«راحله راهدار خودکشی نکرده و توسط خانواده‌اش به قتل رسیده»؛ جزییات جدید از مرگ مشکوک او

ایران وایر: پنجشنبه ۲۲تیر۱۴۰۲، اخبار مرتبط با مرگ مشکوک دختری ۱۵ ساله به نام «راحله راهدار» در روستاری رازی از روستاهای خوی در رسانه‌های اجتماعی منتشر شد.

در خبرهای اولیه آمده بود که راحله از قربانیان کودک همسری بوده و به‌دلایل «نامشخص»، دست به «خودکشی» زده است.

یک فرد آگاه به «ایران‌وایر» می‌گوید، راحله راهدار خودکشی نکرده و توسط خانواده‌اش به قتل رسیده است.

براساس اطلاعات رسیده، خانواده این دختر ۱۵ ساله او را توسط شالی که دور گردنش گره زده شده بود خفه کرده و پیکرش را به مدت ۵ ساعت در طویله خانه‌شان رها کردند. ۵ ساعت بعد، وقتی یقین پیدا کردند جان‌باخته، به خیابان آمدند و فریاد زدند که او خودش را دار زده و جان باخته است.

روزنامه «اعتماد» نیز در گزارشی نوشته است که راحله فرزند دوم خانواده، در ۱۲ سالگی به اصرار پدر و مادرش با مردی که حدودا ده-پانزده سال از او بزرگتر بود ازدواج کرده و برای ادامه زندگی به ارومیه رفته است.

او چند روز قبل از وقوع این مرگ مشکوک، به خانه پدر و مادرش بازگشته و به دست این دو کشته شده است.

اعتماد به نقل از عموی این نوجوان ۱۵ ساله نوشته است که «قبلا هم خواهر بزرگتر راحله خودش را از ساختمان به پایین پرتاب کرده بود، زنده ماند، ولی دست و پایش شکست.»

تشخیص اولیه پلیس نیز بعد از بررسی صحنه و محل حادثه، قتل راحله بوده و نه خودکشی، به همین سبب در حال حاضر والدین او بازداشت هستند و پدر راحله در اعترافات اولیه خود گفته که فرزندش را با همدستی همسرش به قتل رسانده است.

روستای رازی یکی از روستا‌های بخش قطور از شهرستان خوی در استان آذربایجان غربی است. روستایی در نزدیکی مرز ترکیه که چیزی در حدود ۱۰۰۰ نفر جمعیت دارد، اما تنها در طی سه ماه گذشته، دست‌کم چهار زن‌کشی در آن رخ داده که سه زن‌کشی با سناریوی مشابه و با همدستی اعضای خانواده و آشنایان، خودکشی نمایش داده شده‌اند.

اهالی روستای رازی گفته‌اند خواهر بزرگتر راحله نیز قربانی رفتار والدین خود بوده است. یک منبع آگاه به اعتماد گفته هانیه نیز در کودکی با مردی ازدواج کرد، اما مدتی بعد از همسرش جدا شد. بعد از مدتی دوباره ازدواج کرد، اما وقتی متوجه شد همسرش قصد دارد او را «بفروشد»، خودش را از پشت‌بام خانه به پایین انداخت، اما زنده ماند بعد هم به تهران رفت و کسی از او خبر ندارد.

فرد آگاه دیگری نیز با تایید این نکته که هم پدر و هم مادر راحله راهدار دارای خشونت رفتاری با خویشان و فرزندان خود بوده‌اند، گفته است که راحله قصد داشته پیش خواهرش برود به همین سبب هم والدینش او را ابتدا به روستای محل زندگیشان بازگردانده و بعد او را به قتل رسانده‌اند.

گفته شده است که پدر راحله به مواد مخدر اعتیاد دارد و به‌عنوان کارگر در مرز کار می‌کرده و مادر او نیز از اختلالات روحی و روانی رنج می‌برده، به‌طوری که هیچ‌کس با او رفت‌و‌آمدی نداشته است.

بررسی پرونده‌های مشابه اما نشان می‌دهد که با توجه به ناکارآمدی قوانین مرتبط با فرزندکشی در ایران افرادی که به چنین جنایاتی دست می‌زنند، تصمیم می‌گیرند با استفاده از برچسب‌های اختلالات روانی یا ابتلا به اعتیاد، از زیر بار مجازات اینگونه جرایم شانه خالی کنند.

از ابتدا سال ۱۴۰۲ تاکنون، تنها در خوی شش قتل و خودکشی به اجبار خانواده که به‌نوعی قتل خاموش محسوب می‌شود رخ داده است

در نخستین خبر، رسانه‌های ایران نوشتند که در تاریخ  جمعه ۲۵فروردین‌۱۴۰۲، زنی به نام «مریم سلیمانی»، ۳۴ ساله، اهل یکی از روستاهای منطقه قطور از توابع خوی، پس از تراشیدن موهای سر، ضرب‌وشتم و شکنجه شدید، توسط پدر و برادرش به قتل رسید، اما چنین گفته شد که او خودش را به دار آویخته است.

