امیرمعزی : طی چهار قرن پس از فوت محمد همچنان نسخههای متعددی از قرآن وجود داشته است و تنها در قرن چهارم هجری (یا دهم میلادی)، قرآن "رسمی"، متنی که گفته می شود در دوره عثمان نوشته شده، به عنوان تنها نسخه قرآن به مسلمانان تحمیل شد. از آن تاریخ و برای پیشگیری از عصیان مسلمانان سنی، شیعیان دیگر سخنی درباره جعلی بودن نسخه عثمان نگفتند و در واقع خودسانسوری شیعیان باعث شد که قرآن تهیه شده در دوره خلافت عثمان به عنوان تنها نسخه رسمی کتاب مقدس مسلمانان شناخته شود.
انتشارات Cerf در فرانسه به تازگی "تاریخ قرآن" را به قلم محمدعلی امیرمعزی، مدیر مطالعات اسلامشناسی در دانشسرای مطالعات عالی پاریس، در بیش از هزار صفحه منتشر کرده است. امیرمعزی، پیش از این از جمله مبتکران "قرآن مورخان" بود که توسط همین انتشارات در بیش از ۴۳۰۰ صفحه منتشر شده است. کتاب جدید امیرمعزی، "تاریخ قرآن"، در واقع، تلخیص و به روز شده "قرآن مورخان" است که حاصل مطالعات مهمترین پژوهشگران جهان درباره قرآن تاریخی به شمار میرود.
در کتاب "تاریخ قرآن"، محمدعلی امیرمعزی به بستر تاریخی، سیاسی، مذهبی و فرهنگی تکوین کتاب مسلمانان پرداخته و تاثیر سنتها و مذاهب اواخر دوره باستان، به ویژه یهودیت و مسیحیت شرقی، را بر این کتاب مورد بررسی قرار داده است.
امیرمعزی در مصاحبهای که به همین مناسبت با روزنامه "لوموند" انجام داده، گفته است : از نظر مسلمانان، قرآن "کلامالله" است که طی بیست سال به واسطه جبرئیل بر محمد نازل شده و محمد نیز به مرور این کلام الهی را به نسخهنویسان وقت دیکته کرده است. چند سال بعد از مرگ محمد (دستکم سی سال) و در دوره خلافت عثمان بخش هایی از آنچه وحی نامیده میشود در مجلدی جمعآوری شدهکه مسلمانان تا امروز به آن "قرآن" گفته اند که خود مشتق از واژهای عبری است.
امیرمعزی سپس افزوده است : اما، از منظر تاریخی و منابع اسلامی، طی چهار قرن پس از فوت محمد همچنان نسخههای متعددی از قرآن وجود داشته است. یعنی در قرن چهارم هجری (یا دهم میلادی)، قرآن "رسمی"، متنی که گفته می شود در دوره عثمان تهیه شده، به عنوان تنها نسخه قرآن به مسلمانان تحمیل شد.
تا آن تاریخ، نزاعهای بسیاری میان فرقههای مختلف مسلمانان حول محتوای قرآن جریان داشت. از زمانی که نسخه تهیه شده در دوره عثمان به همه مسلمانان تحمیل شد، نسخههای مختلف دیگر قرآن از بین رفت و روایت رسمی جای همگی آنها را گرفت.
امیرمعزی یادآوری میکند که تا قرن دهم میلادی گروههای مختلفی از مسلمانان و بیش از همه شیعیان قرآن تهیه شده در دوره عثمان را زیر سئوال میبردند. اما، از همین زمان، همین گروهها قدرت را در امپراتوری اسلامی در دست گرفتند و رهبران جدید که شیعهمذهب بودند سریعاً پی بردند که سنیمذهبان اکثریت مسلمانان را تشکیل میدهند و به قرآن نوشته شده در دوره عثمان نیز شدیداً دلبسته هستند.
به گفته امیرمعزی، رهبران جدید برای پیشگیری از شورش و عصیان مسلمانان سنی در عمل از ملاحظات و نظرات خود درباره قرآن چشم پوشیدند. از آن تاریخ آنان دیگر سخنی درباره جعلی بودن نسخه عثمان به میان نیاوردند و در واقع خودسانسوری شیعیان باعث شد که قرآن تهیه شده در دوره خلافت عثمان به عنوان تنها نسخه اصلی قرآن به رسمیت شناخته شود.
قرآن مورخان، تألیف محمدعلی امیرمعزی و چند قرآنشناس دیگرامیرمعزی می افزاید : قرآن اثری بسیار بغرنج است .به این معنا که در اصل کتاب نیست، بلکه مجموعهای از متون کاملاً متفاوت است که بدون هیچ منطق روایی درهم آمیخته شدهاند و بدون هیچ نظم زمانی پشت سر هم ردیف شدهاند. در قرآن هم عبادات هست، هم اصول اخلاقی یا شرعی و هم تاریخ موسی و ابراهیم که همگی به طور پراکنده کنار یکدیگر قرار گرفتهاند.
