حسن خمینی: اگر فقیه نیستی ولایت نداری، اگر عادل نیستی ولایت نداری

جنبش » رای بی رای«، که در مسیر خود جنبش »رای من کو؟« را سرکوب کرد، کمک بزرگی کرد به اینکه حکومت » رای بی رای« را اجرا کند! و میوه ی انرا بچیند، شرمگین از کار خود، ولی هرکس شعار بدون گرامر » رای بی رای« را گسترش آگاهانه داد تا این »رای« مختصر را که بزرگترین دست اورد ملت مظلوم ایران بود را » بی« کند و انرا به نام خویش ثبت کند، کثیف ترین » هلاکویی« بوده است که در تاریخ ایران وجود داشته است، آنچه که حسن خمینی از دیدگاه خودش بیان کرده است، در این » زمان و مکان« البته درست است، و ربطی به نسبت خانوادگی او به خمینی ندارد، همانطور که می بینید کمان ۴۴ و گروهی دیگر اورا بدون تجزیه و تحلیل می کوبند، دوستان آب در آسیاب »هلاکو« نریزید، بگذارید پژواک » رای من کو« و جمهوریت زمینه ی انقلاب ایران برای دموکراسی باشد، مرگ بر ایده ی کثیف رای بی رای

[::azadi2011 - تورنتو، کانادا::]. هیچ معلومه چی میگی ؟!؟ بالغ بر ۴۰ ساله ملت باصطلاح رای میدهند ، آنها هر کسی را که میخواهند منتصب میکنند ، حالا برای اولین بار ملت متوجه شد که رای فقط تایید نظام است و ارزش دیگری ندارد ، حالا مردم میخواهند با رای ندادن ابراز وجود کنند ، انوقت تو میگویی (مرگ بر رای بی رای)

[::hassan5 - تهران، ایران::]. درود بر شما که همیشه کامنت های خوب و بسیار دلنشین داری، آنچه عرض شد، برای این نبود که جنبش آزادی خواهی را زیر سئوال ببرم، بر عکس! بدو دلیل، یکی جنبه ی تاریخی قضیه است، که »رای« بزرگترین آرزوی مردم از دوران مشروطیت به بعد بوده و در آینده مهمترین ایده ای است که همه ما که دور هم جمع خواهد کرد، تا اینجا من نگفته ام که به کاندید رای باید داد! و اما جنبهی دوم مربوط است به بحث تئوری »رای« که تنها راه نجات بشر و اخرین مدل همزیستی مسالمت آمیز افراد بشر در کنار یکدیگر است، و مدل دیگری نداریم که دموکراسی را ضمانت کند! جنبش »رای بی رای« همانطور که ناظر آن هستیم جوانه ی دموکراسی را در میهن ما تبدیل به یک دیکتاتوری کامل می کند، هر چند با فرمایش شما موافقم که انتخابات در ایران هرگز دموکراتیک نبوده است، من فقط خواستم جنبه ی تاریخی و تئوریک اهمیت رای را عرض کنم و اینکه »رای من کو؟ کاندید من کو« بسیار پژواک بهتری دارد تا »رای بی رای«، زنده باشی گرامی، باز هم باید عرض کنم که دیدگاه های شما همیشه خواندنی است و من کوچک شما هستم.

azadi2011 - تورنتو، کانادا. رای من کو ؟ ظاهرا شما سال ۸۸ و باقی قضایا یادت رفته! من تا همین ۸۸ هم امید به اصلاح این حکومت بدون خشونت و از طریق رای داشتم. هر چند با وجود شورای نگهبان در عمل ثابت شده که بین حسین و یزید این حکومت فرق زیادی نیست! . اما بعد از ۸۸ و اون قضایا و بعد تر هم دسته بیل حسن شدیدا به این نتیجه رسیدم که اصولا رای دادن و ندادن ما تاثیری هم نداره و اصولا خرگوشی که قراره از توی این کلاه شعبده بیرون کشیده بشه از قبل توی کلاه قرار گرفته! حالا شما میتونی برای فیل دعا کنی ولی این امید و دعا خرگوش توی کلاه رو به فیل تبدیل نخواهد کرد. شاید با این عدم حضور چیزی تغییر کند!

[::azadi2011 - تورنتو، کانادا::]. با درود، منهم با شما موافقم که با توجه به تخریب انقلاب ، باید بشکلی از دمکراسی کمک گرفت ،تا شر این حکومت قرون وسطایی از سر ملت ایران کنده شود ، ولی یادمان باشد که هیتلر هم ابتدا از طریق رای بقدرت رسید و چون ملت(بهر علتی) نتوانستند بر کنارش کنند!؟! ، بفاجعه جهانی ختم شد . البته باید زمان اینترنت و فضای فعلی را در نظر گرفت که دیگر دوران هیتلر ها گذشته است ، ولی حکومت های توتالیتر مشابه حکومت های تیوریکی انهم از نوع اسلامی ،چه مصیبتی ایجاد میکنند . بهمین دلیل من اعتقاد بکمک جهانی از طریق سازمان ملل(قدرتمند،صادق) دارم.جان کلام ، ما با دمکراسی مسخره اسلامی بجایی نمیرسیم !؟!

[::الفارد - وردینگ، انگلستان::]. فرمایش شما کاملا درست، ولی جنبش 88 اگر شکست خورد، بخاطر شعار »رای من کو؟ « نبود! اتفاقا همین شعار بود که بخش های بزرگی از مردم را به خیابان اورد، من البته خشونت کور را اصلا قبول ندارم ولی هر جنبشی که برای » رای« و دموکراسی باشد را می ستایم، من انتخابات در ایران را دموکراتیک نمی دانم به همین خاطر به حق رای ازاد پایبندم و شعار »رای بی رای« را یک شعار نامفهوم می دانم، اگر میوه ای پوسیده باشد، نباید گفت »میوه بی میوه«!! بلکه باید گفت : زنده باد میوه!، انگاه درخت خوب لازم است و الی آخر. پاینده باشی

جمهوری اسلامی آری یا خیر.

حسن آقا تا شما اون عمامه را بر سر داری حکوت اسلامی پابرجاست.