دژ ساسانی در دامنه کوههای قفقاز، مشرف به شهر دربندبی بی سی: علی مظفری (پژوهشگر ارشد میراث فرهنگی و استاد دانشگاه دیکن - ملبورن) «دربند» شاید بسیاری از ایرانیان را به یاد روستایی در شمال پایتخت بیندازد، اما این نام نه تنها در جای جای ایران، از اسامی روستاهای دیگر است، بلکه نام فارسیِ یکی از مهمترین شهرهای جمهوری داغستان در روسیه نیز هست: شهری که هماکنون در زبان روسی به «دِربِنت» معروف است.
در ماههای اخیر نام این شهر که در دوران ساسانی نقش پاسداری از مرزهای شمالی ایران را بر دوش داشته، به واسطه فیلم مستندی که پژمان اکبرزاده درباره آن ساخته، در چندین همایش بینالمللی از نو مطرح شده است؛ از جمله همایش انجمن خاورشناسان آلمان در برلین و همایش انجمن ایران پژوهی در سالامانکا. به گفته آقای اکبرزاده، ساخت فیلم تنها چند ماه پیش از یورش نظامی روسیه به اوکراین به پایان رسیده است.
نام فارسی دربند که اکنون جنوبیترین شهر روسیه است، به موقعیت جغرافیاییاش اشاره دارد: گذرگاهی باریک. این شهر بخشی از اراضی ایران در قفقاز بود که در پی جنگهای خونین ایران و روسیه، به موجب پیماننامه گلستان در سال ۱۸۱۳ از ایران جدا شد.
دربند اکنون دومین شهر بزرگ در جمهوری خودمختار داغستان است. بسیاری از کشورهای غربی شهروندان خود را از سفر به این منطقه برحذر داشتهاند. داغستان در سالهای اخیر بارها محل درگیری گروههای تندروی اسلامی و نیروهای روسیه بوده است.
با اینهمه دربند اکنون مشهورترین جاذبه گردشگری در داغستان است. این شهرت مدیون دژ غولآسایی است که در سده ششم میلادی به فرمان خسرو پرویز، امپراتور ایران، در این شهر ساخته شد تا از یورش قبایل شمالی به قلمرو ساسانی پیشگیری شود.
دژ و دیوارهای دفاعیِ دربند در سال ۲۰۰۳ به عنوان میراث جهانی یونسکو ثبت شدند. گردشگران دژ اما بیشتر شهروندان خود روسیه هستند و شناخت جهانی از اثر نیز بسیار ناچیز است. همین موضوع، انگیزه پژمان اکبرزاده برای ساخت یک فیلم مستند بوده است.
او میگوید: «نام دربند امروزه برای بیشتر ایرانیان یادآور منطقه ییلاقی در شمال تهران است. از اثری که بزرگترین سامانه پدافند ساسانیان در قفقاز به شمار میرود به ندرت شناختی در بین مردم وجود دارد. نهادهای حکومتی ایران هم گرچه در منطقه نفوذ دارند، بیشتر به گسترش تشیع در داغستان علاقه نشان دادهاند تا شناساندن یک بنای عظیم ساسانی؛ نظیر سیاستی که در رابطه با طاق کسری در عراق دنبال کردهاند.» «دربند در مرز امپراتوری ایران» (۱۶۴۷ میلادی) اثر آدام اولئاریوس، پژوهشگر و جغرافیدان آلمانیدر گوشه و کنار روسیه گنجینههای منحصربفردی از تاریخ و فرهنگ ایران به چشم میخورد، ولی گرایش به سفر به این کشور برای کار روی این مجموعهها بسیار محدود بوده است. در رابطه با دربند نیز بخش اصلی پژوهشها از سوی باستانشناسان روس-داغستانی صورت گرفته است.
مرتاضعلی حاجیف، شخصیت اصلی مستند، یکی از این باستانشناسان است که دستکم در سه دهه گذشته زندگی خود را وقف پژوهش و کاوشهای باستانشناسی در دربند کرده است.
آقای حاجیف که مدیر بخش باستانشناسی در فرهنگستان علوم داغستان است در فیلم میگوید: «مردم دربند، خسرو پرویز را پدر شهر میدانند. در شهر حتا خیابانی به نام او وجود دارد.»
منطقهای که دربند در آن قرار گرفته از روزگار هخامنشیان تا سده نوزدهم میلادی دائما در حال دست به دستشدن میان حکومتهای گوناگون بوده است.
