«سیسمونی‌گیت» قالیباف تا« قدرت فهم» رئیسی؛ ژندگی‌های حاکمیت یکپارچه

اختلافات رئیس مجلس و رئیس دولت در هفته‌های اخیر درباره ارز ترجیحی و پتروشیمی میانکاله علنی شدهبی بی سی:علی سودایی
"سیسمونی‌گیت" نوه به دنیانیامده محمدباقر قالیباف در روزهایی جنجالی شده که رسوایی‌های فساد و ثروت‌های محرمانه مقام‌های حکومتی و نزدیکانشان دیگر در ایران تازگی ندارد.

از فایل صوتی فساد مالی در سپاه و تخلف ۶ میلیارد یورویی در پتروشیمی گرفته تا ورزش مرتضی طلایی، رئیس پلیس سابق تهران در کانادا، شعارهای ساده‌زیستی، پاکدستی و غرب‌ستیزی رهبران حکومت در خیلی موارد با واقعیت نمی‌خواند.

سفرهای جنجالی مقام‌های ارشد یا نزدیکانشان به خارج هم بی‌سابقه نیست؛ بسیاری از "آقازاده‌ها" از زندگی و تحصیل در اروپا و آمریکا لذت می‌برند. محمود هاشمی شاهرودی برای درمان در آلمان ریسک بازداشت را پذیرفته بود و حتی گزارش‌هایی از اقامت کوتاه‌مدت مجتبی خامنه‌ای در لندن وجود دارد.

در مقام مقایسه، سفر به ترکیه آنقدرها گران تمام نمی‌شود و تناقض چندانی با شعارهای حاکمیت ندارد.

این رسوایی جدید از آنجا مهم می‌شود که حملات کنونی به رئیس مجلس از میان مخالفان جمهوری اسلامی یا حتی گروه‌های منتقد اصلاح‌طلب و اعتدالی برنیامده، بلکه گویای اختلافات محافظه‌کاران حاکم با هم است.

ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی از نظر برخی می‌توانست عامل یکدستی و هماهنگی در حاکمیت باشد، اما نشانه‌های اختلاف از همان روزهای اول و گلایه‌های مهدی چمران از تهدید و فشار برای شهرداری علیرضا زاکانی دیده می‌شد و هنوز یک سال نشده که جنگ قدرت آشکار تا جایی پیش رفته که می‌توان از دختر باردار رئیس مجلس نیز برای ضربه زدن به او استفاده کرد.

اما محمدباقر قالیباف تنها هدف این حملات درون حکومتی نیست، ابراهیم رئیسی نیز آماج انتقادهای شدیدی از همراهان سیاسی خود بوده و هویت‌های رقیبی چون "نواصولگرایی" و "عدالتخواه" در میان محافظه‌کاران شکل گرفته است.
'به شما نهار دادند؟'مواردی از بیان و رفتار ابراهیم رئیسی دستمایه تمسخر گسترده او شده استمحمود احمدی‌نژاد مدت‌ها "معجزه هزاره" بود و چند سالی طول کشید تا اصولگرایان با برچسب "انحرافی" منتقد او شوند.

اما انتقادهای درونی اصولگرایان از ابراهیم رئیسی خیلی زود شروع شد.

آقای رئیسی در همان قدم اول در رای اعتماد گرفتن برای وزارت آموزش و پرورش به مشکل برخورد و مجلس اصولگرا دو وزیر پیشنهادی او را رد کرد، حالا هم زمزمه استیضاح وزیران اقتصادی او از راهروهای مجلس شورای اسلامی به گوش می‌رسد.

رسانه‌های اصولگرا هم مستقیما از خود آقای رئیسی انتقاد می‌کنند و از جمله روزنامه جوان و روزنامه رسالت یادداشت‌هایی در انتقاد از نگاه اقتصادی شخص او منتشر کرده‌اند.

این به جز مطالب انتقادی درباره دولت آقای رئیسی است که در رسانه‌های اصولگرا و وابسته به دولت منتشر می‌شود؛ مانند اتهام دروغگویی وزیر اقتصاد درباره بانک آینده که در خبرگزاری قوه قضاییه منتشر شد.

تمسخر تپق‌های ابراهیم رئیسی و صحبت‌های عجیبش، مانند مضمون"نهار"، سوژه ثابت شبکه‌های اجتماعی شده و دستمایه انتقادهای خود محافظه‌کاران است.

