محمدرضا شاه پهلوی همراه فرمانده وقت نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا در جریان سفرش به آمریکا در ۲۶ آبان ۱۳۵۷ـ ایندیپندنت فارسی :بابک تقوایی ( کارشناس نظامی و دفاعی ) بیانیه بیطرفی که فرماندهان ارتش شاهنشاهی ایران در غیاب محمدرضا شاه پهلوی در ۲۱ بهمن ۱۳۵۷ امضا کردند و حمله انقلابیها به پادگانها، کلانتریها و پایگاههای نظامی و غارت اسلحهخانههایشان بهفرمان آیتالله طالقانی به پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمنماه منتهی شد، روزی که آغازگر یکی از تیرهترین فصلهای تاریخ ایران است، فصلی سرشار از ناامنی، بیثباتی و ترور که نهتنها آثار منفی آن سراسر ایران، بلکه سایر کشورهای منطقه و جهان را در برگرفته است.
چند ماه پیش از سرنگونی حکومت شاهنشاهی پهلوی، بسیاری از دیپلماتهای غربی تصور نمیکردند قدرتمندترین رهبر سیاسی غرب آسیا و نیروهای مسلح آن به گروهی از انقلابیهای اسلامگرا، مارکسیست و کمونیست مجال سرنگونی حکومت شاهنشاهی را با یک شورش مسلحانه بدهند؛ اما بیماری سرطان محمدرضا شاه پهلوی از یکسو، روحیه تضعیفشده او از سوی دیگر و درنهایت، توجه او به نظرهای مقامهای کشورهای غربی بهجای توجه به پیشنهادهای مقامهای نظامی و سیاسی ایرانی سبب شد تا بهجای مقابله سرسختانه نظامی با انقلاب اسلامی، کشور را ترک و در نهایت، شرایط را برای پیروزی انقلاب فراهم کند.
محمدرضا شاه پهلوی، آخرین پادشاه ایران، خود نقش بسیار مهمی در پیروزی انقلاب اسلامی در روزهای آخر زمامداری حکومت پهلوی ایفا کرد. نزدیکان او و کسانی که از نزدیک شاهد ناتوانی او در تصمیمگیری بودند همواره به تصمیمهای اشتباه او انتقاد داشتند که از این میان، میتوان به ارتشبد حسن طوفانیان، ریاست اسبق سازمان صنایع نظامی، و همچنین دریاسالار کمال حبیباللهی، آخرین فرمانده نیروی دریایی شاهنشاهی، اشاره کرد
از مهمترین اشتباهات شاه اعتماد به مشاوره و نظرهای سفیران کشورهای خارجی بیش از نظرهای شخصیتهای سیاسی و نظامی در ایران بود. در آخرین روزهای حضور او در ایران، ویلیام اچ سالیوان، سفیر وقت ایالات متحده آمریکا در ایران، و همچنین ژنرال رابرت هایزر، فرستاده نظامی جیمی کارتر، رئیسجمهوری وقت آمریکا، نقش مهمی در راضی کردن محمدرضا شاه پهلوی به ترک ایران و پرهیز از مقابله نظامی و سرسختانه با انقلاب اسلامی ایفا کردند. آنان همچنین در روزهای غیبت شاه و زمانی که فرماندهان ارتش شاهنشاهی به علت نبود فرمانده کل قوا در سردرگمی به سر میبردند، آنان را از کودتای نظامی بازداشتند و به مصالحه و سازش با انقلابیها مجبور کردند، امری که در نهایت به عاملی مهم برای پیروزی انقلاب اسلامی تبدیل شد.
