بی بی سی:سینا قنبرپور(روزنامهنگار) «پس از تلف شدن پیروز سرنوشت حفاظت از یوزپلنگ ایرانی(آسیایی) و تکثیر در اسارت چه خواهد شد؟»
پاسخ به این پرسش آن هم چند روز پس از فروکشکردن هیجان و قلیان احساسات ناشی از تلف شدن این توله یوزپلنگ که به نماد بسیاری از مطالبههای مدنی ایرانیان تبدیل شده بود اهمیتی دوچندان یافته است.
زندگی ۲۷۲ روزه «پیروز» علاوه بر آن که به نماد چه مطالباتی بدل شده بود در خود نشانههای بسیاری از کجکارکردیهای مشارکت متخصصان برای نجات یک گونه در معرض انقراض، جدل میان فعالان مدنی برای چگونگی مشارکت در حفاظت از این گونه آسیبپذیر حیاتوحش، ضعفهای اطلاعرسانی و کارکردهای رسانه در قبال آن دارد. اینک بیش از هر زمان دیگری نبود خلاء کار تیمی به ویژه در زمینه دامپزشکی ملموس شده است.
در عین حال شاید بتوان گفت تولد «پیروز» بیش از هر چیز یادآور زحماتی است که در قالب پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی کشیده شده بود. اگر کارشناسان برنامه تکثیر در اسارت موفق شدند «ایران» مادر «پیروز» را در خارتوران با «فیروز» آشنا کنند مدیون آنهایی بودند که برنامههای این پروژه بینالمللی را تدوین و اجرا میکردند و یا با کارگذاشتن دوربینهای تلهای و ثبت دادههای زیستگاه این گونه، بستر کار را فراهم کردند. یادآور خاطرههای تلخ از دوربینهای تلهای «پیروز» حدودا ۳ ماه داشت که روزنامه «پیام ما» در گزارشی تحت عنوان «برخورد حراستی با دوربینهای تلهای» از ایجاد محدودیت برای جایگذاری این نوع دوربین خبر داد.
در این گزارش «حسن اکبری» معاون محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت از محیط زیست گفته بود: «در استفاده از دوربین تلهای و رادار مشکلاتی پیش آمده و برای رفع آن در حال رایزنی هستیم». در همان گزارش «مهدی نبییان»، کارشناس حیات وحش تاکید کرده بود: «دوربینهای تلهای در بیشتر استانها در حال جمعآوری است».
این موضوع یادآور ارتباط دادن دوربینهای تلهای که «هومن جوکار» و همکارانش در پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی برای مستندنگاری رفتارهای این گونه در معرض انقراض کار گذاشته بودند، شد. کاووس سیدامامی استاد دانشگاه بهمن ماه ۱۳۹۷ پس از چند هفته دستگیری در زندان درگذشتدقیقا یک هزار و ۵۵۸ روز، پیش از آنکه «پیروز» و دو برادرش چشمهایشان را در خارتوران به آسمان «ایران» بگشایند مدیر پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی توسط ماموران اطلاعات سپاه به اتهام جاسوسی دستگیر شد.
دستگیری او سایر فعالان محیط زیست زمانی برملا شد که خبر مرگ «کاووس سیدامامی» یکی از اعضای هیئت موسس موسسه مردمنهاد حیاتوحش «میراث پارسیان» در سلول انفرادی همه ناظران و علاقمندان به محیط زیست را شوکه کرد.
جالب اینجا بود که چند روز پس از انتشار این خبر «عباس جعفری دولتآبادی» دادستان وقت تهران در توضیحی درباره پرونده جدید جاسوسی و مرگ کاووس سیدامامی در زندان، گفته بود: «طبق تحقیقات انجام شده اعضای این شبکه در برخی از مناطق استراتژیک کشور تعدادی دوربین در ظاهر برای رصد امور زیست محیطی نصب کرده بودند که در واقع پوششی برای رصد فعالیت های موشکی کشور بوده و تصاویر و اطلاعات ثبت شده را برای بیگانگان ارسال میکردهاند.»
۲۶ بهمن ۱۳۹۶، خبرآنلاین در گزارشی ضمن انعکاس نظرات دادستان وقت تهران به واکنشهای مربوط به این ادعا پرداخت و به نقل از عیسی کلانتری، رییس وقت سازمان حفاظت محیط زیست، نوشت: «دوربینهایی که برای رصد یوزپلنگها در برخی مکانها نصب شده است حداکثر دارای برد ۵۰ متر هستند.»
اما اینک خوب میدانیم بستری که به تولد «پیروز» انجامید و به ویژه جلب توجه «فیروز» مدیون ثبت دادههایی بوده که توسط کارکنان پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی و فعالان محیط زیست مرتبط با آن استخراج شده بود.
