیس و بانک جهانی به و واسطه دادگاه DENHAG بود. چرا نپذیرفت؟ نفوذ حزب توده، قردار نفت را با شوروی می خواست. یک بار از خودت پرسیدی چرا بعد از رد پیشنهاد دوم یاران مصدق از او جدا شدند؟ John Jernigan پرفسور تاریخ اسیا . پیشنهاد دوم آمریکا و انگلیس مطابق با تمام قوانین بین اول ملل بود که مصدق در زیر نفوذ و ترس از حزب توده رد کرد. که خود یاران او جدا شدند .کاظم حسیبی وزیر نفت، خلیل ملکی نزدیکترین یار مصدق. فواد روحانی مشاور مصدق. Mark J. Gasiorowski از کلمه "Pseudo-Coup" استفاده می‌‌کند. ضد کودتا، آیا پهلوی مجاز بود مصدق را بر کنار کند ؟ بله مجاز بود، قانون مشروطه این حق را در نبود مجلس به او می‌‌دهد. مجلس را چه کسی‌ منحل کرد ؟ مصدق. مصدق در 2 مورد عملا قانون مشروطه را زیر پا گذاشت. بستن مجلس و بر قراری رفراندم. هر دو بر طبق قانون مشروطه حق نخست وزیر نیست. حالا خود انتخابات. دو صندوق ری. روی یکی‌ نوشته شده،بله مصدق.روی یکی‌ نه مصدق. شما به این می‌‌گید ری آزاد؟ بالا هر صندوق" نه مصدق" دو تا چماقدار حزب توده ایستاده.
    7
    15
    دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۹:۲۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۴
    zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
    3:بالا هر صندوق نه مصدق دو تا چماقدار حزب توده ایستاده. منوچر رزم آرا و ایرج امینی تاریخ. بردن نام کودتا اشتباه است باید گفت یک اتفاق ناهنجار، حالا خود انتخابات. نتیجه اعلام شده توسط مصدق. ۹۹،۹۴ درصد بله مصدق. شما مصدقی. باور دارید ۹۹،۹۴ ؟ خود پسر عمو مصدق دکتر متین دفتری می‌‌گوید.در انتخابت تقلب شد.غیر قانونی بود. و بر ضد ضد قانون مشروطه. Encyclopaedia Britannica اخراج مصدق کار یک نفر نبود. حتا اگر این حرکت شاه بر طبق قانون مشروطه نبود آغاز آن با مصدق بود که در دو مورد آشکار قانون مشروطه را زیر پا گذاشت.بستن مجلس و انتخابت.بی‌ دلیل نبودکه یارانش مانند خلیل ملکی‌ گفتند. این راه که تو پیش گرفتی ما را به جهنم می‌‌برد.خود مصدق بعد‌ها اعتراف کرد که اخراج او توسط پهلوی قانونی و بر طبق قانون اساسی‌ بود. می‌‌دانی بهانه چه بود ؟ به خود شاه گفت. .حکم اخراج من در ۱۱ شب درست نیست، باید در مجلس و در روز باشد. اگر در روز بود بدون نافرمانی قبول می‌‌کردم. این را قبول دارم .حق داشت. ولی‌ چون ۱۱ شب است باید تمام قانون را زیر پا گذاشت ؟
    8
    16
    دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۹:۳۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۴
    zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
    4:خود اخراج مصدق یعنی‌ کودتا: یک جیپ با ۲۰ سرباز.که اگر نافرمانی کرد.نیم ساعت بعد فرمانده این ۲۰ سرباز را بازداشت کرد در شهر مثل تهران که ۱۱ تیپ ارتش زیر دست مصدق و ازوزارت دفاع را آموزش دست یاران مصدق هستند.شما به این می‌‌گید کودتا ؟ . کودتا اون چیزی بود که حزب توده در راه منافع روسیه از ۲۵ مرداد تا ۲۸ مرداد انجام داد. تا کنون کلمه "COUP TUDE" را شنیده.؟ دستوری که مستقیم از KGB آمد ؟ پیشنهاد دوم انگلیس و آمریکا DENHAG به هیچگونه نباید پذیرفته شود. تا می‌‌توانید تفرقه ایجاد کند. اخر عزیز کاشانی تا ۲۵ مرداد مصدقی بود. و رهیس مجلس بخوان که شبان بی‌ مخ‌ها حزب توده در خیابان چکار کردند ؟ که خود مصدق با کمک ارتش آن‌ها را از خیابان فراری داد.کی‌ قادر هستید خود را از ادبیات حزب توده.چریک ها.مجاهدین نجات دهید.عزیز بخوان بخوان بخوان. هی‌ مثل این پیرزن زر نزن. فریب کسانی مثل مصدق روحت شاد را نخورید. که به اسم مصدقی کثیفترین فحش‌ها جنسی‌ را به یاسمین پهلوی و رضا پهلوی می‌‌دهند.خلیل ملکی‌. شاپور بختیار متین دفتری هم مصدقی بودند، مصدقی هم مصدقی سابق.همه شده از دم بازرگان کوچولو.