تنها سه ماه بعد از آغاز ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی، محمود احمدی‌بیغش، نماینده مجلس، به تندی قدرت بیان و گفتار آقای رئیسی را زیر سوال برد و گفت چرا چند چهره دانشگاهی مشاور رئیس جمهور نیستند "که حداقل در مناسبات رسمی چند خط بنویسند و به شما بدهند تا این همه شاهد گفتمان ضعیف و بحث برانگیز غیرعلمی و غیراستنادی از شما نباشیم؟"

چند روز قبل از جنجال سفر خانواده قالیباف به ترکیه بود که جلیل محبی، دبیر سابق ستاد امر به معروف و نهی از منکر، "توان ذهنی" ابراهیم رئیسی را زیر سوال برد.

آقای محبی در توییتر نوشت: برخی از کسانی که از نزدیک با آقای رئیسی کار می‌کنند رئیس دولت را ناتوان از فهم کارشناسی می‌دانند که توان اتخاذ تصمیم‌های دقیق یا بزرگ ندارد. در بهترین حالت دوستانمان با لبخند تلخی بحث را جمع می‌کنند که "آقای رئیسی داره بهتر میشه"!"

جلیل محبی در همین دولت ابراهیم رئیسی از محمد دهقان، معاون حقوقی رئیس جمهور، حکمی به عنوان "سرپرست معاونت هماهنگی و برنامه‌ریزی امور حقوقی دستگاه‌های اجرایی" گرفته است.

محمد دهقان در سال ۱۳۹۶ رئیس ستاد انتخاباتی محمدباقر قالیباف بود و یکی از اعضای اصلی جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی است، علیرضا زاکانی از دیگر چهره‌های اصلی این تشکیلات است، و همین طور مهدی طائب، برادر حسین طائب، رئیس پرنفوذ سازمان اطلاعات سپاه.
'قاسم می‌گفت قالیباف به تو فحش می‌دهد'محمدباقر قالیباف در کنار محسن رضایی از فرماندهان ناکام سپاه در رسیدن به ریاست جمهوری استاولین باری که ابراهیم رئیسی بختش را برای ریاست جمهوری آزمود، همزمان با سومین تلاش محمدباقر قالیباف بود.

او با کنار گذاشتن عینک آفتابی و لباس خلبانی سال‌های قبل و گرده‌برداری از شعارهای انتخاباتی برنی سندرز در آمریکا، می‌خواست خود را به عنوان یک سیاستمدار حامی عدالت اجتماعی جا بزند.

آقای قالیباف البته در نهایت مثل مناظره‌های ۱۳۹۲ که از پاتک "گازانبری" حسن روحانی زخم خورد، در سال ۱۳۹۶ هم گرفتار "لوله" شد و به نفع ابراهیم رئیسی کنار رفت.

در همان مقطع هم گروه‌ها و چهره‌های هوادار این دو حملات متقابلی می‌کردند، اما شدت اختلافات، دست کم به طور علنی و از طرف مقام‌های ارشد، آنقدرها قابل توجه نبود.

ولی در هفته‌های اخیر، رئیس مجلس و رئیس دولت اصولگرا اختلاف نظرشان را دست کم درباره پتروشیمی میانکاله و ارز ترجیحی علنی کرده‌اند.

در بررسی ارز ترجیحی، مجتبی ذوالنور، نماینده مجلس و جانشین سابق نماینده ولی‌فقیه در سپاه، از آقای قالیباف انتقاد کرد که می‌خواهد "یک ژنرال و بقیه نمایندگان سرباز باشند و بله قربان بگویند و پاجفت کنند".

سایت راستگرای رجانیوز هم در آن مورد آقای قالیباف را به "تحریف آشکار" نامه‌ای از آیت‌الله خامنه‌ای متهم کرد.

خود ابراهیم رئیسی هم در صحن مجلس از تصویب نشدن فوریت طرح مورد نظر دولت انتقاد کرد و آقای قالیباف هم پاسخش را داد.

اما اختلاف نظرهای رئیس دولت و مجلس و انتقادهای تند بعضی اصولگرایان از این دو، با ضربه‌ای که درزهای امنیتی به محمدباقر قالیباف زده قابل مقایسه نیست.

تنها دو ماه پیش از جنجال بر سر سفر دختر و همسر آقای قالیباف به ترکیه، فایل صوتی گفتگویی محرمانه میان سرلشکر محمدعلی جعفری، فرمانده کل وقت و صادق ذوالقدرنیا، معاون اقتصادی وقت سپاه به رسانه‌ها درز کرد که شاید در آن بیش از هر کسی عملکرد محمدباقر قالیباف زیر سوال می‌رفت.

مطابق آنچه سرتیپ ذوالقدرنیا به فرمانده وقت سپاه می‌گفت آقای قالیباف، شهردار وقت تهران، منتقد برخورد با پرونده فساد مالی شهرداری تهران و بنیاد تعاون سپاه بود و می‌خواست برای ۸ هزار میلیارد تومان سندسازی کند.

