پاپ فرانسیس مشغول نظاره کردن بازسازی صحنه تولید عیسی مسیح به تاریخ ۱۹ دسامبر ۲۰۲۲یورونیوز: صرف نظر از درجه ایمان هر فرد، اهمیت میلاد مسیح در قدرت نمادین آن است؛ نه در دقت روایات حواریون. در اکثر کشورهای جهان همزمان با نزدیک شدن به روزهای پایانی سال میلادی، طبق روال همه ساله مجسمههای شخصیتهای اصلی جشن کریسمس یعنی عیسی در نوزادی، مریم باکره و یوسف نجار برای بازسازی صحنه تولد مسیح به نمایش گذارده میشوند که در کنار سایر چهرههای تاریخی و نمادین آن دوران از جمله سه فرزانه مجوسی و هرود پادشاه، وقایع «فرار به مصر» و «کشتار کودکان بیگناه در بیت لحم توسط سربازان هرود» را تداعی میکنند. اما حقیقت این است که ما تقریباً هیچ گزارهی قطعیای در مورد هیچکدام از این تحولات از جمله نحوه تولد عیسی مسیح نداریم. چرا در مورد تولد عیسی مسیح این همه رمز و راز وجود دارد؟ در حالی که در انجیلهای چهارگانه متی، مرقس، لوقا و یوحنا که اصالتشان رسماً توسط کلیسای کاتولیک روم تایید شده است؛ به طور مفصل در مورد مصلوب شدن و مرگ عیسی صحبت شده است، اما در مورد لحظه تولد وی صرفا در انجیلهای متی و لوقا و آن هم به صورت گذرا اشاره شده و عملا در مورد دوران کودکی او چیزی نمیدانیم.
منشأ هر آنچه در مورد تولد مسیح و اولین گرامیداشت آن توسط سه پادشاه (که در واقع شاه نبودند بلکه سه فرزانه مجوس به نامهای کاسپار، ملکیور و بالتازار بودند) و همچنین وقایع پیرامون مریم باکره و نحوه بارداری معجزهآسای وی میدانیم جملگی از کتب «اسفار مشکوک» موسوم به «اپوکریفا» آمده است، یعنی مجموع روایاتی از زندگی عیسی که نهاد کلیسا آن را نادرست میداند.
با این حال، قرنهاست که مسیحیان تاریخ و محل تولد مسیح را ارج مینهند. در طی این اعصار، پاپهای کاتولیک، که با عدم اشاره اناجیل متعارف چهارگانه در مورد مسئله تولد مسیح مواجه بودند، ترجیح دادند که زمان تولد مسیح را به جشن باستانی مشرکان به نام «جشن خدای زحل» یا «ساتورنالیا» در زمان انقلاب زمستانی پیوند دهند و مجموعهای از افسانهها، نمادها و سنتها را به آن افزودند.
در حقیقت گفته شده که در اواخر دسامبر عیسی با برخورداری از حفاظت الهی از خشم هرود پادشاه مصون ماند، در آن زمان هرود پادشاه میترسید که این نوزاد در مقام جانشین حضرت داوود ظاهر شود و قدرت او را به خطر بیندازد.
در اسفار مشکوک، جزئیات دیگری نیز در مورد احوالات مریم و بارداری معصومانه او وجود دارد؛ از جمله اینکه چطور به خاطر حکم سرشماری دولت روم، یوسف نجار و مریم ناچار شدند به بیت لحم سفر کنند و مریم «پسر خدا» را در غاری که برای نگهداری دام استفاده میشد به دنیا میآورد درحالیکه فرشتگان و چوپانها نیز در آن لحظه حضور داشتند و سه فرزانه مجوس نیز با دنبال کردن «ستاره بیت لحم» خود را به آنجا میرسانند.
با این حال امروزه از اسناد تاریخی روم میدانیم که در آن زمان هیچ سرشماری وجود نداشته که یوسف و مریم را مجبور به سفر به بیت لحم کند و اینکه جزئیات فرار بعدی آنها به مصر برای گریز از فرمان هرود پادشاه مبنی بر کشتن همه کودکان زیر دو سال نیز افسانهای بیش نیست. طویلهای بدون گاو و الاغ پاپ بندیکت شانزدهم که به محافظهکاری کلیسایی شهرت داشت، در سال ۲۰۱۳ در یک ژست ترقیگرایانه اظهار داشت که مطمئناً در زمان تولد عیسیمسیح هیچ گاو و الاغی وجود نداشته است.
