اعتمادآنلاین - کیهان نوشت: در روزها و هفتههای پس از انتخابات، عدهای از خواص، دچار توهم و یا تغافل بودند و در جلسات خصوصی اظهار میکردند که چرا رهبری باید هزینه رفتارهای آقای احمدینژاد را بپردازد.
این القائات نادرست حتی با ظاهری دلسوزانه به دفتر رهبر انقلاب هم رسیده بود؛ ازجمله آنکه حدود دو هفته پس از انتخابات، آقای ابوالفضل فاتح که از مشاوران آقای موسوی بود و با دفتر رهبر انقلاب نیز مراوده داشت، در دیدار با یکی از مسئولین دفتر ضمن صحبتهای خود مدعی میشود که آقای مهندس معتقد است رهبری روی آقای احمدینژاد حساب زیادی باز کردهاند، درحالیکه او نمیتواند کاری را که ایشان میخواهد برایشان انجام دهد.
چنین القائات سوئی که بیاساس بودنش برای گویندگان آن اظهرمنالشمس بود یکی از ابعاد پنهان فتنه بود. کیست که نداند رهبر انقلاب بیدریغ و بهطور کامل از همه رؤسای جمهور در دوران مسئولیت شان دفاع کردهاند؛ چه آنها که گفتمان شان را قبول نداشتند و چه آنها که مانند رئیسجمهور نهم، گفتمان شان را منطبق با آرمانهای انقلاب و امام میدانستند و اتفاقاً چون برای ایشان، گفتمان امام و انقلاب اصالت داشت ابائی نداشتند که آشکارا نسبت به عملکردهای مغایر با گفتمان انقلاب وی موضع بگیرند و واکنش نشان دهند. علاوهبرآن نباید این بیان صریح آقا را از یاد برد که رهبری از مواضع و اقدامات سنجیده و طبق موازین عقلانی و انقلابی و شرعی و قانونی رؤسای جمهور و دولتها دفاع میکند و نه هر موضع و اقدامی. برای مزید اطلاع همگان شایسته است به موردی اشاره شود تا بیشازپیش آشکار شود که رهبر انقلاب در معرض چه پیشنهادهای ظاهرپسندی بودند و با چه منطقی با آن مواجه شدند.
سال ۸۸ در جلسهای یکی از دولتمردان کنونی، برخی دیدگاههای انتقادی نسبت به حمایت آقا از رئیسجمهور را بازگو و خطاب به رهبر انقلاب میگوید دوستان ما معتقدند باتوجهبه هزینههایی که آقای احمدینژاد برای کشور و رهبری ایجاد کرده و اینکه دغدغه حضرتعالی حمایت از گفتمان انقلابی بوده است و نه حمایت از شخص آقای احمدینژاد، آیا امکان این وجود نداشت که فرد دیگری با گفتمان انقلابی را با هزینههای کمتر پیدا کرد و با سرمایهگذاری، او را وارد صحنه انتخابات ریاستجمهوری کرد؟
رهبر انقلاب ضمن شرح چرایی و چگونگی حمایت از رؤسای جمهور و دولتهای مستقر ازجمله اظهار میدارند: «از آقای احمدینژاد که من در طول این چهار سال حمایت کردم، همانطوری که شما نقل کردید از قول دوستان، همیشه حمایت از آن مطالبی بوده که در عمل او یا اظهارات او معتقد بودم از اصالتهای انقلاب است. این چیزی بوده که خودم را موظف میدانستم که از اینها حمایت کنم؛ ما در طول آن دورههای قبل به تدریج و گاهی با سرعت زیاد، گاهی با سرعت کم به سمت فراموش شدن بسیاری از مبانی انقلاب میرفتیم؛ این نه فقط در سطوح روزنامهای و مطبوعاتی بود، در سطوح بالا هم وجود داشت.... از رؤسای جمهور من همیشه حمایت کردم حتی از رئیسجمهوری که ممشایش را قبول نداشتم همیشه حمایت کردم... حمایتهای من از [او] حمایت از مبانی است؛ به قول شما حمایت از گفتمان است، نه از شخص....[شما میگویید] آیا کس دیگری نبود که روی او سرمایهگذاری کنید؟ اگر کسی بهطور طبیعی میآمد چه اشکالی داشت [اما] من کسی را تربیت نمیکنم برای ریاستجمهوری؛ این نه جزو وظایف من است و نه میتوانم این کار را بکنم. اگر چنانچه من یک چنین کاری را بکنم فردای آن روز مورد اعتراض یک جمع دیگری از قبیل شما قرار میگیرم که شما یک کسی را به قول فرنگیها لانسه کردید برای ریاستجمهوری. من این کار را نمیکنم، نمیشود هم بکنم، معنی هم ندارد.»
بههرحال بررسی نوع حمایتهای رهبر انقلاب از رؤسای جمهور گذشته و حال و مقایسه آن میتواند بیانگر حقایق معناداری باشد. شایسته است پژوهشگران بررسی کنند رهبر انقلاب از ۴ رئیسجمهور دوران رهبریشان، چه نوع حمایتی داشتند؟ و یا از شخصیت حقیقی کدامیک از رؤسای جمهور بیشترین و کمترین تجلیل و تنقید را کردهاند؟ و یا دوره اول یک رئیسجمهور از جهت نوع دفاع رهبری و یا تعداد دفعات نام بردن از شخص وی با دوره دوم همان فرد مقایسه شود که آیا تغییری داشته است یا خیر؟ مثلاً آیا رهبر انقلاب برخلاف دوره نهم در دهمین دوره ریاستجمهوری از شخص حقیقی آقای احمدینژاد نام بردهاند؟ بههرحال صرفنظر ازاینقبیل پژوهشها، آیا همین که در آن شرایط طوفانی، رهبر انقلاب از رئیسجمهور میخواهند بنا بر مصالحی، از فردی برای سِمت معاون اولی استفاده نکند، جز این است که نشان میدهد آقا با هیچکس عقد اخوت نبستهاند؛ خواه رئیسجمهور مستقر باشد یا رؤسای جمهور و مجلس و نخستوزیر سابق، خواه این جریان سیاسی باشد یا آن جریان سیاسی؟ آیا این نوع برخورد ایشان، درمورد دیگر رؤسای جمهور و حتی مسئولین دیگر، بیسابقه نیست؟