کمتر از ۴۸ ساعت به پایان نمایش باقی مانده بود. کارگردان به میزی که روی سن نمایش چیده بود، نگاهی انداخت و ابراز رضایت کرد. سناریو تا به اینجا همانطور پیش رفته بود که او میخواست. بازیگران بدون هیچ بداههای روخوانی میکردند، تماشاچیها در سالن نیمهخالی، کف و سوت میزدند و عدهای سرگردان، پشت درهای نمایشخانه ولوله به راه انداخته بودند. هم اما میدانستند بعد از آن ۴۸ ساعت پایانی، قصهای تازه آغاز میشود؛ اینبار هم حکایتی دیگر به روایت کارگردان و آنچه نمیدانستند، ولع پادشاه بود برای پر کردن نمایشخانه.
ساعاتی بیشتر به انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ جمهوری اسلامی باقی نمانده است. شکاف میان رایدهندگان و تحریمیها هر لحظه بیشتر میشود و گروهی مردد، از این سو به آن سو جابهجا میشوند. اینبار حتی بخشی از اصلاحطلبان هم شرکت در انتخابات را تحریم و سیاسیون بسیاری تا پیش از آخرین سخنرانی «علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی، میزان مشارکت مردم را در پایینترین سطح خود برآورد کردهاند.
اما سخنرانی خامنهای در ساعات باقی مانده به روز رایگیری، پیام دیگری به همراه داشت؛ پادشاه اعلام کرد یا در انتخابات شرکت میکنید، یا شرکتتان میدهیم.
***
چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۰، خامنهای آخرین سخنرانی خود پیش از انتخابات را صرفا به همین بحث اختصاص داد. انگار که میخواست با هواداران خود و آنهایی که هنوز درباره شرکت یا عدم شرکت در انتخابات مردد هستند، اتمام حجت کند. او طی ۳۰ دقیقه سخنرانی، حرفهایی زد که برای بسیاری تکراری بود؛ اهمیت شرکت مردم در انتخابات، مشروعیت نظام به جمهوری، تضمین سلامت انتخابات و البته «دشمن» خواندن هر آنکس که با شرکت در این انتخابات مخالف است.
«دشمن» را شاید بتوان کلمهای برشمرد که خامنهای بیشترین استفاده را از آن میبرد. بنا به اظهارات او، هرکس در انتخابات شرکت نکند، فریب دشمنی را خورده است که با تمام ابزارهایش، مثل رسانهها، واجدین شرایط را دعوت به تحریم انتخابات میکند. او اینبار دشمنان را نه فقط علیه «دین» و «اسلام» خواند بلکه آنها را عاملی در تقابل با ایران برشمرد.
خامنهای پس از دشمن دشمن گفتن، درباره اهمیت حضور مردم در انتخابات حرف زد، بر توان سیاسی، نظامی جمهوری اسلامی تاکید کرد و سخنانی گفت مثل سلامت تمام انتخاباتهایی که جمهوری اسلامی برگزار کرده است. اظهاراتی که اگر تاریخ سخنرانی او را تغییر دهیم، در مناسبتهای مختلف مدام تکرار شدهاند. در این میان اما تمرکز او روی بالا رفتن مشارکت مردمی و همچنین یک تبصره مبنی بر تعرفههای رایگیری، اذهان را به سمت دیگری برد؛ پر کردن صندوقهای رای بدون حضور مردم!؟
علی خامنهای در ابتدای اظهاراتش در یک جمله گفت: «هدف آنها [دشمن] این است که انتخابات به آن صورت مطلوب جمهوری اسلامی صورت نگیرد؛ یعنی مردم از نظام فاصله بگیرند. عدم حضور مردم یعنی فاصلهگیری مردم از نظام جمهوری اسلامی.»
بعد ادامه داد که حضور مردم در انتخابات یعنی «آبرو» نظام جمهوری اسلامی.
او در بخشی دیگر از سخنانش گفت حضور در انتخابات یعنی نظام پشتوانه مردمی دارد و این به معنای «اقتدار» جمهوری اسلامی خواهد بود. سپس روی به سمت هوادارانش و مردمان کرد و ادامه داد: «[دشمنان] میدانند چنانچه حضور مردم ضعیف شود، کشور ضعیف میشود و میتوانند کشور را دچار تروریسم و ناامنی کنند.»
او در ادامه صحبتهایش سراغ گلایههای قشر محروم و فقیر ایران رفت و گفت گلایههایشان بهجا اما تصمیمشان به عدم شرکت در انتخابات، نابهجا است.
