در ویدیوی جدیدی که دیروز (چهارشنبه) منتشر شده است، «علی پروین» پیشکسوت باشگاه پرسپولیس و بازیکن و سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران، از «ابراهیم رئیسی» به عنوان آنچه «کاندیدای اصلح» انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ میخواند، حمایت کرده است.
علی پروین در این ویدیوی تبلیغاتی میگوید که «مملکتش را دوست دارد و در ایران مانده، وگرنه از ایران میرفت.»
این نخستین موضعگیری علی پروین در قبال انتخابات نظام جمهوری اسلامی نیست. مردی که یک بار به دلیل هیجانزده شدن برای هدیه ویژه ولیعهد ایران، سالها از فوتبال کنار ماند؛ به بخشی از دستگاه تبلیغاتی نظام مبدل شده است.
***
علی پروین از ابتدای دوران بازیگری در زمین فوتبال، سلبریتی سیاسیون شد؛ ابتدا در نظام پهلوی و سپس در جمهوری اسلامی.
از او تصاویری وجود دارد که در کاخ سعدآباد و کنار «حشمتالله مهاجرانی»، سرمربی وقت تیم ملی فوتبال ایران روبهروی «رضا پهلوی» جوان، شاهزاده نظام پهلوی ایستاده است. چند ماه بعد، تصویری از او در خیابان انقلاب ثبت شد که محاسنش را نتراشیده، دستهایش را بلند کرده و علیه همان خاندان فریاد میزند.
زندگی علی پروین را باید اما در سال ۱۹۹۳ جست؛ جایی که او سرمربی تیم ملی فوتبال ایران بود و داشت برای رسیدن به جام جهانی ۱۹۹۴ آمریکا در دوحه قطر مبارزه میکرد.
بعد از شکست مقابل عراق، تیمش ژاپن را برد و امیدهایش برای رسیدن به جام جهانی زنده شد. داور که سوت پایان مسابقه را زد، بازیکنان از زمین تا داخل رختکن جشن برپا کردند. سی دقیقه بعد از بازی، تیم هنوز در رختکن در حال شادمانی بود که در را میزنند. در را باز میکنند و سبد گلی بزرگ ظاهر میشود. پیک میگوید: «این پیشکش ولیعهد (فرزند شاه ایران) است برای پیروزی شما عزیزان.» پروین فریاد زده بود: «اعلیحضرت تاج سرما است. دسته گل را ببرید بالای مجلس.»
سه سال از صحنه ورزش و فوتبال ایران محو شد. خودش گفته بود «محمد مایلیکهن» که به عنوان دستیار کنارش حضور داشت، او را فروخته بود. اما سال ۱۳۷۹ وقتی دوباره در فضای فوتبال نفس میکشید به نگارنده گفت: «حالا همونی که من رو توی قطر فروخت، داره به من التماس میکنه که بیاد بشه دستیار من.» در همان مصاحبه هم تاکید کرد که «جریان مخالفش، حالا مهمترین حامی اوست.»
اشارهاش به خانواده «علیاکبر هاشمی رفسنجانی» بود؛ بازگشت علی پروین به فوتبال را میشود نتیجه تلاشهای «فائزه هاشمی رفسنجانی» در دوران مدیریت «مصطفی هاشمیطبا» در سازمان تربیت بدنی دید. پروین در اواخر دهه ۷۰ خورشیدی رابطهای حسنه با «جماران» و همینطور خانواده هاشمی رفسنجانی پیدا کرد.
مهمترین چالش سیاسی پروین را میتوان به حمایت تمامقد او در سال ۱۳۸۴ خورشیدی از «علیاکبر هاشمی رفسنجانی» در انتخابات ریاستجمهوری دید.مرحوم «ناصر حجازی» با وجود همه زاویههای فرهنگی، سیاسی، عقیدتی و اجتماعی که با علی پروین داشت، در مورد او یک جمله کلیدی به کار میبرد: «او بهترین بازیخوانی است که در زندگیام دیدهام. اما فقط در زمین فوتبال.»
اما در سیاست، آنقدرها هم بازیخوان خوبی نیست. مهمترین چالش سیاسی پروین را میتوان به حمایت تمامقد او در سال ۱۳۸۴ خورشیدی از «علیاکبر هاشمی رفسنجانی» در انتخابات ریاستجمهوری دید.
پروین تقریبا در تمامی میتینگهای تبلیغاتی هاشمی رفسنجانی شرکت کرد و با پوسترها و بنرهای پرتعداد و مصاحبههای ویژهاش سعی داشت آرای هواداران خود و هواخواهان پرسپولیس را به سوی رقیب «محمود احمدینژاد» سرازیر کند.
مهمترین جملهای که او در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری به زبان آورد، کلید زندگی ورزشی وی در دهه ۸۰ شد. او به روزنامه خبرورزشی گفت: «اگر هاشمی انتخاب نشه، من از ورزش می رم!» شاید تصور میکرد هوادارانش را با این تهدید، به پای صندوقهای رای میآورد.
