تجارتنیوز، چه خوشمان بیاید و چه نه، جامعه ایرانی، زنان را «خانهنشین» میخواهد. تا همین ۳ دهه پیش، نشستنِ زنان پشت فرمانِ خودرو، اگر نه یک «تابو»، که رخدادی غیرمعمول بود، اما این روزها همه به آن عادت کردهاند. حضور زنان در جامعه و فعالیتهای اقتصادی هم به همین سیاق، در سالهای اخیر رشد کرده است.
با این همه، وقتی از دریچه آمار و ارقام به ماجرا نگاه میکنیم، وضعیت کاملا متفاوت میشود. در واقع، دادههای آماری نشان میدهند که جامعه ایرانی همچنان یکی از مردسالارترین جوامعِ جهان است و به عنوان نمونه، «شکاف جنسیتی در نرخ مشارکت اقتصادی» در ایران، آن اندازه بزرگ است که ایران را در میانِ بدترینهایِ جهان از این منظر قرار داده است.
باز هم برای یادآوری، این به آن معنا نیست که مردان حق زنان را در بازار کار اشغال کردهاند، بلکه میتواند به این شکل تعبیر شود که زنان در یک کشور، تا چه اندازه در بازارِ کار حضور دارند. (بنابراین، جمع درصد مشارکت اقتصادی زنان و مردان میتواند عددی بزرگتر از ۱۰۰ باشد.)
دادههای «سازمان بینالمللی کار» در سال ۲۰۱۷ میلادی، دادههای مرکز آمار ایران را تایید میکنند: در آن سال در ایران، نرخ مشارکت اقتصادی برای مردان ۷۱٫۴ درصد و برای زنان تنها ۱۶٫۸ درصد ثبت شده است. (که اندکی با آمارِ ثبت شده در داخل کشور متفاوت است.)
در میان کشورهای منطقه و در مقایسه میان «نرخ مشارکت اقتصادی مردان» و «نرخ مشارکت اقتصادی زنان»، وضعیت کشورهایی مانند افغانستان (۸۶٫۷ درصد در مقابل ۱۹٫۵ درصد)، پاکستان (۸۲٫۷ درصد در مقابل ۲۵ درصد)، جمهوری آذربایجان (۶۹٫۵ درصد در مقابل ۶۳ درصد) و ترکیه (۷۱٫۹ درصد در مقابل ۳۲٫۴ درصد) از ایران بهتر بوده است.
این در حالی است که وضعیت ایران، تقریبا مشابه عراق است: در این کشور، در سال ۲۰۱۷ میلادی، نرخ مشارکت اقتصادی مردان ۷۴٫۱ درصد و نرخ مشارکت اقتصادی زنان حدود ۱۸٫۷ درصد بوده است.
در واقع، نگاهی به نقشه جغرافیای جهان نشان میدهد که عمده کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، بدترین وضعیت را در زمینه مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی دارند. بر این اساس، کشورهای یمن، عراق، قطر، عمان، عربستان سعودی، سوریه، امارات متحده عربی، اردن و ایران، در قعر این جدول هستند.
آفریقا همترازِ اروپا: جایی که زنان پا به پای مردان کار میکنند. اما وضعیت در کشورهای دیگر و نقاط دیگر در جهان چگونه است؟ جالب توجهترین نکته در این زمینه این است که برخی کشورهای واقع در «جنوب صحرای آفریقا» (Sub-Saharan Africa)، نه فقط شاهد شکاف جنسیتی در نرخ مشارکت اقتصادی نیستند، که در مواردی بازار کارِ عمدتا زنانه دارند.
به عنوان نمونه، دادههای آماریِ «بانک جهانی» در سال ۲۰۱۹ نشان میدهند که کشورهایی مانند «روآندا» (با نرخ مشارکت اقتصادی ۸۴ درصدی زنان)، «موزامبیک» (با نرخ مشارکت اقتصادی ۷۷٫۲ درصدی زنان) و «آنگولا» (با نرخ مشارکت اقتصادی۷۵٫۳ درصدی زنان)، در فهرست کشورهایی قرار دارند که عمده زنان در آنها به کار مشغول هستند.
شکاف جنسیتی در نرخ مشارکت اقتصادی در مقابل، نخستین کشور اروپایی که در این فهرست ظاهر شده، «ایسلند» (با نرخ مشارکت اقتصادی۷۱٫۸ درصدی زنان) است که در جایگاه ۱۷ قرار گرفته است. «سوئد» (با نرخ مشارکت اقتصادی ۶۱٫۱ درصدی زنان) در جایگاه ۴۴ و «نروژ» (با نرخ مشارکت اقتصادی ۶۰٫۲ درصدی زنان) در جایگاه ۵۱ در این فهرست قرار دارند.
خلاصه ماجرا این است: در ایران نه فقط عمده کسانی که میتوانند کار کنند، کار نمیکنند (حدود ۴۵ درصد به حدود ۵۵ درصد در میان جمعیت ۱۵ ساله به بالا) که تقریبا ۸۲٫۴ از زنانی که میتوانند کار کنند و در سن کار هستند، بیرون از بازارِ کار قرار دارند.
هر چند در این قبیل دادههای آماری معمولا کار بدونِ مزدِ زنان (از جمله در خانه) مورد بررسی قرار نمیگیرد، اما فاصله قابل توجه ایران با کشورهایی همچون پاکستان، افغانستان و حتی برخی کشورهای آفریقایی در این زمینه، نشان میدهد که این بار هم ممکن است پای «فرهنگِ مردسالارانه» در میان باشد.