«هومن جوکار» مدیر پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در گفتگویی که ۵ بهمن ۱۳۹۳ در خبرگزاری نسیم منتشر شده درباره دستاوردهای این پروژه گفته بود: «اگر این پروژه نبود یوز یا به طور قطع منقرض شده بود و یا هیچکس نمیدانست چه سرنوشتی دارد[به ویژه آنکه] بودجه ساخت مرکز بازپروری و تکثیر در اسارت به اندازه برگزاری یک همایش بزرگ است.»
او همچنین درباره دستاوردهای این پروژه تاکید کرده بود: «سطح مطالعات ژنتیکی به جایی رسید که میتوانست مطالعات ژنوم آغاز شود، معلوم شد این زیرگونه آسیایی به طور بنیادی اختلاف ژنتیکی با یوزهای آفریقایی دارد. این اختلاف در حدی است که دو زیرگونه متفاوت را مشخص میکند و به همین دلیل درجه حفاظتی یوز در بالاترین درجه حفاظتی گونههای در خطر انقراض قرار گرفت. با رسیدن به این نتایج بود که پروژه توانست به حیات خودش ادامه بدهد، در صورتیکه اگر یک گونه مثل گونههای دیگر بود چنین اتفاقی نمیافتاد.» پیروز و یادآوری انتقال پرحاشیه مادرش به خارتوران تنها دستگیری «هومن جوکار» به عنوان مدیر پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی به اتهام جاسوسی و همینطور همکارانش تولد و مرگ «پیروز» و دو برادرش را معنای دیگری نمیبخشید. «شیوه انتقال» مادر آنها از «پردیسان» تهران به «توران»، آن هم در اوج روزهایی که شیوع ویروس کرونا همه ذهنها را درگیر خود کرده بود، بحثهای بسیاری پیرامون تصمیمهایی که برای حفاظت از یوزپلنگ آسیایی اتخاذ شده بود، رقم زده بود. این بخش از سرنوشت مادر «پیروز» یکی از ملموسترین ضعفهای اطلاعرسانی و شیوه مواجهه سازمان حفاظت محیط زیست با اصحاب رسانه بود. هومن جوکار و سپیده کاشانیماجرای انتقال «ایران»، «دلبر» و «کوشکی» به خارتوران در تعطیلات نوروز ۱۳۹۹ از آنجا، حاشیهای برای پروژه تکثیر در اسارت ایجاد کرد که سازمان حفاظت محیط زیست در اقدامات مشابه سابقه خوبی برای خود به جا نگذاشته بود.
مهرماه ۱۳۹۷ بود که در جریان عملیات زندهگیری و انتقال ۱۰ گور ایرانی همه آنها تلف شدند. وقتی خبرهای رسمی از انتقال بیسر و صدای «ایران»، «دلبر» و «کوشکی» به رسانهها درز کرد مهمترین پرسش خبرنگاران از سازمان حفاظت محیط زیست این بود که نحوه شلیک دارت بیهوشکننده و دوز داروی مصرفی چقدر بوده است.
این نکته از آن رو در محتوای پرسش خبرنگاران قرار گرفته بود که مدتی میشد همکاری تنها دامپزشکی که یوزهای مستقر در پردیسان را معاینه میکرد، قطع شده بود و او نیز از این وضع دلخور بود. به عبارت دیگر، تصمیمهای اتخاذ شده برای انتقال نه برپایه یک کار تیمی بود و نه بر پایه دادههای انباشت شده از دوره زندگی این سه یوز در اسارت در پارک پردیسان.
همین دادهها سبب شد تا جدلهای لفظی میان طرفداران «تکثیر در اسارت» و «حفاظت و تکثیر» بیشتر خود را در رسانهها بنمایاند.
از سوی دیگر نبود بانکی از دادههای به دست آمده از «ایران»، «دلبر» و «کوشکی» و معاینههای مداوم آنها انتقادی بود که در فروردین ۱۳۹۹ بیشتر از پیش برجسته شد.
با این حال ،۲۰ فروردین ۱۳۹۹، «امیر عبدوس»، مدیرکل وقت اداره حفاظت محیطزیست استان سمنان در گفتگو با ایسنا از انتقال موفق «ایران»، تنها یوزپلنگ در اسارت با قابلیت تکثیر، کشورمان به استان سمنان و زیستگاه اصلی این یوز خبر داده و گفته بود : «این انتقال موفق در پی یک کار کارشناسی شده که مطالعه آن بیش از ۶ ماه به طول انجامیده، اجرایی شده و خوشبختانه فرآیند انتقال دیشب با موفقیت انجام شد.»
