سارقی که آرزویش این بود که پلیس بشود

سارق سابقه‌دار که عاشق زندگی لاکچری و سوار شدن بر خودروهای لوکس بود در پوشش مأمور قلابی از رانندگان باربری سرقت می‌کرد.

به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، مدتی قبل رهگذران در حال عبور از اطراف بزرگراهی در خارج از تهران بودند که مرد جوانی را دست و پا بسته در کنار یک خودروی وانت نیسان پیدا کردند. با تماس رهگذران، بلافاصله مأموران راهی محل شدند  که مرد جوان در تحقیقات گفت: برای یک شرکت فروش لوازم خانگی کار می‌کنم. صبح امروز از شرکت چند دستگاه تلویزیون بار زدم تا به خانه مشتریان برسانم. بین راه، خودرویی با سه سرنشین از من خواست نگه دارم.

او ادامه داد: سرنشینان خودرو، مدعی شدند که مأمور هستند و احتمال می‌دهند که بار خودروی من سرقتی باشد. هر چه اصرار کردم که من راننده یک شرکت معتبرم قبول نکردند و مرا سوار خودروشان کرده و یکی از آنها هم پشت فرمان خودروی من نشست. خودروها به حرکت درآمد و بعد از طی مسافتی، یکی از آنها با تهدید دست و پایم را بست و سرم را زیر صندلی کرد. تازه آن موقع بود که متوجه شدم در دام مأموران قلابی گرفتار شده‌ام. آنها به خارج از شهر رفته و مرا از داخل خودروشان به بیرون پرتاب کردند. همزمان هم یکی دیگر از متهمان، خودروام را آورد اما هیچ باری داخل آن نبود و تلویزیون‌ها را سرقت کرده بودند.به دنبال شکایت مرد جوان، تحقیقات پلیسی آغاز و در ادامه بررسی‌ها کارآگاهان با شکایت‌های مشابه دیگری مواجه شدند. شاکی‌ها همگی رانندگان خودروهای وانت و نیسان باربری بودند که وسایل‌شان از سوی مأموران قلابی سرقت شده بود.مأموران در نخستین گام به بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف محل سرقت‌ها و رها کردن مالباخته‌ها پرداخته و بدین ترتیب تصویر سه مرد مأمورنما به‌ دست آمد با این احتمال که متهمان، سارقان سابقه دار هستند، مأموران به سراغ آلبوم متهمان اداره آگاهی رفته و با تطبیق چهره متهمان، موفق به شناسایی هویت آنها شدند و در عملیاتی ویژه سه مرد جوان را بازداشت کردند.
مالباخته‌ای که متهم شد
 یکی از مالباخته‌ها مدتی بعد از دستگیری اعضای باند به پلیس مراجعه کرد و گفت: مردان مأمورنما، وقتی خودروام را سرقت کردند، مدارک شناسایی‌ام را نیز با خود بردند. چند روز قبل از پلیس یکی از شهرستان‌های شمالی با من تماس گرفته و مدعی شدند که من به اتهام سرقت از خانه‌های ویلایی شمال کشور تحت تعقیب هستم. با این تماس خودم را به شهر مورد نظر رسانده و در تحقیقات مشخص شد که سارقان بعد از اینکه مدارک مرا سرقت کرده بودند راهی شهرهای شمالی شده و با هویت من ویلا اجاره کرده‌اند اما بعد از اجاره ویلا، وسایل داخل آن را سرقت و فرار کرده‌اند.با اظهارات مرد جوان، تحقیقات از متهمان ادامه یافت و آنها به سرقت از خانه‌هایی ویلایی و سرقت خودروهای مدل بالا نیز اعتراف کردند. متهمان در اختیار کارآگاهان پلیس قرار داده شده و تحقیقات در این رابطه ادامه دارد.
گفت‌و‌گو با سردسته باند
رامین، یکی از متهمان که مردی خوش قیافه و بلند قد است با همدستانش پشت میله‌های زندان آشنا شده و همان‌جا هم بود که نقشه سرقت بعد از آزادی را طراحی کردند.

ماجرای سرقت از ویلاها و خودرو چه بود؟
با مدارک شناسایی که از مالباخته‌ها سرقت می‌کردیم راهی شهرهای مختلف می‌شدیم و ویلا و خودروهای لاکچری و لوکس کرایه می‌کردیم. اگر سوژه ویلا بود که همان شب اول، هر چه داخل ویلا بود سرقت کرده و با خودمان می‌بردیم. مالک ویلا زمانی که متوجه سرقت می‌شد علیه صاحب مدارکی که ما در اختیارش قرار داده بودیم شکایت می‌کرد، غافل از اینکه مدارک سرقتی هستند. گاهی اوقات هم خودرو اجاره می‌کردیم. با خودروهای سرقتی در سطح شهر دور دور می‌کردیم و بعد از اینکه بنزین‌شان تمام می‌شد خودروها را رها می‌کردیم.

چرا سرقت می‌کردید؟
من در خانواده‌ای فقیر به دنیا آمدم و مجبور شدم خیلی زود درس و مدرسه را کنار بگذارم و دستفروشی کنم. بعد هم با کسانی دوست شدم که مرا معتاد کردند. کم کم خرج موادم بالا رفت و مجبور شدم برای تهیه مواد دست به سرقت بزنم، اما از همان دوران کودکی دو آرزو داشتم؛ اول اینکه دوست داشتم پلیس شوم و به همین خاطر به‌ عنوان مأمور دست به سرقت می‌زدم و چون قیافه و قد و قامتم به مأموران ورزیده می‌خورد کسی شک نمی‌کرد. دومین آرزویم این بود که سوار خودروهای لاکچری شوم و در خانه‌های اعیانی و مبله زندگی کنم که این آرزو هم به لطف مدارک سرقتی راننده‌ها برآورده شد.

با اموال سرقتی چه می‌کردی؟
وسایل را در سایت‌های اینترنتی با مبالغی پایین‌تر می‌فروختیم و خرج تفریحات‌مان می‌کردیم.
+0
رأی دهید
-4

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.