یک زن روان آزار چه جور زندگی دارد؟

بی بی سی:روان آزاری (سایکوپتی)، اختلالی شخصیتی است که هم موضوع جذابی است و هم می‌تواند ناخوشایند باشد.

این را می‌توان از ویدئوهای فراوان به اشتراک گذاشته‌ شده در تیک‌تاک فهمید. این ویدئوها درباره این است که چطور می‌توان تشخیص داد یک نفر روان آزار است یا نه. اما پیش‌داوری‌هایی که هنوز درباره آن وجود دارند، باعث شده‌اند این نوع اختلال به‌درستی فهمیده نشود. خصوصاً وقتی زنان به آن دچار می‌شوند.

ویکتوریا تا مدت‌ها می‌دانست که دوست ‌پسرش، همسری دارد اما بعد از دو سال متوجه شد او در ضمن دوست ‌دخترها و عشاق دیگری هم دارد.

هیچ مدرکی وجود نداشت اما ویکتوریا از روی رفتارهای بدنی او متوجه می‌شد چیزی غیر عادی در جریان است. داستان‌هایی که سر هم می‌کرد باهم جفت‌وجور نمی‌شدند. وقتی دروغ می‌گفت حالت چهره‌اش عوض می‌شد.

او می‌گوید: «راستش من حافظه خیلی خوبی برای حرف‌هایی که با دیگران زده‌ام دارم. او اصلاً دروغ‌گوی خوبی نیست. نمی‌دانم همسرش چطور تا حالا متوجه کارهایش نشده و مچش را نگرفته.»

ویکتوریا فهرستی از راه‌های مختلفی برای تنبیه کردن دوست ‌پسرش در ذهن داشت و بعد یکی از آن‌ها را انتخاب کرد. این راه کمی طولانی‌تر بود و او باید در این مدت طوری رفتار می‌کرد که انگار از چیزی خبر ندارد.

در طول چند ماه، ویکتوریا درحالیکه همچنان دوست ‌پسرش را می‌دید، شروع کرد به فرستادن عکس‌های برهنه او برای همسرش.

یکبار دوست ‌پسرش بسیار نگران به دیدن او آمد و پرسید چه کسی ممکن است چنین کاری کرده باشد. همسرش واقعاً ناراحت و عصبانی بود. او به ویکتوریا اعتراف کرد که با زنان دیگری هم رابطه جنسی دارد. اما اصلاً شک نکرد که ویکتوریا این عکس‌ها را فرستاده باشد و ویکتوریا هم سعی کرد او را آرام کند.

کم‌کم وقتی دیگر حوصله ویکتوریا از دوست ‌پسرش سر می‌رفت و آماده بود که رابطه را تمام کند، آخرین سری عکس‌ها را برای همسر او فرستاد و در آخر یک عکس فرستاد که خودش را کنار مرد مشترکشان نشان می‌داد. بعد ازاین افشاگری مهلک نهایی، ویکتوریا از زندگی هردوی آن‌ها خارج شد.

وقتی ویکتوریا این ماجرا را برای دیگران تعریف می‌کرد، مردم نسبت به رفتار او موضع می‌گرفتند و از او می‌ترسیدند: «آن‌ها از من می‌پرسیدند چرا با زن او چنین کاری کردی؟ مگر زنش با تو چکار کرده بود که سزاوار چنین رفتاری باشد؟ مگر او بود که تو را رنجانده بود؟» و من با خودم می‌گفتم خوب زندگی همیشه منصفانه نیست.

ویکتوریا کمی مکث کرد و گفت: «شاید این نمونه‌ای است که نشان می‌دهد من یک‌جور روان آزاری دارم. این بی‌رحمی شاید ناشی از این اختلال باشد.»
روان آزاری (سایکوپاتی) به‌عنوان یک بیماری رسمی روانی شناخته نمی‌شود. در پنجمین و آخرین دستورالعمل تشخیصی و آماری اختلالات روانی، در دسته بیماری‌های روانی قرار داده نشده است. بااین‌وجود در فضاهای درمانی بسیار رایج است.

به‌طورکلی در روانشناسی به‌عنوان یک‌جور اختلال عصبی شناخته می‌شود که در آن فرد سطح بسیار پایینی از هم‌دلی و هم دردی با دیگران را نشان می‌دهد و اغلب می‌تواند به رفتارهای ضداجتماعی و گاهی مجرمانه ختم شود. این اصطلاح در اوایل دهه ۱۹۰۰ بین پزشکان اروپا و ایالات‌متحده استفاده شد و تا سال ۱۹۴۱ به شکل عمومی‌تری رایج شده بود.

