ایران وایر - سولماز ایکدر: چهل روز پس از آغاز اعتراضات سراسری در ایران، همزمان با چهلمین روز درگذشت «مهسا امینی» و حادثه شاهچراغ در شهر شیراز، خبری دیگر نیز منتشر شد.
خبری تک خطی که روز ۴آبان۱۴۰۱، توجه چندانی را جلب نکرد. خبرگزاری «فارس»، وابسته به سپاه پاسداران نوشته بود: «فردی که چهارشنبه شب و پس از حادثه تروریستی حرم شاهچراغ(ع)، در پوشش زبالهگرد قصد بمبگذاری در خیابان پرتردد معالیآباد شیراز را داشت، توسط سازمان اطلاعات سپاه استان فارس دستگیر، و بمب نیز خنثی شد.»
آن خبر تک خطی حال تبدیل به لباسی ناقواره شده است به تن پنج تن از ورزشکاران استان فارس؛ «دنا شیبانی»، «محمد خیوه»، «اشراق نجفآبادی»، «امیر ارسلان مهدوی» و «حسام موسوی.»
یک سناریوی ساختگی پر از گاف. این گزارش مروری است بر این سناریو جمهوری اسلامی، و وصلههای ناجوری که به هم نمیچسبند و پازل این ماجرا ساختگی را تکمیل نمیکنند.
*** دیوار کوتاه ورزشکاران مسوولان جمهوری اسلامی، طی نزدیک به یک دهه گذشته، هرگونه اعتراض به کمبود، گرانی، بحران زیستمحیطی و … را، با جمله «عوضش امنیت داریم» پاسخ داده، و مرتبا معترضان را به «سوریه» شدن تهدید کرده بود. حادثه شاهچراغ به دلیل «چفت و بست» نداشتن داستان، نتوانست دستاویزی برای ترساندن و به عقب راندن مردم معترض شود. از سوی دیگر این واقعیت را بیش از پیش مطرح کرد که اگر آزادی و رفاه و … نداریم، امنیت هم نداریم.
از همین رو بود که رسانههای رسمی حکومت، به رغم تاکید بر نقش داعش در آن، گناه را به گردن معترضین انداختند. روزنامه «کیهان»، معترضان را «مکمل داعش» خواند، «تسنیم» ادعا کرد که داعش در حمایت از معترضان به شاهچراغ حمله کرده است و در برنامه «جهان آرا» صداوسیما گفته شد که نیروهای امنیتی به دلیل چهل روز اعتراضات مردمی، «توانایی مقابله با داعش را نداشتند.»
همزمان اما پشت دیوارهای ساختمان پلاک ۱۰۰ شیراز، سناریو دیگری هم حال تهیه بود؛ اعتراف گیری از پنج ورزشکار و وصل کردن معترضان به عملیات تروریستی.
خبرگزاری «تسنیم» وابسته به سپاه پاسداران، ۲۲آذر۱۴۰۱، با انتشار اعترافات اجباری پنج ورزشکار بازداشت شده در جریان اعتراضات سراسری، از اولین مرحله این سناریو پرده برداشت.
در فیلم منتشر شده توسط «تسنیم»، یک زن و چهار مرد با چشمبند و دستبند، به برنامهریزی برای انفجار یک بمب به منظور ایجاد «سر و صدا» در مقابل استانداری فارس در شهر شیراز، اعتراف میکنند.
«تسنیم» تنها اسامی کوچک این افراد را منتشر کرده است و هویت آنها به طور رسمی اعلام نشده است، اما با توجه تشابه این پنج اسم با پنج ورزشکار بازداشتشده در شیراز، مشخص شد زندانیان در حال اعتراف، همان ورزشکاران بازداشت شده استان فارس هستند.
زنی که در این ویدیو «دنا» و مسوول «تبلیغات و تست عملیات» نام برده میشود؛ دنا شیبانی و مربی اسنوبرد است. او ۱۹آبان در قشم دستگیر و به شیراز منتقل شده است. دنیا شیبانی در اعترافات خود گفته است: «در روزهای نخست اعتراضات در منزل یکی از دوستان جمع شدیم و مقرر شد در یک نقطه شهر بمبی را منفجر کنیم، قرار بود این بمب از راه دور منفجر شود تا شهر به هم بریزد. هیچگاه فکر نمیکردم بازداشت شویم، فکر میکردیم امنیت بالایی داریم و میتوانیم فرار کنیم.»
دومین نفر «محمد»، مسوول ساخت کیت بمب معرفی شده و در اعترافات خود میگوید که «از رباتیک سر رشته داشته است.» او محمد خیوه، دیگر ورزشکار کوهنوردی است که ۱۰آبان در یاسوج بازداشت و به اداره اطلاعات شیراز برده شد. او که «اعتراف میکند» از رباتیک سررشته دارد، در واقعیت دانشآموخته ادبیات انگلیسی است.
محمد خیوه در اعترافات خود میگوید که یک ریموت خریداری کرده است تا به کیت بمب وصل شود و «با یک کلیک» باعث انفجار شود.
