مراسم تعزیه‌خوانی دیدنی؛ شوخی شوخی دعوا و جنگ شد

هر سال محرم ما ریست میشیم! فکر میکنیم درصد اوشکولها کم شده، بعد میبینیم نه بابا! باید ریست کنیم به تنظیمات یک سال پیش

۱) دیدن چنین صحنه‌هایی‌، اصلا عجیب‌و‌غریب نیست، چون تا بوده همین بوده. / خیلی‌ سال پیش یکی‌ از آشنایان تعریف کرد که دهه‌ی چهل، می‌رفته بازار تا سینه‌زنی‌ تماشا کنه. می‌گفت دسته‌هایی‌ که کوچکتر بودند، در مواجه با دسته و المی که بزرگ‌تر هست، میبایست الم را به پایین تکان داده (یعنی‌ همانند سلام کردن کوچکتر به بزرگ‌تر) و راه را برای دسته‌ی بزرگی‌ که از روبرو می‌آماده باز می‌گذااشته. می‌گفت گاهی‌ الم کوچک، قلدری می‌کرد، و در چنین زمان‌هایی‌، چوب پرچم‌ها تبدیل می‌شد به وسیله‌ای که افراد دو هیأت، شروع به کتک‌زدن یکدیگر میکردند!. / اصولا از قدیم، افرادی که به هیأت و چنین مجالسی می‌روند، عوام جامعه هستند. اگر بینشان دکتر و مهندس ببینی‌، یعنی طرف مربوط به دستگاه است و برای ظاهر‌سازی می‌آید. کلا با این مجالس، یعنی یک کارنوال تئوکراتی راه می‌ندازن، اول و آخر هم به‌فکر خوردن خورشت قیمه هستند. جالب اینجاست که از چند سال پیش، دیدم در نت نوشته که برخی‌ هیأت‌های بالا‌شهر، بجای قیمه، در مراسمشان پیتزا میدن ؛))) لابد اسم هیأت‌شون هم هست، هیأت محبان کامبیز مقدس، همراه با صرف پیتزا و لازانیا ؛)))

آخوندها همین رو میخوان.به وجود آوردن یک مشت موجود بیشئور و خرافی و وحشی.

نبودنتان آرزوست.