ایرانوایر با شماری از ساکنان شهرهای آبادان و خرمشهر که در هفته چند روز را به عراق میروند تا درآمد کسب کنند و از پس مخارج کمرشکن در ایران بربیایند، گفتگو کرده است.
***
دستمزد ماهانه کارگران در ایران به زحمت به ۱۰میلیون تومان میرسد و در تابستان ۱۴۰۲ سفره خانوادههای کارگری از هر وقت دیگری در یک دهه گذشته خالیتر است.
حالا با افزایش تورم و گرانی فزاینده کالاهای اساسی در ایران، برای بسیاری از خانوادهها راهی باقی نمانده جز رها کردن کاشانهها و مهاجرت به برخی کشورهای همسایه.
برای ساکنان جنوب ایران همیشه کویت، عراق، قطر و عمان مقصدهای مهاجرتی کارگران و نیروی کار ماهر بوده است. حالا اما این تنها کارگران ماهر و نیروی متخصص نیست که برای خرج و معاش مهاجرت میکنند. کارگران ساده، مربیان ورزش و صاحبان سالنهای زیبایی برای زنان و مردان نیز در این زمرهاند.
سالها قبل از پیرمردان فامیل میشنیدیم که «کویتی» بوده است. یعنی که برای کار به کشور کویت میرفته. فقط هم کویت نبود. بسیاری از اهالی جنوب و حتی ساکنان چهارمحال و بختیاری در سالهای قبل از انقلاب ۵۷ به کویت و امارات متحده عربی میرفتند. راننده و کارگرهای ماهری که شش ماه را آنجا به کار مشغول بودند و شش ماه با جیب پر پول به ایران بازمیگشتند.
در شهرکرد مرکز استان چهارمحال و بختیاری و بسیاری از شهرهای جنوب خوزستان حتی محله، بازار یا پاساژ کویتیها بخشی از فرهنگ شهری است. حالا اما عراق مقصد اصلی مهاجران خوزستانی برای کار است.
دستمزد ماهانه کارگران در ایران به زحمت به ۱۰میلیون تومان میرسد و در تابستان ۱۴۰۲ سفره خانوادههای کارگری از هر وقت دیگری در یک دهه گذشته خالیتر است.«عدنان»، نام مستعار یکی از کارگران متخصص آبادان است اما ترجیح میدهد حرفهاش در گزارش قید نشود. به خنده میگوید: «والله حوصله دردسر ندارم. این شهر کوچک است و همه هم همدیگر را میشناسند. کارم را بگویم همه میفهمند.»
عدنان به ایرانوایر میگوید «پروژههای بزرگ آبادان بعد از فروریختن متروپل تقریبا همه خوابید. کارگرانی که در این پروژهها مشغول بودند بعضی توانستند کار پیدا کنند وبعضی هم که ماشینی داشتند رفتند سراغ مسافرکشی اما خرج و دخل جور نمیشود. برای ما رفتن به عراق دردسر ندارد. زبان را که بلدیم. حقوق هم دلاری است. چرا نرویم؟»
عدنان میگوید ساختوساز در شهرهای جنوب عراق رونق بسیار دارد: «من کارگر ماهرم و بصره کار میکنم پنج روز در هفته سرکارم از ده صبح تا هفت غروب و بعد برمیگردم آبادان. حقوقم حدود ۱۲۰۰ دلار در ماه میشود تقریبا سه برابر چیزی که اگر ایران کار کنم در میآورم. بعضی کارگرها که بتنریزی یا جوشکاری و لولهکشی بلدند حتی تا ماهی ۲۰۰۰ دلار هم ممکن است درآمد داشته باشند.»
دبیر اتاق مشترک ایران و عراق، اعزام نیروی کار ماهر ایرانی به عراق را تایید میکند. او در گفتگویی با «اعتمادآنلاین» گفته است که حقوق کارگران در این کشور حدود ۶۰۰ دلار در ماه و سه تا چهار برابر حقوق کارگران در ایران است.
به گفته «جهانبخش سنجابی شیرازی»، کارفرمایان عراقی برای تامین هزینه اقامت یک کارگر ماهر مشکلی ندارند و خیلیهایشان حتی خوابگاه و محل اقامت هم برای کارگران ماهر فراهم میکنند.
او از عراق بعنوان پنجمین مقصد مهاجرت نیروی کار ایرانی نام برده است. پیش از عراق کشورهای عمان، قطر، ترکیه و ارمنستان نیز کارگران فنی و ماهر ایرانی را در حرفههای مختلف به خود جذب کردهاند.
نوا و همسرش سمیر هردو آرایشگرند. سمیر تا دو سال قبل یک مغازه کوچک در خیابان امیری اجاره کرده بود برای سلمانی مردانه. سعیده هم به گفته خودش «درصدی» یک صندلی در یکی از آرایشگاههای مطرح آبادان اجاره کرده بود: « ۶۰ به چهل با سالندار شریک بودم اما واقعا فایده نداشت. شوهرم هم صبح میرفت و شب میآمد و آخر ماه باز کاسه چه کنم دستمان بود.»
نوا و همسرش به توصیه یکی از دوستانشان برای کار به بصره رفتهاند: « در سالن خیلی مدرنی که هم زنانه است و هم مردانه مشغولیم. من ناخن و مژه و آرایش صورت انجام میدهم. کارگر خارجی هم خیلی زیاد است از روس تا ترک. اما برای من هم بد نیست. کار همسرم به قدر من زیاد نیست اما اینجا هم تازگی پیرایش داماد مد شده اگر داماد به تورش بخورد خوب است.»
