آیا خوششانس هستید؟ من خودم همیشه حس میکردم که آدم خوششناسی هستم. در طول بیشتر سالهای زندگیام درهای فرصت همیشه به روی من باز بوده است.
به گزارش فرادید، بااینحال، خیلیوقتها پیش میآمد که درها به شدت بسته بودند و من با مصیبت دستوپنجه نرم میکردم. آیا آن زمانها شانس از من رخت بربسته بود؟ مطمئن نبودم که چنین باشد، بهجایش هر زمانی که دری بسته میشد من به دنبال پنجره کوچکی بودم که باز شود؛ و وقتی آن را پیدا میکردم از آن به عنوان راهی جایگزین برای پیمودن یک راه تازه استفاده میکردم.
آیا برخی از مردم خوششانس هستند؟ آیا بقیه سرنوشتشان با بدبختی گره خورده است؟ من به دنبال پیدا کردنِ پاسخ درستی برای این پرسش بودم.
معنای تاریخی خوششانسی
مردم در سراسر تاریخ برای کسب خوششانسی به توتمها متوصل شدهاند. مصریهای باستان برای به دست آوردن خوششانسی سوسکهای سرگینچرخان را به خود میآویختند و طلسمهایی را در داخل قبرها میگذاشتند تا سفر به جهان دیگر با سرعت بیشتری انجام گیرد.
در میان ما چه کسی هست که با عبور ستارهای درحالِ سقوط نیت نکرده باشد، به دنبال شبدر چهاربرگ نبوده باشد، برای دفع چشمزخم به تخته نزده باشد یا با آرزوی داشتنِ سرنوشتی خوب در حوض آب سکه نینداخته باشد. آیا کسی هست که هنگام فوت کردن شمع تولدش آرزو و نیت نکرده باشد یا به امید داشتنِ سالی نیکو غذای خاصی را در شب عید نپخته باشد؟
زمانی مردم پای خرگوش را برای جذب خوشبختی به جاسوئیچی و آینه ماشین آویزان میکردند. مردم در فرهنگهای بیشمار معتقد بودند که پای چپ خرگوش دارای قدرتهای جادویی است. مردمِ آزتک خرگوش، بهخصوص پای چپ آن را، میپرستیدند. چینیها خرگوش را به برکتِ باروری نسبت میدادند. نمیتوان اینها را شنید و برای آن خرگوشهای بیچارهای که هیچ قدرت جادوییای در پای خود نداشتند، دلسوزی نکرد.
معروف بود که نامزد جمهوریخواه ریاستجمهوری آمریکا مراسم مقدس، قطبنمای خوششناسی، یک پر خوششناسی و یک خودکار خوششانسی را با خودش حمل میکرد. مشاور دموکرات، جیمز کارویل، هم برای به دست آوردن خوششانسی در یک مناظره سیاسی یک کروات را چندینبار استفاده کرد. هردوی آنها رقبای سرسختی بودند، اما آیا باران خوششانسی میتوانست همزمان بر سر هر دوی آنها ببارد؟ خوششناسی چطور کار میکند؟
بهنظر میرسد که بسیاری به شانس خوب و بد به شدت اعتقاد دارند. یک نظرسنجی که توسط مؤسسه گالوپ انجام شده است نشان میدهد که ۷۲ درصد از آمریکایهای اعتراف کردهاند که حداقل یک طلسم خوششانسی را با خودشان حمل میکنند.
خوششانسی چیست؟ آیا واقعاً شانس وجود دارد؟ شواهد آن چیست؟
طبق تعریف، خوششانسی، آرزوی شانس است. چیزی غیرملموس است، چیزی که خارج از کنترل افراد است. اما دانشمندان علوم اجتماعی به آن نگاهی متفاوت دارند. آنها خوششانسی را نتیجه رفتارهای فرد، کیمیای استقبال از تجربههای جدید و تمایل به به دست آوردنِ شانس میبینند.
استفان مارک، استاد دانشگاه انگلیسی، دریافت رفتار افرادی که خودشان را خوششانس میدانند با رفتار کسانی که احساس میکنند زندگیشان مملو از بدشانسی است، کاملاً تفاوت دارد. مارک مشاهده کرد که افراد خوششانس اشتراکاتی دارند: آنها بهطور منظم روزمرگی خودشان را تغییر میدهند، محیط خود را تغییر میدهند و با افرادی از اقشار متفاوت ارتباط دارند.
