تغییر شکل امام سجاد و پسرش باقر برای چهار بار متوالی

این خرچسونه ، معلومه که برنامه های گات تلنت آمریکا و انگلیس رو زیاد نگاه میکنه و پیش خودش گفته بذار یکی از این شعبه بازیها رو به اسم سجاد و باقر ، بِدَم بخورد گاگول های ابلهی که میان پای منبرم !

یکی از یکی پفیوزترید! و اون چهارپایانی که پای منبر شما میشینن، از شما هم پفیوزترن!

عجب پس امام سجاد یه پا شعبده باز بوده.

تو یکی از دهات ساوه روز عاشورا تعزیه بود، یه مرتیکه قلتشن سبیل از بناگوش در رفته سوار یه اسب لاغر مفنگی زوار در رفته شده بود در نقش امام زین العابدین بیمار، زنها صف کشیده بودن و بچه هاشون رو میدادن به حضرت، اون حضرت هم یه دستمال نکبتی چرب و چیلی داشت که هم عرق کثافت خودشو پاک میکرد هم اون بچه های کوچولو رو طواف میداد و تا حداقل پنجاه تومن (سال ٥٩) نمیگرفت بچه رو پس نمیداد! یه دستیار هم داشت که وایساده بود تا پول رو بگیره بندازه تو یک کیسه پلاستیک بزرگ تا «امام زین العابدین» بچه شفا گرفته رو پس بده! اونوقت شما میگی پیغمبر گفته من معجزه ندارم؟! ١٤٠٠ سال بعد تو دهات ساوه یه مرتیکه شیاد دبنگ معجزه داره پیغمبر هاپوی کی باشه که کار و بار تعزیه رو مختل کنه؟؟

این یهو از زین العابدین پرید به سجاد و باقر! بقیه امام ها اون وسط چی شدن؟

خدا رو شکر که شبیه به امام خمینی نشدن که اهل مجلس به اسهال دچار بشن!

یا خدا یه فهم و درکی به شنوده های پا منبری این حقه باز بده

بارباپاپا عوض میشه.این برنامه کودک رو سرچ کن و الان ببین.همه اش معجزات طایفه بنی هاشمه