قدرت هستهای ایران به سرعت در حال رشد است، اما موشکهای آن ممکن است تهدید بزرگتری باشند
روز سهشنبه ۱۸ ژانویه (۲۸ دی)، نشریه تایمز در مقالهای به قلم راجر بویز، به مذاکرات هستهای ایران در وین پرداخت.
در آن مقاله با اشاره به تحولات جهانی، از جمله تنشهای روسیه در مرز اوکراین و تهدیدهای چین علیه تایوان، آمده است: «با تمام اینها، این ایران است که وقیحانهترین پیشنهاد را ارائه میدهد و میگوید ما را به عنوان یک قدرت هستهای با جاهطلبی برای رهبری کشورهای منطقه بپذیرید، وگرنه هرجومرج را گسترش خواهیم داد و به مخالفان خود حمله خواهیم کرد.»
مقاله مزبور همچنین تاکید میکند که حمایت روسیه و چین نباید موجب نادیده گرفتن اقدامات تهران شود، و میافزاید: «در سال ۲۰۱۵ و زمانی که تصور میشد ایران حدود ۱۲ ماه تا تولید اورانیوم غنیشده برای ساخت بمب اتمی فاصله دارد، این کشور پذیرفت که برنامه هستهای خود را به عقب برگرداند. اما در فوریه سال گذشته، زمان گریز هستهای به سه ماه کاهش یافت و حالا متخصصان آمریکایی میگویند با پیشرفتهایی که در برنامه اتمی تهران ایجاد شده است، این زمان تنها به چند هفته رسیده است و به نظر میرسد تیکتاک ساعت برای وقوع یک اتفاق مهم به گوش میرسد.»
راجر بویز سپس به گفتههای علی واعظ، مدیر گروه بینالمللی بحران، اشاره میکند که گفته است: «به نظر میرسد ایران تحت پوشش ادامه دیپلماسی، در حال خرید زمان است.»
این تحلیلگر سیاسی در ادامه یادداشت خود میافزاید: «همه دونالد ترامپ را مسئول شتاب گرفتن ایران در تبدیل شدن به یک قدرت هستهای میدانند. بایدن، امضاکنندگان اروپایی توافق با ایران، روسیه، چین، و مقامات ایرانی، همگی ادعا میکنند که ترامپ با خروج از برجام در سال ۲۰۱۸، این کشور سازنده بمب را از همه محدودیتها رها کرد. این در حالی است که حکومت ایران از زمان امضای قرارداد در سال ۲۰۱۵، چندین آزمایش موشک بالستیک انجام داد، پناهگاههای موشکی مستحکم ساخت، اطلاعات مربوط به تحقیقات هستهای خود را مخفی کرد، به تلاش برای دستیابی بیشتر به فناوری هستهای ادامه داد، و جنگی در سایه علیه کشتیرانی در خلیج فارس به راه انداخت.»
در بخش دیگری از این یادداشت، امیدواری بایدن به این که ایران به نسخه مورد توافق برجام بازگردد، بیهوده دانسته شده است و نویسنده در توضیح این تحلیل خود مینویسد: «بایدن میخواهد اولویت دیپلماسی را نشان دهد و خود را به عنوان رهبر بزرگ جهانی تثبیت کند، اما اقدامهایی که در ایران انجام شده است، نشان میدهد که این کشور شریکی غیرقابل اعتماد است. به ویژه در دوران ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری جدید، این بیاعتمادی بیشتر است. ضمن این که خروج عجولانه غرب از افغانستان هم کار را سختتر کرده است.»
نویسنده مفاله ادامه میدهد: «در حالی که بایدن به دنبال روشهای مسالمتآمیز است، ایران پس از ترور قاسم سلیمانی، خواهان انتقام همهجانبه است، همان طور که تصاویر تهدیدآمیز ویدیویی که به تازگی از ایران منتشر شده است، حمله احتمالی هواپیماهای بدون سرنشین جمهوری اسلامی ایران به اقامتگاه ترامپ در فلوریدا را به تصویر میکشد.»
نویسنده تاکید میورزد که اصل قاطع حاکم بر رفتار تهران، اعتقاد فکری مبتنی بر قصاص است و از این رو، ساخت بمب اتمی برای حاکمان جمهوری اسلامی ایران اهمیت نمادین دارد.
او در ادامه مینویسد: «واضح است که ایران در کنار تلاش برای دستیابی به فناوری هستهای، از سایر اقدامات برای حملات ویرانگر استقبال میکند. در این میان، مهمترین مورد، موشکهای بالستیک است که نسبت به گذشته دقیقتر شدهاند و برد بیشتری دارند. واقعیت این است که اگر اهداف موشک بالستیک با دقت انتخاب شوند، برای ترساندن همسایگان، به بمب نیاز نیست. در جریان رزمایشی در پایان سال گذشته میلادی دیدیم که ایران از موشکهایی استفاده کرد که قرار است در صورت نیاز، مجتمع هستهای دیمونا را در اسرائیل هدف قرار دهد. اگر ایران واقعا بتواند به آن منطقه ضربه بزند، آسیب رادیواکتیو آن به اندازه یک سلاح کشتار جمعی ویرانگر است. بنابراین، برای از بین بردن اسرائیل، تهران نیازی به بمب هستهای نخواهد داشت.»
دومین اقدام مد نظر ایران از نظر بویز، استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین است: «اگر ۱۰۰ پهپاد به عنوان بخشی از یک ناوگان هوایی یکپارچه ترکیب شوند، میتوانند یک سلاح جمعی واحد تشکیل دهند. ایران در پایگاه هوایی تخصصی در کاشان به آموزش خلبانان هواپیماهای بدون سرنشین برای شورشیان حوثی یمن و حزبالله پرداخته است. آخرین اقدامی که فرماندهان پهپادی حوثی به دست آوردند، حمله این هفته آنان به تاسیسات نفتی امارات متحده عربی و فرودگاه ابوظبی بود. پس از آن، اسرائیل پیشنهاد داد که اطلاعاتی در مورد تاکتیکهای در حال توسعه هواپیماهای بدون سرنشین ایران با امارات به اشتراک بگذارد.»
تحلیلگر سیاسی نشریه تایمز در پایان نتیجهگیری کرده است: «تا زمانی که ایران به دست رهبران مذهبی جاهطلب و سپاهیان فاسد رهبری میشود، امیدواری به مذاکره دیپلماتیک و مسیر منطقی اصلاحات بیهوده است. این رژیم میخواهد خودش را برای جنگ آماده کند.»