ابیگل مارش، روانشناس و عصب‌شناس در دانشگاه جورج تاون در واشنگتن دی سی می‌گوید: «محققان دانشگاهی بر سر تعریف روان آزاری بحث‌های بسیار زیادی داشته‌اند. بر اساس اینکه با کدام طیف از متخصص‌ها صحبت کنید، تعریف متفاوتی از این نوع اختلال خواهید شنید. مثلاً ممکن است نظر یک روانشناس حوزه جرم با نظر یک جرم‌شناس متفاوت باشد.»

دکتر مارش می‌گوید یک روانشناس متخصص حوزه جرم تنها زمانی کسی را در دسته روان آزارگر قرار می‌دهد که آن فرد رفتارهای بسیار خشونت‌آمیز و افراطی انجام داده باشد. اما به نظر خانم مارش این اختلال روانی ممکن است در غالب رفتارهای بسیار ظریف‌تر و کم شدت تر هم بروز پیدا کند و ممکن است در هر فرد متفاوت باشد.

روانشناسان و روان‌پزشکان معمولاً با یکدیگر هم‌عقیده‌اند که از هر ۱۰۰ نفر در جامعه، یک تا دو نفر خصوصیات روان آزاری از خود نشان می‌دهند اما خانم مارش ادعا می‌کند حدود ۳۰ درصد جمعیت درجاتی از روان آزاری از خود نشان می‌دهند.

به نظر خانم مارش بیشتر تحقیقاتی که در مورد روان آزارگری انجام‌شده بر کسانی که جرم و جنایت انجام داده‌اند تمرکز داشته‌اند و نه بر مردم عادی. هرچند بعضی از این تحقیقات نشان می‌دهند این اختلال بیشتر در مردان وجود دارد تا زنان اما به نظر خانم مارش دلیل رسیدن به چنین نتیجه‌ای می‌تواند ناشی از آن باشد که این تحقیق را یک گروه روانشناس کانادایی در دهه ۷۰ روی زندانیان مرد انجام داده‌اند.

آنا سانز گارسیا، دانشجوی دکترای روانشناسی دانشگاه مادرید که روی گروه بزرگی تحقیق کرده است به بی‌بی‌سی گفت زنانی که روان آزاری دارند معمولاً تمایل کمتری به خشونت و جرم‌دارند اما به‌جای آن بیشتر کنترل گری روی افراد دیگر انجام می‌دهند.
مشخصه‌های کلیدی:
طبق وب‌سایت سایکوپتی، وب‌سایتی که توسط خانم دکتر ابیگل مارش و همکار دیگری تأسیس‌شده، مشخصاتی که در زیر می‌آیند در افرادی که روان آزاری حاد دارند دیده می‌شوند:

    *برخورد بی‌رحمانه و خودخواهانه در روابط شخصی

   *کمبود حس همدردی در برابر رنج و درد دیگران

    *نبود حس پشیمانی بعد از آزار رساندن به دیگران و یا شکستن قوانین

    *نداشتن هیچ نوع حس هویت فردی

    *کنترل و مجبور کردن دیگران برای به دست آوردن آنچه می‌خواهند

    *شرکت در فعالیت‌های خطرناک

    *جذابیت کاذب

ویکتوریا می‌گوید رفتارهای کنترل‌کننده او از کودکی و وقتی در مالزی زندگی می‌کردند و به‌عنوان راهی برای سرگرم کردن خودش شروع شد.

زندگی خانوادگی‌اش فضای شادی نداشت چون پدرش به الکل معتاد بود. هرچند ویکتوریا در تحصیلات بسیار موفق بود اما همیشه حوصله‌اش سر می‌رفت.

او برای سرگرمی اسراری که دوستان دیگر از او قول گرفته بودند به کسی نگوید را به دیگران می‌گفت. مثلاً این‌که کی از کی متنفر است و چه کسی از چه کسی خوشش می‌آید.

اغلب درگیری‌هایی که در مدرسه راهنمایی‌شان بین بچه‌ها پیش می‌آمد در انتها به ویکتوریا ختم می‌شد. ویکتوریا می‌دانست چطور بقیه را کنترل کند تا مسئولیت اشتباه‌های او را به عهده بگیرند و چه بگوید تا از مخمصه نجات پیدا کند. او توانست یکی از معلم‌ها را متقاعد کند که به خاطر فشار رقابت بین شاگردها به او گچ پرت کرده است.