در آن زمان فرزندان یا به نام پدر یا محل تولدشان نامگذاری میشدند. در اناجیل متعارف چهارگانه، پسر مریم همیشه «عیسای ناصری» نامیده میشود، نه «عیسای بیتاللحمی»، که نشان دهنده اجماع مسیحیان نخستین بر سر این است که حضرت مریم فرزند خود را در شهر ناصره به دنیا آورده است.
در حالی که کارشناسان کتاب مقدس هم معتقدند که وقایع مربوط به تولد عیسی عمدتاً افسانه است، اما این را هم باید در نظر داشت که خود این افسانهها دارای قدمتی دیرینه هستند. هنوز که هنوز است محلی که گفته میشود مریم برای شیر دادن به نوزادش در آنجا توقف داشته است، به عنوان مکانی مقدس شناخته میشود و زنان باردار مرتباً از این مکان دیدن میکنند تا مورد عنایت مریم باکره قرار گیرند. با این تفاسیر آیا چیزی از قدرت، زیبایی و شور افسانهای تولد عیسی کاسته میشود؟ در پاسخ به این سوال باید گفت، این افسانهها خود میزان علاقهمندی نسلهای اول مسیحیان به دانستن یا داستانسرایی در مورد جزئیات مربوط به تولد منجی خود را نشان میدهد.
در حقیقت، انجیلهای متعارف چهارگانه چیزی جز مجموعهای از قصص و سخنان منسوب به عیسی مسیح که توسط حواریون او نقل شدهاند نیست. این متون، روایات معتبر حواریون را با اضافات داستانی مخلوط کرده تا شکاف بین رویدادهای مهم پر شوند.
دهها انجیل دیگر موسوم به «اسفار مشکوک» نیز تقریباً به همین شکل بوجود آمدهاند. تا اینکه در زمانی معین، کلیسا تصمیم گرفت که تنها چهار مورد از اینها را معتبر و الهامگرفته از خدا بداند و بقیه را بهعنوان گزارشهای نادرست و بدون پایه تاریخی معرفی کرد. در متون اسفار مشکوک است که روایتهایی مربوط به تولد و کودکی عیسی وجود دارد، در حالی که اناجیل متعارف چارگانه تقریباً هیچگونه اشارهای به این جزئیات ندارد.
اناجیل متعارف چهارگانه، بیش از همه، بر آموزهها، مصلوب شدن، مرگ و رستاخیز عیسی تمرکز دارند. هنوز کاملاً مشخص نیست که چه معیارهایی باعث شد پاپها آن چهار انجیل را از میان دهها انجیل که در قرنهای نخست این دین در میان مسیحیان منتشر میشد، بهعنوان گزارشهای واقعی الهامگرفته از خدا انتخاب کنند.
به گفته مفسران امروزی، ادبیات مشترک در میان جوامع اولیه مسیحی از وجود شخصیت عیسی و خانواده او گرفته تا دلیل مصلوب شدن وی، برگرفته از تفاسیر مسیحیان نخستین بوده که وقایع و حقایق واقعی را جهت بهرهبرداری در مباحث کلامی خود تغییر میدادند.
یکی از مهمترین افرادی که در بال و پر دادن به داستان تولد مسیح نقش داشته است فردی به نام «پولس رسول» نام داشته که برخلاف حواریون، هرگز با عیسی دیدار مستقیم نداشته است. سوالات دیگری که هنوز جواب مشخصی برای آن وجود ندارد با وجود گزارشهایی که از انجیلهای متعارف چهارگانه و نوشتههای پولس رسول داریم، اما هنوز در مورد تاریخ اولیه مسیحیت و مرزبندیهای آن با یهودیت،تشخیص تاریخ از اسطوره دشوار مینماید.