آقای ذوالقدرنیا در این باره با سرلشکر قاسم سلیمانی، فرمانده سابق سپاه قدس هم گفتگو کرده بود و به گفته او "قاسم می‌گفت قالیباف به تو فحش می‌دهد."

هرچند منبع درز آن فایل صوتی نامعلوم ماند، درباره ارتباط افشاگری اخیر یکی از بسیجی‌های توییتری جریان "عدالتخواه" با منابع امنیتی داخل حکومت جای تردید اندکی وجود دارد.

همان طور که محمود رضوی، مشاور آقای قالیباف گفته، شناسایی و فیلمبرداری از دختر، همسر و داماد رئیس مجلس در فرودگاه ترکیه، آن هم با ماسک، تصادفی نیست و از شهروند عادی برنمی‌آید.

اطلاعات شخصی مسافران نظیر اضافه بار احتمالی هم چیزی نیست که "جز به مراجع ذیصلاح یا محافل امنیتی خاص" داده شود، گذشته از اینکه به گفته او "هیچ کس از بارداری دختر آقای قالیباف مطلع نبوده" است.

همین است که آقای رضوی این رسوایی را "پروژه امنیتی" خوانده و مشخصا از تعلل دستگاه قضایی، وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه برای شناسایی "محفل یا نهاد" پشت پرده این ماجرا انتقاد کرده است.
چرا اصولگرایان با هم کنار نمی‌آیند؟هر سه رئیس قوه در ایران اصولگرا هستند و دیگر نهادهای حکومتی هم در اختیار این گرایش سیاسی استدامنه اختلافات درونی محافظه‌کاران فراتر از انتقادها به ابراهیم رئیسی و محمدباقر قالیباف است.

غلامحسین محسنی اژه‌ای هم در سطحی کمتر مورد انتقاد برخی چهره‌های اصولگرا بوده است. از جمله سعید زیباکلام، از جریانی که خود را "عدالتخواه" معرفی می‌کند، با انتقاد از بازدیدهای سرزده آقای اژه‌ای گفت "این کارناوال‌ها برای اهداف دیگری انجام می‌شود."

او با اشاره به فیلم‌های درز کرده از بدرفتاری با زندانیان خطاب به آقای اژه‌ای گفت: "مطمئنا شما می‌دانید که این قبیل اتفاقات مواردی بسیار نادر در زندانهای ایران نیستند و روی هم رفته امری عادی تلقی می‌شود."

برخی از هواداران ابراهیم رئیسی هم در شبکه‌های اجتماعی از کم‌کاری قوه قضاییه در مبارزه با فساد انتقاد می‌کنند.

به غیر از سه قوه، می‌توان رد کشمکش‌های میان اصولگرایان را در نهادهای پرشماری که در اختیار دارند دنبال کرد.

چندی پیش عده‌ای کارزاری در حمایت از احمد علم‌الهدی، امام جمعه مشهد و پدرزن ابراهیم رئیسی به راه انداختند که برخی رسانه‌های ایران آن را به تلاش محمدجواد حاج‌علی‌اکبری، رئیس شورای ائمه جمعه، برای برکناری آقای علم الهدی مرتبط کردند.

سال گذشته هم برکناری امام جمعه لواسان شعارهای اعتراضی گروهی از هواداران او را به دنبال داشت؛ سعید حسینی لواسانی با جریان عدالتخواه رابطه‌ای نزدیک داشت و افشای ویلاهای مجلل مسئولان در لواسان یکی از اقدامات اصلی آنها بود. آنها در این زمینه تا حمله به صادق لاریجانی، رئیس سابق قوه قضاییه و حسن فیروزآبادی، رئیس سابق ستاد کل نیروهای مسلح ایران پیش رفتند.

آن طور که کشمکش بر سر میلیاردها تومان بودجه جنگ نرم نشان داده، یکی از عواملی که به این حملات متقابل اصولگرایان دامن می‌زند سهم‌خواهی گروه‌های ذینفع از منابع است. از مجلس تا قوه قضاییه، کمتر گرایش سیاسی و نهاد حاکمیتی است که پرونده‌های متعدد فساد کلان مالی درباره‌اش مطرح نباشد.

عامل دیگر بحران مزمن اقتصادی است که نشانه‌ای هم از رفع آن در کوتاه‌مدت دیده نمی‌شود.

هرقدر هم ابراهیم رئیسی بخواهد دولت قبلی را مقصر جلوه بدهد، همان طور که محمدباقر قالیباف گفته "این مساله وظیفه دستگاه‌های مربوطه را‌‌‌‌‌‌‌‌ در کنترل قیمت‌ها نفی نمی‌کند".

اصولگرایانی که اینک یکپارچه نهادهای حاکمیتی ایران را تحت کنترل دارند دیگر نمی‌توانند مشکلات را به گردن "نفوذی‌ها" و "ضدانقلاب" بیندازند.