می‌گوید: «به او حرفی را زدم که دوست داشت بشنود. می‌خواست باور کند که شاگرد زرنگ‌تر بچه بدی نیست فقط زود از راه به در شده است.»

درحالی‌که با او حرف می‌زنم با وارد شدن دم نارنجی و پشمالوی یک گربه در تصویر تماس ویدئویی، ناگهان حواسش پرت می‌شود.

ویکتوریا می‌گوید: «اسم گربه‌ام جیبیریش است.» و بعد دستش را به سمت گربه که حالا از کادر تصویر خارج‌شده دراز می‌کند. از او می‌پرسم این اسم واقعی گربه‌اش است؟

می‌گوید: «اسم‌های خیلی زیادی دارد.»

تازگی ویدئوهای زیادی در تیک‌تاک تحت عنوان چالش سایکوپت در گردش بوده‌اند که حدود ۲۰ میلیون نفر مخاطب داشته‌اند.

در بیشتر این ویدئوها صحبت بر سر این است که چطور می‌شود یک روان آزارگر را تشخیص داد.

تگ سایکوپت یکی از پرطرفدارترین تگ‌های تیک‌تاک است و تا دو میلیارد بازدیدکننده داشته است. این تگ برای موضوعات مختلفی به‌کاربرده می‌شود. ازجمله ویدئو محاکمه افرادی که روان آزارگر هستند و در دادگاه حاضرشده‌اند و گاهی هم صرفاً به‌عنوان تکه کلامی برای ویدئوهایی که رفتارهای بد در آن‌ها دیده می‌شود به کار می‌رود.

آنچه واضح است برای مردم موضوع روان آزار گری و کسانی که دچار آن هستند هم جذاب و هم آزاردهنده است.

ویکتوریا می‌گوید این ویدئوها را آزاردهنده نمی‌داند.

او می‌گوید: «بخشی از روان آزارگر بودن این است که خیلی به آنچه دیگران فکر می‌کنند اهمیت نمی‌دهید و این اصلاً من را اذیت نمی‌کند. اما این در ضمن نشان می‌دهد مردم چقدر در مورد طیف و تنوع این نوع اختلال کم‌اطلاع هستند.»

ویدئوهایی که ویکتوریا را آزار می‌دهند آن‌هایی هستند که بحث می‌کنند افراد روان آزار بیشتر از بقیه افراد ممکن است حیوان آزاری کنند.

ویکتوریا درحالی‌که به جیبریش که جایی خارج از کادر در حال میو کردن است نگاه می‌کند، می‌گوید: «خیلی از ما حیوان‌ها را به انسان‌ها ترجیح می‌دهیم.».
منظور ویکتوریا از «ما»، گروه مجازی است از زنان مانند خودش. این گروه بیشتر با تمرکز برنوشته‌های ام ای توماس که یکی از مشهورترین بلاگرهای روان آزار است شکل‌گرفته است. وقتی توماس توسط روان‌شناسی به نام جان ایدن که روان‌شناس حوزه جرم‌شناسی است در دانشگاه ای‌ان دام تگزاس تحت آزمایش تشخیص روان آزاری قرار گرفت، جوابش ۹۹ درصد مثبت بود.

وبلاگ توماس به نام جهان سایکوپت با جزییات فراوان توضیح می‌دهد زندگی یک روان آزار چگونه است. او می‌گوید قبلاً از عنوان روان آزاری اجتماعی استفاده می‌کرده است چون تصور می‌کرد مردم بیشتر درباره آن می‌دانند. دکتر ابیگل مارش روان‌شناس می‌گوید این عنوان را گاهی افرادی استفاده می‌کنند که می‌دانند که سو برداشت‌هایی در جامعه برای عنوان روان آزار وجود دارد.

یک آژانس ادبی روزی به وبلاگ توماس برخورد و این آشنایی به انتشار یک کتاب ختم شد. نام کتاب توماس «زندگی که تماماً به پنهان شدن در جلوی همه گذشت» است که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد و تابه‌حال به ۱۰ زبان ترجمه ‌شده است. این روزها اقتباس سینمایی آن با بازی لیزا ادلستاین در حال فیلم‌برداری است.