این ادعای عبدوس در انجام یک کار کارشناسی، حالا و در پی ضعفهای تشخیص دامپزشکی رنگ باخته، اما همان زمان، گلهمندی خبرنگاران را افزود، زیرا اهالی رسانه معتقد بودند اگر این عملیات کارشناسی شده بود حتما به نقش رسانهها و تاثیر و تسهیل آنها در این کار توجه میشد و به تلاش پنهانکارانه برای انتقال نمیانجامید. امیر حسین خالقی، هومن جوکار، طاهر قدیریان، سپیده کاشانی، سام رجبی، نیلوفر بیانیاختلاف دیدگاه گروهی از کارشناسان که صرفا معتقد به حفاظت از زیستگاه هستند و گروهی دیگر که علاوه بر حفاظت از زیستگاه بر تکثیر در اسارت هم پافشاری میکنند چنان بود که درباره چگونگی زایمان «ایران» و به دنیا آمدن «پیروز» و برادرانش، همچنین شیوه مراقبت پس از زایمان از «ایران» و چگونگی غذادهی و نگهداری از فرزندانش خود را نشان داد.
در این مرحله نیز اطلاعرسانی شتابزده و درعین حال انتشار دادههای متناقض از جمله جنسیت تولهها انتقادهای بسیاری را برانگیخت.
سپس، وقتی دو برادر «پیروز» جان باختند، کاربران شبکههای اجتماعی با استناد به فیلمهایی که از نحوه غذادهی به سه تولهیوز منتشر شده بود چنان به شیوه عملکرد سازمان حفاظت محیط زیست تاختند که این جمله را در وصف کار آنها به کار بردند که «اگر حفاظت از سه توله یوز را به ما که گربه در خانه داریم میسپردید، میدانستیم که چطور به آنها غذا بدهیم!» پیروزدرسهایی از یک تجربه تلخ زندگی «پیروز» به عنوان نخستین تجربه تکثیر دراسارت یوزپلنگ آسیایی گرچه تلخ به پایان رسید، اما اگر آن را در راستای پروژهای ببینیم که دو دهه قبلتر «هوشنگ ضیایی»، پیشکسوت محیط زیست و نخستین مدیر پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، درسهایی مهم برای ادامه راه در خود دارد.
«علی رنجبران»، روزنامهنگار حوزه علم در ایران، که سرنوشت «پیروز» را به دقت دنبال میکرد در پی تلف شدن او در نقد آنچه سرنوشت این گونه در معرض انقراض را رقم زد، نوشت:« ایرادات واضح و آشکار نخستین تلاش از جمله آماده نبودن برای سزارین، امکانات ناکافی، تشخیص اشتباه جنسیت، اشتباه در غذادهی و نبود برنامهریزی دقیق از جمله این موارد هستند. همچنین میتوان به تصمیمات فردی پرسشبرانگیز نظیر تصمیم به سزارین، هرج و مرج در مرجع تصمیمات درمانی پیروز پیش از حضور دامپزشک آفریقایی و تجویز پر مناقشه برخی داروها اشاره کرد.»
دکتر پیتر کالدول، دامپزشک اهل آفریقای جنوبی که برای مشاوره تکثیر در اسارت یوزپلنگ آسیایی به ایران سفر کرده بود، در گفتگو با روزنامه «پیام ما» ضمن تاکید بر این نکته که «طرفدار پروپا قرص سایت تکثیر توران هستم» گفته بود: «من هیچ ایدهای ندارم که چرا و به چه دلیل آنتی بیوتیک و این آنتی بیوتیک خاص برای حیوان تجویز شده است. من هیچ آزمایش خون و یا تست کشت باکتری ندیدم که نیاز به تجویز آنتی بیوتیک داشته باشد. این ممکن است باعث مشکل کلیوی در حیوان شود.»
این دامپزشک اهل آفریقای جنوبی که در دوره کاریاش بیشتر از ۶۵۰ توله یوزپلنگ تحت نظر او به دنیا آمدهاند و تعداد معدودی از آنها جانشان را از دست دادهاند، در پی بازدید از زادگاه «پیروز» پیشبینی کرده بود که «پیروز» بین ۶۰ تا ۷۰ درصد شانس بقا دارد و «ایران» نیز در سلامت کامل به سر میبرد.
تلف شدن آخرین فرزند «ایران» یادآور ترانهای شد که «شروین حاجیزاده» خوانده بود و برای آن برنده جایزه «گرمی» شد و در بخشی از آن عبارت «برای پیروز و احتمال انقراضش» به یک پیشبینی محقق شده مینمود. شاید «پیروز» خوششانس بود که کسی مثل «علیرضا شهرداری» را داشت اما بدشانس بود، چون ایران همواره میدان پیروزی ارتشهای تکنفره و شکست کار تیمی بوده و این بار نیز نبود تیم دامپزشکی ماهر و با تجربه پاشنه آشیل این مبارزه برای نجات یک گونه در معرض انقراض شد.
حق داشت رامین سیدامامی، پسر کاووس سیدامامی، که درباره پدرش نکتهای را یادآوری کند.
او که در شبکههای اجتماعی با نام «کینگرام» شناخته میشود در پی تلف شدن پیروز نوشت: «پدر من همه ش داشت سعی می کرد "پیروز"های ایران رو نجات بده… خداحافظ پسر.»
+9
رأی دهید
-1
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.