در این گزارش به بررسی آن دسته از اقدامهای محمدرضا شاه پهلوی در آخرین روزهای عمر حکومت پهلوی که به پیروزی انقلاب اسلامی کمک کرد میپردازیم. ناتوانی شاه در تصمیمگیری در شرایط بحرانی دریاسالار کمال حبیباللهی، آخرین فرمانده نیروی دریایی شاهنشاهی، ضعف شاه در تصمیمگیری در شرایط بحرانی را در مصاحبهای با ضیاء صدقی از مجریان پروژه تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد در تاریخ ۲۳ بهمن ۱۳۶۳ اینگونه بیان کرد:
«ایشان شاید یک شاه خیلی خوبی میتوانستند باشند با عنوان شاه دموکراسی، ولی در لحظه بحرانی ایشان واقعا لیدر نبودند، لیدر زمانهای آرامش بودند، ایشان هر موقع که بحرانی پیش میآمد میدان را خالی میکردند. ۲۵ مرداد همین بود دیگر، ایشان از مملکت رفتند بیرون، این دفعه هم باز هم همین بود. استناد ایشان به این است که مگر نمیبینید که الان سالیوان و هایزر اینجا بودند میگویند شما کی میخواهید بروید؟ درحالیکه ایشان استنادشان بایستی این باشد فرماندهان زمینی، دریایی، هوایی استدعا کردند که ما بمانیم و میمانیم. و من میدانم اگر اعلیحضرت میماندند مملکت به اینجا نمیکشید، بهشرط اینکه تصمیم میگرفتند، نه اینکه میماندند و ادامه پیدا میکرد باز هم آن موقع همه داغان بودند، ولی تصمیم میگرفتند.» اتکای شاه به نظرات دولتمردان غربی ارتشبد حسن طوفانیان در مصاحبهای که با مجریان پروژه تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۶۴ داشت، از اعتماد شاه به نظر خارجیها اینگونه گفت: «اعلیحضرت بعضی وقتها انتخابشان خوب نبود؛ یعنی این چیزی بود که انتخاب میکردند. آنوقت عوامل مختلفی در این انتخاب کردنها موثر بود. مثلا، نمیدانم، سفیرانی انتخاب میشدند که نه سنشان و نه تجربهشان متناسب برای سفارت نبود و برای این دلایلی میآوردند که آن دلایلش بدتر از خودش بود. ما یک سفیر داشتیم که اینقدر قماربازی کرد که خودش را کشت. خوب این نباید سفیر بشود دیگر؛ یعنی شخص مناسب برای کار مناسب انتخاب نمیشد. من فکر میکنم مهمترینش این است. یکی دیگرش هم این بود که ارتباطات کار میکرد. گرچه الان هم میبینید در همهجا ارتباطات کار میکند.
یکی دیگرش هم این است که خارجیها را بیشتر از خودمان عاقل میدانستیم. فکر میکردیم که اگر این را یک خارجی بگوید درست است. اگر خودمان بگوییم درست نیست. مثلا الان در ایران اگر شما یک کار بدی هم بکنید، اما یک جمله عربی بگویید این عمل بدتان صحیح جلوه میدهد، چون عربی گفتید. در صورتی که تو زبان عربی هم حرف بد و هم حرف خوب میشود گفت. آنوقت هم این شکلی بود. حرف هر خارجی سند نیست، باید تحقیق کرد، باید فهمید این در چه ردهای است، چه هدفی دارد، بعد به حرفش گوش کرد. به خارجیها زیادتر از اینها گوش میدادند. برای اینکه خاطرم میآید که یک خارجی که من با او شرفیاب بودم به اعلیحضرت توصیه کرد، من گفتم فقط به خارجیها گوش نکنید، خودتان هم تصمیم بگیرید. آنوقت در این انقلاب زمینه حاضر بود، از بعد از جنگ دوم جهانی این زمینه را بهتدریج درست کردند.» نقش سالیوان و هایزر در گمراهی پادشاه ایران چه بود؟ کشته شدن گروهی از معترضان و شورشیان در میدان ژاله تهران در تاریخ ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ اثر منفی بر روحیه محمدرضا شاه پهلوی داشت. در آن روز، عدهای از مردم جنوب تهران به دعوت یک آخوند محلی و بیتوجه به قوانین حکومتنظامی در میدان ژاله تجمع کردند و تظاهراتی علیه حکومت پهلوی ترتیب دادند. افسران و سربازان مسلح نیروی زمینی شاهنشاهی وظیفه محافظت از کارخانه برق شهر تهران واقع در ضلع شمال شرقی میدان را بر عهده داشتند. معترضان بهقصد ورود به این کارخانه و قطع برق شهر تهران به سمت آن حرکت کردند و درنهایت به علت بیتوجهی به هشدار سربازان مورد اصابت گلوله قرار گرفتند. درنتیجه ۶۴ نفر از آنها کشته شدند. به گفته ارتشبد حسن طوفانیان، آخرین ریاست سازمان صنایع نظامی ایران، شماری از چریکهای مسلح ایرانی و فلسطینی نیز در میان کشتهشدهها بودند.
