مرد اعدامی که کلاهبرداری میکرد، اعضای باند خشن سرقت از خانهها، ورزشکاری که وام خیالی میداد و دهها مجرم دیگر که در طرح کاشف پلیس دستگیر شدند جزئیات شرارتهای خود را فاش کردند.
سرقتهای خشن از خانههای مردم
در میان متهمان دستگیر شده در طرح کاشف پلیس اعضای یک باند حضور دارند که با ورود به خانههای مردم و بستن دست و پای اعضای خانواده سرقتهایشان را اجرا میکردند. سارقان برای اجرای نقشههایشان، گاهی مالباختهها را مورد ضرب و شتم قرار میدادند.
یکی از اعضای این باند خشن به «ایران» گفت: برای ورود به خانهها یا از دیوار و بالکن بالا میرفتیم یا زنگ خانهها را به صدا درمی آوردیم بعد از وارد شدن اگر کسی در خانه بود دست و پای آنها را بسته و با تهدید قمه، وسایل گرانقیمت شامل پول، طلا، سکه، ارز و یا تابلو فرشهای کوچک را سرقت میکردیم.
از این سرقتها چقدر گیرتان میآمد؟
د رهر سرقت فرق داشت مثلاً از خانه یک زن حدود 15 میلیارد تومان سرقت کردیم. کلی پول، طلا، سکه و حدود 50 هزار دلار بود که 15 میلیارد تومانی میشد.
سابقه داری؟
بله، سالها قبل با چند نفر از دوستانم نقشه سرقت از طلافروشی را اجرا کردیم اما دستگیر شدیم. بعد از آزادی دوباره بهخاطر درگیری بازداشت شدم. صاحب یک قهوهخانه هستم که با یک مشتری چشم در چشم شدم.
دعوا بالا گرفت و دست به اسلحه شدم و پسر جوان را زخمی کردم. به همین دلیل در دادگاه محکوم به پرداخت دیه و زندان شدم. از زندان که برای دومین بار آزاد شدم و به قهوهخانه رفتم، در یک دورهمی شبانه با دوستانم تصمیم به سرقت از خانهها گرفتیم.
از حکم اعدام تا کلاهبرداری
16 سال با کابوس اعدام و چوبه دار در زندان زندگیاش تباه شد اما وقتی حکمش شکسته شد و از زندان بیرون آمد قدر این آزادی و زندگی دوباره را ندانست و مدتی بعد با شگردی که در زندان آموخته بود، کلاهبرداریهایش را شروع کرد.
به چه جرمی بازداشت شدی؟
کلاهبرداری. اتفاقی شماره تلفنهای مختلف را میگرفتم و اگر زنان سالخورده تلفن را پاسخ میدادند، به آنها میگفتم که برنده سفر به کربلا و عتبات شده اید و از آنها میخواستم که به مقابل دستگاه عابر بانک بروند و کدی را که من میگویم وارد کنند. در واقع با این شیوه از آنها کلاهبرداری و حسابشان را خالی میکردم.
پولها به چه حسابی واریز میشد؟
من از مغازههای مختلف لوازم خانگی، پوشاک، کیف، کفش و لوازم برقی کالایی را برای خرید انتخاب میکردم و شماره کارت آنها را میگرفتم و زمانی که طعمههایم پای دستگاه عابربانک میرفتند، شماره کارت مغازهداران را به آنها میدادم در واقع پول به حساب آنها واریز میشد و من هم کالای مورد نظرم را میگرفتم.
چقدر کلاهبرداری کردی؟
بالای یک میلیارد تومان بود اما مبلغ دقیقش را به خاطر ندارم چون من بعد از خرید کالا، آن را میفروختم و خرج زندگی میکردم.
به چه جرمی محکوم به اعدام شده بودی؟
16 سال از عمرم به خاطر قاچاق هروئین و کراک پشت میلههای زندان گذشت، محکوم به اعدام شدم، اما بعد از کلی تلاش و نوشتن توبه نامه درنهایت حکمم شکسته شد و به حبس ابد محکوم شدم و در نهایت هم بعد از 16 سال زندان آزاد شدم.
رفتن تا یک قدمی مرگ هم باعث نشد متنبه شوی؟
چارهای برایم نمانده بود، به کسی که سابقه اعدام در پروندهاش دارد کار نمیدهند. تأمین هزینه زندگی، مرا وادار کرد دست به چنین کاری بزنم و این شگرد را هم در سالهایی که در زندان بودم یاد گرفتم.
کلاهبرداری با پرداخت وام فوری
بعد از 4 سال فرار بازداشت شده، ورزشکار است اما با تأسیس شرکت صوری و به بهانه پرداخت وام، دست به کلاهبرداری میزد.
شیوه و شگردت برای کلاهبرداری چه بود؟
یک دفتر اجاره کردم و در روزنامه آگهی منتشر میکردم با عنوان پرداخت وام با شرایط آسان. افرادی که دنبال وام بودند هم با تصور اینکه وامی در کار است به شرکتم میآمدند. با پرداخت ودیعه یک میلیون تومانی یا بیشتر وعده اعطای وام 80 میلیونی با پرداخت سریع، شرایط خاص و سود کم میدادم. اما وقتی ودیعهها را واریز کردند با برداشتن پول افراد، فراری شدم بیآنکه وامی به آنها بپردازم.
از چند نفر کلاهبرداری کردی؟
حدود 167 تا شاکی دارم.
ورزشکار هم هستی؟
من مربی بدنسازی هستم و در این مدت که فراری بودم در باشگاههای ورزشی مختلف با هویت جعلی کار میکردم که سرانجام دستگیر شدم.