    8
    12
    دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۹:۴۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۹
    kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
    دانش لازم را ندارم که در مورد مصدق بحث کنم . اما بی شک او کل سیستم پادشاهی را از مشروعیت خالی کرد ،و به طور غیر مستقیم به رشد نیروهای برانداز کمک کرد ، و نکات مثبت حکومت پهلوی را کم رنگ کرد . ملی کردن نفت را به پای او‌مینویسند و‌خیلی ها به آن افتخار می‌کنند ، اما آیا پروسه ملی کردن اصولی انجام شد ، ایران سهم ۱۴ درصدی از بریتیش پترولیوم داشت که شامل نفت و پالایشگاه آن در حتی عراق و کل منطقه بود ، و یا پمپ بنزین ها و نفتکش ها و غیره . به یکباره همه را از دست دادیم و میلیاردها هم خسارت داده شد ، دولت مصدق نه کارشناس نفتی داشت و نه حتی توانایی صادرات یک پیت حلبی نفت ، قلدری او در مقابل بریتانیا شاید همان حرف های خمینی در مورد امریکا را تداعی می‌کرد ، جذاب اما در دراز مدت غیر متطقی و زیان اور ،
    6
    12
    دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۲۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۹
    مصدق روحت شاد - تهران، ایران
    kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
    اشتباه می کنید. ۱. شما واقعا فکر میکنید انگلیسیها حاضر بودند چیزی از سود سهم نفت عراق به ما بدن؟ ۲. مصدق نزدیک به سه سال ایران رو بدون نفت با تراز بازرگانی مثبت (صادرات بیشتر از واردات) اداره کرد و این یک معجزه اقتصادی بود. ۳. دولت مصدق کاملا توانایی استخراج و پالایش و فروش نفت رو داشت. اما انگلیسیها خرید نفت ایران رو تحریم کرده و با ناوهای خود نفتکشهایی که نفت ایران رو بار بزنن توقیف میکردند. ۴. ما میلیاردها دلار خسارت دادیم ولی در دوران قرارداد کنسرسیوم که بعد از کودتا به وسیله دولت خائن زاهدی بسته شد.
    10
    5
    دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۳۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۹
    مصدق روحت شاد - تهران، ایران
    zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
    تو هم اشتباه میکنی زری جون! من کثیفترین فحشها رو به شاخزاده ‌و یاسی قشنگه و تام مورلی نمیدم. اونا خودشون کثیفترین کارها رو با هم میکنن!!!
    13
    8
    دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۴۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۲۶
    elnazpishu - لندن، انگلستان
    zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
    مصدق نپذیرفت چون بانک جهانی تحت نفوذ انگلیس فقط کارشناسان انگلیسی رو به ایران میفرستاد !!