فرمانداری نظامی تهران آمار ۸۷ کشته و ۲۰۵ مجروح را در واقعه میدان ژاله تایید کرد. پسازانقلاب نیز، بنیاد شهید رژیم جمهوری اسلامی آمار کشتهها را ۸۸ نفر اعلام کرد که از این میان ۶۴ نفر در میدان جانشان را از دست داده بودند. گروههای مخالف حکومت پهلوی از این واقعه برای انجام عملیات روانی استفاده کردند. آنها بهدروغ شماره کشتهها را۴۰۰۰ نفر اعلام کردند. اطلاعات ساختگی آنها را نیز خبرنگاران غربی حاضر در ایران در رسانههایشان منعکس کردند. انعکاس اخبار ساختگی درباره برخورد نیروهای امنیتی با شورشیان و تظاهرکنندگان در ایران، فرصت مناسبی برای دولت جیمی کارت فراهم کرد تا حکومت پهلوی را از موضع حقوق بشر تحتفشار قرار دهد.
محمدرضا شاه پهلوی که با تبلیغات روانی رسانههای بیگانه از جمله سرویس فارسی بنگاه خبرپراکنی بریتانیا (بیبیسی) روحیه خود را باخت و نگران آن بود که در اذهان عمومی و رسانههای جهان از او با عنوان دیکتاتوری خشن نام ببرند، تصمیم گرفت برای مقابله با انقلاب اسلامی از قوه قهریه استفاده نکند. البته این تصمیم درنتیجه مشورت او با سفیر ایالاتمتحده آمریکا، ویلیام اچ. سالیوان گرفته شد. در آخرین ملاقات سالیوان با شاه در کاخ نیاوران، ژنرال رابرت هایزر نیز او را همراهی میکرد. دراینباره، ارتشبد حسن طوفانیان مشاهدههای خود را برای ضیاء صدقی، مجری پروژه تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۳۶۴ اینگونه بیان کرد:«شاه یک روز به من گفت این سالیوان و هایزر چه از من میخواهند؟ میخواهند بیایند مرا ببینند. گفتم اعلیحضرت بپذیرشان، چرا نمیپذیرید؟ البته من تلاش میکردم شاه تصمیم بگیرد. شاه تصمیم نمیگرفت، ناخوش بود، نمیدانم چه بود. چه میگویند تعلل؟
لیت و لعل. همینطور به لیت و لعل میگذراند. گفتم بپذیر اعلیحضرت، چرا نپذیری، ایشان پذیرفت. گفت پس فردا تو بیا ببینیم چطور میشود. سالیوان و هایزر آمدند و رفتند پیش شاه. دفتر شاه دو تا در داشت. یک در ما میرفتیم، یک در وقتیکه سیاسیها و اینها میآمدند ماشین میرفت دم آن در و میرفتند به بال داخل ساختمان . من رفتم توی آن بالی که سیاسیها بودند. آنجا این شمشیرهای اهدایی و اینها بودند تماشا میکردم و اینها. منتظر شدم که ببینم. از پیشخدمت پرسیدم کی تو هست؟ کشیکها و نگهبانها مرا میشناختند. گفتم کیست؟ گفتند سالیوان و هایزر پهلوی شاه هستند.
ایستادم تا سالیوان و هایزر آمدند بیرون. گفتیم چه شد؟ چه کار میکنید؟ بالاخره چه؟ آخر این شکلی که نمیشود، چه کار میکنید؟ سالیوان به من گفت: اعلیحضرت تصمیم گرفتند از کشور بروند بیرون. من خیلی ناراحت شدم. من فورا به آن گارد و پیشخدمت گفتم که میخواهم بروم پیش شاه، بگویید من میخواهم بیایم. گفتند و رفتم داخل. گفتم که اینها به من گفتند اعلیحضرت تصمیم گرفتند بروند بیرون. گفت نه. این جملهای که میگویم عین جمله شاه است که خیر، اینها به ما تکلیف کردند برویم. گفتم تکلیف کردند به شما بروید؟ برای چه تکلیف کردند؟ یعنی چه؟ همین شکلی با او حرف زدم. گفتم نمیتوانند اینها تکلیف بکنند، نمیتوانند. گفتم اگر اعلیحضرت میخواهید بروید من باید با شما بیایم. من نمیمانم.
(شاه) گفت: «نه شما بمانید وظایف میهنیتان را انجام بدهید. گفتم اعلیحضرت من هیچ وظیفه میهنی ندارم دیگر. وقتیکه من یکعمر گفتم اعلیحضرت فرمانده کل قوا، اگر اعلیحضرت بروید بیرون، من نمیمانم تو این مملکت، من هم باید بروم، من هم باید ببرید. اعلیحضرت دید خیلی من محکم دارم حرف میزنم اصلا نمیشود. گفت ببین، بمان اینجا برای ما روشن کن، ما که به انگلیس و آمریکا بد نکرده بودیم، چرا اینها این کار را با من کردند؟ گفتم اعلیحضرت خودتان نتوانستید بفهمید چرا انگلیسیها و آمریکاییها این کار را کردند، حالا میخواهید من بفهمم؟ من چطور بفهمم؟ گفتم من چه بفهمم اعلیحضرت؟ من از کجا بفهمم؟ مرا باید با خودتان ببرید. من نمیتوانم بیاجرت اینجا بمانم. اعلیحضرت گفت فردا یا پسفردا بختیار و فرماندهان را من گفتم بیایند اینجا پیش من، شما هم بیا.»