پیشگوییاش هم درست از آب درآمد. علی پروین کمتر از شش ماه پس از انتخاب محمود احمدینژاد به عنوان رییسجمهور، برای همیشه از سطح اول فوتبال ایران کنار گذاشته شد. چه کسی بیکارش کرد؟ «محمدحسن انصاریفرد»، بازیکن و دستیار پیشین خودش که در ابتدای دولت محمود احمدینژاد به مدیرعاملی باشگاه پرسپولیس رسید.
علی پروین با آن جمله تاریخی «خداحافظ فوتبال، خداحافظ پرسپولیس»، در پایان بازی با «فجر سپاسی» شیراز، مهیای جدایی از فوتبال شد.
چهار سال بعد، او خودش را آماده حضور در یک صفآرایی سیاسی جدید کرد. درحالیکه همهچیز آماده حضور او در ستاد انتخاباتی «علی پروین» بود، بنا به توصیه و فشار اطرافیانش، به ستاد محمود احمدینژاد پیوست.
هرچند حاضر نشد مانند چهار سال قبل، از جملات تند در حمایت یک شخصیت سیاسی استفاده کند؛ اما در روزی که احمدینژاد برای سخنرانی به مصلای تهران رفته بود، علی پروین در کنار شخصیتهایی مانند «حبیب کاشانی» و «حمید استیلی»، «حسین رضازاده» و چند ورزشکار دیگر، حمایت خود را از رییسجمهوری اعلام کرد.
در همان میتینگهای انتخاباتی، محمود احمدینژاد نامهای به علی پروین میدهد که در بخشی از آن نوشته بود «باشگاه پرسپولیس باید به شما پیشکسوتها هم تعلق بگیرد.» علی پروین تا آخرین روز ریاستجمهوری احمدینژاد با همان نامه به وزارت ورزش و مجلس رفت تا شاید تکهای، بخشی، سهمی، درصدی از پرسپولیس را صاحب شود، اما نشد.
او بازی را باخته بود؛ بازیخوانیاش در سیاست همچنان ضعیف ماند. پس سال ۱۳۹۲ وقتی دیگر نه از محمود احمدینژاد خبری بود و نه از علیاکبر هاشمی رفسنجانی، میان گزینههای ریاستجمهوری، سمت «محمدباقر قالیباف» ایستاد.
علی پروین با این جمله، ماندگارتر شد: «اگر قرار به شعار باشه، همه خوب بلدن شعار بدن. اما شما ببینین کی اون تیم پاس رو قهرمان کرد؛ همین آقا قالیباف.»
پس سال ۱۳۹۲ وقتی دیگر نه از محمود احمدینژاد خبری بود و نه از علیاکبر هاشمی رفسنجانی، میان گزینههای ریاستجمهوری، سمت «محمدباقر قالیباف» ایستاد.اسفند سال ۱۳۹۴ علی پروین، بازنده تمامقد سیاست و بازیخورده همیشگی سیاسیون این بار به «قاضیالقضات» وقت جمهوری اسلامی آویزان شد. او در انتخابات مجلس خبرگان رهبری، از «صادق لاریجانی» حمایت کرد.
حمایتش از صادق لاریجانی منطقی به نظر میرسید. دست خودش و پسرش، توامان زیر سنگ رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی گیر بود.
تیرماه سال ۱۳۹۵ مشخص شد که «محمد پروین» آقازاده علی پروین، از دو سال قبل یعنی بهار سال ۱۳۹۳ از طریق شرکت «رنگین سفره ایرانیان» ۲۵ میلیارد تومان برنج و شکر از شرکت بازرگانی دولتی ایران خریده و علیرغم پیگیریهای انجام شده، یک ریال از مبلغ وام را پس نداده است. همچنین گزارش شد که سند خانهای که برای این بدهی رهن گذاشته بود، هم مشکل دارد.
خبرگزاری تسنیم ادعا کرده بود که بدهی ۲۵ میلیارد تومانی محمد پروین باید ۳ ماهه پرداخت میشد و با احتساب خسارت تاخیر تادیه و ۲ درصد کارمزد قانونی، اکنون این بدهی به بیش از ۳۰ میلیارد تومان رسیده است.
در گزارشی که ایران وایر از فساد مالی محمد پروین منتشر کرد، مشخص شد که خانواده پروین از اواخر دولت محمود احمدینژاد تا پایان دولت نخست «حسن روحانی»، با وزرای دولتها در ارتباط مالی بودند.
حالا علی پروین بار دیگر از قاضیالقضات شهر جمهوری اسلامی حمایت کرده است. او گفته که وضعیت ورزش ایران نیز پس از ریاستجمهوری آقای رئیسی «درست» خواهد شد. تعریف او از این «درستی» کمی با تعریف حقیقی این عبارت متفاوت است.