زندگی با اختلال وسواس(OCD) : پاسخ به پنج سوال کلیدی

بی بی سی :تاپنس میدلتون که بازی در سریال‌هایی مانند آینه سیاه (بلک میرر) و جنگ و صلح فیلم‌هایی از جمله بازی تقلید و منک شناخته می‌شود، دچار اختلال وسواس اجباری است.

تاپنس با عادت‌های خودساخته‌ای دست به گریبان است که گاهی حتی او را از بیرون رفتن از خانه باز می‌دارند. او گرفتار وسواس شمارش ذهنی و رفتارهای کنترلی اجباری است.

او همچنین فوبیایی شناخته شده به نام امتوفوبیا دارد که ترس شدید از استفراغ است. این موضوع مشغله ذهنی بیش از حد او در مورد تمیزی را افزایش می‌دهد.

تاپنس میدلتون در یک برنامه رادیویی بی‌بی‌سی با کسانی حرف زده که آنها نیز از اختلال وسواس رنج می‌برند. او در این گفت‌وگوها تلاش کرده تا جنبه‌های درست فهمیده نشده از این مشکل سلامت روانی را روشن کند.
تاپنس میدلتوناختلال وسواسی-جبری (OCD) چیست؟
دکتر غزل جونز، روانشناس بالینی، اختلال وسواس را اینگونه تعریف می‌کند: "افکار، تصاویر، محرک‌ها یا تردیدهای ناخوانده که به میزانی باورنکردنی ایجاد اضطراب می‌کند. " به عنوان مثال "به فرد یک بیماری مهلک (ذهنی) می‌دهد یا افکار نامناسب جنسی یا فکرهایی در مورد آسیب زدن به دیگری به ذهن او می‌آورد. "

اضطرابی که برای فرد مبتلا ایجاد شده باعث می‌شود که او به خودش شک کند و گاهی حتی این سوال برایش ایجاد شود که آدم خطرناکی است.

مولفه دیگر این اختلال، جبر ناخودآگاه یا خارج از اختیار بودن آن است. به گفته دکتر جونز "پس از ظهور این افکار و تصاویر ناخوانده، بسیاری از افراد دارای اختلال وسواس احساس می‌کنند که باید کاری را به طور مرتب انجام دهند (برای مثال دست‌هایشان را بشویند یا اجسامی را بردارند و بگذارند) تا اینکه اضطراب را خنثی کنند یا مطمئن شوند که آن وسواس به هیچ وجه محقق نمی‌شود. "

این اجبار ناخواسته، وسواس را تقویت می‌کند و آن به نوبه خود اضطراب را حفظ می‌کند. همان‌گونه که تاپنس میدلتون می‌گوید ، اختلال وسواس "واقعا ربطی به مرتب کردن کتابخانه بر اساس ترتیب رنگی و بعد پست کردن عکسی روی اینستاگرام با هشتگ وسواس ندارد. باور کنید من آرزو می‌کردم که اینطور می‌بود. اختلال وسواس چگونه بر افراد تاثیر می‌گذارد؟
اختلال وسواس می‌تواند به صورت‌های مختلف خود را نشان دهد. تاپنس میدلتون "شمارش ذهنی" خود را به عنوان اولین تجربه اختلال وسواس توصیف می‌کند و اینکه به صورت عادت‌های گوناگون قابل‌‌مشاهده‌تری درآمد؛ از جمله "چک کردن اجاق گاز و کلید‌های برق و خیلی دیگر از ابتدایی‌ترین وسیله‌های خانگی روزمره. "

گاهی این کارهای اجباری ناخواسته به طرز بسیار چشمگیری نمود می‌یابد.

دیوید ادم نویسنده کتاب پرفروش "مردی که نمی‌توانست توقف کند: اختلال وسواس" و همچنین کتاب "داستان واقعی یک زندگی گمشده در فکر" است. او داستان باورنکردنی دختر نوجوانی در اتیوپی را بازگو می‌کند که از افکار ناخوانده در مورد دیوار گلی خانه‌اش رنج می‌برد. برای رها شدن از این افکار، او "واقعا تکه‌های دیوار را می‌کند و می‌خورد."
دیوید اضافه می‌کند: "هر چقدر هم غیرعقلانی به نظر برسد، این کار باعث می‌شود که او احساس بهتری داشته باشد تا دفعه بعد (که دوباره افکار ناخوانده به سراغش بیایند.) تا آخر داستان او چندین متر مربع از دیوار را خورده است. این رفتار سال‌ها ادامه می‌یابد تا اینکه او در نهایت برای درمان کمک می‌گیرد. "

اختلال وسواس برای خود دیوید در دهه ۱۹۹۰ در دانشگاه شروع شد، وقتی بدون هیچ زمینه‌ای فکر کرد که ممکن است مبتلا به ایدز باشد. او در مورد چندین روش غیرمنطقی که ممکن بود از آن طریق مبتلا به ایدز شود وسواس پیدا کرد، از جمله اینکه با زخمی شدن موقع بازی فوتبال در معرض خون قرار بگیرد.