«اشراق» که سرتیم و هدایت کننده تیم بمبگذاری معرفی شده نیز، اشراق نجف آبادی، دوچرخهسوار و عضو سابق تیم ملی کوهستان، روز ۱۸آبان در شیراز دستگیر شده بود. او جایی در اعترافاتش میگوید: «با همان ریموت» یک بار بمب را در خانه تست کرده است.
چهارمین نفر، «ارسلان» عضو تیم، و بمبگذار اصلی معرفی میشود. او امیر ارسلان مهدوی، مربی اسنوبرد و تنها فردی است که در همان روز و مکانی دستگیر شده که خبر بمبگذاری در شیراز اعلام شده بود؛ ۴آبانماه، در معالی آباد شیراز.
امیرارسلان مهدوی در ادامه اعتراف میکند که برای «عدم جلب توجه»، با لباس زبالهگردها به سمت میدان «احسان» میرود.
پنجمین نفر اما حسام است که با عنوان «از طراحان بمبگذاری» معرفی شده و «اعتراف» میکند که به دلیل اینکه میدان احسان «بیشترین دوربین را دارد و روبهروی استانداری است»، به عنوان مکان بمبگذاری انتخاب شده است. او حسام موسوی و مربی سنگنوردی است که ۹آذر در اصفهان دستگیر و به شیراز منتقل شده است. گاف سناریو پردازان امنیتیدر میدان احسان واقع در معالیآباد شیراز، تنها یک نهاد دولتی وجود دارد٬ اداره تامین اجتماعی. استانداری فارس اما، در میدان امام حسین شیراز است.
بین میدان معالیآباد تا استانداری فارس، در کم ترافیکترین و زمان ممکن، حداقل ۱۵ دقیقه با ماشین فاصله است.
فارغ از اینکه چطور افرادی که به گفته نهادهای امنیتی برای بمبگذاری «طراحی پیچیدهای» کرده بودند، متوجه این بعد مسافت نشدند؛ معلوم نیست. چرا «بمبگذاران» برای بمبگذاری در یک مکان دولتی، ساعات غیر اداری را انتخاب کردهاند؟
سوال بیجواب بعدی چرایی نگریختن «بمبگذاران» بعد از حادثه شاهچراغ و بازداشت شدن نفر اول است. بین زمان بازداشت نفر اول، امیرارسلان مهدوی و آخرین نفر، حسام موسوی؛ بیش از یک ماه فاصله است.
در بخش دیگری از فیلم که با آرم ستاد اطلاعاتی سپاه پاسداران ۱۱۴ منتشر شده، فردی با لباس آتشنشانی در جملاتی بدون ارتباط با یکدیگر میگوید: «…بابت سریع الاشتعال بودن، شعاع بیست متر را تحت تاثیر خود قرار میداد.» این در حالیست که در ایران آتشنشانی وظیفه «چک و خنثی» بمب را برعهده ندارد. یگانویژه و سپاه پاسداران از جمله نهادهایی هستند که واحدهایی تحت عنوان «رهایی گروگان، چک و خنثی» بمب دارند.
این فرد اگر آتش نشان هم باشد، صلاحیت اظهارنظر در خصوص بمب را ندارد.
خطای دیگر سناریونویسان، تاریخ اطلاعیه «اطلاعات سپاه فجر استان فارس» است، در این اطلاعیه که توسط رسانههای رسمی منتشر شده، تاریخ بمبگذاری را مهرماه اعلام کردهاند.
«ایرنا»، خبرگزاری رسمی دولت نیز، نسخهای از این اطلاعیه را ۱۰آذر۱۴۰۱ منتشر کرده است: «عوامل بمبگذاری ناموفق و خنثیشده مهرماه ۱۴۰۱ شیراز و در شب حادثه تروریستی شاهچراغ(ع)، با اقدام اطلاعاتی سربازان گمنام امام زمان، در اطلاعات سپاه استان فارس شناسایی، تعقیب و دستگیر شدند.» آن بمب، بمب نبود طراحان این سناریو در لابهلای «اعترافات اجباری» ورزشکاران، اطلاعاتی در خصوص بمب ساخته شده میدهند.
اشراق نجف آبادی «اکلیل و سرنج» تهیه کرده، ارسلان مهدوی از ماشینش «هفت لیتر» بنزین کشیده، و محمد خیوه برای بمب یک ریموت خریده است. اکلیل و سرنج مواد اولیه ترقههاییست که از هر رنگ فروشی قابل تهیه است.
هر ساله کودکان و نوجوانان برای چهارشنبه سوری با این مواد اولیه ساده، ترقههای دستساز درست میکنند. ترقههایی که جز صدای بلند، حداکثر میتوانند باعث لرزش شیشههای منازل اطراف شوند. این ترقهها نه با ریموت و المنت، که با پرتاب به سمت دیوار و زمین هم منفجر میشوند.