در ۲۷ تیر ۱۳۶۴، ارتشبد حسن طوفانیان از نقش سفیر انگلستان، آنتونی پارسونز، در راضی کردن پادشاه ایران به خروج از کشور نیز سخن گفت: «الان سالیوان کتاب نوشته درباره ایران. چرا یک آمریکایی، سفیر آمریکا، سناتور و نمایندگان کنگره که میآیند به ایران با شاه ملاقات کنند، با من هم ملاقات کنند؟ من کجای اعراب بودم؟ کجای قضیه بودم؟ من وزیر خارجه بودم؟ من رئیس دولت بودم؟ چرا اینها هیچوقت نپرسیدند؟ سالیوان و هایزر بعدازاینکه من از اوضاع شهر ناراحت بودم، هر دو آمدند دفتر من. من به اینها گفتم نکنید. من میگفتم نکنید ایران را تبدیل به لبنان نکنید، تهران را تبدیل به بیروت نکنید. این راهی را که شما دارید میروید و عقبنشینی شما. این کاری که دارید شما میکنید ایران را تبدیل به لبنان میکنید، تهران را تبدیل به بیروت میکنید. سالیوان و آنتونی پارسونز، دوتاییشان آمدند دفتر من. دوتاییشان آمدند تو دفتر من. رو مبل بغل هم نشستند.»
«پارسونز به من میگفت حالا ۳-۱۹۵۲ نیست که ما با هم اختلاف داشته باشیم. الان هر چه من میگویم، سالیوان میگوید و هر چه وزیر خارجه آمریکا میگوید، وزیر خارجه انگلیس میگوید، هرچه نخستوزیر انگلستان میگوید، کارتر میگوید، هر چه وابسته دفاعی انگلستان میگوید. گفتم بابا مملکت دارد میسوزد، دارد آتش میگیرد، ول کنید همه را. آخر اینکه نمیشود آزادی؟ ببینید این بابا خمینی مثل آمپول هاری است، شما نمیتوانید آمپول هاری را به پلنگ بزنید و تو جمعیت رها کنید. این باید تو قفس باشد. من معتقدم به حکومتنظامی، من معتقدم برای اینکه من در سهم خودم اینقدری که من کمک به مستضعفان کردم در تمام این شش سال خمینی نتوانست بکند، بهقدر یکسال من نکرده است. حقوق مستضعفان را بالا بردم، خانه برای مستضعفان درست کردم، مدرسه برای مستضعفان درست کردم، همهچیز، غذا به آنها دادم، همهچیز دادم. اینها چه کاری برای مستضعفان دارند میکنند؟ اصلا عیب کار چه بود؟ برای شما یک قصه گفتم.»
نفوذ تفکرات مذهبی در میان بخش اعظمی از جامعه ایرانی از یکسو و مقبولیت شخصیتهای مذهبی چون روحالله خمینی در میان آنها نقش مهمی در تمایل آنها در برقراری حکومت اسلامی ایفا میکرد. تبلیغات سیاسی روحالله خمینی از یکسو و تبلیغات منفی رسانههای بیگانه علیه حکومت پهلوی از سوی دیگر نقش مهمی در افزودن اکثریت خاموش جامعه به گروههای انقلابی در آخرین روزهای حکومت پهلوی ایفا کرد. آشنا نبودن عموم جامعه با خطرات حکمرانی روحانیان شرایطی را فراهم کرده بود که در صورت سرکوب قهرآمیز اعتراضات و انقلاب آنها، نمیتوانست بروز دوباره بحرانی مشابه را در سالهای پسازآن تضمین کند.
محمدرضا شاه پهلوی با سرکوب نکردن اعتراضها، انقلاب و شورشهای اسلامی در سال ۱۳۵۷ و مهمتر از همه ترک ایران و خلع سلاح ارتش در برابر مخالفان حکومت خود، این فرصت را برای مردم ایران فراهم کرد تا بار دیگر زندگی تحت لوای حکومت خودکامه مذهبی را تجربه کنند؛ تجربهای به قیمت عقبماندگی ایران در عرصههای اجتماعی، سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی و چهار دهه زمامداری یک حکومت خودکامه اسلامگرا، حکومتی که تشکیلش سرآغاز بحرانی دائمی در منطقه خاورمیانه بود. بحرانی که ۴۳ سال است صلح و ثبات را در غرب آسیا بر هم زده و متحدان منطقهای و فرامنطقهای پیشین ایران را به دشمنانی برای آن تبدیل کرده است.