نوا میگوید: «تقریبا روزی ۸ تا ۱۰ ساعت کار میکنیم و قیمت تمامی کارها تقریبا سه برابر ایران است. ایران که بودم هم من هم شوهرم روزی ۱۲ ساعت کار میکردیم اما در خرج زندگیمان میماندیم. این اواخر میرفتم سوپرمارکت چند قلم جنس روزانه بخرم نصف درآمد یک روزم را میدادم. تازه ما بچه هم نداریم و طبقه بالای خانه پدرشوهرم ساکن هستیم.»
عدنان به ایرانوایر میگوید «پروژههای بزرگ آبادان بعد از فروریختن متروپل تقریبا همه خوابید. کارگرانی که در این پروژهها مشغول بودند بعضی توانستند کار پیدا کنند وبعضی هم که ماشینی داشتند رفتند سراغ مسافرکشی اما خرج و دخل جور نمیشود. برای ما رفتن به عراق دردسر ندارد. زبان را که بلدیم. حقوق هم دلاری است. چرا نرویم؟فرار کارگر و نیروی کار ماهر یا اعزام نیروی کار مازاد؟ قهر کردن نیروی مزدبگیر با بازار کار در ایران دلایل متعددی دارد. کارگران ایران به ویژه کارگران ماهر در طول سالهای گذشته همواره در مورد عدم تناسب حقوق و دستمزد با میزان تورم موجود در ایران مطالبات خود را با کارفرمایان و قانونگذاران مطرح کردهاند اما آنچه به آنها بازگشته انواع مختلفی از سرکوب بوده است.
علیرغم اینکه اغلب رسانهها در ایران بر مساله مهاجرت کارگران در سالهای گذشته مقالاتی هشداردهنده منتشر کردهاند، اما بررسیها نشان میدهد هیچگاه وضعیت قهر نیروی کار با بازار ایران به قدر امسال اسفبار نبوده است.
برخی مقامات جمهوری اسلامی از جمله مدیرکل دفتر توسعه نهادهای اشتغال و هدایت نیروی کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، چشم بر فرار نیروی کار و سرمایههای انسانی ایران بستهاند و مدعی هستند این «اعزام نیروی مازاد کار» به کشورهای دیگر است.
«لیلی خامنه»، روزنامهنگار اقتصادی با اشاره به اینکه اگر ماجرای اعزام نیروی کار به خارج از کشور درمیان باشد موضوع برای اقتصاد ایران مفید است، میگوید که اعزام نیروی کار به خارج یعنی که این سفر برای مدتی معین، با هدف آموزش، بهبود و افزایش اطلاعات، بهروزرسانی مهارت و مواردی از این دست رخ دهد.
خانم خامنه میگوید: «در کشور ترکیه بسیاری از جوانها با هدف مهارتآموزی پس از اتمام تحصیلات برای کار به کشورهای دیگر مهاجرت میکنند اما در اغلب موارد آنها برنامه بازگشت و خدمت به کشور را در سر دارند. در ایران مهاجرت متخصصان و نخبهها که بازگشتی ندارد، چهرههای دانشگاهی و سرمایهگذاران که میروند و شرایط بازگشت چنان نابسامان است که قید بازگشت را میزنند حالا هم نیروهای کار ماهر یا حتی ساده فقط به دلیل تامین معاش دایمی یا موقتی از کشور خارج میشوند. این هیچ سنخیتی با بحث اعزام نیروی کار به خارج ندارد.»
کاهش مستمر ارزش پول ایران در برابر پول کشورهای همسایه موجب شده که چاره دیگری پیش پای نیروهای مزدبگیر نباشد. کارگرها در شرایط فعلی به دنبال تامین معاش در درجه اول و حفظ ارزش سرمایه خود در درجه دوم هستند و وقتی این امکان را دارند که در کشور همسایه به دلار حقوق بگیرند و در ایران به ریال هزینه کنند.
لیلی خامنه با اشاره به نرخ بیکاری در استانهای جنوبی ایران میگوید: «اگر چه معضلات و مشکلات مرتبط با بیکاری شامل تمامی استانهای ایران است اما در استانهایی مثل خوزستان جمعیت عرب این استان به شدت در موقعیتهای شغلی تبعیض را حس میکنند. خوزستان و هرمزگان با نرخ بیکاری بیش از ۱۵ درصد رکورددار بیکاری در کشور هستند.»
به باور این روزنامهنگار اقتصادی ما با حکومتی مواجهیم که ایجاد شغل هرگز برایش اهمیتی نداشته و آمارهای ایجاد شغل عموما غیرکارشناسی ارایه میشود:
«آقای رییسی در وعدههای خود گفته بود سالانه یک میلیون شغل ایجاد خواهد کرد. بر اساس آمار ارایه شده از منابع داخلی سالانه ۵۰۰ هزار شغل ایجاد شده که بخش زیادیاش استارتآپی و روی بستر اینترنت بوده است. در همین یازده ماه اخیر آیا وضعیت اینترنت در ایران به گونهای بوده که افراد بتوانند درآمدی داشته باشند؟ شما خبرها را ببینید. گرجستان دارد چوپان ایرانی استخدام میکند. وقتی دولتمردان ورد زبانشان این است که هرکس نمیخواهد برود، همین میشود. فرصتی فراهم شود نیروی کار میرود.»