او گفت این نگرشِ مثبت و پرجنبوجوش به تجربههای جدید و اشتیاق برای سود بردن از این تجربهها منجر میشود. او بهطور خلاصه نتیجه گرفت که هر چه روزمرگیهای فرد متنوعتر باشد، با شانس بیشتر مواجه خواهد شد. هر چه فرد در معرض فرصتهای بزرگتری قرار بگیرد، احتمال بیشتری دارد که نتایج بهتری کسب کند که بسیاری آن را به شانس تعبیر میکنند.
استیو جابز، مؤسس نمادین شرکت اپل، یکبار گفت: «هرچه بیشتر کار میکنم، خوششانستر میشوم.» او خوششانسیاش را به اعتماد به حسِ درونی... و به شهودش، نسبت میداد.»، اما واقعاً آیا موفقیت او به شانس، تلاش سخت یا چیزی بیشتر از اینها وابسته بود؟
جابز دست به قمارهای شخصی بسیاری زد و بر نظریه مارک که میگفت افراد خوششانس خطرپذیر هستند، صحه میگذاشت. جابز با ترک کردن مدرسه و شرکت در کلاسهای خوشنویسی از مسیر سنتی شغلی بهطور چشمگیری منحرف شد، و مسیری را در پیش گرفت که نقشهراهِ رایجی برای رسیدن به موفقیت محسوب نمیشد.
ریچارد وایزمن، استاد دانشگاه و نویسنده، معتقد است که خوششانسی یا غیابِ آن را میتوان با عادتهای قابل اندازهگیری تعیین کرد. او این نظریه را مطرح میکند که افراد خوششنانس تمایل به برونگرایی دارند و در زمینههای متعددی تلاش میکنند، بنابراین ظرفیت بیشتری برای نتایج مثبت دارند.
بدشانسی
درباره آدمهای بدشانس چه میدانیم؟ آنها در مقایسه با آدمهای خوششانس عصبیتر و مضطربتر هستند. درنتیجه، اضطرابشان باعث میشود که در دیدنِ فرصتها ناتوانتر باشند و بنابراین، در بهرهبرداری از فرصتها نیز ناتوانتر میشوند. افراد بدشانس ممکن است از طریق دیدنِ جهان از لنزی منفی - درست مثل شخصیتِ کارتونیِ گِلام با تکیهکلامِ معروفِ «من میدونم!» که مدام نگران و ناامید بود - ناخواسته در حالِ نمایش تجربههای منفیشان باشند.
مردمِ خوششانس در برخورد با بدشانسی یا نتایج ضعیف چطور رفتار میکنند؟ روانشناسانِ اجتماعی مشاهده کردند که افراد خوششانس به خوشبینی گرایش دارند و افرادی هستند که با تکیه بر سازوکارهاری سازشجویانه با ناملایمات برخود میکنند و میتوانند راه خود را از میان پستیبلندیها و دستاندازهای جاده پیدا کنند.
آنها همانهایی هستند که نیمه پر لیوان را میبینند – نه نیمه خالی را – و از شکست و ناکامی به عنوان مینهایی در مسیر موفقیت استقبال میکنند که به نظرشان تعبیه شده تا آنها رشد کنند و به درک عمیقتری از چیزها دست پیدا کنند.
وایزمن یک آزمایش ذهنی را ترتیب داد که در آن به مشارکتکنندگان گفته شد تصور کنند که در دزدی از یک بانک تیر خوردهاند. خوشبینها – همان نیمهپربینها و خوششانسها – به بعدِ روشن قضیه نگاه کردند و به این خاطر که در این حادثه کشته نشده بودند، خودشان را خوششانس میدانستند. در نقطه مقابل، بدشانسها بودند – همان نیمهخالیبینها و بدشانسها – که خودشان را به خاطر تیر خوردن قربانی و بدشانس میدانستند.افراد خوششانس چه عادتهایی دارند؟
وایزمن به مدت ۱۰ سال بروی پروژهای با مشارکت ۴۰۰ زن و مرد در بین سنینِ ۱۸ تا ۸۴ سال از تمام اقشار جامعه کار کرد تا به اصول خوششانسی دست پیدا کند. مطالعات او تأیید کرد که افراد خوششانس نقش بسیار قدرتمندی در نتایج و در شانسِ خوبِ زندگیشان دارند.
