ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، اعلام کرد که با اعزام افرادی که میخواهند داوطلبانه روسیه را در جنگ با اوکراین یاری دهند، موافقت کرده است. پوتین گفت: «اگر میبینید افرادی هستند که به صورت داوطلبانه، نه صرفاً برای پول، میخواهند بیایند و به مردم ساکن در دونباس کمک کنند، خب، باید به آنها کمک کنید تا خودشان را به منطقه جنگی برسانند.»
بهگفته وزیر دفاع روسیه، در حال حاضر ۱۶ هزار داوطلب که اکثر آنها از خاورمیانه هستند، برای کمک به نیروهای دونباس اعلام آمادگی کردهاند.
این نیروهای داوطلب اهل خاورمیانه چه کسانی هستند و چهقدر ممکن است مؤثر باشند؟
ارتش خاورمیانهای پوتین روسیه نمایانترین حضور نظامی را در سوریه دارد. استخدام مزدوران نظامی از سوریه کار تازهای نیست. پیشتر، ترکیه در جریان جنگ خود علیه نیروهای کُرد سوری در شمال سوریه اقدام به استخدام وسیع جنگجویان سوری کرد. در ادامه، این جنگجویان روانه لیبی شدند تا از حکومت تحت حمایت ترکیه در لیبی موسوم به دولت وفاق ملی در طرابلس پشتیبانی کنند.
در جریان جنگ دوم قرهباغ، ترکیه تعداد پرشماری از این جنگجویان مزدور را استخدام کرد تا به نفع جمهوری آذربایجان بجنگند. از قرار معلوم صدها تن از این افراد در جنگ دوم قرهباغ و جنگ لیبی کشته شدند. روسیه هم در جنگ لیبی در کنار نیروی موسوم به «واگنر» که یک نیروی نظامی خصوصی با ماهیت روسی است، از مزدوران سوری استخدامشده نیز برای حمایت از ژنرال خلیفه خفتر استفاده کرد.
در سوریه استخدام این افراد کار آسانی است. سوریه کشوری فقیر و جنگزده است، شغل و کاری وجود ندارد و درآمد بسیار پایین سبب میشود بسیاری از افراد که در جریان جنگ داخلی کارآزموده شده و تجربه جنگی کسب کردهاند، به جنگ بهعنوان یک شغل برای کسب درآمد نگاه کنند. آنها حتی اگر خودشان کشته شوند، خانوادههایشان امید دارند که مقرری دریافت کنند و همین پول هرچند اندک، آنان را از گرسنگی نجات خواهد داد.
روسیه ممکن است از اتباع اهل لیبی که در مناطق تحت کنترل حکومت خلیفه حفتر زندگی میکنند هم برای استخدام بهعنوان مزدور استفاده کند. این افراد هم در جنگ داخلی لیبی تجربه کسب کردهاند و از آنجا که فعلاً تا مدت زمانی نامشخص دیگر خبری از شروع مجدد درگیری در لیبی نیست، میتوانند بهعنوان نیروی مزدور به کار گرفته شوند.
با اینکه برخی شایعات حضور احتمالی نیروهای لبنانی و عراقی را بهعنوان مزدور سوریه مطرح میکنند، اما این احتمال بعید به نظر میرسد. این نیروها خود حقوق مکفی دریافت میکنند و نیاز مالی آنچنانی برای حضور در میدان پرخطری مانند اوکراین ندارند. بهعلاوه، در صورت مبادرت به چنین کاری، مسائل سیاسی حادی برای سلسلهمراتب فرماندهی آنان پیش میآید که گروههایی مانند حزبالله لبنان و حشد الشعبی عراق از تحمل آن ابا دارند.
همچنین، جمهوری اسلامی هم ابداً در خود توان و قصدی برای مشارکت دادن نیروهای نیابتیاش در میدان اوکراین نمیبیند. از این گذشته، شرکت در چنین بحرانی با رأی ممتنع و نه مخالف ایران در مجمع عمومی به قطعنامه علیه حمله روسیه به اوکراین و موضع ظاهراً ضد جنگ جمهوری اسلامی همخوانی ندارد. تهران در وضعیتی پیچیده قرار دارد و قصد ندارد وضعیت پیچیده خود را پیچیدهتر کند.
