محمد توکلی، انصاف نیوز: فواد صادقی، تحلیلگر مسائل سیاسی گفت: رژِیم صهیونیستی در حال تصمیمسازی در جامعهی جهانی و به خصوص در غرب برای اجرای Plan B و برخورد سخت با ایران در پروندهی هستهای به جای دیپلماسی و مذاکرات برجام است تحرکات اخیر یک معنا و مفهوم دیگری پیدا میکند. اینکه نخستوزیر رژیم صهیونیستی به طور مستقیم اسناد سری هستهای کشور را افشا میکند که در آن امضای برخی از صاحب نظران و دانشمندان هستهای مثل شهید فخریزاده دیده میشود و همینطور مطالب اطلاعاتی قابل توجه دیگری هم در آن وجود دارد حکایت از رو کردن یک برگ اطلاعاتی در حوزهی پروندهی ایران است، همزمان یک برگ عملیاتی را هم با ترور شهید صیاد و حملهی کوادکوپتری به سایت پارچین رو کردند و این بحث را کاملا جا انداختهاند که موساد قدرت عملیات و اطلاعات بالایی در ایران دارد و دست بالا را در میان سرویسهای منطقه برای انجام عملیات و به دست آوردن اطلاعات در جمهوری اسلامی به خودش اختصاص داده است.
آقای صادقی با اشاره به آخرین وضعیت مذاکرات احیای برجام نیز میگوید: در شرایط فعلی تصمیمگیران باید دست به یک انتخاب بزنند. انتخابی که میتوانند نام آن را «نرمش قهرمانانه»، «تصمیم سخت»، «صلح امام حسن» و یا هر عنوان دیگری بگذارند ولی اگر این تصمیم در شرایط امروز که هنوز پروندهی ایران به شورای امنیت ارجاع داده نشده گرفته نشود فردا ما حتی اگر این تصمیم را اتخاذ کنیم دیگر امتیازات و بهرههای امروز را نخواهیم داشت کما اینکه امروز نمیتوانیم بهرههایی را که اگر اجازه میدادند دکتر ظریف خرداد سال گذشته توافق را امضا کند به دست آوریم نداریم. و همین تفاوت و بیشتر از آن را ما در دورهی آینده خواهیم داشت و اگر امروز وارد مسیر صحیح و عقلانی نشویم سال آینده همین امتیازات را هم به ما نخواهند داد.
فواد صادقی در گفتوگو با انصاف نیوز با اشاره به ترور شهید صیاد خدایی و حادثهی اخیر در پارچین گفت: چندین اتفاق در ده روز اخیر رخ داده است، از ترور شهید صیاد که در کنار مجلس شورای اسلامی اتفاق افتاد تا عملیات در پارچین و اصابت موشک موساد به یکی از مراکز دفاعی کشور، همچنین طرح مجدد پروندهی ایران در شورای حکام و احتمال ارجاع آن به شورای امنیت و به بنبست رسیدن نسبی مذاکرات برجام اتفاقاتی هستند که در ظاهر رخ داده است اما در لایهی دوم دو اتفاق دیگر را هم شاهد بودیم؛ یک. افشای برخی اسناد هستهای ایران توسط مقام اسرائیلی و دوم. نشستی که بین اسرائیل و آمریکا برگزار شد و بر سر موضوع ایران یک توافق نگرانکنندهای بین آنها شکل گرفت.
وی در ادامه افزود: اگر بخواهیم مجموعهی این اتفاقات را در قالب یک تحلیل جامع نسبت به چشمانداز پروندهی هستهای ایران و توافق برجام جمعبندی کنیم باید اشاره کرد که ظاهرا اسرائیل با ابزار موساد و لابیگری شبکهی صهیونیستی به این دستاورد رسیده است که Plan B خود یعنی مهار برنامهی هستهای ایران و برخورد سخت با آن را در جامعهی جهانی به خصوص در عرصهی تصمیمسازی در ایالات متحده موجه جلوه دهد و تقریبا یک اطمینانی را در دولت ایالات متحده و همچنین شرکای اروپایی آن به وجود آورده که اگر برجام به نتیجه نرسد و شکست بخورد امکان مهار برنامهی هستهای جمهوری اسلامی از طریق اقدامات و خرابکاریهای موساد و حملات فیزیکی و سایبری آنها وجود دارد.
