میدیدم که ممنوعیت ردیت جواب نداده است.
دهها سابردیت پیدا کردیم که کارشان به اشتراک گذاشتن عکسهای خصوصی زنان از سراسر بریتانیا بود.
اولین موردی که سراغاش رفتم بر زنان جنوب آسیا متمرکز بود و بیش از ۲۰ هزار کاربر داشت که بیشترشان مردهایی بودند که به نظر میرسید فقط متعلق به همان جامعه باشند و نظرهایی به زبانهای انگلیسی، هندی، اردو و پنجابی مینوشتند. بعضی از این زنان را به جا میآوردم چون دنبالکنندگان فراوانی در رسانههای اجتماعی داشتند. حتی بعضیها را شخصاً میشناختم.
بیش از ۱۵ هزار عکس وجود داشت. هزاران عکس را دیدیم و تصاویر عریان جنسی ۱۵۰ زن مختلف را پیدا کردیم. در نظرهای نوشته شده، همگی به عنوان شیء جنسی از انسان بودن تهی میشدند. مطمئنم هیچ کدام از این زنان رضایت نمیدادند تصاویرشان در چنین جمعی به نمایش گذاشته شوند.
عدهای مانند موردی که دوستم از خودش پیدا کرده بود، عکسهایی بودند که از رسانههای اجتماعی زنان برداشته شده بودند ولی عکسهای برهنه نبودند. ولی در کنار اینها، نظرهای تحقیرآمیز و گاهی درخواست برای هک کردن تلفنها و کامپیوترهای قربانیان به دنبال عکسهای برهنه دیده میشد.
یکی از زنی که با او تماس گرفتیم میگوید که پس از اینکه این گروه تصویری از او با تاپ کوتاه در اینستاگرام را منتشر کرد، در کنار نظرهایی درباره تجاوز به او، اکنون «هر روز» پیامهای جنسی تعرضآمیز در رسانههای اجتماعی دریافت میکند.
مردهای سابردیت عکسهای عریان زنان را به اشتراک میگذاشتند و میفروختند. این عکسها شبیه سلفیهایی بودند که میان شریکهای زندگی مبادله شده بودند و برای مصرف عمومی نبودند.
ویدیوهایی هم بودند – که صریحتر از اینها هم بودند – و گویا مخفیانه از زنان حین رابطه جنسی گرفته شده بودند.
«پیدایت میکنم» یک رشته از پیامها، حاوی عکسهایی از یک زن برهنه بود که مشغول سکس دهانی بود.
یک کاربر ناشناس با استفاده از نامی تحقیرآمیز برای زن میپرسد: «کسی ویدیویی از این [ناسزا] دارد؟»
دیگری میگوید: «کل فولدرش را به پنج پوند میفروشم، در اسنپ به من پیام بده.»
نفر سوم میپرسد: «شناسههای شبکههای اجتماعیاش چه هستند؟»
عایشه – که نام واقعی نیست – کشف کرد که ویدیوهایی از او سال گذشته در سابردیت دست به دست شده است. او معتقد است که یکی از شرکای سابقاش مخفیانه از او فیلم گرفته است.
فقط خیانت به اعتمادش نبود بلکه با افشا شدن اطلاعات شخصیاش در حلقهای آنلاین، با موجی از آزار و تهدید در رسانههای اجتماعی مواجه شده بود.
«اگر با من سکس نداشته باشی، اینها را برای والدینات میفرستم. میآیم و پیدایت میکنم ... اگر قبول نکنی با من سکس داشته باشی، به تو تجاوز میکنم.» آزاردهندگان او سعی کردند از او باجخواهی کنند و عکسهای دیگری هم از او بگیرند.
او میگوید: «دختری پاکستانی که باشی، در جامعه ما درست نیست که پیش از ازدواج رابطه جنسی یا چیزی از این قبیل داشته باشی – قابل قبول نیست».
عایشه دیگر با مردم معاشرت نکرد و حتی از خانه بیرون نمیرفت. در نهایت سعی کرد خودکشی کند. پس از تلاشش برای خودکشی، مجبور شد به والدیناش بگوید چه اتفاقی افتاده است. او میگوید مادر و پدرش هر دو گرفتار افسردگی شدند.