کارآمدی تردیدی نیست حضور نیروهای مزدور خاورمیانهای در اوکراین تغییری در موازنه نظامی ایجاد نخواهد کرد. این نیروها هرقدر هم کارآمد باشند، در محیط نظامی جدید اوکراین دچار مشکل خواهند شد. آنان شناختی از این محیط جدید ندارند و بهعلاوه شیوه رزم آنها منتهی به تحمل تلفات شدید خواهد شد.
نحوه جنگیدن مزدوران سوری ترکیه در لیبی و قرهباغ نشان داد که این افراد بیشتر «گوشت دم توپ» هستند. آنچه وضعیت را در لیبی و قرهباغ تغییر داد، نه حضور این مزدوران که تاثیر جنگ پهپادی ترکیه بود. این افراد میتوانند در جنگ شهری و خانه به خانه که احتمالاً به زودی در کییف و خارکیف و چند شهر دیگر آغاز میشود، مشارکت کنند. اما ارتش و نیروهای مردمی اوکراینی چنان با چنگ و دندان میجنگند که این مزدوران بخت چندانی برای جان به در بردن از مهلکه نخواهند داشت، چه رسد به آنکه شاهد پیروزی را در آغوش بکشند.
ریشه تاریخی توهم سیاسی پوتین چیست؟ مزدوران نظامی جانسختی چندانی نشان نمیدهند. وضعیت نابسامان و اسفبار تدارکات و پشتیبانی ارتش روسیه در زمینه تأمین سوخت و مهمات و غذا، که ارتش روسیه را دچار مشکل کرده است، این نیروها را هرچه بیشتر به تنگنا خواهد افکند.
اضافه بر این، این افراد عمدتاً بیش از چند کلمه روسی بلد نیستند و آشنایی محیطیشان پایین است. تفاوت آنها با نیروهای روسی بهسرعت مشخص میشود و حتی ممکن است با استناد به اینکه روس نیستند، از شمول حفاظتهای در نظر گرفتهشده در حقوق مخاصمات مسلحانه مستثنا شوند و به جای رزمنده دشمن بهعنوان «دشمن غیرقانونی» تلقی گردند.
به عبارت دیگر، آنها از امتیاز اسارت محروماند و ممکن است محاکمه شوند. چنین مزدورانی برای ارتکاب به جنایات جنگی هم استعداد خاصی دارند. سابقه اقدامات این افراد در لیبی که از طرف روسیه به کار گرفته شدند، چندان امیدوارکننده نیست.
عاقبت عاقبت کاربرد مزدوران خاورمیانهای در روسیه چه خواهد بود؟ به احتمال بسیار زیاد، روسیه برای کاستن از بار سنگین فشار تلفات نظامی خود دست به چنین کاری میزند.
اوکراین ادعا میکند در طول دو هفته جنگ، ۱۲ هزار سرباز روسی کشته شدهاند. به ادعای آمریکا، تعداد کشتههای ارتش روسیه تا کنون دستکم شش هزار نفر است. به این تعداد باید کسانی را اضافه کرد که مجروح یا اسیر شدهاند و نیز کسانی که مفقودند.
برخی منابع ادعا میکنند تعداد پرشماری از سربازانِ عمدتاً وظیفه روسیه واحدهای خود را رها کرده و در جنگلهای اوکراین مخفی و متواری هستند. در صورت صحت این ارقام، باید گفت روسیه ضربهای خورده که حتی در جنگ افغانستان هم متحمل نشده بود. در طول نزدیک به ۹ سال جنگ در افغانستان، ۱۵ هزار سرباز روس کشته شدند و حال در این دو هفته، اگر آمار پنتاگون را صحیح فرض کنیم، نصف این تعداد تلفات شکل گرفته است.
اما نقشه پوتین برای کاستن از تلفات نیروهایش با این مزدوران خاورمیانهای شانس کمی برای موفقیت دارد. نزدیک به دویست هزار سرباز روسیه وارد میدان اوکراین شدهاند و با ورود ۱۵ هزار نفر از خاورمیانه، معادل هفتونیم درصد نیروهای فعلی در جبههها خواهد بود و هنوز بالاترین درصد تلفات انسانی متوجه نیروهای روسیه خواهد بود.
اما همانطور که در بسیاری گزارشها آمده، برخی از افراد نظامی روسیه تجهیزات خود را رها میکنند و میگریزند یا به اسارت درمیآیند. بعید نیست نیروهای مزدور خاورمیانهای پوتین هم به امید آنکه به اسارت درآمده و بعداً پناهندگی و احیاناً اقامت در اروپا به آنان اهدا شود، خود را تسلیم کنند.