پسر جوان با دندانهایی لمینتشده و بینی و صورت عملکرده دستبند به دست در کنار سایر متهمان ایستاده است؛ جرمش سرقت موبایل است. گوشی تلفن همراهم را سمتش میگیرم تا گفتوگویمان را ضبط کنم؛ سؤال اولم این بود که چطور گوشی را سرقت میکنی؟ هنوز این جمله تمام نشده بود که گوشیام را در چشم برهم زدنی قاپید و گفت: اینطوری سرقت میکنم. سرعتم برای سرقت به قدری بالاست که شاکی هنوز در حال صحبت است که من گوشیاش را با خودم بردهام.
چرا سرقت میکنی؟
برای هیجان، سرگرمی، خوشگذرانی و تغییر حال و هوا این کار را میکردیم. من برقکارم و نصف یک مغازه لباسفروشی هم به نام من است. وضع مالی من و همدستم خوب است و فقط برای لذت بردن این کار را انجام میدهیم.
چطور دستگیر شدید؟
یک هفته قبل از زندان آزاد شدم. اما اعتیادی که به سرقت داشتم باعث شد دوباره سراغ دزدی بروم، اما پلیس دستگیرم کرد.
ماجرای پیشنهاد 20 سکه طلا چه بوده؟
موقع دستگیری به افسر پروندهام پیشنهاد دادم که اگر من و همدستم را آزاد کند، 20 سکه طلا به او میدهم. اما افسر پروندهام نه تنها توجه نکرد بلکه این پیشنهاد رشوه را هم در پروندهام ثبت کرد.
چه توصیهای به مردم داری که اموالشان به سرقت نرود؟
وقتی میخواهید با تلفن همراه صحبت کنید، گوشی تلفن را سمت دیوار بگیرید تا سارقان متوجه مارک و مدل گوشی شما نشوند. در خیابان از هندز فری استفاده کنید و پیامک ندهید. وقتی خودروی اینترنتی درخواست میکنید، کنار خیابان نایستید و گوشی بهدست نباشید. درهای خودرو را هم قفل کنید.