این فعال رسانهای با هشدار نسبت به عواقب نگرانکنندهی این وضعیت، میگوید: اگر این گزینه و Plan B برای غرب تثبیت شود برای ما عواقب بسیار نگرانکنندهای خواهد داشت و کشور را به سمت شورای امنیت سازمان ملل و تحریمهای قانونی و رسمی خواهد برد. تحریمهایی که بر خلاف تحریمهای ترامپ که نامشروع و یکجانبهگرا بود از حمایت و توافق جامعهی جهانی برخوردار است و همچنین شاهد مخالفت چین، روسیه و سایر شرکای سیاسی ایران با این اتفاقاتی که در شورای حکام در جریان است نبودیم و چین و روسیه همانند ده سال قبل که در دوران اوباما به ایران خیانت کردند و قطعنامههای اجماعی علیه جمهوری اسلامی در شورای امنیت و شورای حکام را امضا کردند در این دوره هم در همین مسیر قرار دارند و حاضر نیستند خود را هزینه کنند تا مانع تصویب چنین قطعنامههایی در شورای حکام و ارجاع به شورای امنیت و بازگشت تحریمها شوند.
او در ادامه با اشاره به تحرکات اطلاعاتی و عملیاتی اسرائیل علیه ایران گفت: اگر این مقدمه را به عنوان یک فرضیه بپذیریم که رژِیم صهیونیستی در حال تصمیمسازی در جامعهی جهانی و به خصوص در غرب برای اجرای Plan B و برخورد سخت با ایران در پروندهی هستهای به جای دیپلماسی و مذاکرات برجام است تحرکات اخیر یک معنا و مفهوم دیگری پیدا میکند. اینکه نخستوزیر رژیم صهیونیستی به طور مستقیم اسناد سری هستهای کشور را افشا میکند که در آن امضای برخی از صاحب نظران و دانشمندان هستهای مثل شهید فخریزاده دیده میشود و همینطور مطالب اطلاعاتی قابل توجه دیگری هم در آن وجود دارد حکایت از رو کردن یک برگ اطلاعاتی در حوزهی پروندهی ایران است، همزمان یک برگ عملیاتی را هم با ترور شهید صیاد و حملهی کوادکوپتری به سایت پارچین رو کردند و این بحث را کاملا جا انداختهاند که موساد قدرت عملیات و اطلاعات بالایی در ایران دارد و دست بالا را در میان سرویسهای منطقه برای انجام عملیات و به دست آوردن اطلاعات در جمهوری اسلامی به خودش اختصاص داده است.
صادقی با بیان اینکه «این مطلب، موضوعی نیست که الان مطرح شده باشد»، گفت: و از ابتدای به قدرت رسیدن دولت بایدن ویلیام برنز که یکی از کهنهکارترین ماموران دولت ایالات متحده است در نخستین تصمیماتی که به عنوان رئیس سازمان CIA گرفت قرارگاه مربوط به ایران را تعطیل کرد و سازمان CIA رسما اعلام کرد که به دلیل حضور موساد و قدرت انجام عملیات بالای این شبکه در ایران دیگر نمیخواهد جان ماموران CIA را به خطر بیندازد و طبیعتا از همکاری شبکه موساد برای تحقق اهدافش در ایران استفاده میکند. بنابراین، وقتی در بخش پنهان تصمیمگیری این قدرت موساد از حدود یک سال قبل توسط دولتمردان آمریکا پذیرفته شده بود اینکه در این شرایط این موضوع در قالب اطلاعات آشکار و ظاهری و انجام عملیاتهای مکرر اطلاعاتی و حذف فیزیکی در قلب تهران و حملا ت موشکی آشکار شود به معنای این است که موساد میخواهد یک ستون محکم و بزرگتری را روی این فونداسیونی که در عرصهی تصمیمسازی قرار داده بچیند و آن، عبور غرب از تعامل و توافق با ایران در برجام و رسیدن آنها به مرحلهی برخورد سخت است.