یعنی نظام همچنان به مشارکت بالا برای حفظ آبرو، اقتدار و مشروعیت خود نیاز دارد و اگر طبق تحلیل و سیاست تحریمکنندگان، مشارکت مردمی در این دوره از انتخابات ریاستجمهوری پایین باشد، این مشروعیت چه طور تامین میشود؟
نکته پایانی صحبتهای خامنهای شاید پاسخی به همین سوال باشد؛ وقتی او از مسوولان خواست که حواسشان به تعرفههای رایگیری باشد تا مبادا در مرکزی، برگه رای کم بیاید.
همین جمله پایانی در کنار تاکید خامنهای به لزوم بالا بودن مشارکت مردمی برای حفظ آبرو و اقتدار نظام جمهوری اسلامی، بسیاری را به تردید انداخته که آیا علی خامنهای دستور به پر کردن صندوقهای رای داده است؟ آیا او میداند که در بطن جامعه برای تحریم انتخابات چه میگذرد و میخواهد در این نبرد، در تقابل با تحریمیها به هر طریقی عدد مشارکت را بالا اعلام کند؟
«تقی رحمانی»، فعال سیاسی در بحث درباره همین مساله در جلسهای که در «کلاب هاوس» برگزار شد، به مساله برگههای رای اشاره کرد: «خامنهای بازیگر خوبی است که به نفع مردم بازی نمیکند. من از صحبتهای او ترس و حس بدی پیدا کردهام که آیا میخواهند صندوقهای رای را پر کنند؟ گاهی خامنهای در سخنرانیهایش اسم رمز منتقل میکند. از اینکه او گفت باید تعرفهها برسند، پشتم لرزید که آیا سازوکار را اینطور تدارک دیده است؟ از دوران مشروطه به بعد، پر کردن صندوقها مرسوم بوده است. نوع نگاه خامنهای و آرامش او نشان میدهد که او از دولتی که روی کار میآید، مطمئن است.»
«آذر منصوری»، سخنگوی جبهه اصلاحات هم در همین بحث تاکید کرد که صحبتهای علی خامنهای نکته جدیدی نداشت اما برای او یک دریافت به همراه داشت که قرار است انتخاباتی با مشارکت بالا در کشور برگزار شود.
همین مساله مورد توجه دیگر کنشگران هم قرار گرفت. «فرج سرکوهی»، روزنامهنگار و عضو «کانون نویسندگان ایران» نکته مهم را در این سخنرانی، اهمیت حضور مردم در انتخابات برای نشان دادن نبود فاصله میان آنها با حکومت ذکر کرد: «[این سخنرانی] یک جمله مهم داشت؛ عدم حضور مردم در انتخابات به معنی فاصله گرفتن از نظام است؛ یعنی همان نظام تبعیض، ستم و استبداد که او و بقیه اعمال میکنند. رایدهندگان در جهت ادامه نظام هستند و آنهایی که رای نمیدهند، از نظام فاصله گرفتهاند.»
تاکید خامنهای روی مشارکت بالای مردم در انتخابات نکتهای بود که مورد توجه کنشگران سیاسی قرار گرفته است. تاکنون نظر جمعی سیاسیون و کنشگران این است که «ابراهیم رئیسی»، رییس قوه قضاییه اسمی است که به عنوان «منتخب مردم» از صندوق رای بیرون میآید.
در این میان، «مهدی محمودیان»، فعال سیاسی اما زاویه دیگری را مطرح کرد. او انتخابات در ایران را «بدلی» خواند و گفت برای قدرتگیری «دولت پنهان» در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی، به نفع جمهوری اسلامی است که اتفاقا کاندیدای اصلاحطلبان برنده انتخابات باشد تا حاکمیت بتواند هرآنچه میخواهد، انجام دهد: «به نفع کسانیکه حکومت میکنند، این است که نمایندهشان حاکم نباشد تا کار خود را بکنند. اگر من نویسنده این بازی بودم، معجزه میکردم و نام "عبدالناصر همتی" [کاندیدای اصلاحطلبان] را از صندوق بیرون میآوردم.»
به باور او، پس از سال ۱۳۸۰ و دومین دوره ریاستجمهوری «محمد خاتمی»، سیاست جمهوری اسلامی «بدل» ساختن از همهچیز بود؛ نهادها و انجمنها، سازمانها و حرکتهایی که حالا «انتخابات بدلی» ادامهای بر همان روش است.
«حسین قاضیان»، جامعهشناس نیز از همین منظر سخنان خامنهای را تحلیل کرد که اگر تاکنون نشانهها گواه بر آن بودهاند که رژیم سیاسی حاکم بر ایران نیازی به مشارکت بالای مردمی ندارد، خامنهای خلاف آن حرف زده است: «نوع مهندسی انتخابات، نحوه تایید صلاحیتها و شیوه تبلیغات صداوسیما بیانگر آن بود که رژیم سیاسی به مشارکت بالا نیاز ندارد. اما الان خامنهای میگوید که عدم حضور مردم به معنی آبروریزی است و باعث افزایش فشار دشمن میشود؛ نشانههایی آشکار از مخالفت با نشانههای پیشین.»