او می‌گوید: "بدون شوخی این مضحک است، کاملا غیرعقلانی است. از آن نوع فکرهایی است که حتی اگر بیشتر مردم هرگز آن را در نظر گرفته باشند، صرفا با این توضیح آن را از ذهنشان پاک می‌کنند که 'خب چنین چیزی اتفاق نخواهد افتاد، مگرنه؟' اما اختلال وسواس به شما اجازه این کار را نمی‌دهد. در عوض شما بر روی احتمال یک در میلیون رخ دادن چنین اتفاقی تمرکز می‌کنید. "
وسواس خالص چیست؟
رز کارترایت، از بنیانگذاران یک خیریه سلامت روان و نویسنده کتاب "خالص"، دارای اختلال وسواس خالص است. این اختلال شکلی از اختلال وسواس اجباری است که در آن اجبارهای ناخواسته پنهان هستند. این عادت‌های ذهنی برای رز از افکار ناخوانده جنسی و خشونت آمیز ناشی می‌شود.
اختلال وسواس می‌تواند به صورت‌های مختلف خود را نشان دهداو توضیح می‌دهد: "فرد مبتلا به اختلال وسواس اجباری معمولاً بسیار گوش‌ به زنگ و آگاه به تهدیدهای ادراکی در محیط خود است. بنابراین اگر شما در حال راه رفتن در خیابان باشید و کسی از کنار شما رد شود و شما این تصویر ذهنی از هل دادن او به وسط خیابان یا ضربه زدن به سر او را داشته باشید. برای فرد مبتلا به وسواس اجباری،‌ این نوعی پاسخ به تهدید یا پاسخ به اضطراب را فعال خواهد کرد و حسی مانند این خواهد داشت که 'اوه، این چیز مربوطی است، آیا به معنای آن است که من می‌خواهم این کار را انجام دهم؟' بعضی‌ها فکر می‌کنند که واقعا ممکن است آن کار را انجام داده باشند،‌ و برمی‌گردند و چک می‌کنند. هر بار که گرفتار اجبارهای ناخواسته می‌شوید، باعث می‌شوید که آن تردید ده‌برابر بیشتر بازگردد. "
چگونه می‌توان اختلال وسواس را درمان کرد؟مبتلایان اغلب در مورد حرف زدن در باره مشکل خود اضطراب دارندبا اینکه اختلال وسواس اجباری مسئله‌ای است که بسیاری را از گروه‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی، قومی و جنسیتی درگیر می‌کند، اما وقتی پای فاش کردن مشکلات سلامت روان به میان می‌آید، برخی جوامع آن را مایه بدنامی می‌دانند. حتی بدون چنین مانعی، مبتلایان اغلب نسبت به حرف زدن در مورد آن اضطراب دارند و اگر اجبارهای وسواسی ناخواسته در فردی درونی شده باشد اعضای خانواده‌اش نیز به سختی می‌توانند به او کمک کنند.

دکتر جونز توضیح می‌دهد که درمان این اختلال به شکل رفتاردرمانی شناختی (سی‌بی‌تی) انجام می‌شود که شامل بحث‌های هدایت شده پیرامون افکار، باورها و رویکردهای تاثیرگذار بر فرد مبتلا و مهارتهای کنار آمدن با آن است. دکتر جونز می‌گوید: "اگر این درمان موثر نباشد، آنگاه دارودرمانی گزینه دیگری است که باید در نظر گرفته شود تا فرد مبتلا بیشترین بهره را از آن روند درمان ببرد. "

برای دیوید ادم این نگرانی که ممکن است دختر تازه متولد شده‌اش بخشی از عادت‌های اختلال وسواس او را داشته باشد، وادارش کرد به دنبال درمان برود. او می‌گوید:‌ "برای من دوز بسیار بالایی از یک داروی ضدافسردگی تجویز شد که هنوز آن را مصرف می‌کنم و همچنین رفتاردرمانی شناختی به من ارائه دادند. در مورد اختلال، دستم را چک می‌کردم که مطمئن شوم خونی نیست. من اجازه دادم که اضطراب کار خودش را بکند. نظریه آن است که وقتی حس می‌کنید که اضطراب خودش از میان رفته است، آن‌ گاه دفعه بعد خیلی آهسته‌تر به سراغ آن رفتار اطمینان‌بخش می‌روید. و با این کار، آن چرخه را می‌شکنید. "
آیا کووید می‌تواند نقطه پرشی برای اختلال وسواس باشد؟
دیوید ادم فکر می‌کند که به دنبال همه‌گیری جهانی کرونا تعداد مبتلایان به اختلال وسواس بیشتر می‌شود. اما بر اساس سابقه تاریخی، چنین چیزی قابل انتظار است.

"ما این را حدود یک دهه پیش با همه‌گیری آنفولانزای خوکی مشاهده کردیم، با مسئله آزبست ساختمانی در دهه ۱۹۶۰ این را دیدیم، و وقتی برای نوشتن کتابم تحقیق می‌‌کردم، فهمیدم که مردم یک قرن قبل دقیقا وسواس شبیه من را در مورد سیفیلیس داشتند. من فکر می‌کنم که ما تمایلات و رفتارهای اختلال وسواس را در هر شرایطی که با آن بزرگ شویم بروز می‌دهیم. "
+3
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.