    7
    4
    دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۵۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۲۶
    elnazpishu - لندن، انگلستان
    zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
    صندوق نه مصدق کجا بود اقا. پرسیده بود ایا با انحلال مجلس و انتخابات مجدد موافقید؟ . ملت هم گفتند بله چون به نخست وزیرشان اعتماد داشتند و اورا یک فهرمان ملی میدانستند. چماق بدست پهلوی ها بودند و اوباش کودتای ۲۸ مرداد
    8
    5
    دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۵۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۲
    paksan - ایران، ایران
    zarduscht1 خیلی طولانی نوشتی ولی حتی مطالب خودتم دچار تناقض و دیکتاتوری هستش. عزل مصدق به هیچ عنوان کودتا نمیتونه باشه اگر بود نخست وزیر قبلی هم که شاه برکنارش کرد و مصدق رو جایگزین کرد اون رو هم باید می گفتی کودتا. روال کاری که مصدق انجام داد برای منحل کردن مجلس و مهر و موم کردن دربار و کلا ایجاد حکومت نظامی بر علیه شاه و در جواب عزل بود و کاملا روشنه که مصدق بنا داشت کودتا کنه و حکومت رو دست بگیره به اسم جمهوری. نکته ای که ضد مصدق بود دقیقا روحانیون بودند که با پول انگلیس و آمریکا نقشه مصدق رو بهم ریختند ولی چیزی که مشخص نیست اینه که آیا جمهوری مصدق همونی میشد که در سوریه و مصر و غیره دیدیم؟یعنی رئیس جمهوری های مادام العمر یا او اجازه میداد انتخابات بزگذار بشه؟هیچکس نمیدونه ولی چیزی که میدونیم مصدق بشدت تمامیت خواه بود.ملی شدن صنعت نفت کار بزرگی بود ولی امروز می بینیمکه این نفت ملی برای مردم منافعی داشته که بیشتر ضرر هستش تا منفعت. ثروتهای ملی با فشار و اجبار روحانیون فاسد و ملی مذهبی ها و چپی ها شده محل اختلاف اینا همه تلاش میکنند چنگ به این ثروت بزنند و اجازه کار به هم نمیدن.
    5
    1
    دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۶:۳۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۹
    kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
    مصدق روحت شاد - تهران، ایران
    مرسی ، بحث‌جالبی را آغاز کردید ، در بعضی از رویداد های تاریخی حقیقت مطلق وجود ندارد ، لذا ادامه این‌گونه بحث ها ضروری است ،
    3
    2
    دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۶:۴۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۹
    مصدق روحت شاد - تهران، ایران
    paksan - ایران، ایران
    احتمالا در خاطرات کیانوری این ماجرای جالب ذکر شده: وقتی در روز ۲۵ مرداد، خبر شکست کودتای اول به شاه میرسه بلافاصله از کلاردشت پرواز و فرار میکنه. یکی از افسران نیروی هوایی با مرحوم مصدق تماس میگیره و میگه که اگه دستور بفرمایید هواپیمای شاه رو میزنیم یا وادار به فرود و او رو دستگیر میکنیم. مصدق میگه هیچ کاری نکنید. بذارین از ایران خارج بشه. اگه واقعا هدف مصدق کودتا یا اعلام جمهوری بود آیا این فرصت طلایی برای کشتن یا دستگیری شاه رو از دست میداد؟ او واقعا به اصول مشروطیت ایمان داشت. بسیاری از تندرویها علیه شاه توسط توده ایها انجام شد و خود اونها در روز ۲۸ مرداد با وجود داشتن یک شبکه قوی از افسران توده ای، به مصدق پشت کردند و او رو تنها گذاشتند.
