خاطره شنیدنی دکتر محمود کویر از دوران انقلاب و پرویز ناتل خانلری

دکتر محمود کویر (کارشناس تاریخ و ادبیات) خاطره جالبی از دوران انقلاب تعریف می‌کند:

روزهای پرشر و شو و شعار سال 57 بود. یک سالی می‌شد که در دانشگاه تهران درس می‌دادم، ولی همچنان دکتر پرویز ناتل خانلری را استاد خود می‌دانستم. با وجود غرور جوانی ایشان اگر کلاس ویژه‌ای داشت، کلاس خودم را تعطیل می‌کردم و افتخارم بود که دو ساعتی در محضر ایشان باشم.

یکی از روزها قرار بود از پایان‌نامه کسی دفاع شود و پیغام دادند که در این جلسه شرکت کن. وارد خیابان که شدم،‌ دیدم شلوغ است و مردم در حال تظاهرات و تسخیر پادگانی هستند. من هم به دنبال آنها راه افتادم و در آن کلاس شرکت نکردم.

هفته دیگر که به دانشگاه مراجعه کردم،‌ دربان آنجا تا مرا دید گفت: «دور و بر اتاق خانلری پیدات نشه. خیلی عصبانیه.» در زدم رفتم داخل اتاقشان. دیدم بر روی کاغذ خم شدند و چیزی می‌نویسند. برای چند دقیقه‌ای مقابلشان ایستاده بودم و سرشان را بالانمی‌آوردند. سرانجام پرسیدند: «کجا بودی که نیومدی؟ رفته بودی انقلاب کنی؟ رفته بودی تفنگ برداری که جهان رو عوض کنی؟»

بعد از اینکه کمی به من نگاه کردند،‌ دستشان را به جیب بغلشان بردند و خودکاری درآوردند. خودکار را روبری من گرفتند و گفتند: «جهان رو با این عوض می‌کنن. با تفنگ فقط آدم می‌کشن. با تفنگ نمیشه دنیا رو تغییر داد. فکر می‌کردم این رو می‌دونی.» من هنوز این خودکار را دارم.
+99
رأی دهید
-6

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۶۴
    zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
    من هم یک خاطره از استاد دانشگاه پیرو خط امام امت به دستم رسید. همان کسانی که شب شعر برا اون طرف در دانشگاه می‌‌گذاشتند. که کمونیست بود. ولی اعتقاد هم .به سالار شهدا داشت. شعر می‌‌خواندند. می‌‌ریختند در خیابان،فریاد. ایتلا چگورا امام امت.کی‌ بر گردی؟ خلق محروم را نجات دهی‌؟ بگذریم. یکی‌ از همین استاد‌ها خلقی امامی. گفت .مادرش مریض بود. یک ماشین کرایه کرد. برا درد کمر مادر.و با او به سمت امامزاده داوود. یک قسمتی دیگر ماشین نمی‌‌رفت. گفتند. باید خودتان پیاده روید. یک قاطر کرایه کرد. از خویش آقا. ساعتی ۵۰۰۰ هزار تومان. برای مادر . در آن زمان حقوق استادان ۲۰۰۰ تومن بود. رفتند و اگر مادر مداوا شد. نمی‌‌دانم. اگر لیس زدن مداوا است. در حوزه مدام طلبه خوشگل لیس می‌‌زنند. پس باید کشور ما شب و روز کانت. سقراط و افلاطون صادر کند. این استاد عزیز بعد از بازگشت. به مدیر دانشگاه شکایت.این چه مملکتی است. که حقوق قاطر از استاد دانشگاه بیشتر است. ؟ مطلب به بیرون درز کرد. و رندی پاسخ. اگر در قرن ۲۰، استاد دانشگاه .مادر خود را برای درمان.نزد امامزاده داوود می‌‌برد.حقوق قاطر هم براش زیاد است.
    4
    15
    ‌چهارشنبه ۱ دی ۱۴۰۰ - ۱۰:۴۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.