+87
رأی دهید
-7
قدیمی ترین ها
جدیدترین ها
بهترین ها
بدترین ها
دیدگاه خوانندگان
۴۴
Momiji - توکیو، ژاپن
بخاطر اینکه آمریکا اجازه اینکار رو بهش نداد ، چون از دید امپریالیسم آمریکا ، تاریخ مصرف شاه بپایان رسیده بود!!
50
38
شنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۲:۲۲
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۵۹
ضدبشر - گراتس، اتریش
اصلا ایشون نمیدونستند خشونت چی هست. توی تابوت هایی هم که مردم تشیع میکردند پر بود از گل رز و میخک و یاسمن که ماموران به سوی تظاهرات کننده ها پرتاب میکردند.
44
31
شنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۲:۳۷
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۸۱
گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
من معترفم که شاه خدمات بسیار به مردم ایران و منطقه کرده است ولی به هر دلیل خروج شاه از ایران کاری به شدت اشتباه بوده است. شاهی که فرار کند ارتشش هم دل به مبارزه نمیدهد و این فرار تا این زمان باعث مرگ و فرار میلیون ها ایرانی و قربانی شدن بیش از 40 میلیون نفر در دنیا شده است.
11
71
شنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۳:۴۲
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
کسانی که بیماری کوید ۱۹ از نوع خشن آن را تجربه کردند میفهمند که در شرایط سخت بیماری تصمیم گیری منطقی بسیار سخت است . بیماری شاه فقید داستان یک نوع انفلانزا نبود ، آن زنده یاد با درد و رنج در حال مبارزه با مرگ بود ، او از سرنوشت هولناک خانواده سلطنتی در روسیه و یا در کودتاهای عراق و مصر و غیره اطلاع داشت . از طرفی شرافت به او حکم میکرد که با قتل عام نمیتوان پادشاه مردم باشند ، برای درک توان اپوزیسیون ضد شاه توجه داشته باشید رجوی وهم کیشان وی تا یک میلیون هوادار در ایران داشتند ، حزب توده به تنهایی ۵۰ هزار عضو وهوادار داشت ، فداییان میتینگ و تظاهرات چند صد هزار نفری در سال ۵۸ ترتیب میدادند ، حزب دمکرات و کومله چند ده هزار پیشمرگ داشتند ، عشایر به شاه پشت کردند ، ۹۵٪ دانشجویان ضد شاه بودند ، در ارتش همافران کارشکنی کردند ، و در خاتمه از همه مهمترین اون هندی زاده میلیون ها پست سرش بودند ، شاه دوستان با کمک خانواده ارتشتان و ساواک و طرفداران سیستم سلطنتی ، ۵۹ هزار نفر را بسیج
21
71
شنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۴:۰۰
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
گاهی حتی یکانفولانزا انسان را از پا میاندازد ، شوخی نیست ، شاه فقید بیمار بود ، درد را تحمل میکرد و در عین حال بیماری خودش را پنهان میکرد ، از طرفی پشتش را همه خالی کردند ، انسان باهوشی بود و درک دقیقی از توان مخالفانش داشت
17
66
شنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۶:۴۸
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
ادامه ، از یک طرف اون هندی زاده میلیون ها مرید پشت سر خود داشت ، شهرهای مذهبی تا بالای ۹۵٪ طرفدار خمینی بودند ، مجاهدین به تنهایی بیش از یک میلیون هوادار داشت ، حزب توده ۵۰ هزار عضو وهوادار ، سایر احزاب چپ تا رقم ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار هوادار داشتند ، حزب دمکرات و کوموله هزاران پیشمرگه داشتند ، عشایر هم با شاه خوب نبودند ، لیبرال ها هم همچنان کینه مصدق را داشتند ، حتی تو ارتش هم شاه یکپارچه هوادار نداشت، خب چه انتظاری از اون بزرگوار میتوانستند داشته باشیم
17
66
شنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۷:۰۰
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۳۴
گارد جاویدان - فرانکفورت، آلمان
