پسر بدنساز که با ترفند فروش کالا در فضای مجازی از خریداران کلاهبرداری میکرد در حالی دستگیر شد که هیچ کدام از شاکیها چهره متهم را ندیده بودند.
به گزارش «ایران»، چندی قبل زن میانسالی با پلیس تماس گرفت و از کلاهبرداری 5 میلیون تومانی فروشنده تلویزیون شکایت کرد. او زمانی که در مقابل کارآگاهان پایگاه یازدهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت، گفت: قصد خرید تلویزیون داشتم و به سراغ فضای مجازی رفتم. در جست و جوی یافتن تلویزیون مناسبی بودم که چشمم به یک تلویزیون با مبلغی زیر قیمت بازار افتاد. با شمارهای که داخل آگهی بود تماس گرفتم و پس از موافقت اولیه فروشنده شماره کارتش را داد تا پول را برایش واریز کنم، اما بعد از آنکه پول را واریز کردم دیگر تلفنم را پاسخ نداد.
با شکایت زن میانسال، تحقیقات از سوی کارآگاهان پایگاه یازدهم پلیس آگاهی تهران آغاز شد و در ادامه تحقیقات کارآگاهان با شکایتهای مشابه دیگری مواجه شدند. باتوجه به شیوه و شگرد سرقتها، مشخص شد که تمامی کلاهبرداریها از سوی یک نفر صورت گرفته اما هیچ کدام از مالباختهها چهره متهم را ندیده و نمیشناختند.
در ادامه تحقیقات، در نهایت کارآگاهان موفق به شناسایی متهم شده و بررسیها نشان میداد که وی پسر جوانی به نام میلاد و سابقهدار است. پس از شناسایی مخفیگاه او، با هماهنگیهای قضایی کارآگاهان وارد عمل شده و پسر 25 ساله را بازداشت کردند. میلاد در تحقیقات به جرم خود اعتراف کرد و بررسیها برای شناسایی سایر مالباختگان ادامه دارد.
گفتوگو با متهم
این شگرد کلاهبرداری را از کجا یاد گرفتی؟
از دوستم او خودش با همین شیوه و شگرد، کلاهبرداری میکند. من که وضع مالی خوبی نداشتم، با آموزشهای او تصمیم به این کار گرفتم.
نقشه کلاهبرداری هایت چه بود؟
ابتدا به سراغ سایتهای فروش لوازم خانگی در فضای مجازی میرفتم و پس از تماس با فروشنده مشخصات وسایل خانگی که معمولاً تلویزیون، اجاق گاز، ماشین لباسشویی بود را میگرفتم و از فروشنده میخواستم عکسهای آن را هم برایم بفرستد. عکسها را که میگرفتم خودم در سایتهای فروش کالا آگهی میکردم البته با نصف قیمت بازار. آگهی را که منتشر میکردم تماسها شروع میشد. من هم برای اینکه بازار گرمی کنم، به دروغ میگفتم الان مشتری آمده و در حال خرید است. آنها هم کلی التماس میکردند که اگر میشود مشتری را رد کن و کالا را برای ما نگهدار. من هم به شرط پرداخت تمام وجه و کرایه بار قبول میکردم. بعد هم وقتی که پول به حساب واریز میشد من دیگر پاسخگو نبودم.
و پولها به چه کارتی واریز میشد؟
کارتهایی که از معتادان و افرادی که کارتن خواب بودند در میدان شوش به مبلغ 500 هزار تومان خریداری کرده بودم،البته فقط یکی دو هفته کارت دستم بود و بعد کارت را میسوزاندند با این حال من شماره کارتها را به مالباختهها میدادم و بعد از اینکه آنها میگفتند پول را واریز کردند خودم را به دستگاه خودپرداز میرساندم و پول واریزی را برداشت میکردم.
سیم کارتهایی را که با آن تماس میگرفتی از کجا میآوردی؟
آنها را هم از همین افراد میگرفتم، سیم کارتها را 70 تا 100 هزار تومان میخریدم و بعد از چندین تماس برای اینکه ردی از من زده نشود، آنها را دور میانداختم و سیم کارت جدید خریداری میکردم.
تحصیلاتت چقدر است؟
لیسانس حقوق دارم. من درسم خیلی خوب بود و از دانشگاه معتبری هم مدرکم را گرفتم،البته ورزشکار و مربی هم هستم در رشته بدنسازی.
چرا یک تحصیلکرده ورزشکار باید دست به چنین کاری بزند و کلاهبرداری کند؟
من هوش بالایی دارم، میخواستم وکیل بشوم اما وقتی در امتحان وکالت قبول نشدم وارد بازار کار شدم و شروع به کارهای متفرقه کردم.بعد وقتی دیدم آنچه بهدست میآورم در برابر توانایی هایم کم و پایین است تصمیم به کلاهبرداری گرفتم.
سابقه داری؟
قبلا هم به همین جرم بازداشت شدم، البته دفعه قبلی به حساب خودم پول واریز میشد، این بار به حساب کارتهایی که گفتم از کجا میآوردم.