این ویژگی، به گفته امیرمعزی، تاریخبندی متون قرآن را بسیار دشوار کرده است. به همین خاطر بسیاری از متخصصان میگویند : قرآنی که امروز می شناسیم نه در دوره عثمان، بلکه در دوره خلافت عبدالملک (سالهای ۷۰۵-۶۸۵ میلادی) تدوین شده است. دوره خلافت عبدالملک مصادف است با نخستین فتوحات بزرگ اعراب و شکلگیری امپراتوری که از لیبی تا چین را تحت سیطره خود داشت. در واقع، این دوره کاملاً با دوره محمد یا عثمان تفاوت دارد که هر دو محصور در سنتهای قبیلهای و محلی زمان خود بودند.
به گفته امیرمعزی، هدف اصلی عبدالملک ایجاد یک امپراتوری واحد بود که در آن زبان عربی باید زبان رسمی دیوانی به شمار میرفت. امیرمعزی در جای دیگری از سخنانش میافزاید که یک امپراتوری حقیقی باید دین خاص خود را داشته باشد. برای نمونه، مسیحیت دین رسمی امپراتوری بیزانس و زرتشتیگری دین رسمی امپراتوری ساسانی بود و به تبع امپراتوری نوپای اسلامی نیز علاوه بر اسلام به عنوان دین جدید نیازمند نسخه رسمی قرآن بود. با این تفاوت که عبدالملک خود را مبدع و مبتکر اصلی نسخه رسمی قرآن معرفی نمیکرد. او ادعا کرد که نسخه حقیقی و رسمی قرآن متعلق به دوره عثمان است و چون عثمان نیز همانند عبدالملک به بنیامیه متعلق بود، با این اقدام عبدالملک بنیامیه را منشاء امپراتوری اسلامی معرفی میکرد.
امیرمعزی سپس تصریح کرده است : به عقیده بسیاری از کارشناسان، به غیر از ۳۰ الی ۳۵ سوره آخر قرآن که به عربی باستانی نوشته شدهاند و متعلق به دوره محمد به نظر می رسند، اغلب متون قرآنی درباره جهاد متعلق به دوره فتوحات بزرگ اعراب هستند و برای توجیه آنها نوشته شدهاند. به عبارت دیگر، متون مربوط به جهاد متعلق به دوره بعد از محمد هستند بیآنکه بتوان تاریخ دقیق آنها را به وضوح تعیین کرد.
امیرمعزی به حضور سهمگین سنت مسیحی و یهودی در قرآن نیز اشاره کرده است : از آدم تا مسیح، از نوح تا داود و سلیمان و البته ابراهیم و موسی همگی حضور و جایگاهی سهمگین در قرآن دارند. بر خلاف سنت اسلامی که میکوشد دوره پیش از اسلام را دوره "جاهلیت" جلوه دهد، کلیه مباحث و موضوعهای مهم خود قرآن از انجیلها سرچشمه گرفته اند. سه اصل بنیادین اسلامی (توحید، نبوت و معاد) پیشتر در انجیلها آمدهاند و از اعتقادات و زبانهای یهودیان و مسیحیان آن زمان سرچشمه گرفتهاند.
دلیل این امر به گفته پژوهشگر تاریخ اسلام، واضح است : در دوره محمد عربستان در میان تمدنهای بزرگی قرار داشت که در آنها یهودیت، مانویت و مسیحیت جریانهای بزرگ و مهم دینی و فکری به شمار می رفتند. در شمال شبه جزیره عربستان، امپراتوری بیزانس مسیحی و امپراتوری ساسانی قرار داشتند و امپراتوری ساسانی بسیاری از مسیحیان را در خود جای میداد. در جنوب عربستان، در یمن نیز یهودیت و سپس مسیحیت ریشه های قدرتمندی داشتند. به گفته امیرمعزی، اعراب شرق شبه جزیره عربستان – از جمله محمد – تاجرانی بودند که دائماً میان این کشورها در رفت و آمد بودند و این رفت و آمدها خود ناقل اصلی کتابها و اعتقادات در عربستان آن زمان بود. بسیاری از قبایل عرب (از جمله طوایفی از قریش) به یهودیت گرویده بودند و بی دلیل نیست که متون قرآنی عمیقاً متاثر از فرهنگ های یهودی و مسیحی است. در خود قرآن مسیح چهره بسیار مهمی است و از او بعضاً به عنوان "پسر مریم"، "منجی"، "کلامالله" و "روحالله" یاد شده است...