حالا که شاه از دنیا رفته یک مشت خائن وطن فروش همه تقصیرها رو میاندازند گردن شاه و میگویند نمیتوانست تصمیم بگیرد!! اینها چرا هیچوقت نمیگویند که شاه گفته بود (( سلطنت بدون خونریزی )) و اگر دست از سلطنت نمیکشید حتماً جوی خون در شهرها راه میافتاد و خمینی دیوانه دستور جهاد میداد؟ آن زمان از مرزها اسلحه وارد کشور کرده بودند و فقط منتظر بودند تا ارتش دست به مقاومت بزند تا جنگ داخلی راه بیاندازند و خیلی از شما کوردلان حتی نمیتوانید تصور بکنید که چه اتفاق هولناکی میتوانست بیافتد. مردم شاه رو نمیخواستند و او هم اصراری بر ماندن نداشت مملکت رو به بختیار سپرد و فکر میکرد اعضای جبهه ملی و بقیه فعالین ملی گرا از بختیار حمایت میکنند و او میتواند مملکت را از بحران نجات دهد با اینکه بختیار فردی سیاسی و باسواد بود ولی به او هم خیانت کردند و او را تنها گذاشتند
17
46
شنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۹:۴۱
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۵۵
ramin-cph - کپنهاگ، دانمارک
[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. مهمتر از همه این که دست خمینی و انقلاب رو رو کرد و الا همین امروز ما گیر میدادیم به شاه که اگه انقلاب پیروز شده بود ما این و ان شده بودیم، ملت بدی هستیم چون بیسوادیم، تازه دموکراسی هم میخواهیم ارواح اونجامون…
11
45
شنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۹:۴۸
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۲۴
دیاآکو فردوسی - لندن، انگلستان
همین است که نامش نیک هست و بخاطر نگهداری تاج و تخت دست به خشونت نزد و تا ابد هم نامش نیک باقی خواهد مرد ،. روانش همیشه شاد و آیدون باد ......
19
47
شنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۹:۵۹
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۴۲
Chokam - ری، ایران
از عیدفطر۵۷ اینا دیگه وا دادن، درنتیجه تظاهرات عید فطر تهران میلیونی شد.این اولین تظاهرات میلیونی تهرانیها بود. هر جا حکومت وا بده همینه توی امریکا و سوییس هم برق رفت ریختن مغازه ها رو غارت کردن.
5
7
شنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۱:۱۲
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۴۴
شیرمردان - سیدنی، استرالیا
با توجه به مصاحبه های شاه که موجود است ایشان فردی باهوش و تحصیل کرده با آینده نگری دقیق و دلسوز ایران و ایرانی بوده ولی مشکل اصلی ایشان را در ساده لوحی و رک گویی و توهین به غرب و آمریکا در مصاحبه هایش میتوان به سادگی دید. شخصی که تمام نیازهای نظامی و تکنولوژی را از غرب و آمریکا میخرد و به ایشان میگوید شما چشم آبیها در خوابید و تنبل هستید را نمیتوان یک رهبر با سیاست دانست. مصاحبه های ایشان در یوتیوب موجود است و باعث تعجب که چگونه شاه یک کشور با عدم درک سیاست درست تیشه به ریشه کشور زد و با تحویل ایران به یک گروه مرتجع باعث برگشت کشور به صد سال پیش شد.
8
19
شنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۲:۴۳
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۸۱
گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. عزیزم استنباط شما راجع به یک انسان معمولی است. شاه در مملکت ایران یعنی واحد انسجام. اگر منافقین یک میلیون طرفدار داشته اند هم مقصر شاه بوده است. حتی اگر بصورت مریض و جنازه در ایران میماند سرنوشت ایران و خاورمیانه چنین خونبار نبود. اول اینکه خیلی خوددوست بود و دیگر اینکه مرد تصمیمات بزرگ نبود. اگر در مملکت میماند و اینقدر متزلزل عمل نمی کرد. پسر دائی شاه در امریکا به من گفت که کاش بجای او خواهرش اشرف به سلطنت میرسید و ایران هنوز قوی و مقتدر با سلطنت پهلوی پا بر جا و به جلو میرفت. گوشمان برای خود گول زدن پر است از اینکه رفت تا کسی کشته نشود. او برای نجات جان خودش رفت و بهمین علت بیشتر از 40 میلیون را اواره و کشته و بدبخت کرد و هنوز نزهت و نکبت تا سالیان دراز ادامه خواهد داد. چه بهتر در ایران تا آخرین گلوله میماند و شهید میشد تا بصورت شاهی فراری در مصر بمیرد. خوبش را بارها گفته ام اما عیب های او را هم ببینیم.