«مریم سلیمانی» نیز قربانی کودک همسری بود و در ۱۳ سالگی وادار به ازدواج شد و سه فرزند داشت.

محلی‌ها گفتند بعد از اینکه فیلمی خصوصی از مریم منتشر و دست‌به‌دست شد، او را کشتند. روستای آن‌ها کوچک است، کمتر از هزارو صد نفر جمعیت دارد و آدم‌ها با هم غریبه نیستند. شوهرش گفته بود وقتی عراق بوده، مریم فیلمی از خودش برای او ارسال کرده و بعد با اشتباه بچه‌ها، این ویدبو در فضای مجازی پخش شده است؛ اما چند روز بعد، ویدیو دیگری منتشر شد که به گفته «فاطیما باباخانی»، تسهیلگر و فعال حقوق زنان، معلوم شد این فیلم‌ها را مردی که کاشی‌کاری خانه آن‌ها را انجام می‌داده، منتشر کرده است.
بعد که بلوا شد، خانواده و بزرگان روستا جمع شدند و شوهر مریم را مجبور به طلاق او کردند. پدر و برادرها او را به خانه پدری-مادری‌اش بردند، به زور. او را از فرزندانش جدا کردند و موهایش را فقط به «گمان» اینکه بدنام است، تراشیدند. نیمه‌شب هم خبر دادند که مریم خودش را حلق‌آویز کرده و خودکشی کرده است. اما چند روز بعد، «احسان حافظ»، دهیار روستا، به اعتماد گفت بعید می‌داند این زن خودکشی کرده باشد. گفته بود اگر هم خودکشی کرده باشد، با تهدید بوده است؛ یعنی مجبورش کردند که خودکشی کند. مریم دو روز بعد از طلاق اجباری‌اش کشته شد.

۹ اردیبهشت سال جاری، «شریوان»، زن جوانی از اهالی شهرستان خوی، توسط همسرش به ضرب گلوله کشته شد. همسر شریوان، پسرعمو خودش را هم به‌ظن ارتباط با همسرش کشت.

۱۳ اردیبهشت‌، «فرشته و ستایش» در استان لرستان، به‌دست پدرانشان به قتل رسیدند. اما همه چیز از ۹ روز پیش و بازداشت آن‌ها در مرز خوی شروع شده بود؛ از وقتی که این دو دخترعمو تصمیم گرفتند با یک تور برای شرکت در کنسرت خواننده‌ای ایرانی، به ترکیه بروند؛ شهر وان.

آن‌ها از اهالی روستایی در استان لرستان بودند. فرشته ۱۹ ساله بود و ستایش ۱۶ ساله. هم دخترعمو بودند و هم زن‌برادر و خواهرشوهر. وقتی فرشته ۱۲ ساله بود، او را به اجبار به عقد پسرعمویش، برادر ستایش درآورده بودند و سال نو که رسید، پسری پنج‌ساله داشت. منابع محلی گفته‌اند شوهر فرشته درگیر اعتیاد و مواد مخدر بوده و برای همین در زندان به‌سر می‌برد. فرشته هم رفته بود پیش خانواده شوهر یا همان عمویش در بومهن و با آن‌ها زندگی می‌کرد.

پاییز ۱۴۰۱، فرشته طلاهایش را فروخته بود تا با ستایش عازم ترکیه شوند. از تهران که راهی شدند، پچ‌پچه‌ها و شایعات پشت سر آن بلند شد؛ بعضی‌ گفتند که آن‌ها با چند پسر رفته‌اند ترکیه و بعضی‌ هم گفتند آن‌ها فرار کرده‌اند. القصه‌ اینکه پچ‌پچه‌ها آن‌قدر سرعت گرفت که به مرز خوی رسید، اتوبوس آن‌ها را نگه داشت و دو زن جوان را به اجبار خانواده به خانه برگرداند. مدتی گذشت اما شایعات تمام نشد، تا جایی که خانواده فرشته برای حفظ آبرو به‌ روستای دیگری رفتند. اما بعد از ۹ ماه دوباره حرف این دو دختر بر سر زبان‌ها افتاد، تا اینکه دو برادر به فکر سربه‌نیست‌کردن دخترهایشان افتادند.

۲۲ اردیبهشت‌ «شیلان» دختر نوجوان ۱۶ساله در شهرستان خوی در استان آذربایجان غربی، خودش را حلق‌آویز کرد و جان باخت.
+33
رأی دهید
-3

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.