در این سناریو همچنین مشخص نیست که هفت لیتر بنزین، به چه منظور تهیه شده است. از یک سوی سالهاست سر کاربراتور ماشینها صافی قرار دارد که «بنزین کشیدن» از ماشین را غیر ممکن میکند؛ از سوی دیگر بنزین حلال پلاستیک است و نمیتوان آن را در کیسه زباله حمل کرد.
و از همه مهمتر روز جمعه ۶آبان۱۴۰۱، «اسماعیل محبیپور»، معاون سیاسی امنیتی استانداری فارس، در شبکه استانی گفته بود: «گشت بسیج، شب حادثه شاهچراغ، شخصی را دستگیر میکند که مایعات قابل اشتعال حمل میکرده و مشکوک است که میخواستند در جایی به عنوان عامل حریق یا انفجار محدود استفاده کنند؛ اما مواد مرتبط با بمبگذاری نداشتیم.»
این فیلم از آرشیو «تلوبیون» حذف شده است، اما همچنان میتوان نسخههایی از آن را در فضای وب یافت. مفقودین پرونده همزمان با بازداشت این پنج ورزشکار، دو ورزشکار دیگر نیز بازداشت و یک ورزشکار مفقود شده است.
«عیسی انوری» مربی کوهنوردی و فعال گردشگری که به همراه محمد خیوه کوهنورد و طبیعت گرد در شهر یاسوج توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به اداره اطلاعات شیراز منتقل شده است، به جز چند تماس تلفنی با خانواده، هیچ اطلاعاتی از اتهام و سرنوشت او وجود ندارد.
«سیامک سیمکان پور»، سنگنورد، که ۱۱آبان در محل کار خود در شیراز توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به وزارت اطلاعات شیراز منتقل شده است، از سرنوشت او نیز اطلاعی در دست نیست، به جز آنکه تحت فشار زیاد برای اعتراف اجباری قرار دارد و چندباری با خانواده تماس تلفنی داشته. خانواده به شدت تحت فشار بودند تا خبر دستگیری این سنگنورد را رسانهای نکنند.
سومین ورزشکار «مرجان جنگجوست» نام دارد. او صاحب یک باشگاه ورزشی در منطقه «قلات» شیراز است و گفته میشود از تاریخ ۱۱آبان، در پی یورش نیروهای امنیتی به محل باشگاه مفقود شده است و کسی از او خبر ندارد.
دوستان مرجان جنگجو میگویند که او در کودکی والدین خود را از دست داده، اما برخی نزدیکانش در تاریخ ۸آذر، شکایت خود را مبنی بر مفقود شدنش به شعبه ۹ آگاهی شیراز ارایه کردهاند، ولی همچنان کسی به آنها پاسخ روشنی نداده است. بیخبری از این زن ورزشکار به جای رسیده است که نزدیکانش در آرامستانهای شیراز در بین گورهای تازه کنده شده، به دنبال او میگردند.
وضعیت این سه ورزشکار با توجه به اعترافات اجباری پنج همکار دیگرشان، بیش از پیش به نگرانیها دامن میزند. رد پای آزار و شکنجه در صدا و تصویر پنج ورزشکاری که «اعترافات اجباری»شان منتشر شده به وضوح دیده میشود، و نگرانی درباره بیخبری از سه ورزشکار دیگر را افزایش میدهد.
ستاد اطلاعاتی ۱۱۴ سپاه پاسداران از انتشار تصاویر این ورزشکاران با «دست بند و چشم بند»، به رغم منع قانونی نیز، ابایی نداشته است.
«ایرانوایر» پیشتر در گزارشی از تحت فشار بودن این ورزشکاران برای تن داده به اعترافات اجباری خبر داده بود.
در صورتیکه این «اعترافات اجباری» مبنای صدور کیفرخواست برای ورزشکاران شیرازی قرار گیرد، میتواند مسبب صدور احکام سنگینی برای آنها شود؛ هرچند سناریوی «انحراف از شاهچراغ» از سناریوی «حادثه» شاهچراغ بیچفت و بستتر است.
+75
رأی دهید
-3
قدیمی ترین ها
جدیدترین ها
بهترین ها
بدترین ها
دیدگاه خوانندگان
۶۵
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
همه این جنایت در طی ۴۳ سال گذشته. دزدی ریا قتل بچه کشی خیانت خود به خود در سال ۵۷ یک طرف .این یکی یک طرف. نمایندگان مجلس خودمان خواهان اعدام این هستند.نمایندگان مجلس بیگانگان وکیل سیاسی ما میشوند تا اینها را اعدام نکنند. در مورد این مغلان حسینی فقط میتوان گفت. با سهولتی که اینها پستی را در نزد دیگران رواج میدهند معمولا بهترین مهیار برای ارزش اخلاقی اینها میباشد. کلا در دنیا هر انسانی کوشش بیشرفی و خیانت را که او با دیگران انجام میدهد، دست کم برا خود توجیه کند. تا در نزد خود کمتر اساس بیشرفی داشته باشد. این اساس در نزد یاران حسین کلا از بین رفته. بیشرفی قسمتی از ژن اینها شده
1
18
دوشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۱ - ۱۰:۰۶
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.