این تحلیلگر در ادامه افزود: اگر ما اجازه دهیم این اتفاق بیفتد، که متاسفانه ما شاهد یک سردرگمی در بین جریانهای رسانهای، سیاسی و تصمیمگیرنده در دولت و اصولگرایان هم هستیم، خیلی سخت میشود مسیر طی شده و آب رفته را به جوی بازگرداند. با توجه به اینکه روسیه در شرایط فعلی دچار انزوای شدید و تحریم شده و ما نمیتوانیم روی کمک و همکاری روسیه حساب کنیم و چین نیز مانند گذشته حاضر به خطر انداختن منافع خود در حمایت از ایران نیست با شرایطی به مراتب دشوارتر از ده سال پیش که در دورهی اوباما مواجه بودیم روبرو خواهیم شد و بسیار بسیار مشکل است که بتوانیم از این شرایط عبور کنیم.
وی در بخش دیگری ازصحبتهای خود پیرامون آخرین وضعیت مذاکرات احیای برجام میگوید: متاسفانه ما فرصت طلایی در خرداد ماه سال گذشته که تا آستانهی امضای توافق بازگشت به برجام در دولت قبل و روزهای پایانی خدمت دکتر ظریف داشتیم را از دست دادیم و دولت فعلی هم شش ماه بعد از آن میتوانست در آستانهی جنگ اوکراین در شرایطی که غرب نیاز به ایجاد یک آرامش در روابط با ایران و بازار انرژی داشت به یک توافق دست پیدا کند و آن فرصت را هم از دست دادیم. امروز دیگر ما فرصت جدی برای توافق نداریم و باید به هر شکلی شده از تمام ابزارهای خودمان استفاده کنیم که از ارجاع پروندهی ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد جلوگیری کنیم. این ارجاع پرونده میتواند مسیر ورود کشور به یک پرتگاه اقتصادی باشد. ما در شرایط فعلی با تورم رسمی بالای ۵۰ درصد و تورم واقعی بالای ۱۰۰ درصد در جامعه مواجه هستیم و در همین شرایط فعلی هم مردم تاب تحمل فشارهای اقتصادی را ندارند چه برسد به اینکه بخواهد همین میزان فروش نفت در شرایط تحریم سازمان ملل هم متوقف شود و مسیر ورود ارز و کالا به کشور دچار چالش و بحران شود.
این تحلیلگر سیاسی گفت: ما باید توجه داشته باشیم که هر تصمیمی که بر التهاب آفرینی و تنشزدایی در روابط ایران و سایر کشورهای جهان از جمله همسایگان و یا کشورهای اروپایی و یا مذاکرات برجام گرفته میشود دقیقا در مسیر Plan B موساد است و متاسفانه آواهایی که از دهان برخی از سخنرانان، مداحان، مدیران مسئول اصولگرا، ائمه جمعه و... شنیده میشود سناریوی آن در تلآویو نوشته شده و یا به صورت ناآگاهانه و بر اثر فریب خوردن و یا از روی آگاهی برخی در سناریوی اسرائیل در حال بازی کردن هستند و در حال تکمیل پازل ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت هستند که متاسفانه هیچ برخورد و تذکری نسبت به این تنشزایی در روابط ایران با دنیا را از طرف مقامات مسئول شاهد نیستیم. کشور را داریم به سمت پرتگاهی میبریم که خارج کردن ایران از آن پرتگاه حتی شاید دیگر کار دکتر ظریف هم نباشد.