او میگوید: «خیلی از همه چیزهایی که اتفاق میافتاد شرمسار بودم و از اینکه پدر و مادرم را در چنین موقعیتی قرار داده بودم».
عایشه چندین بار با ردیت تماس گرفت. یک بار، ویدیویی تقریباً بلافاصله پاک شد ولی چهار ماه طول کشید تا ویدیوی بعدی پاک شود. و ماجرا اینجا تمام نشد. محتوای پاک شده پیش از آن در سایتهای رسانههای اجتماعی دیگر به اشتراک گذاشته شده بود و در نهایت یک ماه بعد در همان سابردیت اصلی دوباره پیدا شد.
سابردیتی که عایشه را بدنام کرده بود و او را آزار داده بود به دست کاربری به نام زیپومد (Zippomad) راهاندازی و مدیریت میشد – و همین نام بود که در نهایت کمک کرد تا او را پیدا کنند.
زیپومد به عنوان مدیر آن جمع باید دقت میکرد که بحثهای سابردیت او از مقررات ردیت تبعیت میکنند. ولی او درست کار خلاف آن را انجام میداد.
از اولین باری که سابردیت او را دنبال کردم، دیدهام که – بعد از اینکه ردیت به خاطر شکایتها هر نسخهای از آن را بسته بود - سه بار نسخههای تازهتری از آن ساخته است. هر سابردیت تازه از نسخه تغییر کرده همان نام استفاده میکرد که شامل یک ناسزای نژادپرستانه بود که تکرارش بسیار زننده است. هر کدام از اینها آکنده از همان محتواها بودند – و هر یک هزاران کاربر فعال داشتند.
تجارت محتواهای برهنه آنقدر شایع شده است که متخصصان تعرضهای آنلاین اسمی به آن دادهاند: فرهنگ کلکسیونری.
کلر مکگلین، استاد حقوق دانشگاه دورهام که متخصص این نوع تعرض آنلاین است میگوید: «این پدیدهای خاصِ آدمهای منحرف یا عجیب و غریب و دیوانه نیست که این کارها را میکنند. شمار زیادی از اینها هست و دهها هزار مرد هستند».
به گفته پرفسور مکگلین، مبادله تصاویر در گروههای کوچک و خصوصی گفتوگو در اپهای پیامرسانی و همچنین وبسایتهایی که در آن هزاران مرد جمع میشوند رخ میدهد.
او میگوید بسیاری از این مردها با گردآوری کلکسیونی عظیم از تصاویری بدون رضایت برای خودشان موقعیتی دست و پا کردهاند. این گردآوری و احتکار وسواسآمیز را به سختی میتوان از میان برد، همانطور که عایشه فهمید که با پاک شدن ویدیوها، خیلی ساده از کلکسیونهای دیگر بازنشرشان میکردند.
هفت نفر از زنانی که سعی کردهاند عکسشان از ردیت حذف شود به من گفتهاند که احساس نمیکنند این شرکت تلاش کافی برای کمک به آنها انجام میدهد. چهار نفر گفتند که ردیت آن محتوا را هرگز پاک نکرده است و برای بعضی هشت ماه طول کشیده تا محتوای مورد نظرشان پاک شود.
ردیت به ما گفت که بیش از ۸۸ هزار تصویر جنسی بدون رضایت را سال گذشته پاک کرده است و میگوید این موضوع را «به شدت جدی» میگیرد.
ردیت میگوید از ابزارهای خودکار استفاده میکند و تیمی از کارکنان دارد که تصاویر خصوصی منتشر شده بدون اجازه را پیدا کرده و پاک میکنند. ردیت میافزاید که مرتباً اقداماتی از جمله بستن این حلقهها را انجام میدهد.
یک سخنگوی این شرکت گفت: «میدانیم که برای پیشگیری، شناسایی و عمل درباره این نوع محتواها به شکلی سریعتر و دقیقتر کارهای زیادی باید بکنیم و حالا در تیمها، ابزارها و فرایندها سرمایهگذاری میکنیم تا به این هدف برسیم».
مانند شرکتهای فناوری، قانون بریتانیا به سختی تقلا میکند که از زنان در برابر به اشتراک گذاشته شدن عکسهای خصوصیشان در فضای آنلاین حمایت کند.
