«علی بهرامپور»، ۳۹ ساله، نویسنده و مدرس اصول و فنون مذاکره و مهارتهای ارتباطی است که روز ۱۲ آبان، همزمان با مراسم چهلم «حدیث نجفی»، در اتوبان کرج-قزوین بازداشت شد.
ماموران برای گرفتن اعتراف، بعد از زدن دستبند، او را از دستهایش از سقف آویزان کردند. آنها او را لخت کرده و بعد از ریختن آب، با شوکر، باتوم و ترکه، مورد شکنجه قرار دادهاند. او همچنین یک بار تهدید شده که اگر مقابل دوربین اعتراف اجباری نکند، پسر ۵ سال و نیمهاش را هم بازداشت خواهند کرد.
این گزارش، روایتی از درد و رنج و شکنجههایی است که علی بهرامپور، در بازداشت اداره اطلاعات قزوین متحمل شده است. «ایرانوایر» برای نوشتن این مطلب، با خود آقای بهرامپور که بهتازگی توانسته از ایران خارج شود، گفتوگو کرده و اسناد و مدارک مربوط به حکم دادگاه و آزادی با قید وثیقه او را بررسی کرده است.
ماموران برای گرفتن اعتراف، بعد از زدن دستبند، او را از دستهایش از سقف آویزان کردند. آنها او را لخت کرده و بعد از ریختن آب، با شوکر، باتوم و ترکه، مورد شکنجه قرار دادهاند. ***
راننده ماشین دربستی را هم بازداشت کردند
روز ۱۲آبان۱۴۰۱، بعد از شرکت در مراسم «حدیث نجفی»، زن جوانی که در روزهای نخست اعتراضات به قتل حکومتی «ژینا [مهسا] امینی» کشته شد، علی بهرامپور، از یک خودرو گذری میخواهد که او را دربست به بندر انزلی ببرد تا در آنجا در یک مکان امنی که داشته، مدتی بماند.
حدود یک ساعت بعد، پس از اینکه توقف میکنند تا در یک رستوران بینراهی غذا بخورند، ۲۱ مرد که برخی مسلح بودند و در ۴ خودروی پرشیا با پلاک شخصی، یک پراید و یک سمند قرار داشتند، او و راننده از همهجا بیخبر را بازداشت میکنند.
علی را از آنجا به بازداشتگاهی میبرند که بعدا متوجه میشود تحت کنترل اداره اطلاعات شهر قزوین است و در خیابان «نواب» این شهر واقع شده، اما تابلویی که بر آن قرار دارد، میگوید که اداره مهاجرت و گذرنامه شهر قزوین است. «ایرانوایر»، آدرس و مشخصات ظاهری اداره مهاجرت و گذرنامه شهر قزوین را در پلتفرم گوگل بررسی کرده و با مشخصاتی که علی بهرامپور از آن ساختمان ارائه کرده، مطابقت دارد.
انتقال شهروندان معترض بازداشتشده به مکانهایی که در حالت عادی کاربری بازداشتگاه ندارند، یکی از اقدامات غیرقانونی نیروهای امنیتی در دوران اعتراضات خیابانی ضد حکومتی اخیر بوده است. پیشتر، «سیانان» در گزارشی تحقیقی از تبدیل شدن مکانهایی چون «مساجد»، «مدارس» و مکانهایی با کاربریهای دیگر به بازداشتگاه و شکنجهگاه خبر داده بود.
آقای بهرامپور، در چند ساعت نخست بعد از بازداشت بهشدت تحت فشار بوده و چندین نفر او را تهدید کردهاند که حکمش اعدام است، چون ویدیویی منتشر کرده و به مردم یاد داده که چطور با لوله آب، از خود در برابر ضربههای باتوم سرکوبگران دفاع کنند.
او تازه بعد از چند ساعت، ضربوشتم و کتک خوردن روی تتوهای بدنش، متوجه میشود که راننده را هم با او بازداشت کردهاند و تحت فشار روانی، چندین بار از ماموران میخواهد که راننده را آزاد کنند.
شکنجه، توهین و تهدید به بازداشت فرزند خردسال
علی بهرامپور، فعال مدنی و از بازداشتیان اعتراضات، با تشریح شکنجههایش در ساعات اول بعد از بازداشت به «ایرانوایر» میگوید: «من را بردند بیرون و لباسهایم را در محوطه حیاطمانندی در آوردند و از تتوهای من عکس گرفتند. با چوب روی تتوهایم میزدند و یک آقای قدبلندی آمد و اول زد زیر گوش من و گفت، به مردم آموزش جنگ میدهی؟ فکر کردی نمیتوانیم پیدایت کنیم؟ بعدا متوجه شدم که ایشان بازپرس من از شعبه ۱۰ قزوین، به نام آقای دکتر حسینی بوده. او هم اول تهدید کرد که اعدامت میکنیم.»
این شهروند تهرانی در ادامه نیز میگوید: «اول با شوکر شروع کردند. لباس هم تنم نبود و از پایم شوکر میزدند. تهدید میکردند که باید بگویی از کجا پول گرفتی؟ دوباره من را حدود بیست پله بردند پایین به اتاق بازجویی، کماکان لباس تنم نبود و آب میریختند روی من و با یک چوبی مثل چوب هاکی یا گلف از پشت میزدند. فقط میگفتند اسم بگو. متنی را گذاشتند جلویم که دوربین میآوریم و باید این را جلوی دوربین بگویی. قبول نکردم و دوباره با شوکر شکنجهام کردند. یک ربع همینطور من را با شوکر زدند. تا اینکه رییسشان آمد و گفت دو ساعت دیگر پسرش اینجا باشد. من یک پسر ۵.۵ ساله دارم. گفتم نکنید این کار را؛ و بالاخره آن متن را جلوی دوربین گفتم، ولی با بعضی تغییرات.»
رسانههای حکومتی ایران، ویدیوی کوتاهی را از علی بهرامپور منتشر کردهاند. «خبرگزاری فارس»، وابسته به سپاه پاسداران، در شرح این ویدیو که روز ۱۲ آبان، ساعت ۱۱:۳۷ دقیقه شب منتشر شده، نوشته است: «یکی از لیدرهای اصلی اغتشاشات در قزوین که در فضای مجازی اقدام به آموزش روشهای خشونتآمیز جهت مقابله با نیروهای حافظ امنیت جامعه میکرد، دستگیر شد»؛ عنوانی که او حتی در آن ویدیو که مشخص است بهشدت منقطع شده نیز آن را نپذیرفته است.
ماموران همچنین او را که نویسنده ۱۵ کتاب در زمینه فن ارتباطات اجتماعی است، ناچار کردهاند، ۴ بار بگوید، «خریت» کرده است و تازه بعد از آن بوده که او را به یک سلول انفرادی در همان بازداشتگاه منتقل کردند، جایی که برای بیش از ۲۰ ساعت به او آب و غذا ندادهاند و نگذاشتند به دستشویی برود.