پرونده مرگ پسر جوانی که بهطرز مشکوکی جان باخته، در حالی در دادگاه کیفری استان تهران در حال رسیدگی است که متهم مدعی شده مقتول خودکشی کرده است.
عصر روز ۲۸ اسفند سال ۹۷ مرد میانسالی با اورژانس تماس گرفت و گفت دوست پسرش به نام ایمان که میهمان خانهشان است، تشنج کرده و حالش بد است. مأموران اورژانس بعد از دریافت این تماس به خانه این مرد رفتند و با پیکر بیجان ایمان ۳۰ساله روبهرو شدند؛ اما در آن خانه خبری از مردی که با پلیس تماس گرفته بود، نبود.
با مرگ مشکوک ایمان، جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و پلیس تحقیقات در این زمینه را شروع کرد. همسایهها گفتند آن روز ایمان میهمان خانه پدر و پسری به نامهای مصطفی و مرتضی بود و آنها بلافاصله بعد از مرگ میهمانشان از خانه خود بیرون رفتند.
وقتی پزشکی قانونی علت مرگ ایمان را مصرف قرص سیانور اعلام کرد، پرونده ابعاد تازهای یافت و مأموران در نخستین گام مصطفی ۳۰ساله را که دوست صمیمی متوفی بود، بازداشت کردند، اما مشخص شد پدر این متهم به افغانستان گریخته است و ردی از او به دست نیامد.
مأموران پلیس همچنین متوجه شدند متهم مدتها با مقتول بر سر مسائل مالی اختلاف داشت. همچنین فاش شد پدر مقتول با دوستی مصطفی و ایمان مخالف بود و بارها به پسرش گفته بود نباید به این دوستی ادامه دهد.
آنطور که تحقیقات مأموران نشان میداد، مصطفی با پدرش کارهای خلاف میکرد و پدر ایمان به همین دلیل از پسرش خواسته بود به این رابطه دوستانه پایان دهد، ولی ایمان بهطور مخفیانه با مصطفی و پدرش همچنان در ارتباط بود.
مصطفی وقتی تحت بازجویی قرار گرفت، گفت: من و ایمان سالها با هم دوست بودیم و رفتوآمد خانوادگی داشتیم. او با خانوادهاش زندگی میکرد و همیشه از رفتارهای بد آنها گلایه داشت. حتی ایمان چند بار گفته بود میخواهد خودکشی کند و به زندگیاش پایان دهد.
من از ماجرای مرگ او اطلاعی ندارم و آن روز اصلا در خانه حضور نداشتم. او در غیاب من با پدرم قرار ملاقات گذاشته بود. من احتمال میدهم ایمان با خوردن قرص سیانور خودکشی کرده، اما نمیدانم به چه دلیلی این کار را انجام داده است. ایمان فرد خیلی عصبیای بود و همیشه رفتارهای پرخاشگرایانه داشت.
پدرش فکر میکرد من باعث این پرخاشگری هستم؛ اما من کاری با پسرش نداشتم و مشکل از جای دیگری ناشی میشد.
حتی زمانیکه پدر ایمان از او خواسته بود ارتباطش را با من قطع کند، من دیگر اصراری به این رابطه نداشتم، اما ایمان خیلی اصرار میکرد ما با هم دوست باشیم و حتی خودش آن روز با پدر من تماس گرفت. مشکل ایمان این بود که خانوادهاش با او بدرفتاری میکردند.
ادعای پسرجوان در حالی مطرح شد که همسایهها گفته بودند او را روز حادثه را دیدند که در همان ساعت فوت پسر جوان از خانهاش خارج شد. پلیس در ادامه به بازجویی از مادر مصطفی پرداخت تا شاید از این طریق سرنخی به دست بیاید.
این زن گفت: پسرم و ایمان با هم رفتوآمد داشتند. ایمان همیشه از بدرفتاری خانوادهاش گلایه داشت و احتمالا به همین خاطر خودکشی کرده است. پسرم و او خصومتی با هم نداشتند و رابطهشان خوب بود. در ادامه بررسیهای پلیسی مشخص شد پدر مصطفی که به افغانستان گریخته بود، در آنجا به اتهامی دیگر بازداشت شده است و در زندان به سر میبرد.
در نهایت مصطفی که همچنان پافشاری میکرد از نحوه مرگ دوستش اطلاعی ندارد، با قرار وثیقه آزاد شد تا به اتهام او رسیدگی شود. قرار بود مصطفی که حالا تنها مظنون این پرونده است، در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شود، اما او در جلسه دادگاه حاضر نشد.
در ابتدای این جلسه پدر و مادر ایمان برای مصطفی درخواست قصاص را مطرح کردند.
پدر ایمان درحالیکه اشک میریخت، گفت: پسرم مدتی بود با دوستش اختلاف حساب پیدا کرده بود. او از مصطفی و پدرش، مرتضی، طلب داشت، ولی آنها طلبش را نمیدادند. من بارها از پسرم خواسته بودم رابطهاش را دوستش قطع کند، اما گوشش بدهکار نبود. من شک ندارم آنها پسرم را با خوراندن سیانور کشتهاند، ولی حالا مدعی هستند پسرم خودکشی کرده است. من برای آنها قصاص میخواهم.
او ادامه داد: مصطفی که با قرار وثیقه آزاد بود، در دادگاه حاضر نشده و فرار کرده است. او بدون شک مجرم است و اگر بیگناه بود در دادگاه حاضر میشد. پدرش هم از ایران فرار کرده است. من تقاضا دارم به پرونده مرگ پسرم رسیدگی شود. پسرم بیگناه کشته شده است.
این مرد در ادامه اظهاراتش توضیح داد: اینکه گفته میشود من یا سایر اعضای خانواده با ایمان بدرفتاری داشتیم، درست نیست.
ما پسرمان را دوست داشتیم و ارتباط خوبی با هم داشتیم. تنها مشکل ما دوستی ایمان با مصطفی بود که دوست نداشتیم با او ارتباط داشته باشد؛ چون میدانستیم عاقبت این دوستی چیست و متأسفانه حرف ما درست از آب درآمد و مصطفی باعث مرگ فرزندمان شد.
گفتههای این مرد در حالی بود که در مرحله دادسرا از مصطفی درباره اختلاف حسابی که با مقتول داشته سؤال شده و مصطفی آن را منکر شده بود. متهم دراینباره گفته بود: ما مدتها قبل با هم اختلاف حساب داشتیم، ولی موضوع حلوفصل شده بود و دیگر مشکلی وجود نداشت. بااینحال متهم نتوانست دراینباره مدرکی ارائه دهد.
با پایان اظهارات این پدر، قضات دادگاه جلسه را به روزهای آینده موکول کردند تا یکبار دیگر مصطفی به دادگاه احضار شود و در صورت عدم حضور برخورد قانونی با او انجام گیرد.