به جز حکمرانان محلی، ایرانیان، اعراب، ترکها و روسها دائما در رقابت با یکدیگر برای در اختیار داشتن منطقه بودهاند.
مستند «دربند: یادگار ایران» تلاش کرده یک نمای عمومی از این رویدادها و تاثیرات فرهنگی-سیاسی آنها را به بیننده ارائه دهد. تمرکز فیلم البته دژ و دیوارهای دفاعی آن است و نه کل تاریخ منطقه.
پژمان اکبرزاده میگوید: «دربند یک موزه سر باز است و ارائه یک تصویر فشرده ولی دقیق از آنچه در آن گذشته یک چالش بزرگ در ساخت این فیلم بوده است. شهر محل تلاقی فرهنگهای گوناگون بوده و بسیاری از حاکمان - پس از دوره ساسانی - یادگاری از حضور خود بر دژ یا دیوارهای آن ثبت کردهاند. از کتیبههایی پارسی و عربی از سوی شروانشاهان و صفویان گرفته تا تزیینات و بخشهایی که در دورههای گوناگون مانند سلجوقیان به سامانه افزوده شدهاند. بسیاری از نامها دگرگون شدهاند و در چندین دوره روی دیوار ساسانی دوبارهسازی شده است.»
در نزدیکی دژ دربند یک دخمه زرتشتی نیز وجود دارد. بر خلاف باور عمومی مبنی بر محو آیین زرتشت در پی حمله اعراب به ایران، پژوهشهای باستانشناسی نشان داده که این دخمه دستکم تا سده شانزدهم میلادی کاربرد داشته است. پروانه پورشریعتی، یکی از دیگر پژوهشگرانی که در مستند دیدگاههایشان ارائه شده، دربند را مرکز اصلی «ارتباط بازرگانی ایران با قفقاز» ارزیابی میکند و بر این باور است که دلیل اصلی یورش اعراب به این منطقه، نه دین اسلام بلکه منافع اقتصادی بوده است. یکی از کتیبههای پارسی میانه (پهلوی) در دربند که به دلیل ساخت و سازهای غیرقانونی داخل یک ملک شخصی قرار گرفته استسامانه دربند شمالیترین نقطه جهان است که در آن کتیبههایی به زبان پارسی میانه (پهلوی) کشف شده است؛ بیش از سی کتیبه که عموما کوتاه و به نام حسابدار یا ناظرِ ساخت اشاره دارند: داریوش، آذرگشنسب و ... بخشی از مستند دربند ویژهی شرایط بحرانی همین کتیبههاست.
علی ابراهیموف، رییس موزه شهر، با خونسردی میگوید «شاید [حفظ کتیبهها] وظیفهای باشد که باید نسلهای بعدی به عهده بگیرند.» یونسکو نیز تنها به ارسال نامهای به مقامهای روسیه اکتفا کرده است. چند کتیبه مهم که به ویژه یکی از آنها به تاریخ ساخت دژ اشاره دارد، به دلیل ساخت و سازهای قانونی در داخل خانههای مسکونی قرار گرفتهاند و در خطر نابودیاند. در این زمینه واکنشی خاصی دیده نمیشود. پژمان اکبرزاده با انتقاد از این فضا میگوید: «به نظر میرسد مراکز دانشگاهی عموما بسیار بسته در فضای کتابخانه و همایشهای داخلیاند و نه ایفای نقش برای حفظ اصل آثار.»
متیو کنپا، استاد تاریخ ایران در دانشگاه کالیفرنیا در فیلم میگوید در زمان شوروی یک تلاش حکومتی در جریان بود تا روی ریشههای آثار تاریخی در خاورنزدیک یا منطقه مدیترانه تاکید نشود؛ بهویژه در رابطه با یک اثر باستانی ایرانی و میراثی که شاه روی آن دست گذاشته بود.
به گفته این استاد تاریخ، از سویی در ایران نیز چندان توجهی به آثار ایرانی که در بیرون از مرزهای ایران قرار گرفتهاند نمیشد «زیرا تصور این بود بود که این آثار نمیتوانند در ساخت دولت-ملت نقشی ایفا کنند».
مستند «دربند: یادگار ایران» در ماه اوت در همایش انجمن ایرانشناسان اروپا در هلند نیز نمایش داده خواهد شد.
+15
رأی دهید
-5
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.