مخصوصا در شرایطی که دولت تفاخر می‌کند که توانسته بدون احیای برجام فروش نفت را از سربگیرد.

همین است که مداحی تندرو مثل سعید حدادیان از دولت رئیسی انتقاد می‌کند که "می‌گویید نفت که گران شد، فروشش هم که زیاد شد، فلان قدر پول را هم پس گرفتم، خب اینها کو؟ یک ذره از این پول را هم بریز در بازار. مثلا برنج نباید ارزان بشود؟"

مشکل دیگر محافظه‌کاران تضعیف کادرهایشان است، به ترتیبی که وزیران کابینه آقای رئیسی همچون حجت‌الله عبدالمالکی یا حتی حسین امیرعبداللهیان، پختگی لازم را ندارند که دست‌کم از انتقادهای همراهان اصولگرا در امان بمانند.

نسل‌های قبلی رهبران سیاسی جمهوری اسلامی کسانی چون محمد بهشتی، اکبر هاشمی رفسنجانی و شخص آیت‌الله علی خامنه‌ای بودند که برای موفقیت در سیاست باید با حکومت مستحکم محمدرضاشاه پهلوی مبارزه می‌کردند و رقیبان سازمان‌یافته و پرطرفدار ملی‌گرا و چپگرای خود را کنار می‌زدند.

اما نسل‌ جدید مقام‌های ارشد ایران بیش از هر چیزی به دلیل وفاداری و سرسپردگی به مراکز قدرت در سیاست رشد کرده است، الگویی که در آن هرچه شعارهای "ولایی‌تر" داده شود شانس موفقیت بیشتر است و مثلا نوجوانی مانند مهرشاد سهیلی را پرورش می‌دهد.

آنهایی هم که مانند خود آقایان رئیسی و قالیباف سابقه‌ قابل توجهی دارند، بیشتر توانایی‌هایشان در عرصه نظامی و امنیتی پرورش یافته است.

بسیاری از اصولگرایان به فعالیت سیاسی تشکیلاتی و حزبی شفاف قائل نیستند و همین است که نه رئیس دولت و نه رئیس مجلس ایران عضو حزبی نیستند.

مانند نگاه سال‌های پس از انقلاب که "تخصص" و "تعهد" را از هم تفکیک می‌کرد، بسیاری از اصولگرایان به تخصص در سیاست‌گذاری‌ها با سوءظن نگاه می‌کنند و حتی بدنه کارشناسی دولت را که در چهار دهه اخیر شکل گرفته قبول ندارند.

وعده‌های غیرواقع‌بینانه ابراهیم رئیسی برای ساخت یک میلیون واحد مسکونی در یک سال، ایجاد یک میلیون شغل در یک سال یا طرح درج قیمت تولیدکننده از اینجا برمی‌آید.

همین نظامی‌گری، بدبینی به فعالیت سیاسی و ضعف در نگاه کارشناسی است که باعث می‌شود گروه‌های اصولگرا در میدان سیاسی و در پیشگاه افکار عمومی حتی در مواجهه با یکدیگر روشی جز "جنگ روانی" و برخورد امنیتی نشناسند.

بودجه‌های کلان تبلیغاتی و فرهنگی که نهادهای ریزودرشت حکومتی می‌گیرند و وابستگان حلقه‌های مختلف مراکز قدرت در آنها شاغلند باید در جایی نمودی پیدا کند، که لشکرکشی‌های سایبری اصولگرایان برای یکدیگر یکی از آنها است.

در ربع قرن اخیر برخی محافظ‌کاران ایرانی تلاش‌هایی برای ساختن سازوکارهای ائتلافی کرده‌اند، اما هر بار چهره‌ها و گروه‌هایی که دست بالا را داشته‌اند بازی را به هم زده‌اند.

از اینها گذشته، در ساختار سیاسی ایران میزان اختیارات و پاسخگویی متناسب نیست و قدرتمندترین فرد کشور یعنی آیت‌الله علی خامنه‌ای، خارج از دایره انتقاد است. دیگر مقام‌ها باید مسئولیت سیاست‌هایی را بر عهده بگیرند که تصمیم‌گیری درباره‌شان به عهده خودشان نبوده است.

در فقدان تشکیلات و اصول سیاسی مشخص برای مدیریت اختلافات، رقابت سیاسی به درگیری‌های مراکز پنهان قدرت کشیده می‌شود که هر یک دیگری را به کارشکنی و خیانت متهم می‌کند.

همین است که در کمتر از یک سال درز و شکاف‌های ردای حاکمیت یکپارچه اصولگرایان آشکار شده است.
+8
رأی دهید
-1

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.