6
19
شنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۲:۵۹
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۵۲
ordak - بن، آلمان
ملتی که یک کره سیک شد امام زمان خیالیشون. ملتی که بعد از ۴۳ سال دروغ ،خرافه چرند بقبغو کردن جعفر صادق با مبوتری که خیال میکرد جفتش غریب رفته را باور میکنند با به خوکراده قلقلی دخیل میبندند ،با پای پیاده میرن حسین پرستی ،لهتر از آخوند و رجوی خقشون نیست
7
10
شنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۳:۳۶
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۶۴
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. مقصر من و شما هم بودیم. اکثریت سکوت. مثل همین امروز در اروپا. ۲ درصد مخالف واکسن کرونا هستند. چنان داد و قالی در خیابان میکنند. هر کس نداند. فکر میکند. ۹۸ درصد هستند. پدران ما قجار را تجربه. مادران ما رضا شاه را تجربه.اموختند. که مثل زمان قجار دیگر لازم نیست. در کفن سیاه پوشیده. و هنگامی که با یک مرد سخن. لازم نیست. که دست در مقابل دهان .تا صدا بم شود. تا مردها تحریک نشوند. تلخی در این است. که این قوانین از زبان کسانی.مثل شیخ نوری و امام امت میآمد.همه این چیزاها را میدانستیم. و امروز زوزه میکشیم. شاه در رفت. شاه در نرفت. ما تازی ۱۵۰۰ ساله شدیم. همه از دم. سکوت کنندگان.شیفتهها کمونیست امامی. دمکرات ها. مریدان آزادی. پیرزنها فراری. پاچه خارها همایونی. چیریک . همچون تازی ۱۵۰۰ سال. مست و خراب. با دهن کف کرده. همچون کفتار .زوزه. حلاج را دوباره به دار افکنیدم.و او ؟. وقتی تو.روی چوبه دارت. خموش وُ مات بودی.ما:انبوهِ کرکسان تماشا- با شحنههای مأمور.-مأمورهای معذورهمسان وُ همسکوت ماندیم
14
8
شنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۳:۵۵
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۳۹
پاچه خواران همایونی - امریکا، ایالات متحده امریکا
اول اینکه شاه دست کم 2 بار خشونت کرده بود و دستور کشتار جمعی را داده بود و حمام خون راه انداخته بود یک بار در سال 42 و یک بار هم در سال 57 در میدان ژاله تهران و تمام راههای مسالمت آمیز را قبلا بسته بود. پس اینکه بعضی ها می گویند شاه مردمش را نمی خواست بکشد کاملا حرف مفت است! زمانی که گفت من صدای انقلاب شما را شنیدم دیگر کاملا دیر شده بود و اوضاع کاملا از دستش خارج شده بود و تقریبا همه ایران یکصدا شده بودند و تظاهرات سراسری شده بود پس اگر می خواست دست به خشونت بزند می بایستی تقریبا همه را می کشت که قادر به چنین کاری هم نبود! چون حتی ارتش هم قادر به این کار نبود و برای شورش ها و تظاهرات خیابانی دوره ندیده بود و علنا این را زمان انقلاب دیدیم !!!
13
22
شنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۵:۲۵
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۳۹
پاچه خواران همایونی - امریکا، ایالات متحده امریکا
دوم اینکه اگر بیمار بود و بخاطر بیماریش طرفدارانش می خواهند مظلوم نمایی کنند پس چرا با مردمش روراست و بی پرده نبود و برای خودش یا یک جانشینی تعیین نمی کرد یا کلا کنار نمی کشید؟ حالا بگوییم سال 57 بیمار بود سال 32 که جوان رعنا و سرحال و بدون بیماری بود چرا فلنگ را بست و فرار کرد؟ طبق تاریخ ایشان هر دفعه اتفاق و رویداد مهمی در کشور پیش می آمد فرار می کرده! پس لطفا بیماری آن زمانش را بهانه نکنید و ننه من غریبم بازی هم درنیارید پاچه خواران همایونی
10
25
شنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۵:۳۵
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۳۴
گارد جاویدان - فرانکفورت، آلمان
[::شیرمردان - سیدنی، استرالیا::]. اولاً یک گروه مرتجع نبود بلکه یک ملت مرتجع بود دوماً به غربی ها توهین میکرد چون لیاقتشون بیشتر از این نبود بارها به علم گفته بود برای هر کدام از این مستشارها یک همتا قرار بده تا به اینها نیازی نداشته باشیم دیگه این رو که نمیتوانست یواشکی بگوید! آمریکایی ها به شاه فشار میآوردند که با عراق وارد جنگ شود تا توجه اعراب از اسرائیل به ایران معطوف بشه و شاه زیر بار جنگ نمیرفت دیگه حالا چی میگفت یا چی نمیگفت مهم نبود مهم این بود که شاه زیر بار زور گویی اینها نمیخواست بره