جورجیا میگوید که وجود یک حفره در قانون به این معنا بود که شریک سابقاش را نمیشود بعد از اینکه عکسهای خصوصی او را منتشر کرده بود تعقیب قضایی کردوقتی که غریبهای با جورجیا تماس گرفت و به او گفت که تصاویر عریانی از او در اینترنت دست به دست میشوند، او سراغ پلیس رفت. میدانست که تنها یک نفر باید به آنها دسترسی میداشته است.
او میگوید: «حتی نمیتوانم حساب کنم چند نفر تا این لحظه آنها را دیدهاند؟ و هیچ راهی وجود ندارد که مانع شویم افراد ببشتری آن را ببینند. در این لحظه، درست همین حالا، مردم ممکن است مشغول تماشایشان باشند».
شریک سابقاش به او پیامکی فرستاده و اعتراف کرده که به اشتراک گذاشتن عکسها کار او بوده است ولی جورجیا میگوید به او گفته است: «قصدش صدمه زدن یا شرمسار کردن من نبوده است».
این بخش از اعتراف اوست که معلوم شد یک حفره قانونی است. قوانین موجود علیه پورنوگرافی انتقامجویانه در سراسر بریتانیا مستلزم اثبات این است که فرد عکسهایی را که بدون اجازه منتشر کرده است به قصد آزار قربانی منتشر کرده است. کمیسیون قانون، نهاد مشورتی مستقل از دولت، توصیه کرده است که الزام اثبات نیت صدمه زدن را حذف کنند. اما لایجه امنیت آنلاین که در حال حاضر در پارلمان در دست بررسی است این تغییر را لحاظ نکرده است.
میخواستم زیپومد – کاربر ردیت را که انجمنی را ایجاد کرده بود که زنان جنوب آسیایی از جمله عایشه را هدف قرار میداد – ردگیری کنم. وقتی دنبال تاریخچه نظرهای او در سایت گشتم، هیچ اسم واقعی، نشانی ایمیل یا عکسی از او یافت نشد. فقط نام کاربری او بود که نشانهای بود از اینکه او کیست – او فندکهای زیپو را جمع میکرد و یکی را هم برای فروش گذاشته بود. در نتیجه با استفاده از یک حساب جعلی با او تماس گرفتم و پیشنهاد خرید آن را دادم.
او قبول کرد که با ما قراری بگذارد و گزارشگر مخفی ما بالاخره توانست با مردی که این انجمن را ایجاد کرده بود و در آن به حریم خصوصی این همه زن تعرض شده بود، رو در رو شود.
نام او هیمش شینگادیاست. او تحصیلات دانشگاهی دارد و مدیر یک شرکت بزرگ است. اصلاً انتظار نداشتم چنین آدمی باشد.
هیمش شینگادیا میگوید آن انجمن ردیت را برای «قدرشناسی از زنان جنوب آسیا» راهاندازی کرده بودبعد از اینکه پانوراما با او تماس گرفت، آقای شینگادیا سابردیتاش را پاک کرد. او در بیانیهای میگوید که قصد ایجاد این گروه «قدرشناسی از زنان جنوب آسیا» بود. به خاطر تعداد بسیار بالای کاربران، او میگوید که مدیریت کردن انجمن برایاش غیرممکن بوده است.
او میگوید که هرگز اطلاعات شخصی هیچ کسی را به اشتراک نگذاشته است و خودش هم عکسی را مبادله نکرده است و میگوید که وقتی زنان از او خواستهاند، خودش کمک کرده است بعضی از محتواهای جنسی زننده را پاک کنند.
این بیانیه میگوید: «زیپومد عمیقاً شرمسار است و از رفتارش شرمنده است، اینها نشاندهنده شخصیت واقعی او نیست».
ردیت گروههای مشابه دیگری را هم که به این شرکت گوشزد کردهایم حذف کرده است.
این یعنی حدود هزار زن بالاخره عکسهایشان حذف شده است – اما این مرهم اندکی بعد از رنج علنی شدن ناخواسته تصاویرشان است.
شرکتهای فناوری و قانونگذاران باید تغییراتی اعمال کنند تا مانع از سوء استفاده از زنان بیشتری از طریق این تجارت شوند.
چنانکه جورجیا درباره شریک سابقاش که عکسهایاش را منتشر کرده بود میگوید: «نمیخواهم او را تنبیه کنم. میخواهم دیگر هرگز این کار را نکند».