اینها برخی از عادتهای افراد خوششانس است:
*آنها در برابر احتمالات هشیار هستند. افراد خوششانس در خلق کردن و توجه کردن به فرصتهای احتمالی مهارت دارند.
*آنها به حس غریزیشان توجه میکنند. افراد خوششانس به حسهای درونیشان توجه میکنند و بر اساس آن عمل میکنند.
*آنها نقشه آرزوهایشان را ترسیم میکنند. افراد خوششانس فعالانه از انتظارات مثبت استقبال میکنند و با ایجاد پیشگوییهایی که خودشان به تحققِ آنها کمک خواهند کرد، یک آینده مثبت را تصور میکنند.
*هر چیزی را تبدیل به احسن میکنند یا به اصطلاح از لیمو، شربت لیمو درست میکنند. افراد خوششانس نگرش تابآوری دارند که باعث میشود بتوانند بدشانسی را به خوششانسی تبدیل کنند.
تعجبآور نیست که این ویژگیهای شخصیتی را کسانی دارند که به عنوان افراد سرسخت و مقاوم شناخته میشوند. نقطه اشتراک افراد مقاوم و خوششانس آن است که هر دو ناملایمات را میپذیرند. آنها وقتی با بحران یا ناامیدی مواجه میشوند، از تجربههایشان یاد میگیرند و به منظور پیدا کردن یک مسیر جدید که امیدواری را برایشان ایجاد کند، درباره افکارشان تجدیدنظر میکنند. آنها از بدبیاریهایشان سود میبرند.
همانطور که دالاییلامای چهاردهم یکبار گفت: «به یاد داشته باشید برخی اوقات نرسیدن به چیزی که دوست داشتید به آن برسید، خوش خوششانسی است.»
۴گام برای بهبود شانس
کارهایی هست که میتوانید برای افزایش خوششانسیتان انجامشان دهید:
۱. نپرسید چرا من؟ وقتی با بدشانسی مواجه میشوید از خودتان نپرسید: «چرا من؟»، به جایش از خودتان بپرسید: «چرا من نه؟» از شکست به عنوان درسی برای زندگی بهرهبرداری کنید. ما میدانیم که افراد خوششانس تفکر خلافِواقع دارند و با اذعان به اینکه بدتر از تجربه بدی که داشتند نیز ممکن بود رخ بدهد، از شدتِ بد بودنِ آن تجربه کم میکنند.
۲. حلقه اجتماعی خود را وسیعتر کنید. پیشقدم بشوید و به سراغ آدمهایی بروید که هیچ شناختی از آنها ندارید. دوستان جدید پیدا کنید. به جلسات بروید. در یک کمپین داوطلب شوید. در فروشگاه مواد غذایی سر صحبت را با آدمها باز کنید. آدمهای جدیدی را وارد زندگیتان کنید و خودتان را در معرض تجربهها و دیدگاههایی قرار دهید که تاکنون با آنها آشنا نبودید.
۳. بیشتر بله بگویید. از دعوتهایی که شما را از ناحیه امنتان خارج میکنند، استقبال کنید. از تغییر استقبال کنید. به جایی متفاوت سفر کنید. یک ورزش جدید را امتحان کنید.
۴. لبخند بزنید. شگفتزده میشوید وقتی ببینید درها و پنجرههای بسته به روی لبخند گشوده شما باز میشوند. لبخند زدن باعث ترشح اندورفین میشود که باعث احساس شادی میشود. لبخند زدن آدمهای تازه را به زندگی شما وارد میکند و میزان شادی و خوشبینی شما را افزایش میدهد.
بهرحال، من فهمیدم که سرجمع آدم خوششانسی بودهام.
شما چطور. شما هم میتوانید خوششانس باشید. همانطور که تنسی ویلیام گفته و دانشمندان علوم اجتماعی نشان دادهاند، همهچیز به این جمله ختم میشود: «خوششانسی باور به خوششانس بودن است.»