    4
    4
    دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۷:۵۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۹
    ضدبشر - گراتس، اتریش
    zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
    حاجی زرتشت , متوجه منظورت نشدم . میشه کمی توضیح بدی . امضا : ضد بشر 57 تی
    2
    0
    دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ - ۲۳:۲۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۷
    azadi2011 - تورنتو، کانادا
    مصدق از درون خاندان های قاجار، یک دروغگوی پست بود، »نهضت ملی شدن نفت« یک افسانه بود برای گول زدن مردم، برای جلوگیری از ورود ایران به عصر نوین، برای جلوگیری از ارتباط ایران با جهان معاصر بود، آنها از این نگران بودند که ایران بیدار شود، خودش را بشناسد، با جهان ارتباط پیدا کند، هویت تاریخی خودش را زنده کند و بساط دروغین قجری را در هم پیچد، کدام کشور در دنیا »نهضت ملی کردن نفت« داشته است، عربستان؟ امارات؟ اندونزی؟ روسیه؟ نروژ؟ آنها از شرکت های خارجی با آغوش باز استفاده بردند و درآمدهای آن را »ملی« کردند، نهضت ملی کردن در امدهای را براه انداختند، نه اینکه به نام نهضت نفت و درآمد انرا بدزدند، و نام انرا »ملی« شدن بنامند، البته منظور مصدق و قجری ها فقط خودشان را »ملت« می نامند، گول نخورید
    2
    0
    ‌سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۸:۱۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۹
    مصدق روحت شاد - تهران، ایران
    azadi2011 - تورنتو، کانادا
    مگه ایران به گفته پالانی ها از دوران رضاخان پالانی وارد عصر نوین نشده بود؟ بعد یه بار دیگه هم باید در دوران ممرضا پالانی وارد میشد؟ اصلا منظورت از عصر نوین چیه؟ صادرات نفت به قیمت پایین و واردات کالاهای بنجل غربی به قیمت بالا هم شد نوسازی و پیشرفت؟ مصدق پیشرو ملی کردن منابع در جهان سوم بود. بعد از ایران بسیاری از کشورها مثل مصر هم کانال سوئز و سایر منابع خودشون رو ملی کردند.
    1
    0
    ‌سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۲۲:۱۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۷
    azadi2011 - تورنتو، کانادا
    مصدق روحت شاد - تهران، ایران
    من طرفدار خاندانی نیستم، هرگز به هموطن خودم، چه شیخ باشد چه شاه، توهین نمی کنم، پالانی نامیدن خاندان پهلوی چیزی از اهمیت انها در تاریخ ایران نخواهد کاست، منظور من از عصر نوین، همان گذر از خاندان های مغولی قجری، صفوی ، نادر، تیمور لنگ گجستک و همه ی این مغول زاده های زبان نفهم بود، خاندان پهلوی نشان دادند که می توان اول ایرانی بود، سپس به خودت فکر کرد
    0
    0
    ‌چهارشنبه ۰۱ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۷:۲۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۱۰۷
    Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
    آمده است: «. Constitutional در ایران به «مشروطیت» ترجمه شده است». کلمه مشروطیت نیز مانند بسیاری از دیگر کلمات مرتبط با قانون و حکومت، از تورکی عثمانی که تجربه بیریجی مشرطیت، و ایکینجی مشروطیت، و حوادث گلخانه را از سر گذرانیده بود، به همان شکل وارد واژه های سیاسی دولتمداری در ایران شده است توسط احمد قوام(که فرمان مشروطیت را از تورکی عثمانی به فارسی ترجمه و انشاء کرد)، جالب آنکه حتی کلمه «جمهوریت، جمهوری، رئیس جمهور» نیز که کلمه ای عربی است، برای اولین بار در ترکیه مورد استفاده واقع گردید، و سپس در تلاطمات سیاسی بعد از جنگ دوم بین الملل(بخوانید منازعات سیاسی اروپای خودمرکز بین که خود را مرکز ثقل جهان میدانستند، نه جنگ جهانی) به دنیای سیاسی کشورهای عربی و ایران راه یافت.
    0
    0
    جمعه ۰۳ شهریور ۱۴۰۲ - ۰۹:۳۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.