این جامعهشناس سوالی را هم مطرح کرد که آیا در زمین عمل، بازیگران سیاسی میتوانند حاصل انتخابات را تصاحب کنند؟
به باور او، تاکنون اگرچه بسیاری از مردم در انتخاباتهای مختلف شرکت نکردهاند اما اقدام آنها عمل سیاسی تحریم نبوده است: «آیا نیروهای سیاسی این امکان را دارند که همآورد میان رایدهندگان و تحریمیها را به اوج برسانند و حاصل عدم مشارکت را تصاحب کنند تا تبدیل به سرمایهای شود برای فاصله گرفتن از نظام جمهوری اسلامی تا امکان اقدامات بعدی فراهم شود؟»
اما که آیا اصلاحطلبانی که حالا بخشی از آنها تحریمی هستند و همینطور اپوزیسیون جمهوری اسلامی که بیشتر آنها هم مردم را به عدم مشارکت دعوت میکنند، برنامهای برای فردای اعلام نتیجه انتخابات دارند؟ چه طور میخواهند سرمایهای را که به سمت عدم مشارکت هدایت کردهاند و به آنها قبولاندهاند که این اقدام هم کنشی سیاسی است، در ادامه بسیج کنند؟
قاضیان در پاسخ به این سوال توضیح داد: «شرکت یا عدم شرکت در انتخابات به عنوان عمل سیاسی معین، یعنی اقدامی در یک موقعیت معین نباید به عنوان عملی ناموسی به حساب بیاید که اگر کسی انجام داده، مرتکب جنایت شده و کسی که انجام نداده، خیانت کرده است. وگرنه ممکن است بعد از انتخابات این تفرق ادامه داشته باشد. بخشی از دلایل دور شدن نیروهای سیاسی از یکدیگر هم همین مساله است. برای پاسخ به این سوال در ساعات پایانی مانده به انتخابات نمیتوان تصمیم گرفت و عمل کرد. این مسالهای است که نیروهای سیاسی بایستی در این چهار سال به آن اندیشیده باشند.»
بنا به اظهارات او، هرکس در انتخابات شرکت نکند، فریب دشمنی را خورده است که با تمام ابزارهایش، مثل رسانهها، واجدین شرایط را دعوت به تحریم انتخابات میکند.اما آیا کسی یا جریانی به فردای انتخابات اندیشیده است؟ قرار است اسمی که از صندوقهای رای بیرون میآید، تا پیش از روز شنبه ۲۹ خرداد اعلام شود. بسیاری بر این باورند که حکومتی یکدست با بیرون آمدن نام رئیسی، آغازی بر سیاستی جدید در ساختار جمهوری اسلامی خواهد بود. گروهی هم احتمال میدهند که حضورشان در پای صندوقهای رای میتواند بازی خامنهای و جریان اقتدارگرا را برهم زند.
در این میان، دو رویکرد متفاوت «میرحسین موسوی»، کاندیدای هشتمین دوره ریاستجمهوری که در حصر است و همینطور «محمد خاتمی»، رییسجمهوری سابق ایران، جبهه اصلاحات را بیش از پیش دچار ریزش کرده است. میرحسین موسوی با انتشار بیانیهای اعلام کرد که حاضر به مشارکت در انتخابات نیست و محمد خاتمی هم با انتشار دستنوشته و ویدیویی، بر لزوم مشارکت مردم و به حساب آمدن رای آنها در صورت مشارکت بالا تاکید کرد.
البته به باور بسیاری، مثل فرج سرکوهی، نتیجه هرچه شود، باخت جریان اصلاحات و اصلاحطلبان حکومتی را در پی خواهد داشت: «حتی اگر همتی پیروز انتخابات شود، ادامه سیاستهای روحانی را پیش میگیرد که نتایج آن برای اصلاحطلبان بدتر است و اگر هم پیروز نشود، مرجعیت آنها از بین رفته است. کاری که خاتمی کرد، به حساب همه اصلاحطلبان نوشته خواهد شد. کاش خاتمی سکوت میکرد.»
بازی همچنان در جریان است و پرده نمایش هنوز بالا است. کارگردان در کسوت پادشاه با پوزخندی بر لب، سر میزی که چیده است، سخنرانی میکند. سالن پر و خالی میشود. بازیگران سناریویی را که او نوشته است، مثل بداهه، اجرا میکنند. کارگردان انگار نیازی به تماشاچی هم ندارد و صدای کف و سوت، سرمستش میکند. هرچند همه بازیگران میدانند سناریوی نهایی، بعد از پایین افتادن پرده این نمایش آغاز میشود.