زن و مردی که متهم هستند رابطه پنهانی برقرار کرده بودند، با شکایت همسر زن جوان دستگیر شدند و پروندهشان برای رسیدگی در اختیار قضات دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت. چندی قبل مردی با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ تهران تماس گرفت و از همسرش و مردی غریبه شکایت کرد.
او گفت: من زودتر از موعد معمول از محل کارم به خانه برگشتم. وقتی به منزل رسیدم هرچه زنگ زدم زنم به نام منیره در را باز نکرد.
درحالیکه ابتدا نگران شده بودم با تلفن همراهش تماس گرفتم، اما او اینبار در را گشود. من وقتی سر و وضع آشفته او را دیدم به موضوع مشکوک شدم و از او علت را پرسیدم، اما جواب درستی نداد. بههمیندلیل خودم به جستوجو در خانه پرداختم تا اینکه در کمال ناباوری مردی غریبه را دیدم که در بالکن پنهان شده بود.
در بالکن را قفل کردم و سریع به پلیس تلفن زدم. مأموران بعد از دریافت این تماس به خانه شاکی رفتند و مرد غریبه را بازداشت کردند. همچنین شوهر منیره علیه همسرش نیز شکایت کرد و بهاینترتیب پروندهای تشکیل شد.
شاکی در اظهارات اولیهاش گفت: وقتی مرد غریبه را در خانه دیدم، از زنم پرسیدم او کیست. همسرم پاسخ داد این مرد نصاب پرده است و برای گرفتن سفارش و دوخت پرده جدید به خانه ما آمده این در حالی است که منیره قبلا اصلا درباره تعویض پردههای خانه صحبتی نکرده بود و من مطمئن هستم او دروغ میگوید.
وقتی زن ۳۵ساله تحت بازجویی قرار گرفت اتهام داشتن رابطه پنهانی را رد و همان ادعاهای قبلیاش را تکرار کرد، اما مرد متهم در بازجوییها پذیرفت با منیره رابطه پنهانی دارد.
او گفت: من و منیره در خیابان باهم آشنا شدیم رابطهمان شکل گرفت. بعد از مدتی به یکدیگر علاقهمند شدیم؛ طوری که تصمیم گرفتیم منیره از شوهرش جدا شود و سپس با هم ازدواج کنیم. روز حادثه من برای ملاقات با منیره به خانه او رفته بودم که شوهرش زودتر از همیشه به خانه برگشت و غافلگیر شدیم.
من سعی کردم خودم را پنهان کنم، اما این کار فایدهای نداشت و شوهر منیره من را پیدا کرد. بعد از اعترافات این مرد برای او و منیره قرار قانونی صادر و این پرونده به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد تا این زن و مرد محاکمه شوند و مشخص شود آیا مجرم هستند یا خیر و چه مجازاتی را باید تحمل کنند.