برای مثال، هنوز نمیدانیم چهار انجیلی را که کلیسا آنها را معتبر میداند دقیقاً چطور و توسط چه کسانی نوشته شدهاند. به علاوه معلوم نیست که مثلاً بسیاری از عبارات منسوب به عیسی تا چه اندازه درست هستند یا کدام یک از آنها حدیث مستقیم هستند. انجیلهای متعارف در اصل فقط داستانهای شفاهی بودند که از یک مسیحی به مسیحی دیگر نقل قول میشده است، و بنابراین در طول این فرایند محتوای آنها تغییر کرده و در نهایت مکتوب شدند.
در میان عالمان کتاب مقدس اعم از کاتولیک و پروتستان، این اتفاق نظر وجود دارد که حتی برخی از مشهورترین سخنان عیسی از جمله «آنچه از قیصر است، به قیصر رد کنید و آنچه از خداست، به خـدا»، یا اینکه «گذشتن شتر از سوراخ سوزن آسانتر است از وارد شدن شخص ثروتمند به ملکوت خدا» را نمیتوان با اطمینان کامل به عیسی مسیح نسبت داد.
چند سال پیش، دوازده کارشناس دینی کاتولیک و پروتستان برای تجزیه و تحلیل سخنان منسوب به عیسی در چهار انجیل متعارف گرد هم آمدند، و نتیجه آن شگفتانگیز بود: تنها شش یا هفت عبارت به اتفاق آرا معتبر شناخته شد و در مورد بقیه شبهه وجود دارد.
با این حال خاستگاه کریسمس، چه تاریخ و چه اسطوره، همچنان نقش مهمی در ایمان مسیحیان ایفا میکند، چرا که پیروان این دین الهی این قصص را با مفاهیم معنوی و انساندوستانه عشق، فروتنی و سادگی یکی میدانند و مهر و دوستی را به اطرافیان خود هدیه میدهند.
+5
رأی دهید
-0
قدیمی ترین ها
جدیدترین ها
بهترین ها
بدترین ها
دیدگاه خوانندگان
۳۶
mitra.ghazali - تلاویو، اسرائیل
جهت اطلاع: جشن میلاد یک جشن مشرکانه است که در تمام کتابهای عهد عتیق و عهد جدید دوبار از آن یاد شده که توسط بت پرستان برگذار میشده یکبار در عهد عتیق در کتاب پیدایش زمانی که یوسف در زندان بود و جشن میلاد فرعون بود که یکی از اسیران بدستور فرعون کشته میشه و یکبار هم در عهد جدید که جشن میلاد قیصر دختری در جشن میرقصد و برای پاداشت سریحیی تعمید دهنده را تقاضا میکند! مسیح هم یک یهودی بود و اما شواهدی گه در عهد جدید از زمان تولد مسیح میگه با توجه به اینکه مسیح شش ماه از یحیی تعمید دهنده کوچکتر بود و در عید پسخ که در بهار اتفاق می افتد که مصادف است با ماه های مارس و آپریل پس شش ماه دیگر آن میشه ماه های سپتامبر و اکتبر و با توجه به زمان تولد مسیح هنوز چوپانها میتوانستند از گله در شب بیرون از طویله نگهداری کنند و چون در صحرا بودند آن سه مجوسی در راه با دنبال کردن ستاره به چوپانان که با گوسفندانشان در صحرا بودند برخوردند به این دلیل طویله خالی از حیوان بود و مریم توانست کودکش را بدنیا بیاورد
0
0
چهارشنبه ۰۷ دی ۱۴۰۱ - ۱۴:۵۷
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۳۶
mitra.ghazali - تلاویو، اسرائیل
ضمنن انجیلهای چهارگانه توسط پاپهای مشرک انتخاب نشد بلکه در همان صد سال اول که هنوز مسیحیان اولیه زنده بودند توسط روح القدوس به راهنمایان راستین مسیحیت در انتخاب آنها الهام شد و داستان پاپ ها و کلیسا های مشرکانه 300 سال بعد از مسیح در زمان حکومت تیتوس که مسیحیت منحط و دین مشرک یونانی را با هم ادغام کردو 25 دسامبر در واقع تولد میترا خدای خورشید بودکه امروزه به تولد مسیح نسبت میدهند و داستان تثلیث و پرستش خدایان سه گانه هم از پرستش مشرکانه یونانی و مصری برداشت شده (کتاب عهدین را بخوانید)
0
0
چهارشنبه ۰۷ دی ۱۴۰۱ - ۱۵:۰۵
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.