عکس تزئینی استچند روز قبل مرد جوانی به نام شایان حدود ساعت دو بعد از ظهر از خانهاش در منطقه تهراننو خارج شد تا به خانه مادرش در خیابان دلاوران برود، اما وقتی داخل پیادهرو به سمت خانه مادرش میرفت ناگهان پنج مرد به همراه پسر نوجوانی راه را بر او سد کردند.
چهرههای آنها برای او ناشناس بود، اما پسر نوجوان را چندین بار در آن حوالی دیده بود. مردان ناشناس از او خواستند که برای صحبت داخل پارک برود، اما شایان که دلیلی برای این کار نمیدید مخالفت کرد. یکی از مردان که اکبر نام داشت، گفت: این پسربچه چند روز قبل گوشی تلفن همراه مرا دزدیده است و آنطور که میگوید گوشی را به تو داده است.
شایان که تعجب کرده بود منکر ماجرا شد، اما قبل از اینکه بتواند توضیح دهد مردان ناشناس با چاقو و قمه به جانش افتاده و او را کتک زدند. آنها گوشی تلفن همراه شایان را سرقت کردند، در همین حین یکی از آنها گفت: شاهدی به ما گفته این پسر گوشی را به تو داده اگر منکر ماجرا هستی تو را پیش او میبریم چنانچه این موضوع را تأیید کرد، آزادت میکنیم.
شایان که تصور میکرد حرف آنها واقعیت دارد، قبول کرد. لحظاتی بعد مردان خشن به همراه شایان سوار بر دو موتورسیکلت شده و به سمت جنگلهای لویزان حرکت کردند. وقتی به منطقهای خلوت رسیدند دو نفر از آنها در کنار موتورها ماندند و سه مرد دیگر به همراه شایان به راه افتادند. پس از طی مسافتی، آنها به وسط جنگل رسیدند و ناگهان او را به درخت بسته و شروع به شکنجه کردند. شایان که تازه متوجه شده بود تمام اینها شگردی برای اخاذی از او بوده است، سعی داشت آنها را مجاب کند تا او را آزاد کنند، اما اصرارهای مرد جوان بیفایده بود.
شایان پیشنهاد داد که در مقابل آزادیاش پول بدهد و آنها نیز درخواست 20 میلیون تومان کردند. در همین حین ناگهان به شکل معجزهآسایی خودروی پلیس جنگل از نزدیکی آنها عبور کرد. مردان خشن با دیدن مأموران پا به فرار گذاشتند و شایان با فریاد از آنها کمک خواست. مأموران که متوجه او شده بودند، به سمت شایان آمده و نجاتش دادند. مرد 40 ساله که بهشدت زخمی شده بود به بیمارستان منتقل شد.
پس از یک هفته، شایان از بیمارستان مرخص شد و به دادسرای امور جنایی تهران رفت. وی از مردان خشن شکایت کرد و گفت: در این مدت پرسوجو کردم و متوجه شدم که مردان ناشناس افراد دیگری را نیز به این شیوه مورد اخاذی و سرقت قرار دادهاند، اما از آنجا که طعمهها، مدرکی نداشته و از سوی آنها تهدید میشدند تا به حال کسی شکایت نکرده است.
او ادامه داد: آنها گوشی تلفن همراه و مدارکم را به سرقت بردهاند. من در نمایشگاه مبل کار میکنم، بعد از این ماجرا آنها به من پیام میدادند که اگر شکایت کنم برایم گران تمام میشود.
با شکایت مرد جوان، بازپرس محمدامین تقویان، از شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران دستور چهرهنگاری از متهمان، تحقیقات در مورد شناسایی مالباختگان احتمالی و دستگیری متهمان را صادر کرد.