در آن زمان بنده یک "دانشجوی شهرستانی" بودم و نه ادعای بصیرت سیاسی داشتم و نه مدعی فضل و کرامات ژورنالیستی و آینده نگری. اما حداقل اندک شعور و بینایی را داشتم که سیاهی مطلق را ببینم و در زادگاه خودم چابهار سخنرانی و تظاهرات به راه بیندازم و با دست خط خودم و "رنگ فشاری" بر خلاف تیترهای درشت روزنامه اطلاعات, دیکتاتوری اسلامی را محکوم بکنم (تصویر زیر).
از آن روز (اسفند ۵۷ تا به امروز عقیده ام در مورد پیدایش "داعشیعه" در ایران عوض نشده و نان به نرخ روز نخورده ام که هیچ؛ بلکه با صراحت نقد و روشنگری بعضی ها را (از جمله دکتر نوری زاده) را از خود دلخور کرده ام. زیرا معتقدم مشکل اساسی ما فرهنگی و "بادسنج بودن" و رنگ عوض کردن و ابن الوقت بودن است. تا زمانی که این مشکل فرهنگی را بصورت صادقانه و بی رحمانه زیر ذره بین نقد قرار ندهیم, تاریخ تلخ خود را مثل همسایگان عقب مانده خود تکرار می کنیم. البته بنده به این نکته ظریف نمی پردازم که هزینه مرکز مطالعات و تلویزیون آقای دکتر نوری زاده احتمالا توسط همان افراد یا کشورهایی تامین می شود که سایتی که مقاله اولیه در آن منتشر شده نیز توسط همان منابع (نه چندان طرفدار دموکراسی) تامین مالی می شود.
سوال بنده از جناب آقای دکتر نوری زاده این است: شما اگر واقعا مخالف اعدام بودید (اینگونه که اکنون ادعا می کنید) و مدعی هستند که فقط وظیفه روزنامه نگاری خود را انجام می دادید و نه تایید و یا تکذیب؛ پس چرا بعنوان دبیر سیاسی روزنامه اطلاعات آن تیترهای درشت و زشت را هر روز در صفحه اول روزنامه اطلاعات در تایید اعدام ها منتشر می کردید؟ تیترهایی درشتی مثل " امشب ٢٢ خائن دیگر اعدام یا مجازات میشوند" و یا "تیرباران رهبران رژیم منفور شاه" و تیترهای بدتر از آن. همه ما بدون تعارف و بدون استثناء در مقابل تاریخ مسئول و پاسخگو هستیم.
عبدالستار دوشوکی / مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن / چهارشنبه ١٠ شهریور ١٤٠٠
پاورقی: بر طبق نوشته ایرج مصداقی و تصویر بریده از روزنامه اطلاعات علیرضا نوری زاده در مطلبی در روزنامه به مرحوم فرخرو پارسا حمله کرده و با تیتر درشت نوشته: " آقا را برای ما باقی بگذارید". لینک مطلب اینجاست.
https://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-1241.html