و سرانجام هفتمین پروژه که «گاوداری زاهد» نام دارد. زمان شروع بهرهبرداری این پروژه معلوم نیست، با این حال گفته شده که بهواسطه آن قرار است ۷ میلیون دلار از مطالبات ایران از سوریه به مدت ۲۵ سال بازپرداخت شود.
در نهایت مجموع سرمایهگذاری مورد نیاز از سوی ایران برای این پروژهها ۹۴۷ میلیون دلار اعلام شده که براساس برآورد این گزارش قرار است این سرمایهگذاری نهایتاً به تسویه ۱۷میلیارد و ۹۳۲ میلیون دلار از بدهیهای سوریه به ایران بینجامد.
قابلتوجهترین بخش این گزارش مربوط به «پیشبینی» دوره بازگشت دیون است که مدت آن ۱۰ دوره ۵ ساله اعلام شده است؛ یعنی پیشبینی شده که ۱۸ میلیارد دلار از بدهیهای سوریه، پس از سرمایهگذاری ایران در این پروژهها طی بازههای زمانی ۳ و ۵ ساله، طی ۵۰ سال به ایران پرداخت شود.
برای درک عمومی این مبالغ باید گفت که ۵۰ میلیارد دلار معادل ۱۵ درصد از کل تولید ناخالص داخلی ایران و معادل یک و نیم سال بودجه عمومی دولت است.
سایر مذاکرات؛ مبهم و پرریسک در ادامه بررسی این سند نکات جالب توجه دیگری هم وجود دارد. طبق گزارش معاون هماهنگی و نظارت اقتصادی زیربنایی دفتر معاون اول ریاستجمهوری، این پروژهها از میان لیستی شامل ۱۳۰ پروژه از سوی دولت سوریه انتخاب شده است و سایر پروژهها در حال بررسی و بازدید میدانی است.
با این حال در ادامه گزارش تأکید میشود که «اصلیترین پروژهها» همین پروژهها هستند؛ این بدان معناست که در بازسازی خرابههای و ویرانیهای گسترده جنگ ۱۰ ساله داخلی سوریه، بهرغم هزینه ۵۰ میلیارد دلاری حکومت ایران در دفاع از بشار اسد، تنها چند پروژه دستچندم به ایران اختصاص یافته است، آن هم پروژههایی که برای بهرهبرداری از آنها هم نیاز به سرمایهگذاری کلان و زمانبر است و هم با توجه به همین گزارش سری، ظرفیت قابلتوجهی برای تسویه مطالبات ایران ندارند.
نکته مهمتر در این گزارش نامشخص بودن وضعیت ضمانتنامه برای پروژههاست. در این گزارش که در مجموعه تحت مدیریت حمید پاداش، معاون محمد مخبر، تهیه شده، به صراحت اعلام میشود که ضمانتنامههای دولتی سوریه دارای اعتبار ومورد تأیید نیست و بانکهای سوریه هم امکان صدور ضمانتنامه ندارند.
براساس این سند، بانکهای ایرانی هم به دلیل نداشتن روابط بانکی و ریسک بالای ضمانتنامههای صادرشده از سوی طرف سوری امکان ارائه ضمانتنامه به فعالان اقتصادی بخش خصوصی برای فعالیت در سوریه را ندارند. این بدان معناست که ریسک کار برای بخش خصوصی ایران که به آنها وعده سرمایهگذاری در سوریه داده میشد، بالاست و تنها دولت و قرارگاه خاتمالانبیاء میتوانند ریسک چنین پروژههایی را بپذیرند.
این سند همچنین تصریح میکند که «قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء»، شاخه اقتصادی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، قرار است پیگیر دریافت مطالبات اقتصادی از سوریه باشد.
مطالبات نظامی که عدد و رقم ندارد بخش دوم مطالبات ایران از سوریه در گزارش «سری» معاون اول ریاستجمهوری مربوط به مطالبات نظامی است. در این گزارش صراحتاً گفته شده که هیچ اطلاعی از عدد و رقم بدهیهای سوریه به بخش نظامی ایران در دسترس نیست.
این گزارش تأکید میکند: «مطالبات در بخش نظامی، علاوهبر اینکه از سوی دولت سوریه دارای ملاحظات فراوان است، توسط دستگاههای داخلی هم هنوز نهایی نشده و عدد مشخصی قابل استناد نیست.»
درباره این «ملاحظات» که میتواند به وجود اختلافنظر میان دو طرف مربوط باشد، توضیحی داده نشده، ضمن آنکه مسئولیت پیگیری مطالبات نظامی هم به نیروی سپاه قدس محول شده است.
بررسی قوانین بودجه ۱۰ سال گذشته ایران نشان میدهد که بخشی از منابع مورد نیاز بخش نظامی نیروی قدس سپاه در بودجههای سالانه در ردیفی تحت عنوان «نور ربیع» تعریف شده است.
این ردیف بودجه تنها در فاصله سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ در بودجه سالانه ایران قابل تشخیص است و در بودجه سالهای قبل و بعد از این تاریخ در بخشهای دیگر بودجه سپاه پاسداران تجمیع شده است.
در ۱۰ سال نخست جنگ داخلی سوریه که نیروی قدس سپاه پاسداران نیز در آن مشارکت داشت، بر اساس گزارش سازمان ملل، «بیش از ۳۰۷ هزار غیرنظامی» کشته شدند. این جنگ همچنین ۱۲ میلیون آواره بر جای گذاشت و در نتیجه ویرانی شهرها، بنیانهای اقتصادی این کشور تخریب شد و براساس برخی گزارشها حدود ۸۰ درصد جمعیت این کشور به زیر خط فقر سقوط کرد.
با این حال، پیروزی نظامی و نیمهکاره رژیم اسد در جنگ داخلی سوریه برای ایران هم البته نتیجه مطلوبی نداشت، چه آنکه حالا مشخص شده که ۵۰ سال طول میکشد تا بخشی از ۵۰ میلیارد دلار ثروت عمومی ایران که میتوانست زیربنای توسعه ایران باشد، به کشور بازگردد و همین مقدار هم نه به قطع و یقین که با اما و اگرهایی که در همین سند در مورد آنها توضیح داده شده است.
حضور نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جنگ داخلی سوریه و در حماست از بشار اسد بهدستور علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، و با فرماندهی قاسم سلیمانی، صورت گرفت و بهگفته برخی کارشناسان «بزرگترین عملیات نظامی جمهوری اسلامی در خارج از مرزهایش» بود.
*رستم قاسمی، وزیر راه و شهرسازی دولت ابراهیم رئیسی که آذرماه ۱۴۰۱ بر اثر بیماری فوت کرد، در سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ در دولت حسن روحانی وزیر نفت بود، پیش از آن در فاصله سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۰ فرماندهی قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء را بر عهده داشت و قبل از آن هم بهعنوان معاون اقتصادی نیروی قدس سپاه فعالیت میکرد