او در ادامه با اشاره به عملکرد مسئولان در مواجهه با وضعیت فعلی کشور گفت: مواجههی مسئولان از یک یک تضاد و سردرگمی رنج میبرد؛ مقامات دولت فعلی با تبلیغات و شعار حمله به موضوعاتی مثل برجام، تعامل با دنیا، گفتوگوی ایران و سایر کشورهای جهان، تنشزدایی و... به قدرت رسیدند و مذاکره و تعامل را خیانت و سازشکاری قلمداد میکردند تا از بدنهی اجتماعی خودشان که طیف اصولگرای تند هستند و ده تا بیست درصد جامعه هستند بتوانند رای بگیرند و با همین رای هم شاهد بودیم که دولت و مجلس جدید تشکیل شد. جدای از آن رای غیر انتخابگرانه که برای مهر زدن شناسنامه و بهبود شرایط اقتصادی و یا هر مسئلهای داده میشد رای بدنهی اصولگرایی که حامی این دولت است بین ده تا بیست درصد است، نمایندگان مجلس هم اگر نسبت آرایشان را بررسی کنید بیشتر از بیست درصد نیست، بنابراین وقتی که با این شعار و پوزیشن اجتماعی به قدرت میرسید ناگزیر هستید که این شعارها را ادامه دهید. اما در دولت آقای رئیسی، وزیر امور خارجه، معاون اول و خودِ شخص رئیسجمهور میدانند که نمیتوانند با شعار شکم مردم را سیر کنند و یا مواد اولیه کارخانهها را تامین کنند و یا ارز لازم برای تزریق به بازار را فراهم کنند. بنابراین آنها به دنبال حل مشکلات واقعی و عینی هستند و اینجاست که بین هویت بیرونی و کارکرد درونی دولت یک تناقض ایجاد میشود.
این فعال رسانهای با اشاره به اظهارات وزیر امور خارجه دولت سیزدهم، ادامه میدهد: و این تناقض را هم ما در بیان آقای امیرعبداللهیان میبینیم که چندی قبل بحث از خودگذشتگی و همکاری سپاه پاسداران را دربارهی اینکه در فهرست «سازمانهای تروریستی» آمریکا باقی بمانند ولی توافق امضا شود را مطرح کردند و مجددا باز هم گفتند که این موضوع از الویتها نیست اما این نوع توییتها و اظهار مواضع در مقابل فریادهای پر سر و صدای روزنامهی کیهان، ائمه جمعه و سخنرانان و مداحان این جناح خیلی کمرنگ بود؛ بنابراین جناح اصولگرا در یک تناقض که خود ایجاد کرده افتاده است، این تناقض از یک سو میتواند بدنهی اجتماعی آنها را مورد خدشه قرار دهد اما از طرف دیگر این تناقض کارآمدی نظام و معیشت عمومی ۸۵ میلیون ایرانی را مورد آسیب قرار میدهد.
فواد صادقی بر این باور است که در شرایط فعلی تصمیمگیران باید دست به یک انتخاب بزنند و میگوید: انتخابی که میتوانند نام آن را «نرمش قهرمانانه»، «تصمیم سخت»، «صلح امام حسن» و یا هر عنوان دیگری بگذارند ولی اگر این تصمیم در شرایط امروز که هنوز پروندهی ایران به شورای امنیت ارجاع داده نشده گرفته نشود فردا ما حتی اگر این تصمیم را اتخاذ کنیم دیگر امتیازات و بهرههای امروز را نخواهیم داشت کما اینکه امروز نمیتوانیم بهرههایی را که اگر اجازه میدادند دکتر ظریف خرداد سال گذشته توافق را امضا کند به دست آوریم نداریم. و همین تفاوت و بیشتر از آن را ما در دورهی آینده خواهیم داشت و اگر امروز وارد مسیر صحیح و عقلانی نشویم سال آینده همین امتیازات را هم به ما نخواهند داد و در یک شرایط عسر و حرج اقتصادی و عملیاتهای مداومی که شبیه آن را در نطنز، ترور شهید شهریاری، ترور شهید احمدی روشن، ترور آبسرد شاهد بودیم خواهیم بود. این مسیر ترورها و خرابکاریها و نفوذ سایبری، عملیاتهای پهپادی و... فشار را بر ایران بیشتر خواهد کرد و ما قدرت پاسخگویی کافی را نخواهیم داشت زیرا همین امروز هم ترورها و نفوذهایی که انجام شده را نتوانستیم با اقدام متقابل پاسخ دهیم و این خودش باعث تشدید فشار به کشور خواهد شد. من امیدوارم که در جریان اصولگرا و دستگاههای امنیتی کشور و مراکز عالی نظام این قوهی عاقله وجود داشته باشد تا قبل از اینکه این سنگ به انتهای چاه برسد ما بتوانیم آن را به مسیر درست برگردانیم. و کشور را از یک پرتگاه نجات دهیم.