رضا پهلوی:‌ خیابان دست شماست نگهش دارید

بعضی از ما به هیچ صراطی مستقیم نیستیم. اگر ایشان چیزی نگه، میگید نشسته و کاری نمیکنه، وقتی میاد و صحبت میکنه و دلگرمی میده سنگ جلوی پاش مییندازید. مگر نمیگید این جنبش رهبر لازم داره؟ جان من درآمد بسکه پرسیدم، فقط یک نفر، یک نفر، یک نفر دیگه که واجد شرایط باشه و در میدان باشه اسم ببرید. کمی شرم و حیا هم بد نیست. اونهایی که مزدور هستند به کنار، اما شما که مدعی آزادی خواهی و اعتلای ایران هستید اگر سکوت کردید و سوال من را پاسخ ندادید، شرف ندارید.

ای مردم به آنانیکه در ساحل عافیت خارج نشسته اند و حرف مفت می زنند باور نکنید. آنهاییکه می گویند بریزید بیرون، بمانید در خیابان و سنگفرش خیابانها را با خون خون رنگین کنید، باور نکنید، اینها بزدلهایی هستند که اگر یک تار مو از سر فرزند خودشان کم شود حاضرند همه شما و ایران را یکجا بفروشند. این جماعت خارج نشین اگر ایران هم بیایند، برای خرید گز اصفهان و سوهان قم و تجدید دیدار با خویشان می آیند، نه اینکه بخواهند آستینهایشان را بالا بزنند و عرق بریزند و این خراب شده را از نو بسازند. آنکه در مریلند نشسته و می گویند، خیابان را نگه دارید، آنهم وقتی گلوله رژیم سینه فرزندان سرزمینم را می درد، حتی یک شب دختر خودش را حتی در باغ خانه اش در امریکا با چهل تا محافظ مسلح هم رها نمی کند. دیگر نه مردن تنها ره رهایی است، و نه شعار مرگ بر فلان و بهمان. اگر فریادهای «مرگ بر» می توانست ازادی را برای یک جامعه زیر ستم بارمغان بیاورد می بایستی اکنون ابران دمکراتیک ترین کشور جهان می بود. من در هیچ کجای دنیا حتی در قبرستانها هنگام دفن مرده هم اینهمه حرف از مرگ نشنیده ام.

دیر زمانیست روش فدا کردن جان برای آزادی بسر رسیده است. لااقل به به تاریخ خونبار مردمان خود که زیر خروارها خاک آرمیده اند بنگرید و از گذشت روزگار بیاموزید. با فریاد ، با خروش، با خشم ، با کشتن و کشته شده، زیر لگد گرفتن بسیجی، آتش افروزی ، و شعارهای دو روزه هیجانی ، آنهم در این خاورمیانه خراب شده که مهد نعره زدن و عربده کشیدن است به آزادی و عدالت نمی توان دست یافت. تنها نتیجه این این عربده کشی ها ایجاد ترسی است که تا اعماق وجود کودکانی که نمی دانند در دنیای سیاست چه می گذرد رسوخ می کند و نسل آینده را که این کودکان هستند را تباه می کند. این رژیم بر پایه جهل بنا شده. سلاج مبارزه با جهل، دستیابی به دانش مبارزه با جهل است. مبارزه عربده و شعار «مرگ بر فلانی سر دادن نیست. بلکه عین جهل است. اینها آبهایی است که به آسیاب رژیم ریخته می شود و داس مرگ را برای درو سرهای فرزندانتان به چرخش در می آورد. انکه می گوید برای بنای یک زندگی سعادتمند شما باید به خیابان بریزید و بگذارید گلوله رژیم سینه فرزندتان را بشکافد، یک شارلاتان است. هزاران راه و روش هوشمندانه دیگر برای رسیدن به آزادی وجود دارد.

عمویی شعار دادن خوب یاد گرفتی ها . امی فرمایشی . لابد فردا هم می خوای بیای ؟ . می دونم سرت شلوغه شاید بعدا بیای . بلاخره انقلاب کردن توان و شعور و جسارت می خواد که تو هیچ کدومش رو نداری .

نه جون آق رض، حوصلمون سر رفت. شما که ماشاالله تو کارات پیشرفتت خوبه. بالانس رو بی‌خیال شو. بیا چند تا کله‌ملق، معرکه‌گیری. منم از ملت پیسه میستونم. خداییش اوضات خوب نیست. این غربیا جلو عمو پوتین در حد شکرخوردن کم آوردن. قیمت‌ها بدجور رفته بالا.

خب این همه انتقاد کردی ولی هیچ راه حلی ارائه نکردی !! عجب مرد هنرمندی !!

سبکبال گرامی، با سلام و احترام، در خیابان بمانید تا داس مرگ جکومت سر شما را درو کند،‌دلگرمی نیست، بلکه پشت کردن به مردم است. این انسانها عزیزان من و شما هستند دیگر بجز جان خود که با ارزشترین چیزی است که در آن خراب شده باقی مانده است، ندارند. این مردم احتیاج به ریموت کنترل و پلی استیشن بازی ندارند که یکی از واشنگتن به آنها بگوید حالا وقت است بریزید خیابان ، دیگری از هامبورگ بگوید حالا دراز بکشید، آن دیگری از پراگ بگوید دو متر عقب بروید، بمانید، حالا یک ذره دیگه سه متر بالا بپرید، ما در دوره انقلاب فرانسه بسر نمی بریم. و نه می شود جهل را با جهل سرنگون کرد. مبارزه برای دستیابی به جوهر آزادی یک معرفت است. بدون این دانش مردم مثل خر عصاری دور اهرم قدرت خواهند چرخید. در این عصر هزار و یک روش همشمندانه برای سرنگونی رژیم وجود دارد و هیچ یک از این روشها مردن را تجویز نمی کند. مرگ تنها سزاوار جهل است نه انسانهایی که خواهان زندگی سعادتمندانه هستند. از این نگاه رضا بالانس و علی پروستات چون نیک بنگرید دو روی یک سکه هستند و جان انسانها تنها یک وسیله است برای ثروت و بالا رفتن از نردبان قدرت.

گویا هاملت، شکسپیر و تایتانیک و اینا رو زیاد نیگا میکنی. سوپرمن، زورو و شزم و اینا رو هم نیگا کن. فازت عوض میشه. تروی به فارسی رو هم سرچ کن.

یا فاطمه زهرا، اینروزها تلویزیون بجای شزم بازداشتگاه کلدیتز را نشان می دهد، برای مرد شش میلیون دلاری هم پروستات اتمی کار گذاشته شده. البته در حوزه علمیه هم بجای سریال روزهای زندگی ، شبهای ج ... در بشکه برای طلاب نازنین پخش می کنند. ایام بکامتان باد.

عزیز جان، کدام قدرت در دست رضا پهلویست که او را همطراز سیدِ جنایتکار مینشانی؟ چرا یک راه حل از هزار راهکار براندازی آخوند که میفرمایید وجود دارد را اینجا ذکر نمیکنید، یا در طی چهل و سه سال پیش جلوی پای ملت عاصی قرار ندادید؟ کدام روش و راهکار دیگر بغیر از ماندن در صحنه و فرسوده کردن جلادها باقی مانده؟ این شاهزاده چند بار و به چه زبان بگوید که خواستار مقامی نیست و حتی جمهوری را به سلطنت ترجیح میدهد؟ وقتی گفته میشود که جنبش به رهبری نیاز دارد، بغیر از ایشان به چه کسی میتوان اعتماد کرد و امیدوار بود؟