13
8
شنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۶:۱۲
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۶۱
رها از جهل - اوین، ایران
اصلا ایشان چکاره بود که دستور برخورد خشونت آمیز بدهد یا ندهد. ایشان برای ترک وطن از سفیر آمریکا میپرسد تا کی وفت دارم بمانم؟؟!! ولی خودمانیم اصلا خشونت توی ذات ایشون نبود!! با خون ریزی کلا مخالف بود و بیشتر به اعدام با دار موافق بود تا تیربارن چون از خون بدشان میامد. با خشونت چوب و چماقی کاشانی و شعبانی بیشتر حال میکرد تا تیرباران و خونریزی. ایشان خیلی مهربان-خنده روی و دمکرات بودند بطوریکه هر چهارسال با یک همه پرسی از مردم نظر سنجی میفرمودند و دستور اکید هم داده بودند که مبادا با مخالفین با خشونت رفتار شود!!. ساشا سبحانی های گرام: شما ناهار خوردید؟؟
3
15
شنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۷:۰۶
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۸۱
گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
بزرگترین مشکل شاه، بعلت خیلی خود بزرگ بینی مفرط تبلیغات رسانه ای بود. از صبح که رادیو تلویزیون را باز میکردی تبلیغات برای "انقلاب شاه و ملت" بود. وقتی اینگونه تبلیغات میشود ملت بر سر یک شمشیر دو لبه می نشیند. یعنی باور میکند که یک راه ترقی و بالا رفتن انقلاب است و وقتی انقلاب را مفید دید با ضمیر ناخودآگاه خودش می نشیند که اگر انقلاب چنین میوه های ثمربخش دارد پس چرا من هم بدون شاه انقلاب نکنم تا کشورم بالاتر نرود؟ دیگر اشتباه ترس شدید از کمونیزم و بها دادن بیش از حد به آخوند است تا حدی که بمب ساعتی "شریعتی" ساخته شد. هزاران جلد کتاب از این ساحر دروغگوی کلمات به چاپ رسید به امید اینکه با کمونیزم مبارزه شود ، در صورتیکه بیشتر تنور امثال مجاهدین خلق را داغ کردند. حتی من غیر مسلمان وقتی کتاب تماما دروغ علی را خواندم چنان تحت تاثیر قرار گرفتم که بلافاصله و در کمتر از دو ماه کتابی نوشتم در 800 صفحه بنام "علی آرمان انقلاب". در اواخر نگارش کتاب متوجه شدم بزرگ کردن علی سرابی بیش نیست و علی قاتل خونخوار بیش از 20000 انسان بیگناه و نویسنده ی نهج البلاغه کس دیگری است.....
0
20
شنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۷:۵۳
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۸۱
گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
عرض کردم که شاه آخوند را بر علیه چپی ها بزرگ میکرد. از اسلام و علی اسطوره ای در حد خدا ساخته شد. این قاتل بیش از 20000 انسان بیگناه (و چیزی که در سال های اخیر کشف کردم یعنی سربریدن زنش فاطمه توسط خودش) مطلقا نویسنده ی حتی یک صفحه از نهج البلاغه نیست و شخص دیگری حدودا 300 سال بعد از مرگ علی این دروغ های نسبتا مفید را بنام علی منتشر کرده تا مسلمین سر خودش را مثل حافظ نبرند. (البته دوستان اهل سنت جو زده نشوند که اگر علی خونخوار بود پس سنت خوب است چون علی و عمر تمام جنایات را به فرمان پیامبر انجام میدادند). دیگر اشتباه مهلک شاه حج رفتن او و پوشیدن ان لباس مسخره است. اما با این همه بگویم که حتما چپول های ما هم مقصرند که تقریبا همه چیز داشتند و بعلت خصلت حسادت و میل به مفتخوری دائما در حال توطئه بودند. تاکنون ندیدم از جریان کمونیزم و چپولیسم حتی یک نفر کارگر و کشاورز منتفع شده باشد. این چپول های خودپرست فقط چپولیسم را نردبانی می بینند که خودشان را بالا بکشند. همانطوریکه تاکنون تمام رهبران چپولیسم چنین بوده اند. از کاسترو و برژنف و رهبر کره ی شمالی بگیر برو بالا
0
23
شنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۸:۱۰
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.