خانم توماس می‌گوید: «من بیشتر خودم را مثل یک فرمول می‌دانم تا یک فرد. انگار یک فایل اکسل هستم که در آن می‌خواهم برنامه‌ریزی کنم و با حدس زدن نتیجه‌های احتمالی هر عمل، بفهمم چه‌کار باید انجام بدهم و چه باید بگویم.» شاید یک مثال این موقعیت را قابل ‌درک‌تر کند. توماس می‌گوید اگر چیزی از کسی می‌خواهم، باید به او بگویم دوستش دارم.

توماس می‌گوید مسئول آژانس ادبی که با او کار می‌کند توصیه کرده بود نگوید شخصیت کنترل‌گری دارد بلکه آن را به این صورت مطرح کند که از بچگی می‌دانسته چطور مردم را تحت تأثیر قرار بدهد.

اما توماس این توصیه را ندیده گرفته است. به گفته خودش کنترل کردن دیگران یکی از مشخصه‌های بارز روان آزاری او است و بعد اضافه می‌کند همین به او کمک کرده است تا وکیل خوبی شود. وقتی او شروع به صحبت می‌کند، مردم نمی‌توانند درست بفهمند مال کجاست. بعضی فکر می‌کنند شاید اسرائیلی است و یا از کشوری از اروپای شرقی.

هرچند او تمام عمرش را در کالیفرنیا زندگی کرده است. او می‌گوید: «آدم‌ها وقتی لهجه پیدا می‌کنند که به یک هویت خاص تعلق داشته باشند. اما من هیچ‌وقت هویت مشخصی نداشته‌ام. من احساس خیلی قوی نسبت به خودم به‌عنوان یک فرد ندارم.»

او در وبلاگش افکارش را به اشتراک می‌گذارد و با کسانی که مثل خودش دچار درجات مختلفی از روان آزاری هستند مصاحبه می‌کند.

بسیاری از خوانندگان وبلاگ با پست‌ها و ویدئوهایی که به اشتراک می‌گذارد احساس می‌کنند جایی برای پناه بردن دارند. او می‌گوید خوانندگانش، در این وبلاگ می‌توانند الگوهای رفتاری خودشان را ببینند و می‌توانند تجربه‌های خود را بی‌اینکه مورد قضاوت قرار بگیرند به اشتراک بگذارند.
دکتر مارش که یکی از مؤسسان سازمان غیرانتفاعی «سایکوپتی ایز» است، می‌گوید: «همه دوروبرشان یک نفر را می‌شناسند که دچار طیفی از روان آزارگری است.».

این سازمان یکی از معدود پلتفرم‌های آنلاین است که از کسانی که دچار روان آزارگری هستند و افراد نزدیک آن‌ها حمایت می‌کند.

دکتر مارش می‌گوید یکی از هدف‌های آن‌ها این است که از روان آزاری تابوزدایی کنند و ابزار تشخیص و اطلاعات در اختیار کسانی که فکر می‌کنند دچار این اختلال هستند قرار بدهند تا آن‌ها بدانند باید چه‌کار کنند.

خانم مارش می‌گوید: «روان آزاری یک زیرشاخه مشخص از اختلالات روانی نیست بلکه مانند یک‌ رشته پراکنده ‌شده است. به این معنی که به درجات و شدت‌های مختلف در سطح جامعه وجود دارد. در بعضی از افراد این اختلال شدیدتر است و آن‌ها مرتب رفتارهای آسیب‌زا انجام می‌دهند و بعضی دیگر فقط نیاز به کنترل علائم خود دارند. وقتی ما به‌صورت باز و شفاف درباره این مسئله صحبت نکنیم، ترندهای تیک‌تاکی جای نظرهای کارشناسانه را پر می‌کنند.»

ویکتوریا و ام ای توماس هر دو دارو مصرف می‌کنند، از روان‌ درمانی کمک می‌گیرند و در ضمن از افرادی مانند خود که در اینترنت همدیگر را پیداکرده‌اند حمایت دریافت می‌کنند تا بتواند اختلال خود را زیر نظر داشته و کنترل کنند.

خانم توماس می‌گوید: «در سایه و حاشیه نبودن خیلی کمک‌کننده است. اما هنوز هم پیش‌داوری‌هایی زیادی درباره روان آزاری یا سایکوپتی وجود دارد. هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن باقی‌مانده و گفتگوی‌های شفاف بسیاری باید برقرار کرد. واقعیت این است که ما وجود داریم.»
+7
رأی دهید
-1

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.